جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

قطبی جدیدترین قربانی نابسامانی های فوتبال


قطبی جدیدترین قربانی نابسامانی های فوتبال

افشین قطبی پس از ۸,۷ ماه کار در فوتبال ایران به نقطه ای رسیده است که هوشمندان و برخی ناظران از قبل معتقد بودند که وی حتما به آن خواهد رسید و به واقع در این خصوص یقین داشتند قطبی تا زمانی که توفیق های زیادش خار چشم کسانی نشده بود که حاضر نبوده و نیستند موفقیت های تیم پرسپولیس همگی به نام او تمام شود, پیوسته نتیجه می گرفت و هر چند برخی نتایج مساعد او بیشتر محصول خوش اقبالی وی بود تا تاکتیک های انتخابی اش, اما او شور و حال و وحدت تاکتیکی ای را به سرخ ها بخشیده بود که نظیر آن در ۶ سال توام با ناکامی های اخیر در جمع آنها رویت نشده بود

افشین قطبی پس از ۸،۷ ماه کار در فوتبال ایران به نقطه ای رسیده است که هوشمندان و برخی ناظران از قبل معتقد بودند که وی حتما به آن خواهد رسید و به واقع در این خصوص یقین داشتند قطبی تا زمانی که توفیق های زیادش خار چشم کسانی نشده بود که حاضر نبوده و نیستند موفقیت های تیم پرسپولیس همگی به نام او تمام شود، پیوسته نتیجه می گرفت و هر چند برخی نتایج مساعد او بیشتر محصول خوش اقبالی وی بود تا تاکتیک های انتخابی اش، اما او شور و حال و وحدت تاکتیکی ای را به سرخ ها بخشیده بود که نظیر آن در ۶ سال توام با ناکامی های اخیر در جمع آنها رویت نشده بود.

اما آنالیزور سابق تیم ملی کره جنوبی همان طور که به راحتی قابل پیش بینی بود، اجبارا به حاشیه ها کشیده شد و کمرنگ گشت و از آن پس نتایج تیم نیز رو به افول نهاد. از هفته هفدهم تا بیست و چهارم لیگ برتر ایران، پرسپولیس تن به سه باخت داد و خیلی شانس آورد که به ابومسلم و پاس همدان هم در تهران نباخت و در مسابقات خانگی اخیرش به قدری باز و سست و بدون پوشش در خطوط دفاعی و میانی اش بازی کرده که هیچ شباهتی به مدعی نخست قهرمانی لیگ برتر کشور نداشته است.

البته حریفان با آشنا شدن با بازی قرمزها و پیدا کردن راه های تقابل موثر با آن نقش مهمی در پسرفت آنان داشته اند، اما آنچه در مرحله و درجه اول باعث این امر شده، نوعی نارضایتی و حسادت و رودررویی داخلی در تیم است. وقتی به تازگی موضوع با خود قرمزها در میان گذاشته می شود، بر خلاف گذشته دیگر آن را انکار نمی کنند و می گویند که این گونه اختلاف سلیقه ها در هر باشگاهی متداول و مرسوم است، اما در پاسخ باید گفت اگر در خارج نیز باشگاه هایی یافت می شوند که بین اعضای کادر فنی شان اختلاف سلیقه وجود دارد، در عوض نوعی رقابت نهانی و برخوردهای منفی داخلی باعث پسرفت و ناکامی آن تیم ها و ثبت نتایجی بد برای آنها نمی شود، ولی در پرسپولیس این اتفاق افتاده است و وقتی این تیم در ۸ بازی متوالی اخیرش فقط دو برد داشته است، باید در صحت سیاست های آن شک کرد و موضوعات تیم را فقط به اختلاف سلیقه های رایج ربط نداد و چیزی فراتر از آن دانست، به خصوص که یک وجه مهم و تاثیر گذار در ماجراهای اختلاف سلیقه در باشگاه بازیکنان تیم هستند و اگر مدعی شویم که این اتفاقات در خارج نیز روی می دهد، در آن جا بازیگران وزنه ای تاثیرگذار در جریان درگیری های داخلی نیستند و کار خودشان را می کنند و فرمانبردارند، اما این جا کافی است که عده ای از بازیکنان به هر دلیلی نخواهند و آن گاه یک تیم در دست اندازهایی می افتد که پرسپولیس اخیرا در آن افتاده است.

● دام دوم

بدتر از همه افتادن افشین قطبی در دام انتخاب مربی جدید تیم ملی ایران بود که اخیرا شکل گرفت و حتی او را نیز با تمام آرامش و متانتی که در وی دیده ایم، از کوره به در برد و به گفتن حرف های ناگفتنی واداشت. او با اعلام این که علی دایی در دقیقه ۹۴ بر او ارجح دانسته شده و فقط با روابط به این پست رسیده و با تاکید بر این که سران فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی به هر دلیلی در واپسین ساعات حکم اولیه خود در زمینه انتخاب وی را تغییر داده و دایی را جانشین وی کرده اند، حرف بیراهی نزد و احتمالا حقیقت را گفته است، اما مشکل بیش از آن که از افراد مورد بحث باشد، از قطبی بوده است که حضورش در فوتبال ایران و ثمرات آن را جدی و فارغ از هر شائبه ای دانسته و گمان برده بود که هر کار انجام بدهد بهره آن را خواهد برد، حال آن که احتمالا بعدا پی برده است اگر برخی مناسبات را رعایت نکند نه پرسپولیس حاکم مطلق لیگ خواهد ماند و نه خود وی مربی تیم ملی خواهد شد. قطبی پس از اتفاقات اخیر احتمالا به نیازها و معادلات فوق پی برده است، اما تا زمانی که بازی با این قواعد را نپذیرد و یاد نگیرد و جزیی از آن نشود، احتمال توفیق وی کم خواهد بود و به مثابه شنا کردن در خلاف مسیر حرکت آب خواهد بود.

این قصه کوتاه مردی بود که دوران درخشش اش و عصر یدک کشیدن لقب امپراتور توسط وی بیشتر از چند ماه طول نکشید و هر چند هنوز امکان قهرمان شدن با پرسپولیس برای او وجود دارد، اما لابد خودش نیز می پذیرد که دیگر خبری از رونق و راحتی و اقتدار روزهای قبلی در کار او و تیمش نیست و مشکل از اطراف بر می خیزد و نه از مسایل فنی و بدتر این که نه او توان غلبه بر اطراف را دارد و نه سایر افراد حاضرند در این زمینه به او کمک کنند.

● دوران خوش خیالی

با مناسباتی از این دست قطبی جدیدترین قربانی نابسامانی های فوتبال ما محسوب می شود و تازه ترین فردی است که چوب معادلات ناشناخته و روابط حاشیه ای آن را می خورد و مهم تر این که نفر آخر نیز نخواهد بود. این که او در پایان فصل چه می کند و می ماند یا می رود، نامشخص است، اما یا او باید با پرسپولیس قهرمان و خودش ضدضربه شود ویا مناسباتی که گفتیم او را چنان دلسرد می کند که عطای ماندن در فوتبال ما و باشگاه پرسپولیس را به لقایش خواهد بخشید و به دوران خوش خیالی خود پایان خواهد داد. این بهتر از تلاش برای یافتن «قلب های شیر» و سپس اعتراف به لرزان بودن این قلب ها به سبب عدم آگاهی و اشراف فرد یابنده آنها (همان امپراتور معروف!) بر مسایل فوتبال کشور است.

وحید رسولی



همچنین مشاهده کنید