جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

مراقب زندگی زناشویی خود باشید


مراقب زندگی زناشویی خود باشید

اغلب کسانی که تازه ازدواج کرده اند, می پرسند زندگی متأهلی چگونه است پاسخ این پرسش هم مانند همه مسائل زندگی, بستگی به خودتان دارد

اغلب کسانی که تازه ازدواج کرده اند، می پرسند زندگی متأهلی چگونه است؟ پاسخ این پرسش هم مانند همه مسائل زندگی، بستگی به خودتان دارد. برای برخی افراد ازدواج و زندگی مشترک نوعی محرومیت و ناامیدی یا حتی بدبختی به شمار می رود. برای گروهی دیگر ازدواج پایه ای مستحکم و نوعی تکیه گاه است که آنها برای بقای زندگی خود بنا می کنند.

اما تفاوت هایی که منجر به تشکیل این دو گروه کاملا مخالف در زندگی عادی ما می گردد، چیست؟ ما قصد نداریم وانمود کنیم که از تمامی پاسخ های این سؤال آگاهیم، اما قادریم تا برخی چیزهایی که خودمان در طول سال ها زندگی زناشویی تجربه کرده ایم و یا از تجربیات دیگران استفاده کرده ایم را در اختیار شما قرار دهیم.

● زندگی زناشویی تان را تحت نفوذ خود درآورید:

مانند بسیاری از افراد، من هم آنچه در مورد زندگی زناشویی می دانم را از والدین خود آموخته ام. یک بار پدرم به من گفت: «زندگی زناشویی نیاز به توجه دارد، آن زمان که به زندگی مشترک خود بی توجه شوی، زمانی است که لغزش ها و تردیدها آغاز می شوند.» به خاطر دارم که با خود فکر کردم این مانند یک فیلم نیست. چون در نقطه اوج یک فیلم سرانجام ازدواج صورت می گیرد و آن وقتی بود که همه چیز سر جای خود قرار گرفته بود و هیچ کس از هیچ مسئله ای نگرانی ندارد. اما افسوس، که این هم مانند همه چیزهایی که پدرم گفته بود، درست از آب درآمد.

همان طور که در پاراگراف های بعدی نیز بحث خواهیم کرد، نگهداری از یک زندگی زناشویی سالم نیاز به فداکاری، توجه و مراقبت دارد. این امر به شما کمک خواهد کرد تا به زندگی زناشویی به عنوان مسئله ای حیاتی و زنده بیندیشید. مانند همه موجودات زنده و جاندار، زندگی زناشویی نیز به تغذیه و مراقبت، معالجه در هنگام بیماری ها و فضا برای رشد و شکوفایی نیاز دارد.

همه اینها واژه های زیبایی هستند، اما کدام یک از نظر کاربردی معنا پیدا می کنند؟ این یعنی شما همیشه باید به فکر زندگی زناشویی خود باشید و قدر آن را بدانید. این یعنی شما بر علیه چیزهایی که ممکن است زندگی شما را تهدید کنند، حساس باشید. نه تنها مسائل آشکار و پیش پا افتاده ای مانند وسوسه ها، بلکه مسائل بسیار کوچکی مانند نداشتن هماهنگی در مسئولیت ها و وظایف، مقایسه کردن ها با دیگران، حسادت و غیره. این یعنی شما احتیاج به تغذیه کردن زندگی زناشویی تان با دقیق شدن به نیازهای دیگران، جست وجوی زمانی برای در کنار یکدیگر بودن و گاهی حتی دور شدن از هم دارید.

این بدان معناست که وقتی همه چیز خراب می شود، شما باید بایستید و در مورد این که چطور می توانید آنها را بهبود بخشید و حتی درباره فداکاری ای که باید بکنید، بیندیشید. این یعنی زندگی زناشویی نیاز به پیشرفت و تغییر دارد، همان طور که هر دوی شما تغییر می کنید و قوی تر می شوید.

▪ هیچ چیز را ناگفته نگذارید: یک بار مشغول تماشای فیلمی بودم که در آن از مردی پرسیدند که دلیل شکست او در زندگی زناشویی اش چه بوده و او پاسخ داد: «ما خیلی چیزها را به هم نمی گفتیم.» و من با خود اندیشیدم که تا به حال چنین درسی از یک فیلم نگرفته بودم. و این یکی از چیزهایی است که تا ابد آن را آویزه گوشم خواهم کرد.

اگر مشکلاتتان را بیان نکنید، آنها هرگز از بین نخواهند رفت. بدتر از همه، اگر مشکلات خود را با افرادی غریبه مانند دوستان، همکاران یا هر شخص دیگری در میان بگذارید، به جای این که اوضاع بهتر گردد، روابط شما خراب تر از قبل خواهد شد.

فرقی نمی کند دو نفر چه مدت است که یکدیگر را می شناسند، چون باز هم مسائلی وجود خواهد داشت که تا زمانی که درباره آن صحبت نکنید با آن ها آشنا نخواهید شد. مطمئنا شما فکر می کنید که طرف مقابل تان باید آنچه شما بدان می اندیشید را بداند، درحالی که چنین چیزی درست نیست.

▪ صریح صحبت کنید: بدترین کاری که شما با زندگی زناشویی خود می توانید انجام دهید، بازی دادن همسرتان است. منظور از بازی دادن، بازی های روانی است که باعث ایجاد پریشانی و تردید می گردد. این نوعی فریفتن است. وقتی شما حوصله ندارید یا نمی خواهید کسی را آزار دهید یا پرخاشگری کنید، منظور خود را بیان نکرده و موضوعات اصلی را پنهان می کنید چون می خواهید دیگران را امتحان کنید. اغواگری می کنید، اما این عمل کاری از پیش نمی برد به جز ایجاد اوقات تلخی.

فکر می کنم به اندازه کافی روشن است که چرا برقراری ارتباطی صادقانه برای زندگی زناشویی بهتر لازم است، ولی در عین حال می تواند کاری دشوار باشد. اگر چیزی هست باید آن را بیان کنید، حتی اگر سبب ایجاد ناراحتی می شود. برای بیان این که شما دلواپس چیزی هستید یا مسئله ای دارید، اگر امیدوارید شخص مقابل شما را درک کند، باید با او صریح و بی پرده حرف بزنید. و اگر امیدی به درک او ندارید؛ پس چرا با این شیوه با او سخن می گویید؟

غیرمستقیم صحبت کردن اغلب برای اظهار عشق و علاقه انجام می شود. ما این عمل را برای جلوگیری از صدمه دیدن و فاش شدن احساسات خود انجام می دهیم. در این مرحله مقدماتی اگر شما با صراحت به آن فرد می گفتید که به او علاقه دارید و او شما را ناامید می کرد، ممکن بود بسیار دردناک باشد. پس برای جبران، خیلی آهسته حرکت می کنیم و تنها به احساسات خود اشاره می کنیم تا اینکه مشاهده کنیم به اندازه کافی از آن فرد دور شده ایم که شروع به آشکار کردن کنیم. این امری درست است.

مشکل تا زمانی که در زندگی مشترک گفت وگوی غیرمستقیم ادامه داشته باشد، وجود دارد. در این شرایط شما باید توانایی لازم برای اعتماد به طرف مقابل برای بیان احساسات خود داشته باشید. اگر آنها از این رفتار شما سوءاستفاده کردند، زمان آن فرا می رسد که آنها را ترک کنید. با محافظت از حالت گارد خود، شما تنها موانع بزرگی را در میانه روابط خود قرار می دهید. گفت وگوی غیرمستقیم هنگامی که شخص متوجه منظور شما نشود نیز ایده جالبی نیست. وقتی با کسی هستید که شما را بازیچه خود قرار می دهد و همزمان واقعا رفتار شما را درک نمی کند، کم کم بین شما تنفر ایجاد می شود و ناچار منجر به ایجاد مشکلات خواهد شد. از سوی دیگر، وقتی شخصی به جای بیان ناراحتی ها لبخند می زند و خونسرد است و معمولا با واژه هایی که نباید خود را گول می زند، پرخاشگری انفعالی به وجود می آید. علاوه بر آن، پرخاشگری انفعالی ای که به تدریج پنهان شده، می تواند تبدیل به خشم و غضبی گردد که حتی سبب ایجاد تنفر شود.

عادت بد دیگری هم وجود دارد که ایجاد مانع نامیده می شود. این مسئله زمانی رخ می دهد که یکی از طرفین به راحتی مانع پیروزی دیگری شود، سکوت کند، آنها را نادیده بگیرد یا حتی برای مدتی آنها را ترک کند. ایجاد مانع، پیامد آشکار ناامیدی و عصبانیت است و به سرعت سبب افزایش ظهور مشکلات می گردد، به طوری که شخصی که مانع را به وجود می آورد درحالی که دیگری را بیشتر و بیشتر ناامید کرده و منطق را کاهش می دهد، منجر به ایجاد موانع بیشتری می گردد. اگر بخواهیم شما را با چند جمله راهنمایی کنم، باید بگویم که بی پرده و واضح سخن بگویید، از پرخاشگری انفعالی بپرهیزید، از بازیچه قرار دادن دیگران خودداری کنید و با گوشه و کنایه صحبت نکنید. زمانی که منظور اصلی خود را بیان می کنید و درباره احساسات خود صریح گفت وگو می کنید، طرف مقابل تان شانس بیشتری برای پاسخگویی دارد.

انتقاد پذیر باشید: خیلی وقت ها ما نمی خواهیم احساسات و اندیشه های خود را فاش کنیم. به ویژه اگر هنگام جوانی تجربه های بدی در این زمینه داشته باشیم یا اگر بدانیم عقاید ما ازنظر والدین و گروه هم سن و سالانمان خوشایند نیستند. با فرض این که شما شخصی انتقادپذیر هستید، که همه افراد اینگونه هستند، این انتقادپذیری نتیجه گفت وگوی صریح و شفاف می باشد.

به خاطر سپردن این موضوع که او شریک زندگی شماست و هم شما او را دوست دارید و هم او شما را دوست دارد، بسیار مهم است. درصورت وجود گفت وگوی صریح و انتقادپذیری، شما قادر خواهید بود تا مشکلات را به خوبی حل کنید. شاید زمان زیادی لازم باشد، اما راه های چاره دیگری هم به جز رفع مشکل وجود دارد؟ با همه این ها هیچ یک از شما قصد تعقیب دیگری را ندارید و به یاد داشته باشید که شما عاشق هم هستید!

گاهی آسیب پذیری باعث صدمه دیدن شما می گردد. اجازه ندهید این مسئله شما را متوقف نماید، به یاد داشته باشید که شاید او فرد مناسبی برای شما نبوده است. در هیچ مورد چیزی را مخفی نکنید. بدون صداقت، تنها به این دلیل که به کسی آسیبی وارد نشود، لذت زندگی و روابط زناشویی را نخواهید چشید.

همسر خود را تأیید کنید: پیدا کردن یک نفر و تلاش در جهت شکل دادن به او، آنطور که خودتان دوست دارید، بسیار فریبنده است. تلاش برای تغییر دادن یک نفر هرگز به ثمر نخواهد رسید. همه می دانند وقتی کلیت شخصیتی یا ظاهری آنها پذیرفته نشود، صدمه می بینند. وقتی وارد یک رابطه یا زندگی زناشویی می شوید، نباید در فکر تغییر دادن طرف مقابل خود باشید. اگر همیشه یادتان باشد که بیشترین کاری که شما می توانید انجام دهید این است که علت آن را توضیح دهید، چگونگی تأثیرگذاری آن بر خودتان را توضیح دهید یا دلیل تحت تأثیر قرار گرفتن خود را شرح دهید و اگر این مسائل اهمیت دارند، پس شاید تغییر کنند. درصورتی که آنها عوض نمی شوند، پس باید به این فکر کنید که شما باید تمامی آرزوهایتان را تغییر دهید.

البته اگر مسائل بیشتری وجود دارند که شما خواهان تغییر در آنها هستید، روبرو شدن با این نکته که ممکن است این شخص فرد مناسبی برای شما نباشد یا این که شاید توقع شما خیلی زیاد است نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. همه افراد همانی هستند که به آن تمایل دارند. پس زندگی زناشویی را صرف تلاش برای تغییر عادات و خلقیات طرف مقابل کردن، مانند تلاش برای بالا بردن تخته سنگها از یک کوه است که هم خسته کننده است و هم هیچ لذتی ندارد.

باهم باشید: این یک امر بدیهی است، اما برقراری رابطه بدون صرف زمان برای آن ، مشکلات متعددی را ایجاد خواهد کرد. اخیراً زوج خوشبختی را ملاقات کردم که ماه ها به دلیل تعهدات کاری خود مجبور بودند از هم دور باشند. اما چنین زوج هایی بسیار نادر و انگشت شمار هستند. آنها بر این باور بودند که خوشبختی یک پیمان با توانایی های شخصیتی و احساسی آنهاست تا چیز دیگر.

البته وقت گذراندن با یکدیگر بدین معنا نیست که در یک اتاق با هم بنشینید، بلکه شما باید به طور عملی زمانی را بیابید که درگیر یکدیگر شوید. حتی شاید این مسئله مستلزم کار و تلاش زیادی باشد اما شما باید از ابتدا این را به خاطر داشته باشید که برای داشتن یک زندگی زناشویی سعادتمند باید وقت زیادی را صرف کنید!

برای باهم بودن باید کمی هم با یکدیگر تنها باشید. فرزندان و حتی حیوانات خانگی هم گاهی مانعی برای تعاملات شما با یکدیگر هستند. حتی هنگامی که آنها برای انجام کاری شما را ترک می کنند، به سادگی می توانید چند لحظه باهم خلوت کنید زیرا باهم تنها بودن نیز بسیار مهم است.

برای آرزوها و اهداف خود وقت بگذارید: تمرکز برروی اهداف، امیدها و آرزوهایتان یا حتی تأئید کردن آرزوهای همسرتان هنگامی که آنها را با شما در میان می گذارد، کاری بسیار ساده است. اگر از اهداف زندگی همسرتان آگاهی ندارید، راجع به آنها از او سؤال کنید.

من در زندگی زناشویی ام آرزوهایی دارم که نیاز به تلاش بسیاری دارند درحالی که همسرم آرزویش این است که به دور دنیا سفر کند. اگر ما تنها برای برآورده کردن آرزوهای یک نفرمان تلاش کنیم، ممکن است دیگری احساس سرخوردگی و عدم تکامل نماید. راه حل این مسئله بسیار ساده است و آن حفظ تعادل است. ما باید سعی کنیم برای برآورده شدن آرزوهای هر دویمان قدم برداریم.

صریح و قوی باشیم: همانطور که آسیب پذیری امری با اهمیت است، پایمال نکردن دیگری نیز بسیار مهم است. مطمئن شوید که اهداف همسرتان نیز مورد توجه واقع گردد، همسرتان و تمام مسائلی که در بالا درباره آن صحبت کردیم را تأیید کنید. شما همیشه باید در رابطه با احساسات، نیازها و اهداف خودتان صریح و قوی باشید. فراموش نکنید که خوشبختی و سعادت شما در یک زندگی مشترک سعادتمند امری لازم است.

نسیبه رجبی