جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دو کلمه حرف حساب با تندروی


دو کلمه حرف حساب با تندروی

نگاهی به علل بروز رفتارهای تند و افراطی در جامعه و همچنین آثار و پیامدهای مترتب از آن برای کشور

انقلاب اسلامی ایران بمنظور رهائی کشور از دوران استبداد و در جهت مقابله با هویت ستیزی و اشاعه روزافزون فرهنگ مبتذل غرب در حکومت گذشته بوسیله قاطبه ملت تثبیت گردید. آن هنگام که استیلای بی بند و باری های به ظاهر متجددانه ، فساد بخش های مختلف حکومتی ، ناهنجاری های اجتماعی ، ریخت و پاش های فراوان بیت المال، واردات بی رویه محصولات کشاورزی و تجملی ، استفاده های غیرسرمایه ای از درآمدهای سر شار نفتی ، بی اعتنائی به تولید داخلی و اقتصاد ملی ، ترویج صنایع وابسته و مونتاژی ، تسلط نظامیان بر عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی ، نادیده گرفتن افکار عمومی ، روابط ارباب و رعیتی حاکمیت و مردم ، فقر و عقب ماندگی ها ، تشدید فضای خفقان و امنیتی ، بیگانه پرستی و خود فروختگی صاحب منصبان ماضی اساس کشور را تهدید می نمودند ، لزوم حصول تغییراتی در نحوه اداره کشور ، کلیت جامعه را بسمت ایجاد تحولات بنیادینی بر پایه جمهوری خواهی همراه با مضامین مقدسی چون استقلال ، آزادی و احکام اسلامی رهنمون ساختند .

در بدو تأسیس جمهوری اسلامی بخاطر ظهور تندروی ها و بروز اختلاف نسبت به اهداف انقلاب و همچنین عدم اتخاذ تصمیمات واقع بینانه و اصولی از جانب گروههای مختلف بدلیل ماهیت اینگونه انقلاب های نوپا و از طرفی قطع منافع استعمارگران خارجی ، وقایع ناگواری چون ترور و حذف نیروهای ارزشمند ، هجرت نخبگان ، خروج سرمایه ها و بالاخص جنگ ویرانگر منابع بالقوه مفید انسانی و مادی حادث گردید . در نتیجه توسعه و سازندگی کشور نیز بعنوان نماد استقلال خواهی با معیارهای اسلامی کند و تا حدودی مختل شد . در طول سالهای پس از جنگ نیز رفتارهای تند و افراطی همواره در اشکال مختلف مثل سخنرانی ها ، عزاداری ها ، موضع گیری ها ، تصمیم گیری ها ، نتیجه گیری ها ، انتخابات ، تجمعات و ارتباطات خارجی پدیدار و معمولاً جزء لاینفک اعمال برخی از عوام ، نخبگان و مسئولین جامعه بوده است .

تند روی و افراطی گری بطور معمول بدلیل ایجاد رویه و سنت های خودساخته در کشورهای جهان سومی و محروم مانده نسبت به جوامع مترقی نمایان میگردد . در تندروی ها که متأسفانه در برخی مواقع با هیجانات و احساسات پاک توأم بوده عقلانیت کم رنگ می شود ، آینده نگری رنگ می بازد ، توجه به منافع ملی و اقتضائات جهانی بویژه ارتباطات دو سویه کم می شود ، هدف در کوتاه مدت بصورت منافع شخصی و گروهی مد نظر قرار می گیرد ، تحقق هدفها علی الظاهر با استناد به مسائل مذهبی و شعارهای سلیقه ای انقلابی که با واقعیت های جهانی و ایضاً دسترسی مردم به نیازهای معیشتی نیز بدور بوده مبنا قرار می گیرد و خواسته یا ناخواسته موجب عقب ماندگی جامعه از رشد و توسعه میگردد . در تندروی ها که توسط مراکز مختلف استحاله و گسترش می یابد منافع مادی و قدرت طلبی سردمداران پشت پرده که حضور آنها ملموس نبوده تأمین می شود ، منابع مادی و فرهنگی کشور بدلیل بروز کشمکش های جناحی و سیاسی توسط چپاولگران داخلی و خارجی غارت میگردد ، باعث دشمن سازی در سطح منطقه و فرا منطقه ای میگردد ، مواضع کشور در قراردادها و معادلات بین المللی بویژه در مشترکات موجود با همسایگان مانند میادین نفتی و حق آبه ها و یا اختلافات سرزمینی مثل رژیم حقوقی دریای خزر و جزایر سه گانه ایرانی شکننده تر میگردد . فضای کشور هیجانی و غیر عقلانی می شود .

اینان یعنی تندروها برنامه ریزی های واقع بینانه و کارشناسی شده را چون در تضاد با آرمان ها و توهماتشان میباشند غیر قابل طرح و اجراء می دانند . آنها بدلیل منفعت طلبی دائمی شان هر پیشرفتی که در مخالفت با منافع مادی و اهداف شان باشد تخریب و یا مبادرت به کارشکنی و مشکل آفرینی مینمایند . مداوماً دراین تفکر که تمام تحرکاتشان در مسیر صحیحی بوده بسر میبرند ، به غرور کاذبی دچار خواهند شد که در آن توجهی به نظرات و دیدگاه های دیگران نداشته و برای آنان ارزشی قائل نمی شوند . نظراتشان را سر منشاء الهی دانسته و جنبه تقدسی به آنها میدهند . تمام دنیا را در تضاد و دشمنی با خود می بینند . بنابراین جمع بندی درستی از جهان پیرامونی خود نخواهند داشت . عقلانیت را فقط در خود و همفکرانشان می بینند . آنها متناوباً برای تمام اعمالشان منطق سازی کرده و بدون توجه به حقایق بطور روزافزون از واقعیت های جهانی دورتر می شوند . در نقطه مقابل آنان کشور های پیشرفته و یا در حال پیشرفت با عقلانیت و توجه جدی به واقع گرائی ها بدور از هیجانات کاذب با سرعت در مسیر توسعه و سازندگی جوامع خود در تلاشند اما عکس آن در داخل با حاکمیت تندروی های خودساخته جامعه روز به روز از پیشرفت های نوین بشری دورتر، در نتیجه الزام رسیدن به رفاه عمومی در مراحل بعدی و کم اهمیت تری قرار می گیرد .

توجه اینان به آرمانهای شعاری و غیر قابل دستیابی در جهان کنونی و بشدت ماتریالیسمی تنها موجب عقب ماندگی جامعه و سوء استفاده فرصت طلبان و غارتگران پشت پرده داخلی از ثروت ملی و چنین جریانات تندرو شده و دست آخر نیز بدلیل استفاده ابزاری شان از مسائل اعتقادی و دینی ، باعث سست شدن اعتقادات مذهبی و دین زدائی جامعه در جهت اهداف استعمارگران خارجی که همانا شکست نظامهای اسلامی و ارائه تصویری خشن از اسلام بوده میگردند . پس از چندی نیز بدلیل بروز اشتباهات مکرر و به شکست انجامیدن طرحهای توسعه ای و معیشتی که بر مبنای استدلالات و محاسبات تندروها از جهان بینی شان عاید اکثریت می شود ، بناچار کشور مجبور به امتیاز دهی فراوان مادی به کشورهای فرصت طلب و به یغماء بردن منابع کشور توسط آنها و همچنین ایجاد فضای بسته و بی نشاط در داخل میگردند . از این رو افزایش افراطی گری ها موجب ظهور نا رضایتی ها در بین اکثریت جامعه شده و همانطوریکه عرض شد چون اینان معمولاً پرچم دین و مذهب را سرلوحه اعمالشان قرار می دهند باعث انزجار عمومی از دین و پناه افراد بسوی ظواهر فریبنده غرب شده در نتیجه چراغ دین برای سالیان دراز در کشور به خاموشی خواهد گرائید .

در آنصورت است که بی بند و باری ها رواج می یابد ، اعتماد عمومی به نهادها و دستگاههای داخلی سلب می شود ، انگیزه و نبوغ اجتماعی از اقشار مختلف مانند شایستگان گرفته می شود ، فرار مغزها بخاطر بی توجهی در فضای افراطی سرعت می گیرد . سرمایه سرمایه داران بدلیل گسترش تندروی ها و بی ثباتی ها خارج میگردد . هیچگونه انتفاعی از سرمایه گذاری سرمایه داران ایرانی و غیر ایرانی مترتب نخواهد شد . سرمایه گذاری های خارجی در شرائط باخت کشور و برد کشورهای ذینفع صورت می گیرد . تندروها بایستی در نظر داشته باشند که تند روی های آنان به هر دلیل اعتقادی و یا منافع مادی کوتاه مدت شان میتواند در دراز مدت آسیب های جدی به منافع ملی و یکپارچگی ارضی وارد آورد . چراکه بخاطر بروز چالش های افراط گونه داخلی هدف اصلی که همانا توسعه و سازندگی کشور بوده نادیده گرفته می شود.

بنابراین میتوان مدعی بود که معمولاً تغییرات حاکمیتی حاصل متراکم شدن نا رضایتی های عمومی ناشی از بی تدبیری ها و فساد صاحب منصبان نا لایق و همچنین گسترش فضای غیر عقلانی و بسته نظیر آنچه که در کشورهای معروف به بهار عربی در حال شکل گیری است نمایان میگردد. پس باید اذعان نمود که توجه جدی به افکار عمومی و روان سازی امور معیشتی جامعه از واجبات نظام و با اجتناب از تندروی های مرسوم اقشار مختلف بویژه مسئولین میباشد . درود خدا به روح پاک همه شهدائیکه با اهدای جان با ارزششان به ما فرصت درست زندگی کردن دادند .

هوشنگ پورخزائی