دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

بررسی چگونگی آغاز جنگ تحمیلی


بررسی چگونگی آغاز جنگ تحمیلی

اختلاف حق حاکمیت بر سر اروندرود برمی گردد به تیرماه ۱۳۳۷ شمسی که رژیم سلطنتی عراق با کودتای نظامی سرنگون شد و عبدالکریم قاسم رهبر نظامی جدید عراق گردید

اختلاف حق حاکمیت بر سر اروندرود برمی گردد به تیرماه ۱۳۳۷ شمسی که رژیم سلطنتی عراق با کودتای نظامی سرنگون شد و عبدالکریم قاسم رهبر نظامی جدید عراق گردید. این کودتا تیرگی روابط ایران و عراق را افزایش داد. شاه ایران در مصاحبه ای گفته بود اروندرود که مرز بین دو کشور است، نمی تواند مورد استفاده یک جانبه قرارگیرد. عبدالکریم قاسم در پاسخ شاه ایران گفت: حق حاکمیت شط العرب (اروند رود) برای عراق محرز است و امتیازی که به موجب قرارداد ۱۹۳۷ در مورد پنج کیلومتر از مسیر اروندرود در مقابل آبادان به ایران داده شده، به صورت یک بخشش از طرف عراق بوده و در صورت لزوم آن را پس خواهد گرفت.

از آن تاریخ به بعد دو کشور جنگ سرد و تبلیغات شدیدی علیه هم آغاز کردند و این موضوع تا اوایل سال ۱۳۴۲ شمسی که حکومت عبدالکریم قاسم با یک کودتای نظامی که توسط سرهنگ عبدالسلام عارف سرنگون شد، ادامه داشت. در سال ۱۳۴۳ شمسی که برادر عارف (عبدالرحمن) به حکومت رسید، مذاکراتی برای حل اختلافات مرزی بین ایران و عراق صورت گرفت. هنوز کمیسیون حل اختلافات کار خود را آغاز نکرده بود که کودتای نظامی دیگری در عراق صورت گرفت و احمد حسن البکر توسط حزب بعث بر سر کار آمد.

حزب سوسیالیست بعث (رستاخیز) با زیربنای ناسیونالیستی عربی در سال ۱۹۵۲ میلادی به رهبری یک عرب مسیحی به نام «میشل عفلق» موجودیت یافت و آن اتحاد ملت های عرب در زیر یک پرچم بود. دولت جدید عراق در ۲۶ فروردین ۱۳۴۸ ادعاهای دولت های قبلی را مبنی بر حکومت عراق بر اروندرود را تکرار کرد و تهدید کرد هر کشتی با پرچم ایران از این آبراه عبور کند، توقیف خواهد شد.

دولت وقت ایران به علت عملکرد نادرست دولت عراق نسبت به عهدنامه ۱۳۳۷ این عهدنامه را بدون ارزش و منتفی دانست و به عراق اخطار کرد: چنانچه در اروندرود به پرچم ایران هتک حرمت شود، دولت ایران به حکم وظیفه خود الزاماً برای از میان برداشتن هرگونه مانع و مزاحمت اقدام خواهد کرد و دولت عراق مسئول پیامدهای آن خواهد بود. به دنبال صدور این بیانیه نیروهای مسلح ایران، در مرزهای غربی و آبی به حالت آماده باش نظامی درآمدند. کشتی ابن سینا با پرچم ایران و با حمایت ناوچه های جنگی و هواپیماهای (اف۴) از اروندرود عبور کرد. عراق که از تدارکات نظامی ایران در مرزها آگاهی داشت، از هرگونه اقدامی که منجر به برخورد نظامی شود خودداری و در این باره به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد. دولت ایران ضمن رد ادعاهای عراق اعلام داشت: اقدامات ایران به منظور تضمین آزادی کشتیرانی در یک آبراه بین المللی می باشد و هر وقت عراق از اقدامات تهدیدآمیز دست بردارد و نیروهای خود را از مرزهای ایران عقب بکشد، ایران نیز نیروهای خود را از مرز فراخواهد خواند. عراق پس از بی نتیجه ماندن شکایتش جنگ تبلیغاتی خود را علیه ایران شدت بخشید و با پناه دادن به افرادی چون سپهبد بختیار اولین (رئیس ساواک) بر شدت تیرگی روابط خود با حکومت ایران افزود. با خروج نیروهای انگلیسی پس از ۹۹سال از سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی و واگذاری آن به ایران، عراق تلاش کرد این سه جزیره را تصرف نماید که با برخورد شدید نظامی ایران مواجه شد و در اثر تبادل آتش تعدادی کشته و مجروح از دو طرف به جای ماند و عراق مجبور به عقب نشینی گردید.

در این راستا دولت عراق ضمن تبلیغات شدید علیه ایران توسط یادداشت شدیدالحنی به دولت ایران اعلام کرد که سه جزیره مذکور متعلق به اعراب است و ایران باید نیروهای خود را از آنها خارج کند. دولت عراق به عنوان اعتراض به ایران در دهم آذرماه ۱۳۵۰ از کاردار سفارت ایران در بغداد خواست که ظرف ۲۴ ساعت آن کشور را ترک کند.

کنفرانس سران عضو اوپک قرار بود در اسفند ۱۳۵۳ در کشور الجزایر برگزار گردد. حسن البکر رئیس جمهور وقت عراق و صدام حسین معاون او تصمیم گرفتند به هنگام تشکیل کنفرانس به اختلافات خود با ایران خاتمه دهند. یکی از دلایل نرمش دولت عراق شورش کردهای شمال عراق بود که توسط ایران تجهیز می شدند و مجروحانشان در بیمارستان های ارتش ایران بستری می گردیدند .

قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر با میانجیگری بومدین رئیس جمهوری الجزایر و با دیدار شاه ایران و صدام حسین در کنفرانس اوپک به منعقد شد امتیازی که صدام حسین در قبال به رسمیت شناختن حقوق ایران در اروندرود از شاه گرفت، قطع کمک ایران به شورشیان کرد عراق بود. دولت عراق ضمن اعلام عفو عمومی به شورشیان کرد مهلتی برای قطع مخاصمه و تسلیم اسلحه از طرف آنان تعیین کرد. رهبر کردها ملامصطفی بارزانی نخست به ایران و سپس به آمریکا پناهنده شد و در همانجا درگذشت. پس از انعقاد قرارداد معروف ۱۹۷۵ الجزایر، جهت تحکیم روابط بین دو کشور، امیرعباس هویدا نخست وزیر ایران در سال ۱۳۵۴ از عراق بازدید به عمل آورد و در همان سال نیز صدام حسین از ایران دیدار کرد و با حضور وزیر امور خارجه عراق در ایران پنج توافقنامه در زمینه های کشاورزی، ماهیگیری، بازرگانی، فرهنگی، حمل و نقل و ارتباطات امضا کردند.

روابط به ظاهر حسنه و گرم دو کشور با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سقوط شاه به سردی گرایید. رژیم بعث عراق پس از اطمینان از قطع روابط بین ایران و آمریکا و برداشته شدن پشتوانه سیاسی و تبلیغاتی آمریکا از ایران و همچنین تحریک و تشویق صدام از طرف دشمنان انقلاب اسلامی برای تجاوزی آشکار به ایران اسلامی آماده شد.

رژیم عراق به منظور لطمه زدن به روابط دو جانبه خود با ایران و ایجاد زمینه برای اقدامات بعدی به اعمال زیر اقدام کرد:

۱- ایذاء و اخراج حدود ۵۰۰۰۰ نفر از اتباع شیعه مذهب عراق و مصادره اموال منقول و غیرمنقول آنان به اتهام ایرانی الاصل بودن.

۲- ایجاد مزاحمت و محاصره اقامتگاه علمای برجسته و روحانیون ایرانی در عتبات مقدسه.

۳- ایجاد مزاحمت برای اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد و حمله به منزل آنان.

۴- پناه دادن به نظامیان فراری و وابستگان رژیم گذشته و فراهم آوردن امکانات توطئه علیه انقلاب اسلامی.

۵- پشتیبانی از سازمان ها، احزاب و گروه های مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران از قبیل کومله، دموکرات، کانون خلق عرب و مسلح نمودن آن ها به منظور براندازی حکومت ایران.

۶- تأسیس رادیوهایی به زبان های فارسی، ترکی، ارمنی، کردی، ترکمنی و بلوچی جهت تحریک اقوام ایرانی و ایجاد تفرقه و فتنه بین شیعه و سنی.

در خرداد ماه ۱۳۵۸ حمایت کنسولگری عراق از اقدامات ضد انقلابی کانون خلق عرب در جنوب منجر به کشته شدن دو نفر و مجروح شدن ۷۶ نفر شد که این خود نشانه آشکار دخالت مستقیم کشور عراق در اوضاع داخلی ایران بود. در همان ماه عراق شروع به تقویت پاسگاه های مرزی خود در خوزستان کرد و بالگردهای آن کشور بر فراز اروندرود به پرواز درآمدند. عراق با اعزام ناوچه های گشت زنی به اروندرود و پروازهای بالگردهایش بر روی پاسگاه ژاندارمری خسروآباد (آبادان) تجاوز خود را به حریم آبی و هوایی جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. این تجاوزها با بمباران دهکده های مرزی ایران در منطقه (قره شیر) در غرب کشور توسط هواپیماهای عراقی که در نتیجه ۶ نفر شهید و ۴نفر مجروح شدند، بعد گسترده تری یافت.

در تاریخ ۲۴/۳/۱۳۵۸ نیروی هوایی عراق پاسگاه مرزی انجیره نی خزر و ملاله را در غرب و جنوب کشور بمباران کرد.

احمد حسن البکر در روز ۲۶/۴/۱۳۵۸ از ریاست جمهوری عراق استعفا کرد و جانشین او صدام حسین رهبری عراق را به دست گرفت.

در روز ۱۴/۸/۱۳۵۸ کنسولگری ایران در بصره به اشغال دولت عراق درآمد و دو دیپلمات ایرانی آن بازداشت شدند و مردم غیور کرمانشاه به تلافی این عمل کنسولگری عراق در کرمانشاه را اشغال کردند و در نتیجه روابط ایران و عراق به تیرگی بیشتر انجامید.

در ۱۴/۹/۱۳۵۸ یک گردان عراقی به پاسگاه مرزی در منطقه امیرآباد بین شهرهای صالح آباد و مهران تجاوز کردند و آن را به تصرف خود درآوردند و مردم شریف خرمشهر به تلافی آن مدرسه عراقی ها در خرمشهر را اشغال کرده و معلم های عراقی را دستگیر کردند.

دولت جمهوری اسلامی ایران که روزهای پس از پیروزی انقلاب را می گذارند علاقه مند به حفظ آرامش منطقه و برقراری روابط برادرانه با همسایگان مسلمان خویش بود. مسائل و مشکلات داخلی کشور هنوز در حال تلاطم انقلابی بود و تصمیم گیری های متفاوت مقامات مملکتی، همانند لیبرال ها و عناصر نفوذی بیگانه که اهداف خاصی را دنبال می کردند، سبب شد اقداماتی شتابزده به شرح زیر صورت گیرد که در تضعیف توان رزمی کشور مؤثر بود: تقلیل پرسنل کادر ارتش در رده های مختلف فرماندهی، تقلیل خدمت نظام وظیفه از دو سال به یک سال که منجر به خالی شدن پادگان ها از سرباز شد، لغو قراردادهای خرید تجهیزات و وسایل نظامی و تبدیل این قراردادها برای خرید وسایل کشاورزی و غیرنظامی، فروش تجهیزات پیشرفته نظامی موجود از قبیل ناوها و ناوچه های نیروی دریایی و هواپیماهای اف۱۴ نیروی هوایی به آمریکا، متوقف نمودن طرح احداث پایگاه نظامی عظیم چابهار، انحلال پاره ای از قسمت ها و واحدهای نظامی ارتش.

موارد فوق و همچنین شعار گروهک های وابسته که فریاد انحلال ارتش را سرداده بودند، باعث شد توان رزمی ارتش به طور موقت کاهش یابد و همین موضوع فرصت خوبی برای بهره برداری دشمن بود.

در همان شرایط عراق با تقویت بنیه دفاعی و نظامی اش خود را برای یک حمله تمام عیار آماده می کرد، بخشی از این اقدامات بدین شرح بود:

خرید بی رویه تجهیزات و تسلیحات پیشرفته فرانسوی از قبیل میراژ و هواپیماهای روسی از قبیل میگ های ۲۵ و ۲۷ و توپولف، انعقاد انواع قراردادهای محرمانه با کشورهای تولیدکننده صنایع تسلیحاتی کشتار جمعی از قبیل روسیه، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و دیگران، احداث پایگاه های جدید مرزی و تقویت پایگاه های قدیمی، ایجاد میدان های مین بسیار وسیع و سایر موانع از قبیل سنگرهای بتونی، سیم های خاردار و احضار نیروهای ذخیره ارتش به خدمت زیرپرچم به استثنای افراد ایرانی الاصل، انتقال هواپیماهای مسافری و نظامی خود به فرودگاه های اردن و عربستان. صدام حسین اوایل سال ۱۳۵۹ طی مصاحبه ای اعلام کرد:« اینک عراق توانایی نظامی برای استرداد سه جزیره واقع در خلیج فارس که توسط شاه اشغال شده است، را دارد و ما هرگز از زمان اشغال این سه جزیره ساکت ننشسته ایم و پیوسته از نظر نظامی و اقتصادی برای پس گرفتن سه جزیره مذکور خود را آماده کرده ایم.» از فروردین ۱۳۵۸ که سرآغاز تجاوزات مرزی عراق به ایران است، تا ۲۶/۶/۱۳۵۹، طبق آمار وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران ، عراق ۱۴۸ مورد تجاوز هوایی و ۲۹۵ مورد تجاوز زمینی و ۲۱ مورد تجاوز دریایی به مرزهای ایران داشته است و همه این تجاوزها مقدمه یک جنگ تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران بود.

و نهایتا در روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ ساعت ۲ بعدازظهر به دستور صدام رئیس جمهور معدوم بعثی عراق و چراغ سبز آمریکا، هواپیماهای عراقی فرودگاه تهران و اغلب شهرهای ایران اسلامی را بمباران کردند، همچنین ۱۲ لشکر عراقی که از مدت ها قبل در پشت مرزهای ایران به صورت آماده باش درآمده بودند، در طول ۸۰۰ کیلومتر از شمال قصرشیرین تا خرمشهر و آبادان حمله سراسری خود را آغاز کردند. در حالی که از نیروهای ارتش ما نیز آنچه وجود داشت، در نبردهای داخلی کردستان و گنبد و خرمشهر تحلیل رفته درگیر و فرسوده شده بود و چیزی از آن باقی نمانده بود، بنابراین هنگام شروع حمله دشمن فقط ۲ لشکر زرهی اهواز و ۸۱ کرمانشاه حرکتی از خود نشان دادند . دشمن بعثی با ۱۲ لشکر زرهی و مکانیزه به سرعت پیشروی کرد و تا نزدیکی شهرهای بزرگ آبادان و اهواز و دزفول پیش آمد. دشمن بعد از یک حمله انحرافی در منطقه قصرشیرین حمله بزرگ خود را به خوزستان آغاز کرد. در اینجا مردم وارد معرکه شدند و جلوی آن ها را سد کردند و حماسه ها به وجود آوردند. خرمشهر قهرمان با قربانی کردن بهترین فرزندان خود و زدن سخت ترین ضربات به دشمن تا دندان مسلح به شهر خون و مقاومت معروف شد و به عنوان اسطوره ای از مقاومت مردمی و عشق به امام(ره) و انقلاب در دل تاریخ درخشید. سرانجام نیروی دشمن از حالت هجومی به حالت دفاعی درآمد و جریان جنگ عوض شد و نقشه های صدام برای سقوط نظام اسلامی ایران نقش بر آب گردید. طی ۸ سال دفاع مقدس فرزندان رشید ایران اسلامی متشکل از نیروهای بسیجی، ارتش و سپاهی با رشادت های فراوان شهادت، اسارت و جانبازی تمامی نقاط اشغال شده توسط دشمن را آزاد و به میهن اسلامی بازگرداندند و با پیروزی جنگ تحمیلی را به پایان رساندند.

حسین حریری