جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پروژه ناکام


پروژه ناکام

پاسخ اهالی فرهنگ و هنر به حلالیت طلبی صفار هرندی

از گذشته رسم بر این بود که هرگاه افراد، راهی سفر می شوند از خانواده و دوستان و همکاران شان طلب حلالیت می کنند و اگر کسی مسافر را حلال نکرد، مسافر تمام تلاشش را می کند تا رضایت او را جلب کند و بتواند با آرامش و پاک به سفر برود. زمانی هم که مسافر قدم در مسیر می گذارد پشت سرش آب می ریزند تا به سلامت طی طریق کند و بازگردد...

هفته گذشته وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت نهم، محمدحسین صفارهرندی در نشست خداحافظی اش از وزارت ارشاد در جمع همکارانش از چهار سال تلاش صادقانه آنها تشکر کرد و به خاطر قصورهایش از آنان حلالیت طلبید. تصمیم گرفتم تا چهره هایی از عرصه های مختلف که کارشان با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرتبط است به عنوان نماینده صنفشان انتخاب کنم و از آنان سوال کنم از دید آنها قصورهای صفارهرندی در دوره چهار ساله مسوولیتش چه بوده و آیا اهالی حوزه های مطبوعات، نشر کتاب، سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی صفارهرندی را حلال می کنند؟

سوالم عده یی را خنداند، برخی را ترساند، جمعی هرچند اندک را به تفکر واداشت و بالاخره چهره هایی از اصناف مختلف فرهنگی و هنری حاضر شدند به سوالم پاسخ دهند. به هر حال فرهنگ بستر حرکتی هر جامعه است و مشکلات موجود در آن بیشترین تاثیر را در سایر عرصه ها می گذارد. این سوال هم از دغدغه برای اصلاح وضعیت حاکم بر فرهنگ سرزمین مان ناشی می شود که پاسخ به آن می تواند تلنگری باشد به وزیر بعدی فرهنگ و ارشاد اسلامی تا او را با مشکلات و کوتاهی های وزیر قبلی آشنا کند و وزیر بعدی را وادارد تا در جهت اصلاح اوضاع، آستین هایش را بالا بزند.

اما در نهایت قضاوت با شماست که فکر می کنید اهالی فرهنگ و هنر، محمدحسین صفارهرندی را با آبی که پشت سرش می ریزند بدرقه می کنند یا خیر؟،

● شمس الواعظین؛ عملکرد صفارهرندی فاجعه بود

در عرصه مطبوعات ماشاالله شمس الواعظین نایب رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران یکی از نتایج قصورهای غیرقابل چشم پوشی صفارهرندی را ورشکستگی تولید فرآورده های فرهنگی طی چهار سال اخیر می داند. او معتقد است نمی شود هر چهار سال یک وزیر بیاید، مرتکب کوتاهی های فراوان شود و بعد فکر کند با عذرخواهی و حلالیت طلبی همه مسوولیت های او در ضربه هایی که بر پیکره فرهنگ یک سرزمین فرود آمده فراموش می شود. سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات آنچه در این چهار سال در عرصه فرهنگ رخ داده را فاجعه می داند و می گوید؛ «فاجعه یی که در صنعت کتاب، سینما و ژورنالیسم در دوره وزارت آقای صفارهرندی رخ داد، طی ۳۰ سال اخیر بی سابقه بود. ما دیدیم که ۱۰ درصد از کل روزنامه های موجود توقیف شدند و نکته مهم اینجاست که روزنامه هایی را به تعطیلی کشاندند که تاثیرگذار بودند. چه مشمول ماده ۶ قانون مطبوعات شدند و چه هیات نظارت خودش مستقیماً اقدام کرد. در عوض ۳/۷ درصد رشد کمی مطبوعات را داشتیم و حق امتیاز آن هفت درصد، عمدتاً به فصلنامه ها و نشریات وابسته به ارگان های دولتی داده شد نه به بخش خصوصی.» شمس الواعظین با اشاره به ورشکستگی صنعت سینما و مشکلات فراوان در عرصه نشر کتاب می افزاید؛ «در اثر وضعیت بحرانی تولید کتاب ۳۶۰ ناشر طی یک سال ورشکسته می شوند. این از جمله آثاری است که ما طی چهار سال اخیر دیدیم.

بعضی از هنرمندان دارند به خارج از کشور مهاجرت می کنند. در مقایسه جمعیتمان موج مهاجرت به خارج از کشور در میان مولدان فرآورده های فرهنگی بیش از سایر عرصه هاست و این موضوع به حوزه فرهنگ آسیب خیلی جدی رسانده. آقای صفارهرندی باید پاسخگو باشند. در برابر تاریخ که پاسخگو خواهند بود. تاریخ کسی را به نام آقای مهاجرانی و مسجدجامعی و صفارهرندی نمی شناسد، به کارکردشان می شناسد و بر اساس کارکردشان قضاوت و داوری می کند. حالا که فهمیده اند اوضاع از چه قرار است و حلالیت خواهی می کنند، لااقل بیایند و لجام کیهان را بگیرند. ایشان می خواهند به کیهان برگردند. لااقل آن گفتمان پلیسی و امنیتی کیهان را کنار بگذارند.»

وی در پایان امنیتی شدن فضای فرهنگی کشور را بر اساس الگوی کیهان دانست و بیان داشت؛ «در این اوضاع و احوال عرضه کردن چنین کارنامه یی، همان الگوی کیهان است. الگوی کیهان یعنی امنیتی کردن فضای فرهنگ. امنیتی کردن مراکز فرهنگی و هنری و ادبیات. و بعد هم حلالیت طلبی، اینهایی که طی ۱۰ ،۲۰ سال اخیر به مولدان و مبدعان و پدیدآورندگان آثار برتر فرهنگی و هنری می تاختند، امروز خودشان در چالش چهارساله نه تنها هیچ معدلی از موفقیت عرضه نکردند بلکه حوزه تحت امر خودشان را به نابودی و ورشکستگی و فروپاشی سوق دادند و در نتیجه نباید به حلالیت طلبی شان اکتفا شود.»

● شهلا لاهیجی؛ تاریخ داوری می کند

در حوزه نشر کتاب با شهلا لاهیجی مدیر انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» به گفت وگو نشستیم که حدود ۲۸ سال است در حوزه نشر فعالیت دارد و اولین ناشر زن ایرانی است. لاهیجی که معتقد است فرهنگ حق عمومی است نه حق نفر؛ در مورد حلالیت طلبی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت؛ «در طول این ۲۸ سال مقامات آمده اند و رفته اند و آن که مانده ماییم چرا که ما مردمیم و مردم جایی نمی روند چون جایی ندارند جز همین جا. اما مردم تاریخند و مردم تاریخ را می نویسند و آنچه بر آنان گذشته است. و سپس تاریخ بر آنان که آمده اند و رفته اند داوری خواهد کرد. خوشا به آنان که از داوری مردمان سربلند بیرون آیند و بدا که ناله و نفرین بر آنان است. فرهنگ چیزی نیست که من بتوانم آن را ببخشم و حلال کنم. اگر صدمه خورده باشد جبرانش از هیچ تنابنده یی ساخته نیست.»

● نیلوفر لاری پور؛ اگر جبران می کند، بماند

در عرصه موسیقی با نیلوفر لاری پور شاعر و ترانه سرا به گفت وگو پرداختیم. او گفت با مقایسه تعداد کنسرت هایی که طی این چهار سال برگزار شده می توان فهمید در عرصه موسیقی ما چقدر اتفاق بدی افتاده است. او ادامه داد؛ «خواننده یی که چرخش مالی اش را نداشته باشد و نتواند آلبوم بدهد، نتواند کنسرت برگزار کند طبیعتاً تولید کارش کم می شود و این کم شدن تولید کار به ضرر ماست که کارمان این است.

ما در این چهار سال یک چهارم، یک پنجم یا یک دهم دوران اصلاحات هم کار نکردیم و بدترین شکلش این است که بازار کار تعداد زیادی جوان که می توانستند وارد این حیطه شوند، کساد شد. رونق گرفتن موسیقی می توانست معضل بیکاری را برای خیلی از جوانان ما که ترانه می گفتند، موزیک کار می کردند یا می خواستند خواننده شوند حل کند. هم اکنون اگر در استودیو ها وارد شوید می بینید که پرنده پر نمی زند، استودیوهایی که یک زمانی ۲۴ساعته کار می کردند،یعنی حتی نصف شب ها هم ضبط داشتند الان کارشان از رونق افتاده. فکر می کنم در حوزه های دیگر هنر هم شرایط به همین شکل است. یعنی در نشر کتاب و مطبوعات و سینما و تئاتر هم وضعیت همین است.»

این ترانه سرا مشکل اصلی در دوره صفارهرندی را از این جهت می داند؛ «کسانی رأس کارند که در حوزه موسیقی تخصص ندارند. یعنی کسانی که اصلاً نمی دانند موسیقی یعنی چه؟ کسانی که روی حب و بغض های شخصی شان تصمیم می گیرند و اصلاً شرایط کاری را نمی شناسند. برای این اشخاص اصلاً مهم نیست که یک کنسرت چقدر از لحاظ روحی می تواند برای جوانان موثر باشد. من بی سیاستی را در این می دانم که مدیران ما نه آدم هایی را که تخصص کافی دارند بر سر کارها می گذارند و نه نظارتی روی کار گماشتگان شان دارند. از سوی دیگر متاسفانه جهت گیری های سیاسی را در عرصه فرهنگ و هنر وارد می کنند و این بدترین چیز است. در این شرایط امیدوارم که تا چند سال آینده بتوانیم بمانیم.»

لاری پور در مورد حلالیت طلبی صفارهرندی هم اظهار داشت؛ «برای درک اشتباهات هیچ وقت دیر نیست. امیدوارم اگر واقعاً آقای صفار به درک اشتباهاتشان رسیده اند باز بر سر کار بمانند چرا که دیگر نگاهشان به فرهنگ و هنر نگاه جناحی و یکسویه نیست. واقعاً از ایشان می خواهم اگر به این نگاه رسیده اند استعفایشان را پس بگیرند و خواهش کنند که ایشان را مجدداً بر مسند کار بنشانند. چون آن موقع مطمئنم اگر این طلب بخشش از ته دل باشد، کاری نمی کنند که چهار سال بعد مجبور به معذرت خواهی شوند. کاری می کنند که ما چهار سال بعد با دسته گل و هدیه به سراغشان برویم و به خاطر فضایی که برایمان به وجود آوردند از ایشان تشکر کنیم.»

نوشین جعفری