جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تلاش برای بازیابی توازن از دست رفته


تلاش برای بازیابی توازن از دست رفته

تحلیلی در مورد خریدهای تسلیحاتی کشورهای حوزه خلیج فارس از ایالات متحده تلاش برای بازیابی توازن از دست رفته

در راستای سفر رابرت گیتس به خاورمیانه قراردادهای تسلیحاتی کلانی بین کشورهای عرب منطقه و رژیم اسرائیل با ایالات متحده به امضا رسید. اسرائیل به تنهایی ۳۰ میلیارد دلار و ۳ کشور مصر، امارات و عربستان نیز بیست میلیارد دلار باقی مانده را به خود اختصاص دادند.

رقم هزینه های تسلیحاتی اسرائیل در مقایسه با اعراب از جهاتی چند قابل توجه است. شکی وجود ندارد که خریدهای تسلیحاتی اسرائیل از آمریکا از جیب اسرائیل نمی شود و این کمک های اقتصادی ایالات متحده به اسرائیل است که دوباره به این کشور بر می گردد ولی کشورهای ثروتمند عرب باید از سرمایه های نفتی خود هزینه آنرا بپردازند. بدون شک تضعیف ایران در خاورمیانه اصلی ترین هدف آمریکا است و هدف بعدی درگیر کردن کشورهای متمول خاورمیانه در یک رقابت تسلیحاتی است تا بتوان دلارهای نفتی را که هر وقت روبه فزونی نهاده است جمع شده بتوان دوباره جمع کرد.

کشورهای عرب منطقه در ماجرای اخیر باز هم دچارخطای استراتژیک شده اند و به غلط فکر می کنند که می توانند امنیت خود را با خریدهای تسلیحاتی تامین کنند که در این میان خریدهای نظامی امارات از همه عجیب تر است.

ایالات متحده به طرز هوشیارانه ای هم اعراب و هم اسرائیل را درحالی وارد یک رقابت تسلیحاتی کرده است که خود کشورهای عرب و اسرائیل از قبل گرفتار یک رقابت تسلیحاتی هستند. مطمئنا مهم ترین متحد منطقه ای آمریکا اسرائیل است و اعراب که بعضا حکومت های لرزان و بی ثباتی دارند در مرتبه بعدی قرار دارند، کشورهایی که آمریکا به شدت از به خطر افتادن نظام های حاکم آنها در هراس است و برای حفط حکومت های عرب هزینه های اطلاعاتی زیادی را به صورت سالانه تقبل می کند. برای تحلیل استراتژیک ابتکار آمریکا در رقابتی کردن خاورمیانه می توان موارد زیر را بر شمرد:

▪ دلارهای نفتی

هر وقت که قیمت نفت افزایش یافته است ایالات متحده به انحا مختلف سعی کرده است که دلارها را از چنگ کشورهای نفتی خارج سازد. رقابت تسلیحاتی همیشه به عنوان اولین و مهم ترین مساله مطرح بوده است که پیش از این نیز چه در دوران شک اول نفتی(۱۹۷۱) و چه در ادوار بعد به عنوان مثال در زمان حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۱. در همه این زمانها با ایجاد یک ترس واهی در میان کشورهای کوچک عربی آنها را به یک رقابت بی حاصل تسلیحاتی کشانده اند. سلاحهایی که باید از رده خارج شوند و متعلق به یک نسل قبل می باشند به کشورهای عرب فروخته می شود و بعد برای به روز کردن این سیستمها دور دیگری از خریدها اتفاق می افتد. با بازگرداندن دلارهای نفتی با فروش اسلحه به اعراب قمستی از فشارهای ناشی از افزایش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا خنثی می شود چیزی که ژاپن و اروپا از آن بی بهره اند.

▪ مهار ایران با هزینه اعراب

در راستای تحدید قدرت ایران در منطقه که پس از سقوط صدام و برهم خوردن موازنه قوا در منطقه به قدرتی بلامنازع تبدیل شده است، ایالات متحده به تسلیح اعراب و اسرائیل مبادرت می کند. با این هدف ضمنی که در ایران نیز در یک رقابت تسلیحاتی منطقه ای گرفتار شده و کمتر بتواند از پول نفت در تحکیم اقتصاد خود و یا نفوذ در کشورهای دیگر منطقه استفاده کند. چنانچه اعراب به این رقابت وارد نشوند کل هزینه های مهار ایران بر دوش خود ایالات متحده خواهد افتاد در حالیکه با درگیر کردن کشورهای عربی قسمتی ازاین هزینه به اعراب منتقل می شود.

به نظر می رسد کشورهای کوچکی مثل امارات از ابتدایی ترین اصول عقلانی حاکم بر روابط بین الملل نیز بی اطلاع اند. کاملا واضح است که امارات اگر به زرادخانه نظامی هم تبدیل شود به خاطر عمق امنیتی ناچیز و جمعیت بسیار اندک که خارجیان این کشور از خود اماراتی های بیشتر هستند قادر به تامین ایمنی خود نخواهد بود. با این اوصاف صرف هزینه های میلیاردی توسط امارات صرفا هدر دادن پول این کشور است. کویت که دارای مشابهت های زیادی با امارات است در زمان حمله عراق با وجود داشتن چند هزار فروند هواپیما و سلاحهای مدرن از هر گونه واکنشی عاجز بود. کشورها کوچک با اتخاذ استراتژی پیوند زدن امنیت خود با دیگر کشورها از صرف هزینه های بی حاصل نظامی پرهیز می کنند درسی که اعراب هیچ وقت نیاوختند و به شکل عجیبی هر دو کاررا با هم انجام می دهند، یعنی هم دنباله روی محض قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای را انجام می دهند و هم میلیاردها پول را خرید جنگنده هایی می کنند که برای پرواز دادن آنها خلبان کافی در اختیار ندارند. نزدیک به چهار دهه است که این سیاست غلط اعراب ادامه یافته است.

البته باید در این تحلیل مصر را از دیگران جدا کرد مصر هم به لحاظ عمق امنیتی و هم به لحاظ جمعیت تواناییهای بسیار بهتر و متنوع تری را در اختیار دارد اما مشکل مصر متفاوت از اعراب حاشیه خلیج فارس است. مصر درکنار کشوری ایستاده است که یک کشور تجدید نظر طلب در منطق خاورمیانه است که شعار نیل تا فرات را استراتژی خود می داند، شعاری که هرگز آنرا فراموش نکرده است، و با این کشور علیه کشوری که تهدیدی برای آن محسوب نمی شود متحد می شود. ایران در هیچ حالتی نمی تواند برای مصر یک خطر محسوب شود، آگر بتوان با برشمردن خطر ایران کشورهای حاشیه خلیج فارس را ترساند به هیچ وجه نمی توان این تهدید را به مصر نیز تعمیم داد. در این ماجرا مصر هزینه تامین امنیت اسرائیل را از جیب خودش می پردازد.

وزیر خارجه آلمان فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای خاورمیانه را تقبیح کرده و آنرا در راستای برهم زدن صلح در خاورمیانه ارزیابی کرد. بدون شک آلمان و سایر کشورهای اروپایی نگران صلح خاورمیانه نیستند بلکه از این نگرانند که آمریکا با این کار از زیر فشارهای نفت گران شانه خالی می کن در حالیکه اروپاییها باید آنرا تحمل کنند. اقتصاد اروپا در افزایش قیمت نفت بسیار بیشتر از آمریکا زیان خواهد دید و با کاهش قدرت رقابت دربرابر آمریکا مواجه خواهد شد.

بدون شک در فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای عربی و اسرائیل در میان قدرت های اقتصادی جهان اروپا و ژاپن بازنده و ایالات متحده برنده است و در منطقه خاورمیانه اسرائیل و آمریکا برنده و بقیه کشورهای خاورمیانه بازنده اند.

عطا بهرامی