شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

اثر عفونت های دوران كودكی بر بروز بیماری های آلرژیك


شیوع بیماری های آلرژیك مثل آسم, در كشورهای توسعه یافته در حال افزایش است بنابر اطلاعات اپیدمیولوژیكی و تجربی اخیر ابتلاء به برخی بیماری های عفونی شایع در كشورهای در حال توسعه در دوران كودكی به دلیل واكسیناسیون كامل و دقیق در كشورهای توسعه یافته, ممكن است باعث بروز بیماری های آلرژیك گردد در این مقاله, اطلاعات موجود در این زمینه مرور می شود

شیوع بیماری های آلرژیك مثل آسم، در كشورهای توسعه یافته در حال افزایش است. بنابر اطلاعات اپیدمیولوژیكی و تجربی اخیر ابتلاء به برخی بیماری های عفونی شایع در كشورهای در حال توسعه در دوران كودكی به دلیل واكسیناسیون كامل و دقیق در كشورهای توسعه یافته، ممكن است باعث بروز بیماری های آلرژیك گردد. در این مقاله، اطلاعات موجود در این زمینه مرور می شود.

اثر بیماری های عفونی برآتوپی

شیوع اختلالات آتوپیك، به ویژه آسم، در كشورهای توسعه یافته در مقایسه با كشورهای در حال توسعه در حال افزایش است به طوری كه در این كشورها ۳۰ـ ۲۰ درصد جمعیت به این اختلالات مبتلا هستند. شیوع آسم در جوامع غربی در ۲۰ سال اخیر دو برابر شده است (۲و۱). علت دقیق این اختلالات روشن نیست اما چند دلیل احتمالی برای آن وجود دارد:

۱. ممكن است مردم كشورهای توسعه یافته در مقایسه با مردم كشورهای جهان سوم زمینه ژنتیكی متفاوتی داشته باشند كه بیشتر به بیماری های آلرژیك مبتلا می شوند. ولی به نظر می رسد این دلیل اختلاف یاد شده نباشد. هر چند آسم فامیلی است و تحقیقات مختلف لوكوس های ژنتیكی گوناگونی را نشان داده كه مستعد كننده این بیماری هستند، بعید است تركیب ژنتیكی جمعیت در طول یك قرن به طور قابل توجهی تغییر كند (۲و۱). در ضمن وقتی مردمی كه متعلق به كشورهای در حال توسعه هستند در معرض شرایط زندگی غربی قرار می گیرند دچار افزایش بیماری های آلرژیك می شوند(۲).

۲. ممكن است میزان پایین تر آلودگی صنعتی در كشورهای در حال توسعه، به بروز كمتر بیماری های آلرژیك منجر شود. با وجود این نسبت آتوپی در افرادی كه در مناطق بسیار آلوده لهستان یا آلمان شرقی سابق زندگی می كنند كمتر از افرادی است كه در سوئد یا آلمان سكونت دارند كه اساسا این كشورها كمتر آلوده هستند(۲).

۳. بالاخره تصور می شود افزایش آتوپی تا حدی به علت كاهش منظم میزان و یا شدت بیماری های عفونی در جهان توسعه یافته باشد (۳و۲). مطابق فرضیه بهداشت ( Hygiene Hypothesis ) برخورد كمتر با آلودگی و عفونت های دوران كوركی ممكن است به بلوغ ناكارآمد ایمنی و بنابراین بروز آلرژی در افراد آتوپیك منجر شود(۴). مطالعات اپیدمیولوژیكی اخیر كه نشان می دهند رابطه معكوسی بین آتوپی و ایمونیزاسیون و یا عفونت با مایكوباكتریا، سرخك یا هپاتیت A وجود دارد تأیید كننده این فرضیه می باشند(۲). همین طور مشاهده شده رابطه معكوسی بین تعداد افراد خانواده و خطر آتوپی وجود دارد، به طور مثال شانس ابتلا به آسم در بچه هایی كه خواهر و برادر ندارند بیشتر است، كه احتمالا این رابطه با این فرضیه قابل توضیح است كه عفونت های دوران كودكی درخانواده های بزرگتر متداول تر می باشد (۵و۳).

درباره فرض سوم تناقضاتی در مطالعات وجود دارد: مثلا درباره بعد خانواده در مطالعات دیگر نشان داده شده ارتباط تعداد افراد خانوده با بیماری های آتوپیك بر مبنای بیماری های عفونی شایعی مثل سرخك، خروسك، سیاه سرفه، آبله مرغان، سرخجه و اوریون كه در دوران كودكی ایجاد می شوند قابل توضیح نیست (۶و۳). یا در برخی مطالعات، به طور كلی شواهدی مبنی بر عفونت های كمتر (شامل خروسك، سیاه سرفه، سرخك، اوریون و آبله مرغان) در كسانی كه بیماری آلرژیك در آن ها پیشرفت می كند پیدا نشد (۷و۶). در مطالعه آینده نگری كه Ponsonby و همكاران (۵) انجام دادند، به این نتیجه رسیدند كه عفونت های مجرای تنفسی تحتانی در سال اول زندگی با افزایش خطر آسم در ۷ سالگی مرتبط است، همچنین مشخص كردند كه سرماخوردگی (عفونت مجرای تنفسی فوقانی) در یك ماهگی با افزایش خطر آسم در ۷ سالگی همراه می باشد. با این حال شواهد غیر مستقیمی برای این فرضیه هست: نشان داده در گینه بیسااو، بچه هایی كه سرخك گرفته باشند كمتر از آن هایی كه سرخك نگرفته اند حساسیت پوستی به ماهیت پیدا می كنند، همین طور بچه های ژاپنی كه ازدیاد حساسیت تأخیری به توبركولین دارند كمتر از بچه های توبركولین منفی دچار آتوپی یا علایم آسم می شوند و سربازان ارتش ایتالیا اگر از نظر سرولوژیك برای هپاتیت A مثبت باشند احتمال كمتری دارد آسم، رینیت آلرژیك یا آتوپی بگیرند، كه این شاهد اخیر، به تازگی در نمونه جمعیتی كلی هم مشاهده شده است (۷و۳،۱). از زمان معمول شدن ایمن سازی علیه سرخك و سیاه سرفه در انگلیس در سال ۱۹۵۰ و ۱۹۶۸، وقوع این بیماری ها كاهش داشته است و این كاهش با افزایش شیوع آسم در بچه ها منطبق می باشد. در مطالعه cohort كه در سال ۲۰۰۱ در آلمان انجام شد، مشخص شد عفونت های مكرر ویروسی غیر از عفونت های مجرایی تنفسی تحتانی در اوایل زندگی، ممكن است سیستم ایمنی نابالغ را به سمت فنوتیپ Th۱ تحریك كنند، بنابراین خطر پیشرفت آسم را تا زمان سن مدرسه كاهش می دهند. در این مطالعه مطرح شد فقط عفونت های ویروسی ارتباط معكوس معنی داری با آسم در سن ۷ سالگی دارند و اثر حفاظتی بیماریهای عفونی ویروسی عمدتا وابسته به دو زیر گروه است: runny nose و عفونت های ویروسی تیپ هرپس ( هرپس، التهاب منتشر مخاط دهان یا stomatitis، واریسلا). عفونت های باكتریایی، قارچی، گوارشی یا عفونت های مجرای ادراری هیچ اثر معنی داری بر آسم نداشتند(۸). در مطالعه ای كه در سال ۱۹۹۸ در دانش آموزان ابردین (Aberdeen ) انگلیس انجام شد، مشخص شد داشتن سه خواهر و یا برادر بزرگ تر یا بیشتر با كاهش معنی دار خطر اگزما و تب یونجه همراه است. در مقابل، داشتن سه خواهر و یا برادر كوچك تر یا بیشتر با خطر كمتر آسم همراه است. تعداد كلی خواهرها و برادرها، نسبت به تعداد خواهر و برادرها ی بزرگ تر یا كوچك تر اثر حفاظتی مستقل قوی تری بر بیماری آتوپیك دارد (۳). محققان آلمانی كشف كرده اند كه شیوع آسم در كوچك ترین بچه های خانواده های بزرگ، نسبت به بچه های بزرگتر كمتر است (۱). بچه های كوچك تر در مقایسه با بچه های تنها یا بزرگ تر از خواهرها و برادرهایشان عفونت های بیشتر می گیرند. با این حال بعید به نظر می رسد كه تغییرات تعداد افراد خانواده در سه دهه گذشته چنان اثری بر آسم داشته باشد تا مسؤول تغییر در شیوع این بیماری باشد(۳). جالب توجه است كه در مطالعه ابردین، افرادی كه سرخجه، سیاه سرفه، اوریون یا آبله مرغان قبل از سه سالگی یا در سه سالگی گرفته بودند، در مقایسه با آن هایی كه این عفونت ها را در بچگی (یعنی قبل از سن ۱۴ـ ۱۰ سالگی) نگرفته بودند در موارد بیشتری به آسم، اگزما یا تب یونجه مبتلا شدند. بعد از تنظیم سن، جنس، موقعیت اجتماعی پدر، تعداد كل خواهرها و برادرها، تنها عفونتی كه با افزایش معنی دار خطر ابتلا به آلرژی همراه بود، سرخجه بود كه به طور مستقل به اگزما مرتبط است. سرخك دوران اولیه كودكی اثر بسیار كمی بر شیوع بیماری آتوپیك دارد، هر چند شیوع آسم تا حدی در آن هایی كه قبل از سه سالگی سرخك می گیرند پایین تر است(۳). به هر حال این تناقض ها در مطالعات ممكن است ناشی از اختلافات در نمونه های جمعیتی و روش های مطالعه باشد، یا عفونت هایی كه از آتوپی جلوگیری می كنند ممكن است آن هایی باشند كه در این مطالعات بررسی نشده اند (۷و۶،۳). در تحقیقی كه در سال ۲۰۰۰ در ایتالیا انجام شد، مشخص شد مواجه با عفونت های دهانی گوارشی یا عفونت های غذایی (توكسوپلاسما گوندی، ویروس هپاتیت A و هلیكوباكترپیلوری) ارتباط معكوس با آتوپی و آلرژی تنفسی دارد اما ویروس هایی كه از طریق مسیرهای دیگر منتقل می شوند، یعنی سرخك، اوریون، سرخجه، آبله مرغان، هرپس سیمپلكس تیپ او سیتومگالو ویروس چنین ارتباطی ندارند. ویروس هپاتیت A ، توكسوپلاسماگوندی و هلیكوباكترپیلوری از راه دهان و آب و غذای آلوده می توانند ایجاد بیماری كنند. در مقابل سرخك، اوریون، سرخجه و آبله مرغان ویروس های هوایی هستند كه انتقال آن ها كمتر تحت تأثیر بهداشت قرار می گیرد، ویروس هرپس سیمپلكس و سیتومگالو ویروس هم به طور عمده از طریق تماس طولانی فرد با فرد منتقل می شوند. در این مطالعه، اولین شواهد اپیدمیولوژیكی فراهم شد مبنی بر این كه میكروب های دهانی گوارشی و غذایی بیشتر از ویروس های تنفسی هوایی اثر محافظتی ضد آتوپی ایجاد می كنند و مطرح می كند كه بافت لنفوئیدی همراه روده، همان محلی است كه در آن در اثر مواجه میكروبی مناسب انحراف پاسخ ایمنی در مقابل آلرژن های هوایی معمول می شود. مدل های حیوانی شواهدی برای این فرض فراهم می كنند، مثلا در موش بعد از تولد، فلور روده برای افزایش ترجیحی ایمنی ( T- helper ) Th۱ در برابر آنتی ژن های محیطی ضروری است، یا در موش صحرایی، باكتری های روده ای تغییر ایزوتایپ l gE را تنظیم می كنند، یا در موش های germ free پاسخ های Th۲ به القای تولرانس دهانی حساس نیستند، و تشكیل مجدد میكروفلور روده ای یا تجویز دهانی مواد میكروبی (لیپوپلی ساكارید) این حساسیت را بهبود می دهد بنابراین مانع آتوپی می شود (۷).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.