سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

مچگیری, این بار درست سر بزنگاه


مچگیری, این بار درست سر بزنگاه

آورده اند کوزه گری بود و چون کوزه ها آماده فروش می شد, آنها را به شاگردش می داد و سپس سیلی به او نواخته او را به مواظبت کوزه ها هشدار می داد از قضا, روزی کوزه ها از دست شاگرد افتاد و شکست او با ترس و لرز به دکان برگشت و دستان خالی و بی پولش را به استاد نشان داد

آورده اند کوزه‌گری بود و چون کوزه‌ها آماده فروش می‌شد، آنها را به شاگردش می‌داد و سپس سیلی به او نواخته او را به مواظبت کوزه‌ها هشدار می‌داد. از قضا، روزی کوزه‌ها از دست شاگرد افتاد و شکست. او با ترس و لرز به دکان برگشت و دستان خالی و بی پولش را به استاد نشان داد. استاد او را نصیحتی کرد و بر او خرده نگرفت. هم شاگرد و هم دوستان کوزه‌گر از این چشم‌پوشی استاد، انگشت به دهان گرفته، پرسیدند: آن روز که کوزه‌ای نشکسته بود، او را می‌زدی و حال که شکسته او را می‌نوازی؟! گفت: می‌زدم تا نشکند، حال که شکسته، زدن او مرا چه سود؟

این روزها مخاطبان تلویزیون، نمود این داستان را با دو رخداد نسبتا مهم در رسانه ملی به خوبی می‌بینند! یکی پخش سریال یوسف پیامبر(ع) با ایراداتی چون ورود اسراییلیات به مجموعها نداشتن ارزش هنری و دیگری واکنش‌های منفی که به سریال‌های ویژه ماه رمضان، به ویژه سریال بزنگاه ابراز شده است.

فارغ از تحلیل فنی و محتوایی مجموعه‌ها، تقاضای شورای نظارت صدا وسیما برای توقف پخش سریال بزنگاه و استنکاف مدیران رسانه از این تقاضا و واکنش‌هایی که میان این دو مرجع در جریان است و فرایند گذرانده شده در این تعقیب و گریز، موضوعی است مهم که به آن خواهیم پرداخت.

با نگاهی گذرا به آثار پیشین دو کارگردان معروف یعنی آقای سلحشور، کارگردان یوسف پیامبر (ع) و عطاران کارگردان بزنگاه، باید اذعان کرد پیش از آنکه این دو هنرمند را در ضعف هنری و محتوایی این دو سریال مقصر بدانیم، باید نیم نگاهی به ضعف ساختاری که در بخش‌های گوناگون صداوسیما برای ساختن مجموعه‌هایی از این دست وجود دارد، بیندازیم؛ سیستمی ناکارآمد که با ضعف نظارت نیز رابطه ای تنگاتنگ دارد.

از آنجا که شورای نظارت پس از پخش نیمی از سریال نظر خود را اعلام کرد، به نظر می‌رسد این شورا هیچ نظارت ابتدایی بر فیلمنامه، انتخاب کارگردان و کیفیت برنامه‌ها ندارد، یا اگر دارد از درک کیفیت هنری و تکنیکی یا مفهومی و کیفی برنامه‌ها عاجز است که در هر صورت، عذری است بدتر از گناه. اینکه شورای نظارت منتظر بنشیند تا سریالی ساخته شود و در میان راه که گروه بزرگی از مردم به آن روی آورده‌اند، ضعف آن را گوشزد کند، در عالم واقع هیچ اثری ندارد، مگر تبرئه شورا اعلان به انجام تکلیف! ضمن آنکه به هر حال سلیقه مخاطبان متفاوت است و هرچند بسیاری از مردم از پیام‌های مستقیم و غیر مستقیم این سریال ناراضی‌اند، اما برخی دیگر و حتی خود همین منتقدان به دیدن آن عادت کرده‌اند و توقف پخش توهینی است به مخاطب.

از آنجا که بنا بر آیین‌نامه شورای نظارت بر صدا وسیما، نظارت بر همه شئون سازمان از وظایف این شوراست و این نظارت مقید به زمان خاصی نیست، بهترین راهکار برای تنیده نشدن چنین کلاف سر درگمی آن است که اعضای شورا از افرادی تیزبین، متخصص از قشر حوزه و دانشگاه و با سلایق گوناگون و ساز و کار اجرایی منطقی بوده و دست کم پیش از روی آنتن رفتن چنین مجموعه‌های ویژه‌ای، همه عوامل دخیل در ساخت مجموعه را بازبینی کنند و اگر ایرادی دارد، در آغاز از روی آنتن رفتن آن جلوگیری شود. در آن صورت است که اسرائیلیات وارد سریال یوسف پیامبر نشده و کسی از دیدن آن خسته نمی‌شود. کسی از سریال بزنگاه چندشش نمی‌گیرد و... امری که به نظر می‌رسد با ترکیب قوانین کنونی به سختی، قابل دستیابی است.

قطعا مدیران شبکه ۳ در برابر این تقاضای رئیس شورای نظارت، دو راه بیشتر پیش روی ندارند؛ یا پخش آن را دنبال کنند و یا متوقف سازند. (البته راه سومی هم هست و آن سانسور بیشتر صحنه‌هاست تا مخاطب کلافه شده و شورای نظارت را در این کلافگی مقصر بداند)

اما اگر پخش سریال متوقف شود:

۱) نخستین اثر منفی‌اش این است که بدآموزی‌هایی که سریال از آغاز تا زمان پخش داشته و گویا قرار است به روال گذشته همه سریال‌ها در پایان با یک پیام اخلاقی مثبت، همه آن بدآموزی‌ها ناپدید شود، همچنان بی پاسخ مانده و از ذهن مخاطب زدوده نشود. آیا شورای نظارت این عیب بزرگتر را هم چاره‌جویی کرده است؟

۲) یقینا بخش‌های پخش نشده آن از صدا و سیما به بازار سیاه راه می‌یابد. آنگاه به دلیل همان حس کنجکاوی که در همه ما ایرانیان وجود دارد، مردم مجبور می‌شوند سی دی آن را در بازار سیاه با چندین برابر قیمت به دست آوردند و باز نتیجه به دست آمده، چیزی نیست که یک ناظر دلسوز در پی به دست آوردن آن بوده است.

۳) در صورت توقف پخش سریال، آیا این امر توهین به افکار عمومی جامعه نیست؟ حال و هوای کسانی که به هر روی به دیدن این سریال عادت کرده و تا نیمه راه همراه این سریال بوده‌اند، چگونه خواهد بود؟ آیا تلویزیون سریالی آماده و جذابتر برای جایگزینی دارد؟

۴) و هزینه‌های سنگینی که برای ساخت این مجموعه از جیب رسانه ملی (بخوانیم جیب مردم) پرداخت شده است را چه کسی ضامن خواهد شد؟ هزینه‌های تمام شده‌ای که با یک نظارت ابتدایی می‌شد به راهی درست هدایت شود.

● و اگر همچنان روی انتن باشد نیز:

۱) باید پرسید نظارت اینچنینی چه خاصیتی دارد؟ آگاهی از این‌که این سریال دارای اشکالاتی از این دست هست، چیزی است که امروزه با مراجعه به سایت‌ها و وبلاگ‌ها و حتی پیامک‌‌های مردم عادی به آسانی قابل دسترسی است و شورای نظارت در حقیقت نقش یک واسط بین مردم و رئیس صدا وسیما را بازی و صرفا اطلاع‌رسانی کرده است. در این صورت، تفاوت ناظر قانونی با نظرات سایت‌ها و دیگر رسانه‌ها و روزنامه‌ها در چیست؟ این گونه نظارت را همه بینندگان همه روزه دارند. چنین نظارتی همانند نظارتی است که امروزه مراجع تقلید و مجلسیان بر عملکرد یکی از معاونان رئیس جمهور محترم ابراز کرده‌اند، ولی اثر عملی بر جای نگذاشت؛ تا آنجا که رهبر انقلاب شخصا وارد عمل شده و در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹/۶/۸۷ به بگو مگوها پایان داد.

۲) با این اقدام شورای نظارت و رسانه‌ای شدن نامه، بر مخاطبان سریال افزوده خواهد شد و بعید به نظر می‌رسد رئیس این شورا در صدد تعمیم دیدن آنچه در نامه خود به آن اشاره کرده است (مخالفت با منویات رهبری، رواج فحاشی، هنجارشکنی‌های غیراخلاقی و غیرشرعی و حتی غیرقانونی در این سریال و... ) باشد و همه را به دیدن این ناهنجاری‌ها کنجکاو کند! قطعا اگر در این سریال مورد غیر اخلاقی و غیر شرعی و... باشد در صورت متوقف نشدن پخش سریال، شورای نظارت باعث گسترش بیشتر آنها در جامعه شده است که خود این شورا نیز باید در ازای کارش پاسخگو باشد. مگر اینکه شورای نظارت را هم عضوی از مدیریت کلان سیما بدانیم و فرض کنیم برای تحریک احساسات و کنجکاوی مردم و بالا رفتن آمار مخاطبان و تبرئه سازمان از عدم استقبال مردم، دست به چنین کاری زده باشد؛ هرچند با تعهدی که از اعضای این شورا سراغ داریم، چنین فرضی باطل است اما قطعا نتیجه نامه‌نگاریهای اخیر و خواندن نامه نخست، در پر بیننده‌ترین بخش خبری سیما یعنی برنامه ۳۰و۲۰ و بدیهی بودن عدم توقف پخش، حس کنجکاوی مردم را برانگیخت و حتی کسانی که تا آن شب این سریال را نمی‌دیدند، از آن شب تا به امروز از بینندگان پر و پا قرص این سریال شده اند و به دنبال نتیجه این کش و قوس بوده و چه بسا منتظرند در یک شب ناگهان پخش سریال متوقف شود؛ نتیجه‌ای که یک ناظر بی‌طرف و متعهد پیش از اقدام هم باید به آن بیندیشد و هم قطعا از آن می‌پرهیزد.

۳) وقتی شورای نظارت بر سیما چنین نظری را در جامعه اعلام می‌کند و بعد می‌گوید حکم به توقیف داده است جدای از این‌که این دستور محمل قانونی داشته باشد یا نه، اما به صرف انعکاس آن در جامعه و سپس مقاومت سیما اثرات تخریبی این کار بر دستگاه‌های اجرایی کشور و حتی عموم مردم، بیشتر از نشان داد سنگ توالت و یا استعمال مواد و دروغگویی‌های مکرر پدر به یک دختر خردسال در این سریال است، زیرا آنچه در ذهن جوان و نوجوان ایرانی ترسیم می‌شود، سستی قوانین و بی ارزشی نظارت‌های قانونی بر دستگاه‌هاست و اینجاست که یک ناظر مدافع حقوق مردم باید برای اعمال نظراتش کم هزینه و متعهدانه‌ترین راه را برگزیند و اگر خلأ قانونی وجود دارد، باید نخست آن خلا را پر کرده، سپس دستور توقیف صادر شود.

● نتیجه، پیشنهاد و راه برون رفت از مشکل

۱) پیش از ورود به بخش پایانی نوشتار، سخنان حکیمانه رهبر انقلاب را در جمع کارکنان رسانه ملی، درباره کار طنز یادآور می‌شوم که فرمودند: مراقب باشید شادی در مردم با لودگی و ابتذال و بی‏بندوباری همراه نشود... همه‏جور می‏شود به مردم شادی داد... گاه یک لطیف‌ و یا یک تعبیرِ بجا مخاطب را شاد و خوشحال می‏کند؛ گاهی هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند شادی ایجاد کند. شادی کردن و شادی دادن به مردم، به ‏معنای لودگی نیست.

۲) عید فطر نزدیک است و احتمالا بهترین کارهای طنز! شبکه‌های گوناگون، بنا به روال گذشته، مصاحبه‌های شاد و زنده با بازیگران پر رنگ و لعاب سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی خواهد بود. همان‌گونه که در بسیاری از روزهای عزا شبکه‌ها گوناگون بهترین وقت‌های خود را به مصاحبه با روحانیون اختصاص می‌دهند، اما دریغ از یک طنز پرمایه و شاد و دریغ از دعوت یک روحانی خوش سخن و طناز برای چنین روزهای شادی بخش! (جالب آن است که در جامعه و تا آنجا که به تلویزیون مربوط نمی‌شود، روحانیون به بذله‌گویی و حتی طنازی و شیرین گویی شهره‌اند، اما آنجا که پای تلویزیون در میان است، معادله چنین است: مذهب و روحانی = عزا و ماتم! خانم یا احتمالا آقای بازیگر و هنرمند = شادی و نشاط! (من از مفصل این قصه مجملی گفتم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل).

۳) به هر حال هر منصفی که دستی بر کار تلویزیونی دارد، اذعان می‌کند که سریال «بزنگاه»، یکی از بی‌محتواترین و کم ارزشترین طنزواره‌های دست کم نسبت به سریال‌های ماه‌های رمضان گذشته است هر چند عده‌ای بخواهند به دفاع از رسانه ملی آن را توجیه کنند، اما از سوی دیگر، هرچند حجم مخاطبان نسبت به سال‌های گذشته کم شده، ولی بسیاری از مردم آن را می‌بینند و حجم وسیعی از بینندگان را به خود جذب کرده و قطعا آماری که از مراکز افکارسنجی و آماری رسانه ملی پس از ماه مبارک رمضان بیرون خواهد آمد، یکی از پربیننده‌ترین سریال‌ها را نشان خواهد داد. در صورت وقوع چنین نتیجه‌ای، آنگاه باید پرسید: رسانه ملی در کار طنز و شاد نگه داشتن مردم با افکار عمومی چه کرده که مردم ناچارند چنین برنامه بی‌مایه و کم ارزشی را آن هم در ماه مبارک رمضان ببیند و چنین مخاطبان را به خود جذب می‌کند؟

۴) با ورود شورای نظارت صدا وسیما به این مقوله و تقاضای صریح توقف پخش آن و در آن سوی تأکید مدیر شبکه ۳ سیما بر عدم توقف پخش سریال و ادامه پخش آن تا عید فطر و اعلام تلویحی وی مبنی بر غیر قانونی بودن تقاضای رئیس شورای نظارت، پرده از یک خلأ قانونی نظارتی پاسخگو بر این رسانه برداشته شد و اگر در عالم فرض و احتمال، روزی اقدامات صداوسیما منافع کشور و حقوق جامعه را تهدید کند، دست کم شورای نظارت کنونی که بالاترین مرجع تصمیم‌سازی و ارایه گزارش تخلف به سران قوا و رهبر انقلاب است، هیچ خاصیتی ندارد و از آنجا که رئیس صدا وسیما منصوب رهبر انقلاب است و در مقام عمل به دیگری پاسخگو نیست، گویا برای جلوگیری از پخش یک برنامه بی محتوا نیز منتظر ورود رهبر به این مقولات است و حال آن که به ده‌ها دلیل منطقی، شأن معظم له از ورود به این جزییات بالاتر است و این رسانه باید پاسخگوی یک مرجع تخصصی و قانونی در این گونه موارد باشد.

۵) از آنجا که به باور نگارنده، نشان دادن بی‌پرده اعتیاد آن هم در برابر یک دختر خردسال که میلیون‌ها دختر خردسال دیگر را پای تلویزیون میخکوب می‌کند، با آموزه‌های دینی سازگاری ندارد و اثری جز رفع قبح اعتیاد در بین خردسالان ندارد، پیشنهاد می‌شود رسانه ملی پس از ماه مبارک رمضان به جای میزگردهای تحلیلی این سریال و مصاحبه با مردم، برای نخستین بار با مقایسه میدانی، رشد میل و آمار اعتیاد در جامعه را نسبت به سال گذشته به ویژه خردسالان و نوجوانان، بررسی کند و نتایج را صادقانه با مردم در میان بگذارد؛ البته ما هم مثل همه دلسوزان، امیدواریم شاخص‌های منفی رشد صعودی نداشته باشد.

در پایان یادآوری این نکته لازم است که هرچند این نوشته هم اقدام شورای نظارت در میانه راه نمایش برنامه و هم مقاومت صدا وسیما در گردن ننهادن به تقاضای این شورا را کاری غیرمنطقی جلوه می‌دهد و دوری منفی و باطل را ترسیم می‌کند، اما تنها راهکار برون‌رفت از این معضل را نظارت پیش از تولید و یا دست کم پیش از پخش ابتدایی چنین برنامه‌هایی از رسانه ملی می‌داند.

ر ـ ثرایی



همچنین مشاهده کنید