جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
مجله ویستا

چرا مدیریت مالکیت فکری پیچیده است


چرا مدیریت مالکیت فکری پیچیده است

چند روز پیش فرصتی دست داد تا در دانشگاه بولونیای ایتالیا یکی از قدیمی ترین دانشگاه های دنیا که در سال ۱۰۸۸ میلادی بنیان گذاشته شده است پای صحبت دکتر ماکتا, رییس مالکیت فکری یکی از شرکت های بزرگ داروساز و تولیدکننده تجهیزات پزشکی ایتالیایی به نام براکو Bracco بنشینم

چند روز پیش فرصتی دست داد تا در دانشگاه بولونیای ایتالیا (یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های دنیا که در سال ۱۰۸۸ میلادی بنیان گذاشته شده است) پای صحبت دکتر ماکتا، رییس مالکیت فکری یکی از شرکت‌های بزرگ داروساز و تولیدکننده تجهیزات پزشکی ایتالیایی به نام براکو (Bracco) بنشینم.

از آنجا که شرکت‌های فعال در این صنعت بسیار به دارایی‌های فکری و مدیریت صحیح آنها وابسته‌اند، مدیریت مالکیت فکری در این شرکت‌ها کاری بسیار دشوار و پیچیده است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از تئوری‌ها و نوآوری‌های این حوزه علمی در بافت این صنعت شکل گرفته‌اند. شرکت براکو هم یکی از این شرکت‌ها است که در سال ۱۹۲۷ در میلان شکل گرفته و امروزه در بیش از ۹۰ کشور دنیا حضور فعال دارد. مدیر مالکیت فکری این شرکت صحبت‌های خود را با این پرسش بنیادین آغاز کرد که چرا مدیریت مالکیت فکری کاری پیچیده است؟

مهم‌ترین دلایل پیچیدگی مدیریت مالکیت فکری که وی به آنها اشاره کرد به همراه توضیحاتی (به قلم خودم برای درک بهتر آنها) در ادامه آمده است:

۱- دارایی‌های فکری انواع گوناگونی دارند و حقوق مختلفی به هر نوع از آنها تعلق می‌گیرد

به انواع دارایی‌های فکری، حقوق مختلفی تعلق می‌گیرد. برخی قابل ثبت هستند و برخی نه. مدت حفاظت انحصاری از برخی ۱۰ سال است و برخی الی‌الابد قابل تمدیدند. هزینه کسب حقوق انحصاری برای آنها بسیار متفاوت است. مدیریت این حقوق، چه در سطح عملیاتی و چه راهبردی، بسیار با هم متفاوتند. این انواع مختلف دارایی‌های فکری با هم مرتبطند و مدیران مالکیت فکری باید بتوانند میان آنها هم‌افزایی ایجاد و از آن در راستای منافع بنگاهی بهره‌برداری کنند. نکاتی از این دست (که تعداد آنها در عمل بسیار زیاد است)، مدیریت مالکیت فکری را به امری بسیار پیچیده مبدل کرده است.

۲- حقوق مالکیت فکری سرزمینی هستند؛ اما بازار شرکت‌ها فراملی است

حقوق مالکیت فکری بر اساس قوانین کشورها و در چارچوب مرزهای ملی تعریف و اعمال می‌شوند؛ اما بازار یا محل کاربرد بسیاری از دارایی‌های فکری فراملی و چه بسا بین‌المللی است. بنابراین برای مثال، گستره استحفاظی یک اختراع ثبت شده در یک کشور اروپایی به احتمال فراوان با گستره استحفاظی همان اختراع (با متنی کاملا مشابه) در ژاپن یا چین متفاوت است. از سوی دیگر، ضمانت اجرای حقوق مالکیت فکری از کشور به کشور متفاوت است. در برخی کشورها حتی با وجود تصریح قانونی، ضمانت اجرای خوبی برای مالکان حقوق فکری وجود ندارد. بنابراین برای مثال در این کشورها، شرکت‌ها باید بتوانند از ترکیبی از راهبردهای رسمی و غیررسمی حفاظت از دارایی‌های فکری استفاده کنند. این کار نیازمند شناخت دقیق ظرفیت‌های قانونی و حتی بافت فرهنگی بازارهای هدف است.

۳- عامل زمان بسیار تعیین‌کننده است

عامل زمان از دو جهت تاثیر فراوانی بر پیچیده شدن مدیریت مالکیت فکری دارد: نخست اینکه تمامی انواع حقوق مالکیت فکری به نوعی تقید زمانی دارند. برای مثال برای ثبت اختراع، باید زمان تشکیل پرونده پیش از هرگونه افشای عمومی اختراعات باشد و اقدامات شکلی و ماهوی فرآیند ثبت در دل زمانبندی اداره ثبت اختراع ملی به عمل آید و هرگونه تاخیر در هر مرحله ممکن است به پرداخت جریمه دیرکرد یا ابطال حقوق مربوطه بینجامد، اما این زمانبندی در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بنابراین زمانی که قرار باشد اختراعی در ۱۰ کشور ثبت شود، باید ۱۰ چارچوب زمانی مختلف رعایت گردد. در این چارچوب زمانی در تمام طول اعتبار ۲۰ ساله حق اختراع وجود دارد و کوتاهی در پرداخت به موقه حق تمدید سالانه هم می‌تواند به ابطال حق بینجامد. حال شرکتی را فرض کنید که ده‌ها یا صدها اختراع خود را در ده‌ها کشور ثبت کرده باشد. جدول زمان‌بندی اقدامات لازم برای زنده نگاه داشتن این حقوق بسیار پیچیده خواهد بود. این توضیحات تنها مربوط به فرآیند رسمی کسب حقوق بود؛ اما وجوه زمانی فرآیند مدیریت دارایی‌های فکری تنها به فرآیند کسب حقوق محدود نمی‌شود و بسیار فراتر از آن است. برای نمونه، در اقامه دعوای حقوقی علیه ناقضان ثبت اختراع یا اعتراض به ثبت اختراعات رقبا هم عامل زمان تعیین کنننده است. دوم اینکه قوانین مالکیت فکری کشورها با توجه به سطح توسعه و تجارب پیشین آنها و دیگر کشورها، همواره در حال تغییر و روزآمد شدن است. شرکت‌ها باید روند تغییر قوانین در گذر زمان در کشورهای مختلف و تاثیر آن بر کسب‌وکار خود را از نزدیک دنبال کنند و واکنش بهنگامی به این تغییرات نشان دهند.

۴- فناوری روز‌به‌روز پیچیده‌تر و در هم تنیده‌تر

دنیای فناوری با سرعتی باورنکردنی در حال پیشرفت است و فناوری‌های بهتر و برتر پیاپی از راه می‌رسند؛ اما بسیاری از این فناوری‌ها از ترکیب پیشرفت‌های بشری در حوزه‌های فنی مختلف به دست آمده‌اند و اختراعات فراوانی در ارتباط با ابعاد مختلف عملکردی آنها ثبت شده است. برای نمونه در هر گوشه تلفن همراه هوشمند صدها فناوری مختلف نهفته است و در ارتباط با هر فناوری هم هزاران اختراع ریز و درشت ثبت شده است. حال شرکت‌هایی که قصد تولید محصول یا ارائه خدمت در این حوزه‌ها را داشته باشند با انبوهی از حقوق انحصاری با مالکان رنگارنگ روبه‌رو می‌شوند.

نکته اینجاست که حتی شناسایی اختراعات مرتبط یا دارای همپوشانی با محصول مورد نظر در بسیاری از حوزه‌های فناوری کاری بسیار دشوار است؛ اما پس از شناسایی باید با این مالکان ارتباط برقرار کرد و برای دریافت یا واگذاری حقوق مربوطه مذاکره کرد و توافقات حاصله را در دل قراردادهای امتیاز فناوری مستند که تک‌تک این موارد، تخصص‌ها و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.

همین ازدحام حقوق مالکیت فکری در سال‌های اخیر به یکی از ویژگی‌های چالشی دنیای مدیریت مالکیت فکری تبدیل شده است.

۵- به تخصص‌های فرارشته‌ای نیاز است

برای مدیریت مالکیت فکری باید شناخت دقیقی از حوزه فنی فناوری مورد نظر داشت. لازمه این امر داشتن پیشینه تحصیلی در حوزه‌های مهندسی یا علوم است؛ اما این دانش و تحصیلات به هیچ روی کافی نیست. باید بر ظرفیت‌های حقوقی دنیای مالکیت فکری و ظرافت‌های آن اشراف کامل داشت که این امر هم از راه گذراندن دوره‌های حقوق مالکیت فکری و کسب تجربه در مرور زمان به دست می‌آید؛ اما دانش فنی و حقوقی در کنار هم نیز کافی نیستند و باید با کسب دانش تخصصی در حوزه مدیریت کسب‌وکار، با راه‌های مختلف ثروت‌آفرینی آشنا شد. تنها در صورت داشتن دانش عمیق تخصصی در هر سه حوزه فنی، حقوقی و کسب‌وکار است که می‌توان متناسب با هر فناوری و الزامات بازار، راهبرد مناسبی برای ارزش‌آفرینی و تصاحب بخشی از آن ارزش برگزید. متاسفانه نظام آموزش عالی در بسیاری از کشورها نتوانسته تاکنون دوره‌های مناسبی برای تربیت مدیران مالکیت فکری طراحی و اجرا کند و بیشتر دوره‌های موجود در دل همان سیلوهای تخصصی و جزیره‌ای سنتی دانشگاه‌ها ارائه می‌شوند. به همین دلیل بنگاه‌های تجاری باید بار آموزش مدیران مالکیت فکری را تا اندازه زیادی بر دوش بگیرند که کاری دشوار و بسیار زمانبر و هزینه‌بر است.

۶- ابعاد راهبردی روز به روز پررنگ‌تر می‌شوند

توضیحات بالا نشان می‌دهد که مدیریت مالکیت فکری ابعاد عملیاتی بسیار گسترده و متنوعی دارد. در گذشته همین ابعاد عملیاتی در کانون توجه بودند تا چتری دفاعی پیرامون فعالیت‌ها و تولیدات شرکت‌ها فراهم آورند؛ اما با افزایش نقش دارایی‌های فکری در ثروت‌آفرینی شرکت‌ها (که در شرکت‌های پیشرو به بیش از ۹۰ درصد رسیده است) اکنون راهبردهای مبتنی بر دارایی‌های فکری مطرح شده و اهمیت فزاینده یافته‌اند. از سوی دیگر مشخص شده که دارایی‌های فکری تنها در سایه مدل کسب‌وکار شرکت‌ها ارزش یافته و ارزش‌آفرین می‌شوند. این دو تحول بزرگ به تدریج مدیریت مالکیت فکری را به یکی از مهم‌ترین و راهبردی‌ترین موضوعات سازمانی تبدیل کرده است. بنابراین تصمیمات در حوزه مالکیت فکری از بخش حقوقی شرکت‌ها جدا شده و در سطحی بالاتر (در حد معاون مدیر عامل) اخذ می‌شوند. بنابراین همین امر پیچیدگی زیادی را از نظر ترکیب ابعاد عملیاتی و راهبردی مدیریت مالکیت فکری و ارتباط آن با دیگر بخش‌ها و کارکردهای سازمانی مطرح کرده است.

سید کامران باقری