پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

قیام مختار و فرقه کیسانیه


قیام مختار و فرقه کیسانیه

مختار و فعالیتهای او

مختار و فعالیتهای او

از بررسی زندگی او چنین می‌توان نتیجه گرفت که او روحیه انقلابی داشته بطوری که در زمان معاویه به همراه میثم تمار در زندان بوده و میثم

او را از اخبار آینده آگاه می‌کند.[۱۲] و نیز قبل از حادثه عاشورا در زندان عبییدالله بن زیاد بسر می‌برده و بعد از آزادی از زندان به فکر مبارزه جدی با رژیم اموی می‌افتد و بعد از ۵ سال از واقعه عاشورا در سال ۶۶ قیام می‌کند و شعار لشگرش در مقابل ابن زیاد (یالثارات الحسین) بوده است [۱۳] به طور خلاصه به چندین عملکرد او اشاره می‌کنیم.

▪ قیام و خروج بر علیه بنی‌امیه و قاتلین امام حسین (ع)[۱۴]، دعوت مردم به بیعت با محمد بن حنفیه فرزند امیرالمؤمنین علی (ع).[۱۵]

▪ بیعت با طرفدارانش بر کتاب خدا و سنت پیامبر و جنگ با قاتلین اهل بیت و دفاع از مظلومین.[۱۶]

▪ فرستادن سرهای بریده ابن زیاد و ابن سعد و حصین بن نمیر و شرحبیل بن ذی الکلاع به مکه برای امام زین العابدین و محمد بن حنفیه.[۱۷]

▪ کشتن قاتلین امام حسین از جمله شمر و حرمله و خولی و......[۱۸]

▪ تسخیر کوفه و بدست آوردن حکومت در عراق.

▪ فرستادن هدایا و کمک مالی برای امام علی بن الحسین(ع) و دیگر افراد بنی‌هاشم.[۱۹]

● تحلیل قیام مختار و منشا پیدایش فرقه کیسانیه

شاید به علل جو متغیر در زمان وی او قیامش را با بیعت به نام امام علی بن الحسین (ع) اعلام نکرد تا گزندی از سوی دشمنان در آینده به امام وارد نشود و از طرفی تاب ظلم و ستم بنی‌امیه را بر اهل بیت خصوصاً بر دیگر مظلومان نداشت. ولی با عملکرد انقلابی این قیام که به پیکار با بنی‌امیه دست زده‌اند مخالفت نکرد و چون این حرکت انقلابی شیعی در مقطعی از زمان و مکان نسبتاً بر دشمنانش پیروز شد و ادامه یافت و خود به نظام و حکومتی مبدل گشت گروهی از طرفداران و شیعیان گمان کردند که در واقع محمد بن علی بن ابی طالب امام است و بر این عقیده پایدار ماندند. و بدین ترتیب اولین فرقه منحرف شده از امامیه را بوجود آوردند.

● فرقه کیسانیه و مهدویت

مهدویت که از لسان پیامبر اکرم (ص) تبین شده بود و به مردم شهامت و قدرت و انگیزه می‌بخشد به یکی از اهداف بلند مسلمین و به خصوص برای شیعیان تبدیل شده بود و همیشه مظلومین منتظر خروج مهدی امت بودند تا با آمدن او ریشه ظلم و فساد را از بین ببرند. اما این انتظار شدید به خاطر عدم درک صحیح از حقیقت مهدودیت و شان والای این رهبر جهانی موجب شد که مردمان به کمترین کوششی در رفع ظلم و جور به عنوان ظهور اندیشه مهدودیت بنگرند. ولی علاوه بر این عامل، زمینه تطبیق نادرست مهدویت در فرقه کیسانیه وجود داشت زیرا ابو القاسم محمد بن علی بن ابی طالب همنام و هم کنیه با پیامبر اکرم است و از طرفی مهدی موعود که زمین را از عدل و داد لبریز می‌کند هم نام و هم کنیه با پیامبر (ص) است و از سویی قیام کنندگان با مختار که منشا تشکیل این فرقه می‌باشند به نام او بیعت کرده و به پیروزی نسبی دست یافته بودند و تمام این زمینه‌ها در جدا شدن طرفدارانشان از امامیه به عنوان فرقه مستقل کمک می‌کرد بطوریکه به محمد بن علی به نام مهدی سلام می‌کردند؛ و او از ایشان خواسته بود که به نام محمد بر او سلام کنند.[۲۰] در واقع اولین فرقه جدا شده از امامیه به خاطر عکس العمل انقلابی و سیاسی شیعیان در برابر بنی‌امیه بوده که به خاطر نا آشنایی با فرهنگ عمیق مهدودیت، جو خفقان و عدم تحلیل صحیح آن انقلاب، عده‌ای به انحراف کشیده شدند و به فرقه‌ای مستقل در برابر امامیه از شیعه نمایان شدند.[۲۱]

● عکس العمل ائمه در برابر کیسانیه و رهبران آن

اهل بیت به شخصیت محمد بن حنفیه و مختار احترام قائلند و محمد بن حنفیه از فرماندهان لشگر علی (ع) و تابع امام حسن و امام حسین بوده است و در بنی‌هاشم او در حد ابن عباس محترم و موثر بود. چنانچه امام سجاد و امام صادق در مورد مختار دعا و طلب رحمت نمودند.[۲۲] ولی در مورد باطل بودن این عقیده که قائل به امامت محمد بن حنفیه به طور آشکار بیان دارند[۲۳] و حتی امام زین العابدین با محمد بن الحنفیه در کنار حجر الاسود به اعجاز الهی ثابت کرد که، محمد امام نیست[۲۴] و هرگز با این عقیده مماشات و تساهل نشده است و امامت و رهبری به طور آشکار معرفی شده است. بطوری که این انحراف با شکست روبرو شد و به مرور زمان منقرض گشت و امروزه جز نامی از ایشان در کتب یافت نمی‌شود.

● انشعابات حزبی در فرقه کیسانیه

ابو منصور بغدادی در کتاب الفرق بین الفرق واشعری در مقالات الاسلامیین انشعابات این فرقه را یازده مورد می‌دانند[۲۵] که، بیشتر آنها فرقی است که به لحاظ جدایی رهبر خویش از فرقه دیگر جدا شده‌اند و عمده ایشان دو گروه‌اند.

▪ کسانی که قائل‌ به زنده بودن محمد بن حنفیه هستند که به ایشان کربیه می‌گویند زیرا اصحاب ابی کرب الضریر می‌باشند.

▪ کسانی که قائلند او فوت کرده است و در امام بعدی اختلاف کرده‌اند.

بعضی قائلند امام بعدی ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه است و عده‌ای قائلند امام بعدی علی بن الحسین زین العابدین (ع) است.

گروه اول در امام بعد از ابوهاشم اختلاف دارند که عده‌ای امام بعدی را حسن بن محمد و عده‌ای محمد بن علی بن عبدالله بن العباس و عده‌ای عبدالله بن عمرو و عده‌ای بیان بن سمعان و عده‌ای علی بن الحسین زین العابدین (ع) را امام بعد از ابوهاشم می‌دانند.

نواب شکاری

نویسنده : سید حسین میرنور الهی

دانشنامه رسا (Rasaa.com)

[۱] . آل عمران، ۱۹ – به تاکید فقط دین نزد خداوند، اسلام است.

[۲] . آل عمران، ۸۵ – و کسی که غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در آخرت از زیانکاران است.

[۳] . مائده، ۳- امروز دین شمارا به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام برای شما دین باشد.

[۴] . علامه مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، بیروت – لبنان، موسسة الوفا، ۱۱۰ جلد، ۱۴۰۴ ه. ق، ج ۷ ص ۱۷۸ باب ۸

[۵] . علامه مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، بیروت – لبنان، موسسة الوفا، ۱۱۰ جلد، ۱۴۰۴ ه. ق، ج ۳۵ ص ۳۴۱ باب ۱۳.

[۶] . نصر بن مزاحم بن سیار المنقری، وقعة صفین، یک جلد، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی، قم، ۱۴۰۳ ه.ق، ص ۲۴۹ و محمد بن عمر کشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ه. ش، ص ۲۸.

[۷]- عبذالقاهر بن طاهر بن محمد البغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، دار الآفاق الجدیده ۱۹۷۷، الطبعة الثانیة، ص ۲۷ الی ص ۳۷.

[۸]- محمد بن عمرکشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ه. ش، ص ۲۸.

[۹]- شیخ مفید، الفصول المختاره، یک جلد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ه.ق، ص ۲۹۶.

[۱۰]- محمد بن عمرکشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ه. ش، ص ۲۸.

[۱۱]- شیخ مفید، الفصول المختاره، یک جلد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ه.ق، ص ۲۹۶.

[۱۲] . شیخ مفید، الارشاد، ۲ جلد در یک مجلد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ه. ق، ج ۱، ص ۳۲۴.

[۱۳] . شیخ طوسی، الامالی، یک جلد، انتشارات دار الثقافه، قم، ۱۴۱۴ ه. ق، ص ۲۴۰.

[۱۴] . همان ص ۲۴۰.

[۱۵] . ابن داود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ ه. ق، ص ۵۱۴ و محمد بن عمر کشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ه.ش، ص ۱۲۸.

[۱۶] . شیخ طوسی، الامالی، یک جلد، انتشارات دار الثقافه، قم، ۱۴۱۴ ه. ق، ص ۲۴۰.

[۱۷] . شیخ طوسی، الامالی، یک جلد، انتشارات دار الثقافه، قم، ۱۴۱۴ ه. ق، ص۲۴۲.

[۱۸] . علامه مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، بیروت – لبنان، موسسة الوفا، ۱۱۰ جلد، ۱۴۰۴ ه. ق، ج ۴۵، ص ۳۳۶.

[۱۹] . محمد بن عمر کشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ه.ش، ص ۱۲۸.

[۲۰] . ابن حجر العسقلانی، تهذیب التهذیب، دارالفکر، ۱۲ مجلد، الطبعةالاولی، ۱۴۰۴ ه.ق، ج ۹، ص ۳۱۶.

[۲۱] . شیخ مفید، الفصول المختاره، یک جلد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ه. ق، ص ۲۹۶.

[۲۲] . ابن دلود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ ه. ق، ص ۵۱۳ و علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، دار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ ه. ق، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.

[۲۳] . ثقة الاسلام کلینی، الکافی، ۸ جلد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ ه. ش، ج ۱ ص ۲۹۱.

[۲۴] . ثقة الاسلام کلینی، الکافی، ۸ جلد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ ه. ش، ج ۱ ص ۳۴۸.

[۲۵] . ابو منصور بغدادی، الفرق بین الفرقدار الافاق الجدیده بیروت الطبعه الثانیه، ۱۹۷۷، ص ۳۰.