یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

جامعه پذیری جنسیتی و تحولات مشارکت اقتصادی زنان


جامعه پذیری جنسیتی و تحولات مشارکت اقتصادی زنان

ضرباهنگ های ناسازگار الگوهای اجتماعی و واقعیات اقتصادی

افزایش سطح تحصیلات و کاهش سطح باروری زنان در ایران، ماهیتا با منحصر کردن و قالب‌بندی هویت آنان در چارچوب نقش‌های سنتی خانگی سازگار نیست.

در چنین شرایطی، بسیاری از الگوهایی موثر بر جامعه‌پذیری جنسیتی که در جامعه ما حاکم هستند، با تحولاتی که در وضعیت زنان در سطح جامعه ایجاد شده، همخوانی ندارد. به این ترتیب، طرح‌های جدید دولت برای اشتغال زنان، از دریچه‌ای که در این نوشته گشوده شده است، با توجه به شرایط عرضه نیروی انسانی و ویژگی‌های اجتماعی، در مجموع تصمیم مثبت و معقولی به نظر می‌رسد.

این اعتقادی فراگیر است که نیروی انسانی متخصص و با بهره‌وری بالا، از عناصر اصلی مورد نیاز برای برنامه‌ریزی و پیشبرد توسعه پایدار است، اما وقتی گستره مورد نظر این اصطلاح را در بستر اجتماعی و فرهنگی کشورهای گوناگون قرار می‌دهیم، تعاریف جنسیتی از مفهوم نیروی انسانی، عام بودن آنرا تحت تاثیر قرار می‌دهد. در حالی که جریان‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی دهه‌های اخیر در سطح جهانی، شعارهای عدالت‌طلبانه را برای نوع انسان مطالبه و پیگیری کرده و هر روز بیشتر از گذشته بر استفاده حداکثری از پتانسیل‌های موجود در جامعه، برای ارتقای سطح برنامه‌ها و کاهش هدررفت سرمایه‌ها تاکید دارند، ویژگی‌های نهادی و قواعد غیررسمی جوامع، عملا مانع از موفقیت ارائه یک نسخه مشترک برای همه می‌شود. بی‌توجهی به این تفاوت‌های ساختاری در سیاست‌گذاری‌های سطح کلان، سبب پیدایش چندگانگی در برنامه اجزای مختلف هر سیستم، و نهایتا پایین آمدن سطح بازدهی در عملکرد کل سیستم خواهد شد؛ زیرا موفقیت آنچه در حوزه سیاست‌گذاری به عنوان هدف مطرح شده، احتیاج به حمایت نظام فرهنگی و اجتماعی دارد. پرورش و استفاده از قابلیت‌های نیروی انسانی برای بهبود عملکرد جامعه در راستای رسیدن به اهداف تعیین شده نیز، در همین قالب قابل بررسی است.

● توسعه مشارکت اقتصادی زنان در مالزی

تجربه تاریخی نشان می‌دهد کشورهایی که ظرفیت‌های اجتماعی و فرهنگی ویژه خود را مورد توجه قرار داده و آنها را تحت قواعد جهان‌شمول با فرض یکسانی جوامع نادیده نگرفته‌اند، موفقیت بیشتری در حل مسائل و استحصال منابع از جامعه کسب کرده‌اند. به‌طور نمونه، زمانی‌که مالزی در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ نرخ بالای رشد صنعتی را تجربه می‌کرد، اشتغال در صنعت، بیشتر از ۱۷ درصد از نیروی کار را در اختیار داشت که این روند با رشد سریع در اشتغال زنان در این بخش همراه بود.

صنایع الکترونیک و سخت‌افزار اطلاعات از جمله صنایع گزینش‌شده توسط مالزی برای حمایت شدن و فراهم آوردن قابلیت تولید برای صادرات و رقابت در سطح بین‌المللی، در مناطق آزاد تجاری (FTZ) و تحت مدیریت شرکت‌های فراملیتی بودند. کارگران مالزیایی در این مناطق به عنوان کارگرانی ماهر و چالاک تبلیغ می‌شدند تا از این طریق به تشویق سرمایه‌گذاری خارجی کمک کنند. در این بین، استفاده از پتانسیل موجود در جمعیت زنان مالزی با توجه به شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی این کشور مورد توجه قرار گرفت.

معمولا درآمد زنان از نظر اجتماعی، فقط مکمل درآمد مردان به حساب می‌آمد و این امر به طور اتوماتیک سبب هزینه کمتر برای دستمزد زنان شد. از طرف دیگر زنان به طور کلی در وظایف تکراری که احتیاج به چابکی انگشت دارد، شکیبایی و مهارت بیشتری دارند و این ویژگی مطلوب و مورد نظر برای کار مونتاژ الکترونیکی بود. گذشته از آن، ماهیت تقاضا برای کار از طرف دختران جوان متفاوت بود. انتظار می‌رفت آنان دو تا سه سال کار کنند و سپس با تشکیل خانواده از کار دست بکشند. در مالزی دختران جوان برای برعهده گرفتن مشاغل نیمه‌ماهر در صنایع مهم صادراتی هجوم آوردند. تعداد زیادی از موسسات در سال ۱۹۸۸، سهم استخدام زنان را افزایش دادند. در حالی که سهم استخدام زنان در صنایع الکترونیک نسبت به مردان در سال ۱۹۷۰، ۱۵ درصد (زن) به ۸۵ درصد (مرد) بود، در سال ۱۹۸۵ این نسبت به ۹۲ درصد زن در مقابل ۸ درصد مرد رسید. اقتصاد مالزی در سال‌های ۱۹۹۰، با تکیه بر نیروی کار زنان جوان با دستمزد کم پیش رفت.

● عقب‌ماندگی الگوهای اجتماعی از تحولات مشارکت اقتصادی زنان

به طور خاص در ایران، از یک سو با صرف هزینه‌های کلان، تحت برنامه‌های آموزش همگانی، گسترش آموزش عالی و تلاش برای افزایش سطح نیروی انسانی متخصص در حوزه‌های مختلف علوم، و از سوی دیگر، به دلیل ترکیب خاص سنی و جنسی جمعیت، شاهد افزایش قابل توجه تعداد زنان تحصیل کرده در کشور هستیم. اما تحت تاثیر جامعه‌پذیری جنسیتی که به طور خاص در دوران کودکی و سنین مدرسه اتفاق می‌افتد، تعدادی از این زنان متقاضی جدی اشتغال نیستند و تعداد دیگری نیز با موانع غیررسمی مانند مخالفت یا سختگیری خانواده مواجه هستند.

نمی‌توان اهمیت عنصر جنسیت را در درکی که انسان‌ها از جهان و جایگاه خود در آن دارند و تاثیری که بر شکل‌گیری افکار و کنش‌های آنان می‌گذارد، انکار کرد. مفهوم عمومی «جنسیت»، فقط به تفاوت‌های بیولوژیک محدود نمی‌شود، بلکه بر جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی این تفاوت نیز تاکید می‌کند.

ادراکی که از تفاوت جنسیتی وجود دارد، به طور عمده در دوران کودکی و تحت تاثیر نمادهایی مانند اسباب‌بازی‌ها، نوع رنگ وسایل و لباس، برنامه‌های تلویزیون و ... شکل می‌گیرد. در دوران مدرسه نیز مهم‌ترین عامل تاثیرگذار، کتب درسی هستند که نقش آنها با توجه به کتاب محور بودن آموزش‌ها در ایران، پررنگ‌تر نیز می‌شود. در پژوهشی که درباره کتب درسی اول تا پنجم دوره ابتدایی سال تحصیلی ۸۸-۸۹ انجام شد، این کتاب‌ها به شیوه تحلیل محتوا واکاوی شده‌اند تا الگویی که از نقش‌های جنسیتی ارائه می‌دهند، در ابعاد تعیین شده‌ای مشخص شود. نتایج حاصل، علاوه بر سهم بسیار کمرنگ حضور زنان نسبت به مردان در عرصه‌های مختلف، نشان می‌دهد که حضور زنان عمدتا به نقش‌های سنتی مثل انجام وظایف خانگی و مراقبت از فرزندان محدود بوده و غیر از آن در قریب به اتفاق موارد خانم‌ها پرستار یا معلم بوده‌اند؛ در حالی که در نقطه مقابل، پسربچه‌ها یاد می‌گیرند در آینده به عنوان شوهر و پدر، باید در خارج از خانه حضوری پررنگ داشته باشند.

چنین الگوهایی با تحولاتی که در وضعیت زنان در سطح جامعه ایجاد شده، همخوانی ندارد. افزایش سطح تحصیلات و کاهش سطح باروری زنان در ایران، ماهیتا با منحصر کردن و قالب‌بندی هویت آنان در چارچوب نقش‌های سنتی خانگی سازگار نیست. سیاست‌گذاری‌های رسمی می‌تواند با عنایت به ویژگی‌های فرهنگی و نیازهای انطباقی جدید از یک سو، و تلاش برای استفاده از قابلیت‌های بالقوه موجود در جامعه از سوی دیگر، زمینه‌های لازم را برای حضور مفید و منطبق با نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه برای زنان فراهم کند. به این ترتیب طرح جدید دولت برای اشتغال زنان از دریچه‌ای که در این نوشته گشوده شد، با توجه به شرایط عرضه نیروی انسانی و ویژگی‌های زمینه‌ اجتماعی، تصمیم معقولی به نظر می‌رسد.

معصومه محمودیان

دانش‌آموخته کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی

منابع

فروتن، یعقوب، ۱۳۸۹. جامعه‌پذیری جنسیتی در کتابهای درسی مدارس ایران.

مجله زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان). دوره ۸. شماره ۳. صص. ۱۹۵-۲۱۶

K.S, Jomo. (۲۰۰۲) INDUSTRIALISING MALAYSIA: Policy, Performance, Prospects. Taylor & Francis e-Library.