چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
تصویر تنگدستی در جهان
تنگدستی در جهانی که همواره ادعای رشد و توسعه دارد، رویه دیگری از دنیای ما است؛ دنیایی که نظریهپردازان خوشبین آن همواره از بهبود اوضاع انسانی در آن سخن میگویند. با این حال واقعیتها همواره چیزی متفاوت را هم به ما نشان میدهند. واقعیتهای تلخی که نشان از نابرابری در جهان کنونی دارند. چهره فقر در میان این واقعیتهای تلخ، همچنان از خشونتی خاص حکایت میکند. در این رویهاز جهان که بدون نقاب خود را به انسانها نشان میدهد فقر را چگونه میتوان تعریف کرد؟
جملات < پال هریسون> نویسنده کتاب مهم < اندرون جهان سوم> که به کالبدشکافی فقر در این نقطه از دنیا میپردازد ناظر بر همین نکته است: <روشهای تعریف فقر زیاد است اما همگی بر یک نتیجه اشاره دارند. در این عصر فرود در مریخ و سفر به دیگر سیارهها چیزی حدود یک تا یک و نیم میلیارد نفر در سیاره زمین در فقر مطلق زندگی میکنند. بشر به دیگر کرات راه میجوید اما یک سوم از آدمیان عاجز از داشتن زندگی در شأن انسان و فارغ از بینیازی هستند در واقع ناتوان از زندگی انسانی کاملاند. اینان مردمان فراموش شدهاند، غذای کم دارند و شغل درست و حسابی ندارند، بیسواد و بیخانهاند و ناتندرست. اینان تنگدستاناند، کسانی که باید توسعه بر آنها تمرکز مییافت، اما جریان توسعه نابرابر یا از کنارشان رد شده است و یا از رویشان گذشته و زیر خود له کرده است.>
این همان نکتهای است که انتشار گزارشهای توسعه انسانی در جهان طی سالهای اخیر هنوز هم آن را تایید میکند. بر اساس اطلاعات مندرج در گزارش توسعه انسانی در سال ۲۰۰۶ متوسط درآمد سرانه جهانی ۵۵۳۳ دلار است، اما ۸۰ درصد مردم کمتر از این درآمد دارند. اختلاف بین درآمد متوسط و میانه نشانگر نابرابری در سطح جهان است ۱۷۰۰۰ دلار به سال ۲۰۰۰.) درآمد ۵۰۰ شخص ثروتمند دنیا (بدون احتساب داراییهای آنان) بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است، این درآمد بیش از درآمد فقیرترین ۴۱۶۶ میلیون نفر) انسانها است. افزایش تجمع ثروت در دست ثروتمندان بالای جدول درآمد جهانی بیشتر از کاهش فقر در پایینهای جدول بوده است. به تخمین مریل لینچ در گزارش سال ۲۰۰۴ از ثروت جهان داراییهای مالی ۷/۷ میلیون نفر از افراد ثروتمند دنیا در سال ۲۰۰۳ بالغ بر ۳۸ تریلیون دلار شد و تا سال ۲۰۰۸ این رقم به ۴۱ تریلیون دلار خواهد رسید.
آمار مندرج در این گزارش نشان میدهد که درآمد فقیرترین ۳۰۰ درصد) مردمان عالم که روزی کمتر از یک دلار دارند، یک و نیم درصد درآمد جهانی است و درآمد فقیرترین ۴۰۰ درصد) که روزی ۲ دلار دارند ۵ درصد درآمد جهانی است. در این گزارش آمده است که ۹/۰ جمعیت کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه جزو ۲۰ درصد بالایی جدول توزیع درآمد جهاناند. اما یک دوم از مردمان آفریقای زیر صحرا جزو ۳۰ درصد فقیر پایین جدول هستند و واقعیت آن است که از ۱۹۸۰ به این طرف تعداد آنها در پایین جدول زیاد شده است، طوری که ۳۶ درصد افراد جزو ۲۰ درصد فقیرترین مردمان ساکن این ناحیه هستند.
آنگونه که در این گزارش تفسیر شده، توزیع درآمد مسالهای فقط برای کشورهای توسعه یافته نیست بلکه برای کشورهای ثروتمند نیز مهم است. در ربع قرن گذشته فاصله بین قعر جدول توزیع درآمد در ایالات متحده با قسمت وسط و بالا به شدت افزایش یافته است. بین ۱۹۸۴ و ۲۰۰۴ درآمد ثروتمندترین یک درصد خانوادهها (با درآمد میانگین ۷۳۱۰۰۰ دلار در سال ۲۰۰۴) ۱۳۵ درصد زیاد شده است. دستمزد واقعی کارگر کارخانه یک درصد افت کرده و سهم یک درصد ثروتمندترینها از درآمد ملی به دو برابر ۱۶۶ درصد) رسیده است.
● در چنین جهانی چگونه میتوان از رفع فقر سخن گفت؟
اگر سالها پیش واژه فقر بهانهای بود تا سیاستمداران و نظریهپردازان عالم در پناه آن به جنگ کلامی با یکدیگر برخاسته و برتری ایدئولوژی مورد علاقه خویش را به رخ حریف میکشیدند، در دنیای امروز دیگر چندان نشانی از آن رقابتها نمانده است. دنیای کنونی در پناه قوانین یکسانساز جهانی به یک شکل در برابر فقر چهره نشان میدهد، با این حال این یکسانسازی به معنای نگرش یکسان برای رفع نابرابری نیست، بلکه به تعبیری بهتر میتوان آن را گونهای از یکسانسازی <بیتفاوتی> تعریف کرد. در پناه این <بیتفاوتی> است که فاصلهها میان قشر تهیدست با مرفه در جهان روز به روز افزایش پیدا میکند. زیادی جمعیت، کمبود امکانات آموزشی، ضعف قوای بدنی، سوءتغذیه، بیماری و... از تبعات این فقر جهانی شده است. به نوشته پال هریسون: <زیادی جمعیت فقر به بار میآورد و فقر گرسنگی را. گرسنگی منجر به بیماری میشود و بیماری سوءتغذیه میدهد و نهایت این چرخ به چرخ یا مرگ است یا معلولیت دائمی. نتیجه آن است که هم مغزهای محروم از مواد مغذی و محرک به وجود میآید و هم شکست تحصیلی.( >اندرون جهان سوم، ص۲۵۰)
با این حال واکنش جهانی در برابر گسترش نابرابری در جهان در بسیاری از موارد چیزی جز یک رفتار لوکس نیست. < ادواردو گالئانو> نویسنده و روزنامهنگار بزرگ اروگوئهای در یکی از مقالات جنجالی خود با نام <دنیای وارونه> چنین وضعیتی را اینگونه تشریح میکند: ۳۰۰-۲۰ سال قبل، فقر محصول بیعدالتی بود. چپیها آن را به باد انتقاد میگرفتند، میانهروها به وجودش اذعان داشتند و دستراستیها به ندرت ردش میکردند. چقدر سریع زمانه عوض شده است، اکنون فقر پاداشی منصفانه برای عدم کارایی است. فقر ممکن است دل آدمی را به رحم آورد اما دیگر باعث خشم و انزجار نمیشود. مردم بنا بر قانون بخت و اقبال یا دست تقدیر، فقیرند.>
وی از موج گسترده تبلیغات جهانی برای مصرفگرایی بیشتر به مثابه یک برنامه برای یکسانسازی فرهنگی یاد میکند. نتیجه این یکسانسازی برای مردمانی از جهان که امکانات مالی برای رسیدن به امکانات امروزی را ندارند، چیزی جز شکاف بیشتر نبوده است. <گالئانو> مینویسد: <تبلیغات همه را به مصرف کردن وا میدارد، در حالیکه موانع اقتصادی اجازه انجام آن را به اکثریت جامعه بشری نمیدهد. فرمان به انجام کاری که کثیری از آدمها از عهدهاش برنیایند، نوعی دعوت به ارتکاب جرم است.>
این تفسیر تلخ متاثر از مشاهده دنیایی است که در آن دارایی در دست ۲۰ درصد از ثروتمندترین مردم جهان در سال ۱۹۶۰، ۳۰ برابر میزان دارایی ۲۰ درصد از فقیرترین مردم جهان بوده است. این رقم در سال ۱۹۹۰ به ۷۰ برابر افزایش یافت و در سال ۲۰۰۰ به ۹۰ برابر رسید. چنین است که باز به گفته <گالئانو< :>قیچی برش سهم همچنان بر بریدن ادامه میدهد.>
اطلاعاتی که این نویسنده از وضعیت جهانی فقر به دست میدهد تلختر و گویاتر از آن است که نیاز به تفسیر داشته باشد: <شکاف بین ثروتمندترین ثروتمندان که در مجلهها ظاهر میشوند و فقیرترین فقرا که در خیابانها و در میادین ظاهر میشوند، بیشتر است. احتمال مرگ زن باردار در زمان زایمان در آفریقا ۱۰۰ برابر زن باردار در اروپا است. ارزش فرآوردههای مخصوص حیوانات خانگی که در ایالات متحده سالانه به فروش میرسد، ۴ برابر تولید ناخالص ملی کشور اتیوپی است. میزان فروش سالانه فقط دو غول اقتصادی جنرال موتورز و فورد به راحتی از ارزش کل اقتصادهای آفریقای سیاه میگذرد. طبق آمار آژانس برنامهتوسعه سازمان ملل ۱۰ نفر اول از ثروتمندترینها در کره زمین مالک اموالی هستند معادل ارزش کل تولید ۵۰ کشور و ۴۴۷ مولتی میلیونر، مالک ثروتی هستند که بیشتر از نصف درآمد سالانه جامعه بشری است.>
سالها پیش روی دیواری در یکی از خیابانهای بوینسآیرس دیوارنوشتهای به این مضمون مشاهده شد: <علیه فقر و گرسنگی بجنگید! مردم گرسنه را بخورید.> گالئانو در تفسیر خود بر دنیایی که آن را وارونه میخواند، به منظور مقایسه در جایی از مقاله خود به این شعار اشاره کرده و آنگاه چند صفحه بعد متن یکی از آگهیهای تبلیغاتی مک دونالد را به ما نشان میدهد و مینویسد: <یک تیزر تبلیغاتی مک دونالد پسر بچهای را در حال خوردن همبرگر نشان میدهد که میگوید: <با کسی تقسیم نمیکنم.> او هنوز یاد نگرفته که پسماندههای غذاییمان را به جای دور انداختن، به دیگران بدهیم.>
داوود پنهانی
منابع:
۱-اندرون جهان سوم، پال هریسون، ترجمه دکتر شهریار آژغ، انتشارات اختران
۲-به من دروغ نگو، به کوشش جان پیلجر، ترجمه مهرداد (خلیل) شهابی - میرمحمود نبوی، انتشارات اختران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست