دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

راهبرد تعدد نامزدها


این روزها با اعلام آمادگی های پیاپی تعدادی از چهره های سیاسی كشور از هر دو جناح عمده , برای انتخابات آینده ریاست جمهوری این گمانه در ذهن ها در حال قوت گرفتن است كه انسجام فعالیتهای حزبی و تشكیلاتی سیاسی در هر دو طرف در حال نزدیك شدن به پایین ترین سطح خود است در حالی كه می توان گفت واقعیت غیر از این است

جناح اصولگرا پس از شكست سنگین در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در خرداد ۸۰ و در انتخابات ریاست جمهوری هشتم به علت آنكه احساس می كرد هنوز نتوانسته خود را در حد لازم بازسازی كند به صورت منسجم و تشكیلاتی در این انتخابات حاضر نشد، اما طیفی از نامزدها كه وارد انتخابات شده بودند، دارای گرایشات فكری نزدیك به اصولگرایان بودند بطوری كه از ده رقیب حاضر در صحنه حداقل شش نفر آنها متعلق به این جریان محسوب می شدند. اما با گذشت ۴ سال اكنون دوم خردادی ها شكست باورنكردنی در انتخابات شوراهای دوم و یكسال پس از آن،در انتخابات مجلس هفتم را تجربه كرده اند. جالب این كه ضعف در بازسازی پس از شكست در انتخابات شوراها سبب مهلك تر شدن ضربه دوم در انتخابات مجلس هفتم شد. در آستانه نهمین انتخابات ریاست جمهوری این بار این گروه در وضعی قرار گرفته اند كه هر از چند روزی كاندیدای جدیدی را به صحنه می فرستند و یا افرادی از جناح دوم خرداد ظاهرا بدون تصمیم تشكیلاتی وارد معركه انتخابات می شوند و این وضع تداعی كننده وضعیت جناح اصولگرا در سال ۸۰ است.از سوی دیگر اصولگرایان كه با تعریف یك حد راهكار جداگانه و معین پیش از انتخابات شوراهای دوم و مجلس هفتم، دو بار پیاپی طعم شیرین پیروزی را چشیده بودند این بار نیز همان تجربه را به كار بستند با این تفاوت كه دو دلیل عمده سبب شد این بار قبل از رسیدن به تصمیم و انتخاب گزینه نهایی وارد حیطه رسانه ای شوند و به تبع آن در معرض چند دستگی قرار گیرند؛ دلیل اول این بود كه تصمیم گیرندگان این جریان قصد داشتند با بهره گیری از نظرات بدنه، ریسك كمتری را در تخمین مقبولیت نامزدهای خود مرتكب شوند و دوم اینكه بعد از پیروزی قاطع در انتخابات مجلس هفتم، اذهان عمومی این جریان را بخت اول پیروزی در انتخابات بعدی می داند و دوست دارد هر چه سریعتر رئیس جمهور پیشنهادی اصولگرایان را بشناسد و به این ترتیب اصولگرایان فرآیند تصمیم گیری در مورد پنج گزینه اصلی خود را در پیش چشم افكار عمومی آغاز كردند.هر چند كه این روزها درپی موضع گیری سه نفر از نامزدهای اصولگرایان در مورد احتمال ورود مستقل خود از تصمیم شورای هماهنگی احساس این خطر كه ممكن است برخی از پنج نامزد احتمالی اصولگرایان به تعهد خود مبنی بر پایبندی به تصمیم نهایی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب وفادار نمانند و جریان اصولگرا نتواند با یك نامزد وارد عرصه رقابت شود به همراه احتمال ورود هاشمی رفسنجانی و در پی آن ایجاد آرایش جدید سیاسی، فضای تحلیل را برای تحلیل گران و تصمیم گیرندگان اصولگرا مبهم و پر غبار كرده است. اما به نظر می رسد از سوی دیگر طراحان راهبرد جریان دوم خرداد «خود» به دنبال پر تعداد كردن نامزدهای انتخاباتی خود هستند. گویا همانطور كه جریان اصولگرا با درس گرفتن از انتخابات هشتم در ۱۸ خرداد ۸۰ قویاً در پی حضور با یك نامزد در ۲۷ خرداد ۸۴ است جریان دوم خرداد با درس گرفتن از همان روز در پی حضور با چندین نامزد در روز موعود است.دوم خردادی ها به خوبی می دانند كه پس از دو شكست سنگین قبلی، اكنون جبهه آنان در آستانه مشكلات جدی قرار گرفته است و با ناتوانی در تحقق شعارهایشان اكثر حامیان خود را در میان رأی دهندگان از دست داده اند به این ترتیب آنان به ۳ دلیل عمده سعی در آن دارند كه چندین نامزد را وارد عرصه كنند. هر چند كه اكنون برخی بر این گمان هستند كه نهایتا و اگر هیچ اجماعی حاصل نشود كروبی و معین از جانب دوم خردادی ها در عرصه رقابت باقی می مانند، ولی می توان گفت بدون در نظر گرفتن هاشمی رفسنجانی كه از میان جبهه دوم خرداد،حزب كارگزاران سازندگی و دو حزب كارگری از میان رقبای اصلاح طلبان در پی نامزدی او هستند، افرادی همچون مهرعلیزاده، اكبر اعلمی (نفر اول انتخابات مجلس هفتم در تبریز) و چند نفر دیگر كه امكان كسب رای برخی از قشرهای جامعه یا مناطق قومی كشور را هر چند بصورت جزئی، دارند نیز در دستور كار اصلاح طلبان برای نامزدی در انتخابات قرار گرفته اند.در این مدل اولا با وارد شدن تعداد بیشتری از نامزدها و افزایش درصد مشاركت واجدان شرایط رای دادن، چگالی رای تك نامزد احتمالی رقیب كاسته می شود، ثانیا برای طیف های مختلف جریان اصلاح طلبی كه در آستانه فروپاشی قرار گرفته اند نامزدی معرفی می شود تا از رأی های غایب بكاهد و ماجرای انتخابات شوراها و مجلس هفتم تكرار نشود و در صورت رد صلاحیت شدن برخی از این نامزدها با تبلیغات و جوسازی تا روز آخر، رای طرفداران او را به سمت نامزد جایگزین سوق دهند، ثالثا اهمیت تعهدی كه رقیب یعنی اصولگرایان را به معرفی یك نامزد پایبند می كند، دچار خدشه و در نهایت شكست شود و به این ترتیب دست یافتن رقیب به رای اكثریت مطلق شركت كنندگان در انتخابات و پیروزی قاطع از بین می رود . از قبل این سه هدف، هدف توأمان دیگری نیز حاصل می شود كه آن دست نیافتن هیچ یك از نامزدها به ركورد خاتمی در جلب رأی قریب به ۲۲ میلیونی مردم است. مهمترین مزیت این مدل انعطاف پذیری زیاد آن در شرایط نامطمئن انتخابات پیش رو است،چه هاشمی رفسنجانی بیاید و چه نیاید، چه مشاركت مردم زیاد باشد یا كم، چه برخی از نامزدها رد صلاحیت شوند چه نشوند، این مدل بهترین راهبرد برای حضور دوم خردادی ها در خرداد ۸۴ است زیرا اگر اصولگرایان نتوانند كرسی رئیس جمهوری آینده را در همان مرحله اول یعنی ۲۷ خرداد ۸۴ بدست آورند آنگاه قطعا از دو نامزدی كه به رقابت جمعه بعد یعنی سوم تیر ۸۴ راه می یابند یكی از اصلاح طلبان خواهد بود تا زمان اجماع اصلاح طلبان را به روزهای آخر یعنی از ۲۷خرداد تا ۳تیر۸۴ موكول كند، آنگاه دیگر مهم نیست این شخص چه كسی است؟ هاشمی رفسنجانی، كروبی، معین، مهرعلیزاده و یا... چون در آن فرصت پس از دقیقه ۹۰هر یك از اینان می تواند بر طبق اصل ۱۱۷قانون اساسی به نفع دیگری انصراف دهد و كنار رود تا نفر بعد برای رقابت سوم تیر بالا بیاید و آماده شود.

تردیدی نیست كه امروز با گذشت ۸ سال در درون طیف دوم خرداد دامنه واگرایی سلایق و دیدگاههای سیاسی بسیار وسیع شده و گروه های تندرو و رادیكال این طیف مانند مجاهدین انقلاب و مشاركتی و تحكیم وحدت امكان همزیستی با جریانات ارزشی مانند مجمع روحانیون و میانه رو همچون كارگزاران را بسیار دشوار می یابند. این امر در رسانه ها نیز بعضا نمودار می شود . اما می توان گفت كه یكی از فواید ابراز و آشكار نمودن این اختلافات القای گرایش غلط به جریان مقابل است تا هدف اصلی یعنی خرد كردن چگالی رای تك نامزد احتمالی رقیب محقق شود. اگر این امر صورت واقع به خود بگیرد بهترین فرصت برای اجماع همان یك هفته سرنوشت ساز ممزوج به شرایط اضطرار و اجبار است، اما اگر اصولگرایان بتوانند آنچنان در جلب رأی مردم یكپارچه و تشكیلاتی عمل كنند كه این امر محقق نشود اجماع دوم خردادی ها و معرفی یك نامزد از سوی آنها نیز نمی تواند مانع شود.وجه دیگر قضیه آن است كه در صورت تصمیم قطعی آقای هاشمی رفسنجانی به شركت در انتخابات، در این مدل دیگر لازم نیست جریان دوم خرداد هزینه زیادی برای رجوع به هاشمی رفسنجانی بصورت علنی بپردازد، زیرا مرحله اول را شاید بتواند بدون موضع گیری له یا علیه هاشمی طی كند اما در حالی كه در این وضعیت هاشمی رفسنجانی یكی از دو رقیب سوم تیر ۸۴ بشود جریان دوم خرداد در مرحله دوم اعلام خواهد كرد كه ناچار برای جلوگیری از پیروزی رقیب اصولگرا به هاشمی رفسنجانی رأی می دهیم و با كمترین هزینه برای بازگشت از جفاهای گذشته به هاشمی، پشت سر او قرار می گیرند.