سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

مكان نمازگزار


مكان نمازگزار

مكان نمازگزار دارای شرایطی است و هر كدام از آنها را كه نداشته باشد, نماز خواندن در آن مكان باطل است

مكان نمازگزار دارای شرایطی است و هر كدام از آنها را كه نداشته باشد، نماز خواندن در آن مكان باطل است؛ این شرایط عبارتند از:.

الف) شرط اول: غصبی نباشد.

در جایی انسان می تواند نماز بخواند كه یا مال خودش باشد و یا اگر مال دیگری است، بداند صاحبش راضی است، بنابراین نماز خواندن در مكانهایی كه گفته می شود باطل است:.

۱) در جایی كه ملكش از دیگری است و انسان نمی داند صاحبش راضی است یا نه، كه تا علم به رضایت او پیدا نكرده است نماز در آنجا باطل است مگر در:.

الف) در زمین بسیار وسیعی كه از دِه دور و چراگاه حیوانات است، اگر چه صاحبانش راضی نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابیدن در آن اشكال ندارد و در زمینهای زراعتی هم كه نزدیك دِه است و دیوار ندارد، اگر چه در مالكان آنها افراد صغیر و دیوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئی اشكال ندارد؛ ولی اگر یكی از صاحبانش ناراضی باشند، تصرف در آن حرام و نماز باطل است.

توضیح المسائل، مسأله ۷۸۹.

ب) در اماكن عمومی برای وارد شوندگان به آنها، مانند: مسافرخانه ها و هتلها و حمامها و...

توضیح المسائل، مسأله ۸۷۸.

ج) در خانه هایی كه آیه ۶۱ سوره نور(۱) بیان جواز خوردن از آن خانه را بدون اجازه صاحبان آنها نموده است. همین مقدار كه انسان علم به كراهت و عدم رضایت آنها نداشته باشد، كه در این خانه علاوه بر خوردن می فرمایند، نماز در آنها هم همین حكم را دارد كه آنها عبارتند از: خانه پدر، مادر، برادر، عمو، عمه، خاله، دایی، خانه كسی كه كلیدش در دست اوست و خانه دوست.

عروهٔ الوثقی، فی مكان المصلی، مسأله ۱۸.

۲) در مكانی كه منافعش از دیگری است، اگر بدون اجازه مالك منافع در آن مكان نماز بخواند، نمازش باطل است، بنابراین كسی كه در خانه مستأجری بدون اجازه مستأجر نماز می خواند، اگر چه از طرف مالك واقعی اجازه داشته باشد و یا خود مالك واقعی نمازش باطل است.

توضیح المسائل، مسأله ۸۶۷.

۳) در مكانی كه حق دیگری به او تعلق نگرفته باشد، بنابراین در مكانهایی كه حقوق زیر به آنها تعلق گرفته باشد، نمی شود در آنها نماز خواند:.

الف) حق رهَنْ:

رهن آن است كه بدهكار مقداری از مال خود را نزد طلبكار بگذارد كه اگر طلب او را ندهد، طلبش را از آن مال به دست آورد و طلبكار و بدهكار نمی توانند در مالی كه گرو گذاشته شده، بدون اجازه یكدیگر، ملك كسی كنند، مثلاً ببخشند و یا بفروشند.

توضیح المسائل، مسأله ۲۳۰۷، ۲۳۱۲.

ب) حق سَبْق:

كسی كه در مسجد نشسته، اگر دیگری جای او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب باید دوباره نمازش را در محل دیگری بخواند.

ج) حق شریك:

كسی كه در ملكی با دیگری شریك است، اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شریكش نمی تواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.

توضیح المسائل، مسأله ۸۷۲ و عروهٔ الوثقی، فی مكان المصلی، مسأله ۱۲.

د) حق امام و فقرا:

اگر با عین پولی كه خمس و زكات آن را نداده، ملكی بخرد، تصرف او در آن ملك، حرام و نمازش هم در آن باطل است و همچنین است اگر به ذمه بخرد و در موقع خریدن قصدش این باشد كه از مالی كه خمس یا زكاتش را نداده، پولش را بدهد؛ مگر اینكه آن مقدار خمس یا زكات را به وجهی شرعی، مانند مصالحه با مجتهد به عهده گرفته باشد.

تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۷، مسأله ۴ و توضیح المسائل، مسأله ۸۷۳.

ه) حق خود میت:

اگر میت وصیت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفی برسانند، تا وقتی كه ثلث را جدا نكنند، نمی شود در ملك او نماز خواند.

و) حق ورثه میت:

اگر بعضی از ورثه میت، صغیر یا دیوانه یا غائب باشند، تصرف در ملك او حرام، و نماز در آن باطل است، ولی تصرفات جزئی كه برای برداشتن میت معمول است، اشكال ندارد.

توضیح المسائل، مسأله ۸۷۷.

ز) حق طلبكارهای میت:

بدهكاریهای میت، یا از قسم خمس و زكات است كه تا به حال نمی داده، یا مدتی نداده و یا از قسم بدهیهای معمولی است، اگر از قسم خمس و زكات باشد، تصرف در ملك او حرام و نماز در آن باطل است، مگر آنكه بدهكاری او را داده یا قصد دادن آن را داشته باشند، به شرطی كه مسامحه در دادن ننمایند و اما اگر بدهیهای او غیر از خمس و زكات باشد، باز هم تصرف در ملك او حرام و نماز در آن باطل است؛ ولی تصرفات جزئی كه برای برداشتن میت معمول است، اشكال ندارد و نیز اگر بدهكاری او كمتر از مالش باشد و ورثه هم تصمیم داشته باشند كه بدهی او را بدهند و مسامحه هم نمی كنند و تصرفشان هم تصرفی نیست كه موجب فروختن یا از بین بردن مال میت باشد، اشكال ندارد، ولی بنابر احتیاط مستحب، از ولی میت هم رضایت گرفته شود.

عروهٔ الوثقی، مكان المصلی، مسأله ۱۴ و تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۷، مسأله ۴ و توضیح المسائل، مسأله ۸۷۵ و ۸۷۶.

▪ یادآوری.

۱) نماز خواندن مواردی كه شمرده شد، باطل است و این در صورتی است كه از روی عمد در این مكانها نماز بخواند و اما اگر از روی جهل یا غفلت یا فراموشی در آن مكانها نماز بخواند،باطل نیست، مگر آنكه خودش آن مكان را غصب كرده باشد.

عروهٔ الوثقی، فی مكان المصلی و تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۷، مسأله ۱.

۲) در باطل بودن نماز در موارد غصبی یاد شده فرقی بین نماز واجب و مستحب نیست.

عروهٔ الوثقی، فی مكان المصلی.

۳) هرگاه خود مكان غصبی نباشد، ولی روی آن فرش غصبی انداخته و نماز بخوانند، باز هم نماز باطل است و همچنین است عكس آن، یعنی اگر فرش مباحی را روی مكان غصبی بیندازند، باز نماز باطل است.

عروهٔ الوثقی، فی مكان المصلی، مسأله ۱.

۴) ملاك در رضایت، رضایتِ باطنی است، بنابراین اگر صاحب ملك به زبان اجازه نماز خواندن بدهد، ولی انسان بداند كه قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملك او باطل است و اگر اجازه نداده، ولی انسان یقین دارد كه قلباً راضی است، نماز صحیح است؛ مانند: مسافرخانه ها و حمامها و... و خلاصه، اگر از ظاهر حال كسی اطمینان به رضایت او كشف شود، كفایت می كند و به احتمال خلاف، اعتنا نمی شود.

تحریر الوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۸، مسأله ۵ و توضیح المسائل، مسأله ۸۷۴.

۵) در زیر سقف یا خیمه غصبی و یا در خانه ای كه بعضی از دیوارهای آن غصبی است، نماز باطل نیست، اگر چه احتیاط در اجتناب است.

تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۷، مسأله ۳.

ب) شرط دوم: مكان نمازگزار در حال اختیار بی حركت باشد.

نماز خواندن روی تشك و یا میزهایی كه ثابت نمی ایستند، یا در داخل قطار و یا ماشین و كشتی، در حال اختیار و در حال حركت، جایز نیست، مگر اینكه در قطار و یا ماشین و كشتی همان گونه كه آنها حركت می كنند ولی تكان نمی دهند، نماز بخواند، البته با رعایت شروط دیگر، مثل اینكه در هنگام تكان خوردن بدن چیزی نخواند و هرگاه آنها از قبله منحرف شدند، به طرف قبله برگردد و اما حركتی كه به تبع حركت قطار و ماشین و كشتی انسان حركت می كند، اشكال ندارد و اما در حال اضطرار كه مسلماً نماز خواندن بی اشكال است، ولی واجب است كه مراعات قبله و استقرار را به قدر امكان بنماید.

عروهٔ الوثقی، فی مكان المصلی (الثانی) ومسأله ۲۴ و تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۵۱، مسأله ۱۵.

ج) شرط سوم: در جایی نماز خوانده شود كه نمازگزار بتواند افعال نماز را درست به جا آورد.

در جایی كه سقف آن كوتاه است و درست نمی تواند بایستد و یا به اندازه ای كوچك است كه جای ركوع و سجود ندارد، نماز خواندن باطل است و اگر ناچار شود كه در چنین جایی نماز بخواند، باید به قدری كه ممكن است، قیام و ركوع و سجود را به جا آورد.

توضیح المسائل، (شرط سوم).

د) شرط چهارم: مكان نمازگزار پاك باشد.

مكان نمازگزار اگر نجس است، باید به طوری تر نباشد كه رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد، ولی جایی كه پیشانی را بر آن می گذارد، اگر نجس باشد، در صورتی كه خشك هم باشد، نماز باطل است و احتیاط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.

توضیح المسائل، (شرط چهارم).

و) شرط پنجم: مكان نمازگزار پست و بلند نباشد.

جای پیشانی نمازگزار از جای زانوهای او بیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر نباشد و احتیاط واجب آن است كه از سرانگشتان پا هم، بیشتر از این پست تر و بلندتر نباشد.

توضیح المسائل، (شرط پنجم).

▪ یادآوری.

۱) بعضی از فقها درباره مكان نمازگزار، شرایط دیگری را هم متذكر شده اند كه حضرت امام آنها را شرط نمی دانند كه ذیلاً به آنها اشاره می شود:.

الف) فرموده اند ایستادن در جایی كه توقف در آنجا حرام است، نماز در آنجا باطل است و این حرام بودن توقف هم گاهی به خاطر صرف ایستادن روی آن مكان است، مانند ایستادن روی چیزی كه آیات قرآن و یا اسم خداوند متعال و یا اسامی محترمه بر روی او نوشته شده و گاهی هم حرمت توقف به خاطر آن است كه توقفش در آن مكان برای او خطر جانی دارد، مانند: ایستادن در زیر سقف یا دیواری كه احتمال خرابی دارد و یا ایستادن در جایی كه در تیررس دشمن است (البته در غیرحال دفاع و وظیفه) ولی حضرت امام می فرمایند: ولو توقف حرام است، ولی نماز را باطل نمی كند.

عروهٔ الوثقی، مكان المصلی (الرابع والخامس).

ب) فرموده اند شخص نمازگزار نباید مساوی یا جلوتر از قبر معصوم بایستد، مگر اینكه بین او و قبر معصوم حایل و مانعی باشد، ولی حضرت امام می فرمایند: هر چند این عمل سوء ادب است و احتیاط مستحب در دوری جستن از آن است، ولی نماز را باطل نمی كند، همچنین می فرمایند: حایل لازم نیست دیوار و یا چیز دیگر باشد بلكه داشتن فاصله زیادی كه صدق وحدت مكان نكند، این سوء ادب را ازمیان می برد و اما ضریح و پارچه روی آن در حایل بودن كافی نیست.

عروهٔ الوثقی، مكان المصلی (السابع) و تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۹، مسأله ۹.

۲) نماز خواندن زن و مرد برابر هم یا مقدم بودن زن بر مرد كراهت دارد، منتها اگر هر دو با هم شروع كنند، نماز هر دو كراهت دارد و اگر با هم شروع نكنند، كراهت به نماز كسی كه عقب تر شروع كرده تعلق می گیرد و در این مسأله فرقی بین محرم و غیر محرم و بالغ و نابالغ و حتی زن و شوهر و نماز واجب و مستحب نیست و این كراهت برداشته می شود به این كه مرد جلوتر ایستاده، یا اگر برابرند بین آنها حایل و مانعی باشد و یا بین آنها به اندازه ده ذراع دست (تقریباً پنج متر) فاصله باشد و البته باید توجه داشت كه این در جایی است كه هر دو نفر آنها مشغول نماز باشند و اما اگر یكی از آنها در حال نماز خواندن نباشد كراهت ندارد.

عروهٔ الوثقی، مكان المصلی (العاشر) و مسأله ۲۶، ۲۷، ۲۹.

۱. لَیْسَ عَلَی الأعْمی حَرَج ولا علی الأَعْرَجِ حَرَج وَلا علی الْمَریضِ حَرَج وَلا علَی اَنْفُسِكُمْ اَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُیُوتِكُمْ اَوْ بُیُوتِ ابائِكُمْ اَوْ بُیُوتِ اُمهاتِكُمْ اَوْ بُیُوتِ اِخْوانِكُمْ اَوْ بُیُوتِ اَعْمامِكُمْ اَوْ بُیُوتِ عمّاتِكُمْ اَوْ بُیُوتِ اَخْوالِكُمْ اَوْ بُیُوتِ خالاتِكُمْ اَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ اَوْ صَدیقكُمْ لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحُ اَنْ تَأْكُلوا جمیعاً اَوْ اَشتاتاً...

درباره معنی (لَیْس علی الأعمی حرج ولا...) چند احتمال در تفسیر مجمع البیان ذكر شده است:.

الف) یعنی در هم غذا شدن شما با افراد كور و لنگ و مریض، حرجی نیست؛ زیرا مردم از هم غذا شدن با آنها ناراحت بودند و می گفتند: شخص لنگ چون نمی تواند درست بنشیند، شاید نتواند مانند ما غذا بخورد و یا شخص مریض ممكن است اشتهای خوبی نداشته باشد و...

ب) مسلمانان وقتی كه به جنگ می رفتند، كلید منزل خود را به بعضی از اینها داده و می گفتند در استفاده مجازید، ولی اینها می گفتند: چون خودشان نیستند، درست نیست، خداوند این حرج را از آنها برداشت.

ج) بر شخص كور ولنگ و مریض حرجی نیست از اینكه نتوانسته اند به جبهه بروند و با این معنا جمله (ولا علی انفسكم) جمله مستأنفه و ابتدای كلام می شود.

جمله (من بیوتكم) یعنی از خانه های زنها یا فرزندانتان، كه خانه فرزند را در این آیه به خانه خود انسان نسبت داده، چون از پیامبر اكرم - صلّی اللّه علیه وآله وسلّم - نقل شده كه فرموده اند: (اَنْتَ وَمالُكَ لاِبیكَ) یعنی تو و آنچه داری از آن پدرت هستی.

درباره جمله (اَنْ تأكلوا جمیعاً او اشتاتاً) احتمالاتی داده شده كه یكی از آنها این است كه عادت بعضی این بود كه تنها غذا نمی خوردند و تا كسی نمی یافتند كه با آنها عذا بخورد، لب به غذا نمی زدند، خداوند متعال این سختی را از آنها برداشته و می فرماید: اگر تنها غذا بخورید گناه نیست.

(تفسیر مجمع البیان، ج‏۴، ص‏۱۵۵).

۲. آدرس شرایط پوشش:.

۱) طلاباف نبودن. ر.ك: عروه، لباس مصلی مسأله ۲۲.

۲) ابریشم خالص نبودن. ر.ك: عروه، لباس مصلی مسأله ۳۲.

۳) غصبی نبودن مگر اینكه خودش غصب كرده باشد.ر.ك: تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۳.

۴) از اجزای مردار. ر.ك: عروه، لباس مصلی، مسأله ۱۲.

۵) از اجزای حیوان حرام گوشت. ر.ك:عروه، لباس مصلی، مسأله ۱۹.

۶) پاك بودن، كه اگر نمی دانسته نجس است و نماز خوانده صحیح است. رك: توضیح المسائل،مسأله ۸۰۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید