یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

تجارت آزاد در بوته نقد


تجارت آزاد در بوته نقد

آغاز رسمی اجرای توافق نامه «تجارت آزاد» بین ایران و سوریه از ۹اردیبهشت ۱۳۹۱, به عنوان نخستین قرارداد تجارت آزاد در تاریخ ایران, این پرسش را به ذهن متبادر می کند که انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین ایران با دیگر کشورهای همسایه مانند افغانستان, پاکستان و یا عراق, تا چه حد امکان پذیر است

آغاز رسمی اجرای توافق نامه «تجارت آزاد» بین ایران و سوریه از ۹اردیبهشت ۱۳۹۱، به عنوان نخستین قرارداد تجارت آزاد در تاریخ ایران، این پرسش را به ذهن متبادر می کند که انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین ایران با دیگر کشورهای همسایه مانند افغانستان، پاکستان و یا عراق، تا چه حد امکان پذیر است؟ منافع اقتصادی و سیاسی چنین قراردادی برای اقتصاد ایران و کشورهای همسایه چیست؟ آیا می توان جزئیات چنین قراردادی را به گونه ای تنظیم نمود که هم ایران و هم کشورهای همسایه از آن منفعت حداکثری ببرند؟ آیا می توان جزییات چنین قراردادی را به گونه ای تنظیم نمود که هم ایران و هم کشورهای همسایه از آن منفعت حداکثری ببرند؟ آیا می توان جزئیات چنین قراردادهایی را به نحوی مدیریت نمود که هم به رونق تولید در کشور ایران و هم به رونق تولید در کشورهای طرف قرارداد منجر شود؟

ایجاد توافق نامه «تجارت آزاد» بین دو کشور، به مفهوم رفع موانع ورود و خروج کالا و نیز ورود و خروج سرمایه بین کشورهای طرف توافق نامه در چارچوب فرآیندی تدریجی و مورد توافق طرفین است. در صورتی که قرارداد تجارت آزاد بین دو کشور با سطح توسعه اقتصادی به نسبت مشابه منعقد گردد، می توان امیدوار بود که به ارتقای توانایی رقابتی تولیدکنندگان هر دو کشور در عرصه بین المللی منجر شود. به عبارت دیگر همان طور که تیم های ملی فوتبال کشورهای مختلف پیش از ورود رسمی به رقابت های سنگینی مانند جام جهانی، ابتدا تمرینات آماده سازی خود را در قالب رقابت با رقیبان هم قاره ای خود پیگیری می کنند، قرارداد تجارت آزاد بین ایران و کشورهای همسایه هم می تواند پایه گذار تقویت تدریجی توان رقابتی تولیدکنندگان داخلی و آماده سازی آن ها برای ورود به عرصه سنگین تر رقابت بین المللی باشد.

● روند رو به رشد قراردادهای تجارت آزاد

فرآیند انعقاد، توافق نامه تجارت آزاد بین کشورهای مختلف، در طول دو دهه اخیر، توسعه فراوانی یافته است. در چارچوب چنین قراردادهایی، کشورهای مختلف می کوشند تا از یک طرف اتحاد استراتژیک خود با سایر کشورها در عرصه اقتصادی و نیز سیاسی را تقویت کنند و از طرف دیگر تولیدکنندگان خود را در یک فرآیند چند مرحله ای به تدریج برای ورود به عرصه رقابت بین المللی آماده سازند. برای مثال در منطقه آسیا، می توان به قرارداد تجارت آزاد بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، قرارداد تجارت آزاد «آ.سه.آن» بین کشورهای آسیای جنوب شرقی (مالزی، اندونزی، فیلیپین و...) و همچنین قرارداد تجارت آزاد بین چین و پاکستان، قرارداد تجارت آزاد بین ژاپن و هند و نیز توافق نامه تجارت آزاد بین چین و کره جنوبی اشاره نمود. در سال های اخیر، کشورهای هند و چین، به عنوان یکی از استراتژی های کمک به رشد سریع اقتصاد خود، به طور گسترده ای مذاکره هایی را در راستای انعقاد پیمان تجارت آزاد با کشورهای آسیایی، در دستور کار خود قرارداده اند.

در مورد ایران هم نخستین قرارداد تجارت آزاد، در تاریخ ۹اردیبهشت امسال به طور رسمی بین ایران و سوریه امضا شد. ضمن آن که پیش تر نیز تمایلاتی برای امضای چنین قراردادی بین ایران و ونزوئلا، از سوی مقام های دو کشور ابراز شده بود. همچنین در زمان طرح بحث «خط لوله صلح» برای انتقال گاز ایران به پاکستان و هند، زمزمه هایی مبنی بر تمایل مقام های ارشد این سه کشور نسبت به انعقاد توافق نامه تجارت آزاد سه جانبه، به گوش می رسید. تنظیم توافق نامه تجارت آزاد بین دو کشور مشخص، بدون تردید به منزله نمادی از تلاش برای تحکیم ارتباط اقتصادی و نیز سیاسی آن دو کشور محسوب می شود و از این رو تأثیر محسوس آن بر ارتقای پیوند اقتصادی و سیاسی دو کشور، امری بدیهی به نظر می رسد. با این وجود، بحث تأثیرات چنین توافق نامه ای بر وضعیت سرمایه گذاری های تولیدی در دو کشور طرف توافق نامه، نیازمند تأمل بیشتری به نظر می رسد.

در این زمینه مرور تجربه پیمان های تجارت آزاد مختلف، نشان می دهد که با دقت کافی و کار کارشناسی در طراحی مناسب جزییات مربوط، به صورت بالقوه می توان شرایط برای ایجاد یک تعامل برنده- برنده و در نتیجه حداکثرسازی منافع اقتصادی و سیاسی طرفین، مهیا نمود. ضمن آن که همان طور که در ادامه تشریح خواهد شد، «توافق نامه های تجارت آزاد جنوب- جنوب»، در صورتی که جزئیات آن به طور منطقی و کارشناسی شده طراحی شود، پتانسیل بسیار بالایی برای کمک به توسعه اقتصادی توأمان دو کشور طرف توافق نامه خواهند داشت و آمادگی تولیدکنندگان هر دو کشور را برای ورود به عرصه رقابت بین المللی، افزایش خواهد داد.

● ارکان اصلی قرارداد تجارت آزاد

توافق نامه تجارت آزاد بین دو کشور، دورکن کلیدی دارد:

الف) رفع موانع ورود و خروج کالا؛

در چارچوب قرارداد تجارت آزاد، موانع قانونی واردات و صادرات کالا بین دو کشور به تدریج و در یک برنامه زمان بندی مورد توافق دو طرف حذف شده و تعرفه گمرکی واردات کالا بین دو کشور نیز به صفر (یا عددی بسیار ناچیز) می رسد. دوره اجرای چنین فرآیندی، بسته به شرایط حاکم بر اقتصاد دو کشور، بین ۵ تا ۱۵ سال به طول می انجامد. در ضمن برای افزایش اطمینان از موفقیت و ثبات چنین توافق نامه ای، معمولا در ابتدا تعرفه واردات بخشی از کالاها به صفر می رسد و پس از گذشت یکی دو سال و مشاهده نتایج حاصله، مذاکرات دو کشور برای افزودن کالاهایی که مشمول تعرفه پایین خواهند شد، از سر گرفته می شود. چنین مذاکره هایی تا زمانی ادامه می یابد که تعرفه واردات اکثریت قریب به اتفاق کالاها بین دو کشور، به نزدیکی صفر برسد.

ب) رفع موانع ورود و خروج سرمایه؛

در چارچوب قرارداد تجارت آزاد دوجانبه، طرفین متعهد می شوند که انتقال سرمایه بین دو کشور کاملا آزاد باشد. به عنوان نمونه پس از انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین ایران و سوریه، سرمایه گذاری که هم اکنون در کشور سوریه به یک فعالیت تولیدی (مثلا تولید پوشاک) مشغول است، می تواند هر زمان که مایل باشد، بخشی از خط تولید خود را به کشور ایران منتقل کند. طبیعتاً این سرمایه گذار سوریه ای، در مورد سود حاصل از فعالیت تولیدی خود در ایران هم، کاملا مختار است که بسته به تصمیم خود، آن را به کشور سوریه انتقال دهد و یا آن را مجدد به سرمایه گذاری جدید در کشور ایران اختصاص دهد. به این ترتیب انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین دو کشور، به معنای در هم تنیدگی زیاد اقتصاد دو کشور، تلاش دو کشور برای افزایش محسوس حجم همکاری های اقتصادی و تجاری و نیز اتحاد اقتصادی و سیاسی بیشتر خواهد بود.

● توافق نامه های تجارت آزاد جنوب- جنوب

یکی از پارامترهای مهم تأثیرگذار بر موفقیت توافق نامه های تجارت آزاد دوجانبه، به «اختلاف موجود بین سطح توسعه یافتگی اقتصاد دو کشور» مربوط می شود. در همین راستا در یک تقسیم بندی کلی، قراردادهای دوجانبه تجارت آزاد را، بسته به سطح توسعه یافتگی اقتصادی طرفین توافق نامه، به سه نوع تقسیم می کنند: «شمال- شمال، شمال- جنوب و بالاخره جنوب- جنوب.» در این تقسیم بندی، عبارت «شمال» به کشورهایی با سطح توسعه یافتگی اقتصادی بسیار بالا (مانند ژاپن، کانادا، نروژ، سوئد و...) اشاره دارد و عبارت «جنوب»، کشورهایی با سطح توسعه اقتصادی متوسط و یا پایین را شامل می شود. طبیعتاً توافق نامه های تجارت آزاد «شمال- جنوب» (مثلا توافق نامه فرضی تجارت آزاد بین پاکستان و ژاپن)، همواره در معرض این گمانه زنی قرار دارند که به سود کشور دارای اقتصاد توسعه یافته تر و به زیان کشور دارای اقتصاد کمتر توسعه یافته عمل کنند. به عبارت دیگر اگر همان قرارداد فرضی تجارت آزاد بین ژاپن و پاکستان را در نظر بگیریم، اگرچه چنین قراردادی بدون شک به افزایش اتحاد سیاسی دو کشور منجر خواهد شد، اما در مورد میزان کمک آن به اقتصادی مانند پاکستان، تردیدهایی وجود دارد.

ارزیابی این تردیدها و نیز بررسی شیوه های غلبه بر آن ها، موضوع این مقاله نیست و باتوجه به تمرکز این مقاله بر ارزیابی انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین ایران و کشورهای همسایه، در ادامه فقط بر قراردادهای تجارت آزاد از نوع «جنوب- جنوب» متمرکز خواهیم شد:

● منافع اقتصادی و سیاسی قرارداد تجارت آزاد چیست؟

اجازه بدهید یک قرارداد تجارت آزاد از نوع «جنوب- جنوب»، به عنوان مثال قرارداد فرضی تجارت آزاد بین ایران و پاکستان را در نظر بگیریم. منافع بالقوه سیاسی واقتصادی انعقاد چنین قراردادی، عبارت اند از:

الف) ارتقای تدریجی سطح آمادگی تولیدکنندگان دو کشور، برای ورود به عرصه رقابت جهانی؛

ب) کاهش هزینه تولیدکنندگان ایرانی و پاکستانی از راه افزایش مقیاس تولید؛

ج) بهبود وضعیت معیشتی مناطق مرزی و منافع امنیتی و سیاسی آن؛

د) تحکیم اتحاد اقتصادی و سیاسی بین ایران و پاکستان.

البته باید عوامل تأثیرگذار بر موفقیت قراردادهای تجارت آزاد را نیز در نظر بگیریم تا منافع بالقوه این قراردادها به منافع بالفعل تبدیل شوند.

میثم هاشم خانی