پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

صندل



      صندل
سارا و تام پندرگاست برگردان پروین بابایی

قدیمی ترین کفش های شناخته شده، صندل ده هزارساله ای است که دریک منطقه بیابانی درشرق اورگان[1] به دست آمده است. دیگر یافته ها شامل کفش هشت هزار ساله مکشوف از غاری در میسوری[2]، و تکه هایی از کفش های به دست آمده در دانمارک است که نزدیک به چهار هزار سال قدمت دارند. با این حال، قدمت بیست و پنج هزار ساله لباس نشان می دهد که کفش احتمالاً دیرینه تر از آنچه که در حال حاضر شناخته شده است، باشد.

در شمال امریکا وجود الیاف گیاهی طبیعی، بافتن کفشهای مفصل تر و با اتصالات بهتر را میسر ساخت. آناسازی[3]، یا سرخپوستان ما قبل تاریخ آمریکا، در جنوب غربی صحرای آریزونای امروزی، پای پوش هایی  از الیاف گیاه درخت یوکای امریکایی، که بسیار با دوام بود می بافتند.

تاریخ نگاران نمی دانند که صندل ها چگونه ظهور نمودند، اما با شروع دوره پادشاهی جدید تاریخ مصر، حدود 1500 قبل از میلاد، صندل ناگهان در بازنمایی هیروگلیف ها از صحنه های زندگی مصریان دیده شد. مصری ها مهارت های پیشرفته کفاشی را در زمان خود توسعه دادند و آنها صندلهای بافته شده از نی یا چرم را که کاملاً شبیه به طرح صندلهای خیلی مدرن بودند، ساختند.

یکی از اولین هیروگلیف ها یا داستان های مصور مصر باستان که در آرامگاه­ ها محفوظ مانده اند، یک کفش ساز را همراه فرعون منس[4] - حاکم مصری که شمال و جنوب مصر را در حدود 3100 سال قبل از میلاد متحد کرد- نشان می دهد.  با وجود این مدرک، بیشتر هیروگلیف ها نشان می دهند که مصری ها در طول دوره پادشاهی دیرینه و دوره پادشاهی میانه، پا برهنه راه می رفتند. اما با شروع دوره پادشاهی جدید، صندل ها به عنوان یک کفش مطلوب معرفی شدند.

صندل پاها را از شن داغ بیابان محافظت می کرد، اما در عین حال پنجه ی باز آن پا را خنک نگه می داشت. اشراف و فراعنه، مقامات بالا، پادشاهان و ملکه ها بدون شک صندل می پوشیدند؛ اگر چه افراد مشغول به کار هنوز پا برهنه راه می رفته اند. صندل هایی که مصریان باستان می پوشیدند، بسیار ساده بودند. صندل ها پایه ای داشتند که از چوب، پوست بز، یا الیاف درختان نخل یا گیاه پاپیروس ساخته شده بود و به وسیله بندهای چرمی ساده ای که یکی از آنها از قوس پا می گذشت و دیگری از بین انگشت بزرگ و انگشت دوم پا رد می شد، متصل به پا باقی می ماندند. بیشتر صندل هایی که کشف شده اند، طولشان تا جلوی نوک انگشتان پا میرسد.

تعدادی از صندل هایی که استادانه تر درست شده اند، در آرامگاههای تعدادی از فراعنه کشف شده است. آرامگاه پادشاه توت عنخ آمون که دوران بسیار کوتاهی در قرن  14 قبل از میلاد حکومت کرد و آرامگاه وی در سال 1922 کشف شد، چندین جفت صندل در بر داشت، شامل: یک جفت مزین به نگین، و یک جفت با کف هایی که با تصاویر دشمنانش منقوش شده بود. این تصاویر به این معنی بودند که وقتی توت عنخ آمون با این صندل ها راه می رود، در واقع دشمنانش را زیر پا خرد میکند.

با گسترش تمدن در سالهای مابین 3000 و 300 سال قبل از میلاد در بین النهرین، پوشش پا بسیار با اهمیت تر شد. شواهد موجود نشان می دهند که ساکنین بین النهرین - ناحیه بین رودخانه های دجله و فرات در عراق کنونی- از زمانهای بسیار دور تا حدود سال 911 قبل از میلاد، به طور کلی از هیچ کفشی استفاده نمی کردند. اگرچه این مردم در زمینه تولید سوزن برای دوختن پوشاک، دستگاه نساجی برای بافندگی، و کسب مهارت در تولید جواهرات ساخته شده از طلا پیشرفت کرده بودند، اما آنها با پای برهنه کار، تفریح، عبادت و جنگ می کردند. پیکره های پادشاهان و ملکه ها با وجود ساز و برگی که استادانه تزئین شده و موهای به دقت آرایش شده، آنها را بدون کفش نشان می دهد. اولین تصاویر از مردمی که از پوشش های پا استفاده می کرده اند، مربوط به سال های مابین 911 و 612 قبل از میلاد یعنی زمان فرمانروایی آشوری می شود. اگرچه هیچ نمونه ای از کفش های آشوری به دست نیامده است، اما مجسمه ها، پیکره ها، نقش برجسته ها و یا کنده کاری ها، بر روی دیوارهای ویرانه کاخ ها، مردانی که در برخی از مناسبت ها صندل پوشیده اند، زنانی با کفش هایی که پنجه های پا را میپوشاند، و جنگجویانی با چکمه هایی که با یک بند در پایین زانو بسته می شود، است، را نشان می دهند. تا قبل از سال های 330 تا 550 قبل از میلاد، یعنی زمانی که فرمانروایی پارس ها ایجاد شد، پوشیدن کفش مرسوم نبود. متأسفانه، تقریباً هیچ دانشی در مورد جزئیات اینکه این کفش ها چگونه ساخته می شدند در دست نیست.

زمانی که مردم در سومر (3000-2000 ق م)، اکد (2350-2218 ق م) و بابل (1894- 1595 ق م)، امپراطوری های بین النهرین - منطقه بین دجله و فرات در عراق امروز- همواره پابرهنه راه می رفتند، در حدود 911 قبل از میلاد مردان آشوری پوشیدن صندل برای استفاده روزمره را آغاز نمودند. مجسمه ها و نقش برجسته ها و یا نقوش حک شده بر دیوارها، از آن زمان مردان را با پای پوش به تصویر کشیده اند. شواهد نشان می دهند که همگان هنگام عبادت پابرهنه بودند و برخی نیز همچنان در باقی اوقات پابرهنه راه می رفتند. با این وجود بعضی افراد بخصوص آنهایی که در مناطق کوهستانی تر زندگی می کردند، برای محافظت به پوشیدن روزمره صندل روی آوردند. هیچ صندل آشوری بر جای نمانده است، اما تصاویر و پیکره های باقی مانده نشان می دهند که آنها یک پاشنه باریک شونده و یک پاشنه پوش داشتند و توسط بند و  یک حلقه انگشتی محکم می شدند. این صندلها احتمالاً از چرم یا گیاهان محکمی مانند نی ساخته می شدند و نخستین پای پوشهای بین النهرین به شمار می روند.

اما در منطقه هند جایی که به دلیل گرمی هوا پوشیدن کفش ضروری نبود، پای پوش ها نیز به طور روزمره پوشیده نمی شدند، بلکه بخش مهمی از آداب مذهبی و سایر مراسم ها بودند. پای پوش های مخصوص مراسم ها به زیبایی ساخته شده و با سوزن دوزی و کار گذاشتن سنگها و فلزات گران بها آراسته شده اند و مزین به زنگ و منگوله هستند. پاها نیز در موقعیت های ویژه نقاشی می شوند، رنگ آمیزی می گردند و در تزیینات پوشیده می شوند. کفش های آیینی به دلیل گروه های قومی و فرهنگی بسیار متفاوت در هند از ناحیه ای به ناحیه دیگر تفاوت دارند. بعضی از رایج ترین انواع کفش هایی که در هند پوشیده می شوند، شامل صندل های انگشتی که پادوکا[5] نامیده می شوند، صندل های بندداری که متعلق به چپل هاست و به عنوان جوتی[6] شناخته می شوند و چکمه های بلندی که کاپوسا[7] نامیده می شوند، هستند.

زنان و مردان مینوس[8]  و میسنی[9]  متقدم که حدود بین 3000 تا 1200 پیش از میلاد زندگی میکردند، اغلب پابرهنه بودند. اما آنها صندل، کفش، و چکمه های متنوعی به عنوان پوشش بیرونی داشتند. یونانیان نخستین که حدود 800 تا 146 پیش از میلاد زندگی می کردند، از این سنت به خوبی پیروی کردند. همه طبقات یونانیان هنگامی که در داخل بودند، پابرهنه راه می رفتند. آنان کفشهای خود را وقتی که وارد خانه یا معبدی می شدند، بیرون می آوردند. این رسوم توسط باستان شناسان و دانشمندانی که اشیای بر جای مانده از گذشته را مطالعه می کردند کشف و اثبات شد. آنان دریافتند که پله های بیرونی معابد و کاخ ها نسبت به داخل بیشتر ساییده شده اند، که نشان می داد کفش ها در داخل پوشیده نمی شدند. حتی در بیرون،  بسیاری از کودکان، بردگان، و افرادی که استطاعت نداشتند، کفشی نمی پوشیدند. اسپارتها، ساکنان سرزمین اصلی یونان که به جنگجویی معروف هستند، برای نشان دادن استقامت خود، با هرگز کفش نپوشیدن به خود می بالیدند. همچنان که صنعت کفش توسعه یافته تر، و کفش ها مفیدتر و راحت تر شدند، یونانیان بیشتر و بیشتری به پوشیدن آن روی آوردند.

در جامعه یونان کلاسیک قرن 5 و شش قبل از میلاد مردم تقریباً بیشتر اوقات پابرهنه بودند. کفش ها هیچگاه در درون پوشیده نمی شدند و حتی ثروتمندترین افراد نیز تنها در بیرون صندل می پوشیدند. با این وجود آنهایی که کار سنگین بیرون انجام می دادند مانند سربازان، کشاورزان، شکارچیان، و برخی بردگان بیشتر چکمه می پوشیدند تا صندل. چکمه های یونان باستان به صندل ها شباهت دارند. برخی همانند صندل ها با بندهای چرمی از رو بسته می شدند، و برخی کف، اطراف و ساق پا را می پوشاندند، در حالی که انگشتان و بالای پا را برهنه می گذاشتند.  بعضی از مردان جوان یونان مچ پیچ هایی می پوشیدند که به قسمت بالای چکمه شباهت داشت، اما قسمت پا را برهنه باقی می گذاشت. سربازان معمولاً چکمه های بلند با زیره چوبی و رویه چرمی می پوشیدند که در بالا با نوار پهن چرمی بسته می شد.

سایر چکمه های یونانی زیره چرمی یا نمدی داشتند که مانند کفشهای مدرن امروزی در بالا قیطان می خورد و در مچ یا ساق پا بسته می شد. در پایان قرن 5 پیش از میلاد بسیاری از مردان جوان کفشهای تزیین یافته ی ساخته شده از چرم یا پارچه سفید، با لبه برگشته به پایین که به رنگهای روشن درآمده بود می پوشیدند. بازیگران صحنه که نمایش های معروف یونان را اجرا می کردند، نیز چکمه می پوشیدند. مدل های مختلف چکمه برای کمک به حضار در تشخیص کاراکترها استفاده می شد. برای مثال چون همه بازیگران یونان باستان مرد بودند، برای تشخیص مردان را از زنان در بازی توسط تماشاگران، بازیگری که نقش شخصیت مؤنث را بازی می کرد، اغلب کفش گشاد می پوشید؛ در حالی که بازیگران نقش های مذکر چکمه های تنگ محکم بسته شده می پوشیدند

صندل های یونانی پای پوش های ساده ای بودند متشکل از یک کفه که توسط بند در روی پا محکم می شد. اگرچه یونانیان باستان این سبک را ابداع نکرده بودند اما آنها ، با پیشرفت دادن صنعت کفش به یک هنر ماهرانه و معرفی کردن سبک های متنوع پای پوش برای زنان و مردان همه طبقات، انواع زیادی از مدل های صندل را خلق نمودند. در حدود 500 قبل از میلاد یک شهروند متوسط یونانی می توانست با توجه به مدل صندل ها درباره افرادی که از معابر می گذشتند، چیزهای زیادی بگوید. کفش های متقدم یونان از زیره  سفت چرمی یا چوبی که به بندهای چرمی متصل شده بودند ساخته می شدند. این بندها معمولاً از بین انگشت شست و انگشت دوم پای پوشنده و دور  مچ پا رد می شد تا کف صندل را به طور ثابت به کف پا محکم کند. بسیاری از طرح های منحصر بفرد این صندل ها توسط روشهای گوناگون بستن بندها به دور پا و مچ خلق شد. افراد ثروتمند صندل های چرمی نرم که گاه با رنگهای متنوع رنگ آمیزی شده بودند، می پوشیدند. افراد بسیار ثروتمند گاه حتی صندل های زر اندود، یا صندل هایی به رنگ طلایی می پوشیدند طوری که به نظر می رسید از طلای واقعی است. بعضی از بازیگران صحنه و مقامات بلندپایه صندل هایی موسوم به باسکین[10] با زیره های بلند ساخته از چوب پنبه می پوشیدند که آنان را بلندتر نشان می داد. برخی کفاشان در زیر صندل های خود طرح هایی می کندند یا پاشنه هایی با طرح های مختلف به کفش متصل می نمودند تا ردپای پوشنده یک اثر متمایز باقی بگذارد.  یک جفت صندل از یونان باستان پیدا شده که در یر آن کلمه «به دنبال من بیا»[11] نقش بسته است و بسیاری از محققان معتقدند که کفشها باید به یک روسپی متعلق باشند. کارگران صندلهای سنگینتری مانند کرپیدا می پوشیدند که از چرم ضخیم بود و با یک زیره بسیار که برای محافظت از اطراف پا بالا می آمد و سپس در بالا با نوار بسته می شد. کفشگران جزو شهروندان محترم یونان در قرن چهار و پنج پیش از میلاد شدند و در میان مردم این باور پدید آمد که آپولو- خدای خورشید، موسیقی، شعر، شفا- بر شغل آنان نظارت می کند. صندل ها خود در اساطیر آن زمان گاهی نیروهای جادویی داشتند. اگرچه خدایان و الهه ها اغلب پابرهنه تصویر شده اند، هرمس و ایریس و الاهگانی مانند هرا ملکه خدایان، و آفرودیت الهه عشق و زیبایی اغلب با صندل های زرین تصویر می شدند.

هم زمان با ساکنان هند، رومیان باستان یکی از نخستین افرادی ثبت شده در تاریخ هستند که رده وسیعی از پای پوش ها را خلق نمودند. بین النهریان، مصریان و یونانیان باستان نیز پابرهنه بودند یا از صندلهای ساده به عنوان فرم دائمی پای پوش های خود استفاده می کردند. آب و هوای این مناطق چنین انتخابی را برای پای پوش منطقی جلوه می دهد. اما آب و هوای متنوع تر در ایتالیا، موطن اتروسکان ها و رومیان، پوشیدن صندل را ناگزیر می نمود و پابرهنه بودن موجب ناراحتی پا می شد. این جوامع مدل های بسیار متنوعی از پای پوش را، از صندل های سبک برای پوشیدن در داخل، تا چکمه های سنگین برای استفاده نظامی یا سفر به اقلیم های سردتر را توسعه دادند. رومیان در ساختن چرم باکیفیت از پوست گاو مهارت بسیار داشتند.

اتروسکان ها که در خلق یک جامعه کاملاً توسه یافته بر رومیان تقدم داشتند، در حدود 800 قبل از میلاد، چندین فرم مختلف پای پوش را ابداع کردند. ما درباره کفش های اتروسکان دانش اندکی داریم زیرا اطلاعات ثبت شده کمی از فرهنگ آنها باقی مانده است. آنن اغلب به عنوان «اتروسکانهای اسرارآمیز» شناخته شده اند.  اما تاریخ دانان چنین فکر می کنند که آنها سبک پای پوش هایشان را از یونانیان و از شرق دور، شاید از جوامع هندو برگرفته باشند. شواهد موجود، پیکره های ابتدایی و برخی دیوارنگاره ها و نیز تاریخ روم، نشان می دهد که اتروسکان ها صندلهای سبک، دمپایی هایی ساخته شده از پارچه (احتمالاً پشم) و چکمه های چرمی که با بندهای چرمی بسته می شدند می پوشیدند. یک فرم از صندل که پنجه نوک تیز داشت و به سمت بالا خمیده می شد، به نظر می رسد که از شرق آسیا برگرفته شده باشد. همه این سبک ها به استثنای مورد آخر در کفش های متأخر رومی دیده می شود.

در طی سال های نخستین جمهوری رومیان که حدود 509 پیش از میلاد آغاز شد، شهروندان رومی پای پوش بسیار ساده می پوشیدند. همانند یونانیان، هم رومیان ثروتمند و هم فقیر، عمدتاً بویژه در داخل پابرهنه بودند و در بیرون صندل های ساده بافته شده از الیاف گیاهان یا ساخته شده از چرم می پوشیدند. وقتی که جامعه روم توسعه یافت و مهارتهای ساختن کفش بالا رفت، مدل های کفش شدند هرچه بیشتر تزیین شدند. با آغاز امپراتوری روم در 27 قبل از میلاد، بسیاری از رومیان خوش پوش، سولئا (صندل) و کالکئوس[12] (کفش) و کوتورنوس[13] (چکمه) می پوشیدند و تنها افراد خیلی فقیر و بردگان پابرهنه بودند.

سولئا یا صندل رایج ترین کفش اندرونی رومیان باستان بود. آن یک کفش ساده شبیه  فلیپ فلاپ های امروزی بود متشکل از یک زیره مسطح که توسط یک نوار ساده در عرض پا نگه داشته می شد،. بسیاری از سولئاهای شناخته شده برای تاریخ نگاران از چرم ساخته شده بودند. با این حال برخی از چوب ساخته می شدند. صندل های مخصوص کف چوبی، ساندالیوم نامیده می شدند که در طی جمهوری روم (509-27 ق م) توسط زنان پوشیده می شدند و بعدها مردان نیز آن را پوشیدند. به نظر می رسد رومیان فقیرتر سولئاهای کف چوبی ساده تری به پای می کردند.

یک شهروند محترم رومی هرگز سولئای خود را در بیرون نمی پوشید، همچنان که آنان هیچگاه کفش های بیرون خود یا کالسئی را در فضای داخل نمی پوشیدند. وقتی که یک شهروند ثروتمندتر به خانه دیگری یا به یک رویداد عمومی می رفت، خدمتکاری به همراه داشت که سولئای او را حمل می نمود و او وقتی که به مقصد می رسید کفش خود را تعویض می نمود. در واقع رومیان سخن معروفی دارند که به این رسم مربوط می شود: «خواستن صندل»  حاکی از آماده بود فرد برای بیرون رفتن است.

جایگزین هایی برای چرم سولئا وجود دارد. بکسئا[14] که بسیار شبیه سولئا بود، یک بند داشت که از وسط دو انگشت اول بالا می آمد و در یک بند دیگر که  از روی پا رد می شد حلقه می خورد. بکسئا عموماً از برگ های پاپیروس یا سایر الیاف گیاهی که به صورت ضخیم و بادوام بافته می شد تهیه می گشت.  تصور می شود که این کفشهای ارزان قیمت از مصریان، که صندل های مشابهی در 3100 پیش از میلاد به پای می کردند، اقتباس شده باشد.

 

از کتاب:

Fashion, Costume, and Culture: Clothing, Headwear, Body Decorations,

and Footwear through the Ages

نوشته:

Sara Pendergast and Tom Pendergast

 

 

 

 

 

[1] - Oregon

[2]- Missouri 

[3] - Anasazi

[4] - King Menes

[5] - paduka

[6] -jutti

[7] -khapusa

[8] - Minos

[9] - Mycenae

[10] -buskin

[11] - Follow me

[12] - calceus

[13] - cothurnus

[14] - baxea

حساب کاربر:

http://www.anthropology.ir/node/24792

ایمیل:

Babaei.p.59@gmail.com