شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

كلیدی ترین برهه


كلیدی ترین برهه

انگلستان به سلامت از مرحله گروهی عبور كرد و امروز باید خود را در اشتوتگارت برای رویارویی با اكوادور در مرحله یك شانزدهم نهایی آماده كند پیروزی گویا, نتیجه ای است قابل پیش بینی برای غالب مردم اما مردم انگلستان در خصوص اكوادور چه می دانند آیا ما از بازی های گروهی این تیم نكاتی را برداشت كرده ایم

خب... ! انگلستان به سلامت از مرحله گروهی عبور كرد و امروز باید خود را در اشتوتگارت برای رویارویی با اكوادور در مرحله یك شانزدهم نهایی آماده كند. پیروزی گویا، نتیجه ای است قابل پیش بینی برای غالب مردم! اما مردم انگلستان در خصوص اكوادور چه می دانند؟ آیا ما از بازی های گروهی این تیم نكاتی را برداشت كرده ایم؟

بله! اكوادور در بازی های راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۶ و در مرحله مقدماتی آن در برابر برزیل و آرژانتین در خانه و در پایتخت این كشور، كیتو، كه ۲۹۰۰ متر بالاتر از سطح دریاست به دو پیروزی دست یافت. به دو پیروزی ارزشمند و قابل توجه... اما از روی دیگر هر دو شكست خارج از خانه در برابر این دو كشور، نشأت گرفته از مناسبات سیاسی بود! وقتی كه اكوادور با دو پیروزی متوالی در برابر لهستان و كاستاریكا، خود را یكی از تیم های راه یافته به مرحله یك شانزدهم نهایی مسابقات دید، از سوی سرمربی كلمبیایی خود، لوییز فرناندو سوارز، به تعداد قابل توجهی از ستاره های درخشان این تیم در دو مسابقه پیشین برای نبرد با ژرمن ها استراحت داده شد. مسابقه ای كه اكوادور سه بر صفر از آلمان میزبان شكست خورد. چنین استراتژی و راهبردی از سوارز شاید این نكته را برای ما نمایان سازد كه او از انگلستان به عنوان حریفی یاد می كند كه آسانسور مناسبی است برای صعود به مراحل بالاتر. اما خب! من به این موضوع با دیده ای تردید آمیز نگاه می كنم. تفاوت عمیق و اساسی بین «اعتماد به نفس بالا برای پیروزی» و نیز «تكبر فزاینده، چون همه تو را پیروز میدان می دانند» وجود دارد. متاسفانه ما در انگلستان چندان نمی توانیم در این دو نكته تعادل ایجاد كنیم.

من كاملاً یقین دارم كه انگلستان، در این نبرد، پیروز میدان خواهد بود. اما تیم های آمریكای جنوبی از یك سنت قدیمی و آشنا بهره می جویند. و آن نیز سود جستن از «تملك طولانی مدت توپ» برای آرام ساختن و كاستن عطش و سرعت تیم هایی از جنس انگلستان است. ارائه چنین برنامه ای از تیم هایی نظیر اكوادور، در اكثر برهه ها، به لبریز شدن كاسه صبر تماشاگران و نیز از كوره در رفتن فوتبالیست های حریف منتهی می شود.

در چنین زمانی، ممكن است بازیكنان انگلستان تصمیم های احمقانه و حیرت انگیز بگیرند. مثلاً وقتی كه از بازی حریفشان عصبانی شوند، آنگاه برای در اختیار گرفتن تملك توپ و مسابقه بدون پشتوانه ای از منطق و عقل به دنبال توپ بدوند و شاید در بدترین مناطق زمین و یا در نامناسب ترین زمان در مسابقه دست به چنین عملی بزنند.

و انجام چنین برنامه ای موجب می شود كه بازیكنان اكوادور حملات خطرناك خود را از طریق ضدحملات پایه ریزی كنند. در بازی های اینچنینی و از نوع ملی، وقتی كه حریفتان توپ را در تسلط خویش دارد، اینكه شما بتوانید آرامش خود را حفظ كنید بسیار مهم و حیاتی است. اگر پاراگوئه برای «آن» تملك توپ و میدانش برنامه و یا طرحی كامل و پیچیده داشت آنگاه شاید امروز صحبت كردن از بازی با اكوادور برای انگلیسی ها بی معنا جلوه می داد. بله! شاید كه نه، بلكه یقیناً برای اكوادور، انگلستان در قامت تیمی بسیار قدرتمند و بزرگ جلوه می كند.

اما عاقلانه آن است كه به دستاوردها و موفقیت های اخیر این تیم و نیز به نیروی برتری طلبانه شاگردان سوارز احترام گذاشته، و آنها را دست كم نگیریم! بازیكنان آنها، و آن ستاره هایی كه در پیروزی های اخیر این كشور نقشی پررنگ داشتند اكنون برای كشوری با جمعیت ۱۳ میلیون نفر، بدل به اساطیری گشته اند! پس حداقل از این منظر می توانیم این تیم را سزاوار احترام بخوانیم. من كاملاً به چنین واقعیتی آگاهم. به این دلیل كه وقتی در سال ۲۰۰۲ سرمربی استون ویلا بودم، «اولیسس دلاكروز» مدافع راست این كشور را به ویلا پارك منتقل كردم و به مدد او موفق شدم با فرهنگ معیشتی و كاریزمای مردمان و موقعیت عمومی این كشور آشنا شوم. به عنوان مثال «اولیسس» وقتی كه در ویلا بازی می كرد، مقداری از حقوق هفتگی اش را برای اختصاص دادن به بنگاه ها و موسسات خیریه گوناگون در كشورش، به اكوادور می فرستاد. تنها همین نگرش، سبب می شود كه ما به چنین فرهنگی احترام بگذاریم!

این كشور چند فوتبالیست حرفه ای و بین المللی نیز دارد. اگوستین دلگادو در ساوتهمپتون، ایوان كاویه دس در كریستال پالاس و همین اولیسس در استون ویلا... گرچه شاید این سه بازیكن در این سال ها در فوتبال باشگاهی چندان موفقیت چشمگیری نداشته اند، اما در هر حال انگلستان باید هشیار و مراقب باشد! حال كه بازی ها به مرحله حذفی خود رسیده، من بسیار خوشبینم كه مسابقات از این به بعد رنگ و بو جذابیت و هیجان به خود می گیرد.

اینجا مرحله ای است كه بسیاری از ستاره ها و بزرگان فوتبال، حضور و توانایی های خود را در معرض نمایش می گذارند. بازی های گروهی، پرونده اش خاتمه یافت. آنطور به نظر می رسد كه جام جهانی فوتبال تلفیقی باشد از دو جام مجزا... جام نخست، مرحله اول مسابقات یا همان دور مقدماتی كه آنجا، بستری را فراهم می آورد برای تیم های كوچك و كم نام و نشان برای خلق شگفتی... ! و نیز دومین جام نیز همین بازی های حذفی است كه از این برهه به بعد است كه تیم های شناخته شده، و با پتانسیل بالا، خود را به دیگران نشان می دهند! مدت ها است چنین بحثی جاری است كه «این» تیم انگلستان كامل ترین، حرفه ای ترین و مجرب ترین مجموعه ای است كه تاریخ این فوتبال به خود دیده... حال از این مرحله به بعد است كه ثابت می كند، چنین ایده ای تا چه اندازه درست و منطقی است! و سرانجام اینكه، در این مرحله، آنچه كه مهمترین و كلیدی ترین نكته جلب نظر می كند، اعتمادبه نفس، و نه تكبر لبریز شده، است. در فوتبال، زمانی مهمتر و جذاب تر از مراحل حذفی مسابقات جام جهانی نیست. تازه از حالا، این جام، متولد شده است!

گراهام تایلور

سرمربی اسبق تیم ملی انگلستان و استون ویلا

ترجمه: سهیل نوری پناه



همچنین مشاهده کنید