چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

رجعتی دوباره به عصر طلایی خنده


رجعتی دوباره به عصر طلایی خنده

استفاده از آیتم های طنز در برنامه های تلویزیونی جنبه جهانی دارد و بسیاری از کشورها از جمله انگلستان ید طولایی در این زمینه دارند و با همین رویکرد کمدین های مهمی را به دنیای سینمای کمدی معرفی کرده اند که بسیاری از آنها از تلویزیون به سینمای کمدی دنیا معرفی شده اند

استفاده از آیتم های طنز در برنامه های تلویزیونی جنبه جهانی دارد و بسیاری از کشورها از جمله انگلستان ید طولایی در این زمینه دارند و با همین رویکرد کمدین های مهمی را به دنیای سینمای کمدی معرفی کرده اند که بسیاری از آنها از تلویزیون به سینمای کمدی دنیا معرفی شده اند. این مقوله در تلویزیون ایران نیز سبب شد که باب تازه ای در مقوله طنز و سینمای کمدی بوجود آید.

اوایل دهه هفتاد درتلویزیون نگاه جدید وجدی به مقوله طنز بوجود آمد. در آن دوران لزوم تغییر فضا در برنامه های صداوسیما ایجاب کردتا از زاویه جدیدی در زمینه طنز سیاست گذاری شود، مسوولان آن وقت صداوسیما از آیتمهای طنز رادیو که در زمان خود امتحان پس داده بودند و مورد استقبال عمومی قرار گرفته بودند، استفاده کردند. داریوش کاردان به عنوان چهره ای شناخته شده در عرصه طنز به حساب میآمد که امتحان خود را در رادیو به خوبی پس داده بود و با تسلطی که بر تیپ سازی داشت به عنوان گزینه ای مناسب برای تلویزیون انتخاب شد و با این انتخاب تلویزیون در نوروز ۱۳۷۲ تیمی را روانه آنتن کرد که هیچ کدام سابقه بازی در آیتم های طنز را نداشتند. کاردان با انتخاب چهره های جدید که توانای ایفای آیتم های طنز را داشتند، استعدادهای جدیدی را به عرصه طنز معرفی نمود که امروزه هر کدام یکی از وزنه های مهم بازیگری هستند.

درخشان ترین نام این لیست مهران مدیری است که به یکی از مهره های مهم بازیگری و در ادامه کارگردانی طنز تبدیل شد و تا به امروز نه تنها با آثارش خنده را بر لب تماشاگران ایرانی نشانده است بلکه نگاه تازه ای را به مقوله طنز در تلویزیون و سینمای ایران به وجود آورد.

اقبال زیاد مجموعه نوروز ۷۲ باعث شد مدیران تلویزیون میدان را به مهران مدیری چهره شاخص آن برنامه بدهند و اینگونه بود که تا چندین سال مدیری و گروهش با "پرواز ۵۷ " ، " ساعت خوش "و"سال خوش " انقلابی را در عرصه برنامه های طنز بوجود آوردند که نه تنها باعث شهرت زایدالوصف آنها شد بلکه فضای مناسبی برای ایجاد مجموعه های نود شبی بوجود آورد.

نکته بارزی که در ساخت آیتم سازی تلویزیون حرف اول را می زند، تیپ سازی است و تیپ سازی بدون دقت نظر در ایجاد متن هوشمندانه برای شخصیت غیر ممکن می نماید. به عبارتی برگ برنده موفقیت طنزهای آیتمی در دهه هفتاد متن های هوشمندانه با رویکرد معضلات ریز جامعه و درشت نمایی آن در زیر ذره بین طنز در قالب تیپ سازی بود. در عین حال سازندگان این برنامه رویکردی در پیاده سازی تیپ های شناخته شده آن زمان تلویزیون را نیز در برنامه خود قرار داده بودند که همین امر باعث استقبال زیادتر مخاطبان از این برنامه ها شد. به طور مثال در تیپ سازی های آن دوران نمی توان از نقش آفرینی مهران مدیری در نقش مرحوم منوچهرنوذری مجری "مسابقه هفته"، اکبر عالمی مجری "هنر هفتم"، و یا رضا شفیعی جم در بازسازی کارآگاه محبوب آن دوران " درک"... نام نبرد. در واقع این آیتم ها بودند که با تکیه بر متن های هوشمندانه باعث شدند بازیگران در تیپ های مختلف حتی چهره های معروف و آشنا به گونه ای برجسته بدرخشند و تبدیل به چهره های محبوب و مخاطب پسند آن دوران شوند. نکته مهمی که باعث شد هنر مدیری در تقلیدبیشتر جلوه کند متن هایی بود که با اشراف کامل نویسنده به برنامه اصلی و به قصد شوخی با یک سری اصول و عادت های تکرارشونده در ساختار برنامه و شخصیت واقعی طراحی شده بود. به این ترتیب تلفیق نگاه طنز نویسنده به یک برنامه و شخصیت جدی و نقدی ظریف به یک سری رفتارها در کنار هنر بازیگر در تیپ سازی و تقلید بود که باعث می شد یک آیتم بدرخشد و مخاطب از تطبیق شباهت ها لذت ببرد، خنده به لب بیاورد و ذکاوت نویسنده را مورد تحسین قرار دهد.

و اینک تلویزیون در نوروز ۹۰ بعد از گذشت دو دهه از عصر طلایی آتیم های تلویزیونی در رویکردی جالب توجه رجعتی به گذشته داشته و در شرایطی که بیشتر بازیگران و نویسندگان طنز آن دوره آیتم های طنز تبدیل به بازیگران، نویسندگان و کارگردانان شاخصی در عرصه های مختلف شده اند برنامه ای به نام خنده بازار را بر روی آنتن فرستاده است.

با نگاه کلی به این مجموعه می توان عنوان کرد که بازیگران نقش های عادل فردوسی پور مجری برنامه "نود" و، فریدون جیرانی مجری برنامه "هفت" و تا حدی بازیگر نقش مسعود فراستی کارشناس برنامه "هفت" مهارت خاصی در تیپ سازی و تقلید از این کاراکترها دارند، اما ضعفی که در ساختار اولیه فیلمنامه های این آیتم ها وجود دارد، نشان می دهد این مهارت به تنهایی جوابگو نیست وضعف در پردازش درست شخصیت ها نکته ای است که به نظر می رسد مورد اقبال تهیه کنندگان این مجموعه طنز قرار نگرفته است. اگر از این دریچه به این مقوله نگاه کنیم در وهله اول این شباهت نظر بیننده را جلب می کند اما در نهایت منجر به قیاس آن با کاراکتر اصلی می شودو در قسمت های بعدی که این جذابیت اولیه رنگ باخت، مخاطب انتظار چیزی بیش از تکرار تکیه کلام ها و اداهای نمایشی را داردو این همان کلید گمشده موفقیت آیتم های طنز در دهه هفتاد است. رویکردی که با انتخاب درست و به جای نویسندگان می توانست از وجه انعکاس مشکلات جامعه در سطوح مختلف مدیریتی و اجتماعی برنامه ای به شدت موفق شود اما نبود متن های قوی و مورد قبول در انعکاس شخصیت های که تیپ نیستند کاستی هایی را در برخی از قسمت های این برنامه به دنبال داشت. با این همه درست است که خنده بازار با ذکر این نکته دچار نقصهایی است اما در مجموع نگاه ظریفی که در ارائه تیپ های شناخته شده امروزی تلویزیون داشت و کمبود آن در سال های اخیر به شدت حس می شد، باعث ایجاد لحظاتی خوش برای دوستداران این مقوله فراموش شده طنز در تلویزیون بود. نقد کاراکترهای که در مقوله اول به مدد برنامه های ورزشی و هنری محبوب هستند می تواند تاثیر به سزای درکلیت ادامه برنامه داشته باشد اما بازخورد شوخی های این برنامه با چهره های هنری چندان مورد استقبال این قشر قرار نگرفت .بماند که در این آشفته بازار برخی از هنرمندان که کاراکترهایشان مورد نقد قرار گرفته بودند، آنقدر قضیه را جدی تلقی کرده اند که بیانه صادر کرده و برنامه راتحریم می کنند .موردی که به چاله بزرگ فرهنگی اشاره می کند که جماعت هنرمند ما جنبه شوخی های هنری را ندارند .

نویسنده : سیده مریم مطلب پور