سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
کاربلدی که شکست می خورد
اگر بنا را بر این بگذاریم که پرکاری یک فیلمساز دلیل موفقیت او میتواند باشد (که الزاماً چنین نیست) آنوقت این نکته که محمد زریندست، موفقترین فیلمساز ایرانی در کشورهای خارجی است، فرضی چندان بیراه نخواهد بود. او حدود ده فیلم در امریکا کارگردانی کرده و از این حیث رکورددار است. چنانکه نابغهای چون امیر نادری هم توان چنین کاری را نداشته و در حدود دو دهه اقامتش در امریکا موفق شده فقط سه فیلم را جلوی دوربین ببرد.اما از تعداد فیلمهای امریکائی او اگر بگذریم، محمد زریندست در ایران نیز کارگردان کمکاری نبوده است. ساخت هشت فیلم در مدت نزدیک به شش هفت سال نشان از یک کارگردان پرکار در سینمای ایران دارد. اما او نتوانسته در این میان فیلمهائی ماندگار را بیافریند. این شاید یکی از دلایل ناشناخته ماندن این فیلمساز پرکار میان جماعت سینمائی ایران باشد. محمد زریندست که در سال ۱۳۱۳ در تبریز بهدنیا آمده، از همان سالهای آغازین زندگی فعالیت هنری را آغاز کرد. به گفته خودش این کارگردان در هفت سالگی در تئاتری به نام کاوه آهنگر در شهر تبریز ظاهر شده. این آغاز فعالیت هنری محمد زریندستی است که بیش از اینکه در ایران کارکرده باشد، در امریکا فعالیت کرده و اکنون به ایران بازگشته تا فیلم سرگیجه را با تولیدی عظیمتر از فیلمهای ایرانی آماده سازد. اما آیا این فیلم هم سرنوشتی چون دیگر فیلمهای این کارگردان خواهد داشت و نخواهد توانست نقطهای روشن در کارنامه این کارگردان بهوجود آورد؟ یا اینکه اینبار طلسم خواهد شکست و فیلمی ماندگار در کارنامه محمد زریندست ثبت خواهد شد؟ برای جواب این سؤال فقط چند ماه صبر کردن کافی است!به هر حال، زریندست که پس از پایان تحصیلات دبیرستان عازم امریکا شده بود و در آنجا در رشته سینما و تئاتر درس خوانده و پس از ساخت یک فیلم به ایران بازگشته بود، در سال ۱۳۴۵ نخستین فیلمش را در ایران جلوی دوربین برد. این فیلم هاشمخان نام داشت و توسط برادران اخوان تولید شده بود. در کتاب تاریخ سینمای ایران نوشته جمال امید آمده که زریندست پیش از عزیمت به امریکا، فیلمنامه از یاد رفتگان را نوشته بود و با عرضه آن به استودیوهای مختلف سعی داشت راهی به سینما بیابد. او حتی مدتی نیز گرفتار پارس فیلم بود تا بازیگر فیلمی شود. سرانجام پس از اینکه از تلاشهایش بهجزء حضور در نقشهای فرعی چند نمایشنامه تئاتری نتیجهای نگرفت، تهران را به مقصد امریکا ترک گفت. هاشمخان نخستین فیلم این کارگردان پس از بازگشت بود که در آن بهروز وثوقی، ناصر ملکمطیعی و... ایفای نقش کرده بودند و موضوع فیلم در مورد سرقت یک میکروفیلم و تلاشهای یک کارمند حفظ این میکروفیلم برای یافتن آن است که حوادثی را برای وی و خانوادهاش بهوجود میآورد. فیلم در آن سالها به نسبت فیلمهای دیگر ساخت و پرداخت بهتری داشت و جمعوجورتر و تروتمیزتر از فیلمهای مشابه فارسی بود. اما مسئله اصلی در این بود که ناملموس و نامفهوم بودن سوژه باعث از دست رفتن آن شده بود. به هر حال این فیلم آغاز مناسبی برای محمد زریندست در سینمای ایران بود، چنانکه در ستاره سینما نوشته شد: ... در ابتدای فیلم دست مسلطی برای کنترل استعدادها احساس میشود، اما این ذوق حاکم بهدلیل عدم دقت و تعمق کافی نتیجه صحیح نگرفته است، ولی وجود این کارگردان البته، شکل با تجربه و دقیقش قادر است بینندگان ما را از دیدن آثار مهمل سینمای سایر کشورها بینیاز کند.هاشمخان با تبلیغات گسترده در سینماهای تهران به نمایش درآمد و فروش متوسطی داشت. اما نکته جالب فیلم، تدوین محدد آن برای نمایش در امریکا بود. در این نسخه نام محمد زریندست بهعنوان تونی زریندست، بهروز وثوقی بهعنوان برت میلر، فروزان بهعنوان سوزان رایت و کتایون بهعنوان کتی تیلور ذکر شده بود.وسوسه شیطان دومین فیلم محمد زریندست در ایران است و در آن بهروز وثوقی، پوری بنائی، فرخ ساجدی و خود محمد زریندست بازی میکنند. قصه فیلم روابط یک خانواده اشرافی (یک پدر و چهار پسر) را باز میگوید. سرسختی پدر، پسران را به قتل او ترغیب میکند و... این فیلم زریندست محتوائی کاملاً متفاوت با فیلم قبلی او دارد و به موضوعی درونی روی میآورد که براساس رمان برادران کارامازوف داستایوفسکی نوشته شده است. زریندست که علاقه به فیلمهای پرتحرک دارد، البته از موضوع درونی فیلم در پرداخت دور میشود و توجهش را معطوف به قتل پدر میکند. فیلم، موفقیتی نسبی کسب میکند و در فیلم و هنر در موردش نوشته میشود: ... این نخستین باری است که در یک فیلم تماشاچی آگاهانه چند قهرمان داستان را پی میگیرد. قهرمانان تا نیمههای فیلم به مرور وارد جریان اصلی داستان میشوند و اگر از ایرادات بهجائی که در مورد شخصیتهای فیلم رواست بگذریم، رهبری گروه با قدرت صورت گرفته است.شاید این موفقیت نسبی این فیلم است که محمد زریندست را به ساخت اثری بلندپروازانهتر سوق میدهد. سومین فیلم او جاده تبهکاران که در آن محمد زریندست و پوری بنائی بازی میکنند، به شیوه تنکنی اسکوپ، تکنی کالر به تهیهکنندگی شرکت سینما رکس ساخته میشود و قصه پسری است که از همکاری با پدر تبهکارش خودداری میکند. پدر و همدستانش به خشونت متوسل میشوند اما پسر با همکاری پلیس آنها را گرفتار میکند. زریندست در مورد این فیلم در سال ۱۳۴۷ میگوید: تم من در جاده تبهکاران روانکاوی شخصیتهای داستان است که هر یک در روحیه ویژه و دنیای بهخصوص و منحصربهفرد خود بهسر میبرند.این فیلم خوش ساخت در فروش بسیار موفق میشود، اما اوضاع برای زریندست برعکس میشود و او که سه فیلم اولش را با امکانات خوبی ساخته بود، چهارمین فیلمش یعنی پلی بهسوی بهشت را با امکانات معمولی و به طریقه سیاه و سفید برای فردوسی فیلم میسازد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست