سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
عیب کوچک
علی کوچولو بچّه خوبی بود. تمیز و مرتّب بود و به حرف بزرگترها گوش میکرد. فقط یک عیب کوچک داشت. عیب او چه بود؟ عیب او این بود که گاهی به حرفهای خصوصی بزرگترها گوش میکرد.
یک روز که علی کوچولو در حیاط بازی میکرد، صدای زنگ در بلند شد. پدر در را باز کرد. آقای همسایه پشت در بود.
پدر علی کوچولو و آقای همسایه داخل خانه رفتند. علی کوچولو با خود فکر کرد: «شاید میخواهند با یکدیگر صحبت کنند. باید بفهمم چه میگویند.» بعد از جا بلند شد و پشت در اتاق ایستاد.
اول صدایی نشنید. کمی نزدیکتر رفت و فکر کرد: «الآن صدای آنها را میشنوم.» هنوز در این فکر بود که ناگهان در باز شد.
پدر پشت در ایستاده بود. علی کوچولو هول شد. نمیدانست باید چه کار کند. پدر با مهربانی از او پرسید: «پسرم، چکار میکردی؟» علی کوچولو با خجالت سرش را پایین انداخت.
پدر به او گفت: «قول بده که دیگر این کار را تکرار نکنی.»
علی کوچولو هم به پدر قول داد. او از کار خود پشیمان شده بود.
شبنم ورمزیاری ۹ ساله
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیدابراهیم رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران سقوط بالگرد بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
کنکور هواشناسی قتل تهران پلیس امتحانات نهایی هلال احمر سیل قوه قضاییه سیل مشهد آموزش و پرورش بارش باران
پیام تسلیت بورس یارانه قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بازار خودرو ایران خودرو حقوق بازنشستگان یارانه نقدی
ابراهیم تاتلیس تلویزیون هنرمندان سینما سینمای ایران لیلا حاتمی شعر زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
اسرائیل رژیم صهیونیستی ترکیه امیرعبداللهیان روسیه آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال رییس جمهور لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس لیگ برتر ایران فدراسیون فوتبال بازی تراکتور باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ تبلیغات اپل موبایل نمایشگاه ایران هلث هواپیما اینترنت
سلامت رژیم غذایی بارندگی مردان زیبایی آلزایمر سازمان غذا و دارو استرس فشار خون کاهش وزن