یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
۱۳ نحس
● سیزده دلیل نحسی گریبانگیر ستارههای پارس
برای بررسی منصفانه نقاط تاریك تیم ایران اندكی صبر لازم بود. ما عصبی بودیم و یادداشتهایمان در آن لحظات گویای میزان این عصبانیت بود. به هر حال این از خصوصیات ما ایرانیهاست. همانطور كه در بازی خوب و بد بازیكنانمان هیچ منطقی مشاهده نمیشود و تصور برد یا باخت تیم ملی فوتبال ایران از سختترین احتمالات است، ما هم ایرانی هستیم و احساسی زندگی میكنیم. بدون منطق تعریف شدهیی یا شاید با منطق ایرانی!
اما هدف از این یادداشت ذكر تمام مشكلات تیم ایران است كه نویسنده این سطور سعی بر آن داشته تا آنها را با منطقی غیر ایرانی ارایه دهد:
۱. مصدومیت بازیكنان بزرگ تیم از بزرگترین معضلات فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ بود. همه میدانیم كه در تیم ملی فوتبال كشورمان تك ستارهها نقشی اساسی دارند.
تقریبا سه ماه به آغاز جام جهانی زمان داشتیم كه اخبار متوالی مصدومیت ستاره هایمان را هفته به هفته دریافت كردیم. كریمی، مهدوی كیا، هاشمیان و زندی كه در بدترین حالت نصف امید مردم ایران بودند مصدوم شدند. اما خوشبختانه پس از هر مصدومیت خبری مثبت ما را از شوك خارج میكرد. تمام این بازیكنان طبق گفته تیم پزشكی باشگاههای خود كه معمولا اشتباه نمیكنند چند هفته به آغاز جام از بند مصدومیت رها میشدند. حتی كریمی قرار بود در سه هفته پایانی بوندسلیگا به میدان برود و مهدوی كیا و زندی هم میبایست زودتر از اینها سلامت خود را بازمی یافتند. اما چنین نشد.
اما بازیكنان مصدوم ایران هرگز به حالت آرمانی خود بازنگشتند و این ضعف بیش از دیگران متوجه تیم پزشكی ما بود. با وجود مصدومیت نیكبخت و جباری بازیكنان آماده لیگ برتر در تمرینهای تیم ملی و عدم بهبود بهترینهای ایران، عملكرد تیم پزشكی ایران را زیر سوال برد. این نقیصه در مقایسه بازیكنان مصدوم ایران با بازیكنانی همچون رونی و توتی كه پیش از این بازیها و در فاصله كوتاهی با آغاز جام دچار مصدومیتهای به مراتب شدیدتر شدند و امروز در تیمهای خود هنر نمایی میكنند بزرگتر جلوه میكند.
۲. نداشتن بازی تداركاتی مناسب از دیگر دلایل ضعف ایران بود. تمام تیمهای حاضر در این جام برنامه ریزی مناسبی را از یك سال پیش برای تیم خود تدارك دیدند و تیم ایران به بهانه مشكلات سیاسی هیچ حركت مثبتی در این زمینه انجام نداد. كه اگر فضای سیاسی دنیا چنین نبود وضعیت تیم ما مناسب تر میشد اما این را هم میدانم كه این شرایط تلاش مضاعفی را از سوی كادر مدیریتی طلب میكرد كه هرگز محقق نشد. وقتی كه كمیته بینالملل فدراسیون فوتبال توسط یك نفر هدایت میشود و تمام ارتباط فوتبال ما با دنیا متكی به فرد است، انتظار مذاكرات مناسب با تیمهای بزرگ عاقلانه نیست.
از سوی دیگر برای صورت گرفتن بازی دوستانه باید افرادی را از نظر مالی! راضی كرد كه تیم ملی ایران را ارث پدری خود میدانستند و پیشنهادات ارسالی در یك سال اخیر به عللی، شرایط این دوستان را برآورده نكرد مثل به هم خوردن بازی دوستانه ایران با اسپانیا كه سودش به اسپانسر اسپانیایی میرسید یا بازی با چك.
۳. شخصیت محتاط برانكو عامل دیگر این حادثه بود. برانكو بارها ثابت كرده بود كه قدرت ریسك ندارد و همواره در پی كسب حداقل امتیاز است. پروفسور كروات آخرین ترس خود بر نیمكت تیم ایران را در جام جهانی تجربه كرد و سپس با به سخره گرفتن مردم ایران از ما خداحافظی كرد. تركیب تك مهاجم اعلام شده توسط وی پیش از بازی با مكزیك گویای ترس او بود.
برانكو آخرین روزهای خود را با یك مجموعه ایرانی سپری میكرد و در حالی كه هیچگاه به رویای هفتاد میلیون نفر نیندیشید، به هر قیمتی میخواست شرایط قراردادهای آینده خود را بهتر كند. پیشنهادات او بسیار چشمگیر بودند و با تاكید بر اینكه برانكو یكی از ۳۲ مربی حاضر در مهمترین رقابتهای فوتبال جهان است میتوان پیشنهادات چشمگیرتری را از كشورهای عربی و همینطور كشور چین و كرواسی متصور شد.
برانكو كه در دوره پنج ساله حضور خود علی رغم تظاهر به تیزهوشی نتوانست به زبان فارسی صحبت كند و خصوصیات ایرانیها را بشناسد، در حساسترین لحظه با بیان جملهیی غیرمودبانه شخصیت مردم ایران را زیر سوال برد. او پس از باخت به مكزیك گفت: ببخشید پنج تا به مكزیك نزدیم!
امیر حاج رضایی كارشناس همیشه حاضر در برنامههای سیما در توصیف این جمله برانكو به درستی گفت: این جمله لایق شخصیت ایرانیها نیست و حالا كه برانكو چنین گفته است این جمله در اندازه شخصیت خود اوست.
۴. بدنسازی نامناسب یا بهتر بگوییم بدون بدنسازی بازیكنان اصلی ایران باعث شد كه در تمام بازیها از اواسط نیمه دوم تیم ما افت محسوسی داشته باشد. در بازی مقابل مكزیك اصلا نفهمیدیم كه تیم ایران چرا این چنین تغییر كرد. لاولپه پس از بازی بدرستی گفت: ما از ضعف بدنی بازیكنان ایران استفاده كردیم و به این تیم ضربه زدیم. مدتها است كه میدانیم تیم ما، تیم نیمه دوم نیست. چه به علت بدنهای ناآماده و چه به علت سرمربی ناآماده!
جالب است بدانید قرارداد برانكو با فدراسیون به نحوی تنظیم شده بود كه حقوق بدنساز تیم را خود جناب آقای برانكو دریافت میكرد در حالی كه كره با استفاده از افشین قطبی آنالیزور ایرانی در دقایق پایانی مقابل فرانسه مساوی كرد ما از آنالیزور هم محروم بودیم.
۵. نیمكت تیم ایران این بار هم به چندین و چند علت چیزی اضافی بود. اولین مورد تفاوت فنی نیمكت نشینان با یازده نفر اول بود كه دلیل عمده آن ناشی از میدان ندیدن ذخیرهها در بازیهای تداركاتی بود. عنایتی آقای گل كلیه ادوار لیگ ایران پس از بازگشت گفت: نفرات اصلی از یك سال پیش میدانستند كه در جام جهانی فیكس هستند. این یك واقعیت تلخ است. رسول خطیبی بازیكن آماده لیگ ایران با وجود به دست آوردن فرصت بازی نتوانست حركت مثبتی از خود نشان دهد و علت این امر چیزی جز میدان ندیدن این بازیكنان نبود.
نكته دیگر در مورد نیمكت ایران عدم اتحاد آنها با بازیكنان داخل زمین بود. متاسفانه باز هم بازیكنان ناراضی روی نیمكت فراوان بودند و بازیكنان اصلی هم تعویض خود را اصلا قبول نمیكردند. این یكی از مواردی است كه در كمتر تیمی از میان ۳۲ تیم حاضر مشاهده شد. در بازی ایران پرتغال دكو و علی كریمی هر دو تعویض شدند. همه میدانیم دكو كیست و علی كریمی كجاست. برخورد این دو نفر را نیز دیدیم.
جالب است بدانید دادكان در هنگام شنیدن حكم اخراج خود خطاب به عنایتی و كاظمیان گفت: خیالتان راحت شد این جمله نشان دهنده روابط تیره و تار در اردوی ایران است.
۶. كادر فنی ضعیف و نبودن فردی كه بتواند به برانكو مشاوره بدهد از دیگر نكات منفی تیم ایران بود. بلاژویچ با حضور خود در ایران، ایوانكوویچ را به عنوان تئوریسین خود معرفی كرد و او را پروفسور نامید.
برانكو در آن روزها میتوانست در لحظات حساس یاری دهنده سرمربی باشد وهمان كمك بلاژویچ توانست سرمربی ایران شود اما این چهار سال نیمكت ایران از وجود چنین فردی بهره نبرد. فركی، سجادی، شاهرخی و بگوویچ هیچ یك در اندازه تیمهای مطرح باشگاهی ایران نیز نیستند چه برسد به تیم ملی. زمانی كه رفاقت و مرام در بین اهالی فدراسیون حرف اول را میزند و آقایان نمیتوانند دل دوستان خود را بشكنند همین میشود.
یكی از شاهكارهای تیم فنی حاضر بر نیمكت حضور دو مربی دروازه بان بود كه طی پنج سال نتوانستند به میرزاپور كار با پا را بیاموزند.
۷. دكتر محمد دادكان رییس سابق فدراسیون فوتبال هم متهم است. او كه به اصرار فراوان مطبوعات راضی شد تا با تغییر پست شاهرخی موافقت كند و برانكو را به ایران بازگرداند، نمونه بارز ضرب المثل مرغ یك پا دارد است. زمانی میگفت كه بالا بروید و پایین بیاید شاهرخی مربی خوبی است و سرانجام با افتضاحی كه در بازی مقابل اردن پیش آمد مجبور به عقب نشینی شد. بار دیگر هم مقابل كارشناسانی كه حضور یك مربی بزرگ را بر نیمكت ایران واجب میدانستند، گارد گرفت و علنا گفت تا آخر پای برانكو میایستم.
دادكان سر حرفش ایستاد و بدین ترتیب نشان داد عجب مدیر قاطعی است. قاطعیتی كه آرزوهای یك ملت را بر باد داد. دادكان در روز خداحافظی خود از فدراسیون فوتبال از انجام پروژههایی نام برد كه همگی میراث فدراسیون صفایی فراهانی بودند و در كمال شگفتی از بیحاشیه بودن تیم ایران در آلمان به عنوان افتخاری بزرگ یاد كرد كه مسئولان بابت آن از وی تشكر نكردهاند نشان به آن نشان كه هر لحظه خبری از درگیری ستارههای پارس روی تلكس میرفت.
ارسلان خسروتاش
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی دولت حجاب مجلس دولت سیزدهم گشت ارشاد جمهوری اسلامی ایران رئیسی امام خمینی رئیس جمهور جنگ
هواشناسی سیل تهران پلیس قتل شهرداری تهران کنکور وزارت بهداشت فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی آتش سوزی
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو قیمت بازار مسکن
زنان سریال سریال حشاشین سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت قرآن کریم ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه غزه فلسطین آمریکا روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی فوتسال آلومینیوم اراک تراکتور تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس سپاهان لیورپول
تبلیغات فناوری اپل هوش مصنوعی گوگل سامسونگ ناسا بنیاد ملی نخبگان آیفون
دندانپزشکی سازمان غذا و دارو کاهش وزن مالاریا