جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یوگا در بهاگواد گیتا


یوگا در بهاگواد گیتا

بهاگواد گیتا یا بهاگاوات گیتا بخش بسیار مهشور و ارزشمندی ست از بزرگترین منظومهٔ کهن سانسکریت موجود در جهان, به نام ”مهابهارت“ یا مهابهارات مهابهارت, قدیمی ترنی منظومه کبیر حماسی هندوستان است

بهاگواد گیتا یا بهاگاوات گیتا بخش بسیار مهشور و ارزشمندی‌ست از بزرگترین منظومهٔ کهن سانسکریت موجود در جهان، به‌نام ”مهابهارت“ یا مهابهارات. مهابهارت، قدیمی‌ترنی منظومه کبیر حماسی هندوستان است.

تاریخ نگارش این اثر به وضوح مشخص نیست و به باور بسیاری از پژوهشگران، این منظومه یک سیر نگارشی طولانی را طی کرده و بخش‌های بسیاری به آن افزوده شده تا به شکلی تقریباً ثابت دست یافته.

تمام این کتاب در یک زمان تنظیم نشده و محصول فکر یک شاعر یا یک متفکر نیست. بعضی محققان بر این باورند که داستان‌های موجود در این منظومه به دوره‌ای بسیار قدیم حتی دورهٔ ”ودائی“ مربوط می‌شود؛ به عبارت دیگر قرن‌ها پیش از تنظیم مهابهارت بیشتر داستان‌هائی که در این کتاب آمده وجود داشته‌اند و بعدها مؤلفان و گویندگان این حماسه طی قرن‌های مختلف آن داستان‌ها را مبنای کار و اندیشهٔ خود قرار داده‌اند و پس از قرن‌ها این منظومه به صورت فعلی در مده است.

موضوع مهم این کتاب، ماجرای جنگ بزرگ میان دو خانواده خویشاوند، یکی به نام ”کوروان“ و دیگری ”پاندوان“ است که از نسل ”بهارت“ بوده‌اند ـ نخستین پادشاه این سلسله ـ و از اطراف ”پورو“ نیای یک شاخه از خاندان ماه بوده‌اند.

این جنگ افسانه‌ای بر سر فرمانروائی کشور ”بهارت“ Bharata که پایتختش شهر ”هستیناپور“ بود، روی داد. هرچند موضوع این منظومه جنگ است، اما در این کتاب خواننده به داستان‌های قدیمی، طرز آداب هندی‌ها، مسائل مذهبی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، پیدائی جهان، تقسیم جامعهٔ هند به چهار طبقه، نقش رب النوع‌های مختلف، تأثیر دعای برهمنان، آداب فرمانروائی، بیان تاریخ اساطیری، اعتقاد به تناسخ، چگونگی سنت‌های دینی، رسوم و قوانین معمول زمان، فهرست‌های جغرافیائی، کیهان‌شناسی، مضار ستمگری، تشریح مسائل فلسفی و اجتماعی خاصه مکتب‌های سانکهیه و جوگ ـ ”یوگا“ و ده‌ها مسائل ادبی پراکنده‌ی دیگر بر می‌خورد. در نظر هندی‌های سنتی پس از کتب وداها، برهماناها، ”ارنیک‌ها“، اوپانیشادها و ”پوراناها“، مفاد این منظومه در همبستگی هندی‌های ساکن در شبه قاره هند جنبهٔ ملی و مذهبی دارد.

▪ مهابهارت مشتمل است بر ۱۸ کتاب یا دفتر به قرار زیر:

۱) ”آدی پرو“:

ایندفتر در واقع مقدمهٔ کتاب است و در آن نسبت نامهٔ دو خاندان کوروان و پاندوان و خصومت و رقابت ما بین افراد دو خانواده مذکور و برگزیده شدن ”دروپدی“ در ”سویم‌ور“ به همسری ”ارجن“ ذکر شده است.

۲) ”سبها پرو“:

کتاب مجلس؛ در این دفتر گردهمائی شاهزادگان در هستیناپور هنگامی که جد هشتر سلطنت را باخت و در نتیجه پاندوان‌ها به جنگل تبعید شدند، تشریح گردیده است.

۳) ”ون‌پرو“:

کتاب جنگل؛ زندگی پاندوان‌ها در جنگل کامیک؛ در این دفتر حکایات مختلف و از جمله داستان ”نل“ و خلاصهٔ داستان ”رام“ مورد بحث واقع شده‌ است.

۴) ”ویرات پرو“:

کتاب ویرات؛ در این کتاب داستان ماجراجوئی‌های پاندوان‌ها در سیزدهمین سال تبعیدشان هنگامی که با نام‌های مستعار در خدمت ویرات بودند، آمده‌ است.

۵) ”ادیوگ پرو“:

کتاب عملیات؛ در این کتاب تدارکات هر دو جهت مورد بحث قرار گرفته است.

۶) ”بهیشم پرو“:

کتاب بهیشم؛ سرگذشت بهیشم نخستین فرمانده کوروان.

۷) ”درون پرو“:

کتاب درون؛ سرگذشت دروناچارج دومین سر کردهٔ کوروان.

۸) ”کرن پرو“:

کتاب کرن؛ سومین فرمانده کوروان.

۹) ”شلیه پرو“:

کتاب شلیه؛ چهارمین و آخرین فرمانده لشکریان کوروان.

۱۰) ”سوپتیک پرو“:

کتاب شبانه؛ شبیخون زدن سه تن از کوروان باقیمانده بر اردوی پاندوان.

۱۱) ”ستری پرو“:

کتاب زن؛ گریه و ناله‌های گندهاری و زنان دیگر بر سر کشتگان.

۱۲) ”شانتی‌پرو“:

کتاب تسلیت؛ این کتاب طولانی‌ترین و مهمترین فصول یا دفاتر مهابهارت می‌باشد. در این دفتر کلان اصول اخلاقی، مذهبی، فلسفی، جهانگیری، جهانداری و مسائل مختلف مورد بحث واقع شده و داستان‌ها و حکایت جالب درج گردیده است.

۱۳) ”انوشاسن پرو“:

کتاب خطابه؛ مطالب آن دنباله‌ٔ دفتر دوازدهم است و به مرگ بهیشم خاتمه می‌یابد.

۱۴) ”اشوامیدهه پرو“:

کتاب قربانی اسب توسط جد هشتر.

۱۵) ”شرم پرو“: کتاب گوشه گیری؛ عزلت دهرت راشتر، گاندهاری و کنتی در جنگل و در گذشت آنها.

۱۶) ”موسل پرو“:

کتاب گرز؛ مرگ کرشن و بل رام و فرو رفتن دوارکا در زیر دریا و نابودی جادوان

(در جنگلی با گرزهای شگفت‌انگیز)

۱۷) ”مها پرستهانیک پرو“:

کتاب سفر بزرگ؛ ترک تخت و تاج توسط جد هشتر و عزیمت او با برادرانش به سوی سلسله کوه‌های هیمالیا و رسیدن به بهشت اندر یا راه پیمائی به سوی مرگ.

۱۸) ”سورگاروهن پرو“:

کتاب صعود به بهشت؛ ورود جد هشتر و برادران و دروپدی به بهشت.

پس از تنظیم مهابهارت، منظومه ”هری ونش“ تدوین شده و مشتمل است بر نسب نامه، تولد و زندگی کرشن که در تاریخ مؤخرتری تنظیم گردیده و در حقیقت دنبالهٔ مهابهارت به‌شمار می‌آید.

همانگونه که ذکر شد تاریخ نگارش مهابهارت به وضوح مشخص نیست. گروهی از صاحب‌نظران این تاریخ را بیش از پنج هزار سال اعلام کرده و گروهی دیگر هزارهٔ اول قبل از میالد را ذکر می‌کنند، در این راستا تاریخ‌های گوناگون دیگری نیز ذکر شده است.

هرچند که این منظومه عظیم تاریخ نگارش مشخصی ندارد، اما نفوذ آن بر سرزمین هند و حتی مناطق مجاور شبه قارهٔ هند را نمی‌توان انکار کرد. بسیاری از بنیان‌های اجتماعی هند برای هزاران سال از مهابهارت تأثیر گرفته است.

و اما بهگود گیتا؛ این کتاب خود بخش بسیار مهور و پرباری‌ست از مهابهارت که به‌علت ساختار فلسفی خاص خود عموماً به‌صورتی منفرد مورد توجه است. بهاگواد گیتا یا سرود گیتا در حقیقت بخش‌هائی از دفتر ششم مهابهارت (بهیشم پرو) می‌باشد. بهاگواد گیتا از لحاظ ساختاری و سبک ادبی با بخش‌های دیگر مهابهارت متفاوت است، هرچند که موضوع داستان را تعقیب می‌کند. بهاگواد گیتا در آغاز لحنی حماسی دارد، اما نویسنده یا نویسندگان این اثر سعی بر آن داشتند تا مضمونی فلسفی و مذهبی را در راستای این گیرودار بیان نمایند.

این کتاب در حقیقت یکی از مراجع بسیار کهن در مبحث سانکهیه و یوگا محسوب می‌شود. از آن رو که این مقاله به مضمون یوگا در بهگود گیتا خواهد پرداخت از ذکر و تفسیر مباحث فلسفی دیگر در این نوشتار خودداری شده و پس از ذکر شرحی پیرامون کلیت بهگود گیتا، به بررسی مضامین یوگا در این متن کهن خواهیم پرداخت. موضوع بهگود گیتا جنگ بزرگ مهابهارت است. در میدان کارزار دو قوم جنگاور صف‌آرائی کرده و سپاهیان را از برای نبرد آراسته‌اند.

قهرمان گیتا، ”ارجونا“ است. ارجونا در میدان حاضر شده تا با پادشاه غاصب ”دوریوادانا“ که خویشاوند اوست به جنگ و ستیز بپردازد. کریشنا یا ”کریشنه“ که ظهور نور ایزدی در عالم محسوسات است، ارابه ران و دوست ارجوناست و نزد او قرار یافته و از او حمایت می‌کند. ارجونا، کریشنا و میدان کارزار را می‌توان تماثیل حقایق معنوی دانست.

کریشنا و ارجونا به ترتیب نمودار هویت و انانیت، ذات ایزدی و انسانی‌اند که می‌توان آن دو را به عبارت سانسکریت ”آتمان“ و ”جیواتمان“ دانست.

تعلیمی که کریشنا به ارجونا می‌دهد همان علم حضوری و کشفی است که به موجب آن آتمان ATMAN و جیوا Jiva یکی می‌گردند. دیگر اینکه این دو، در ارابه‌ای مشترک قرار یافته‌اند و ارابه اشاره به یکی از مراتب وجود است. در الی‌که ارجونا می‌جنگد و فعالیت می‌کند، کریشنا کوچکترین کاری انجام نمی‌دهد و منزه از هر فعل و انفعال است. میدان جنگ، میدان عمل است. یعنی میدانی که در آن تمامی امکانات وجودی انسان از قوه به فعل می‌گراید و این فعل و انفعال کوچکترین اثری به اصل فنا ناپذیری که اساس و واقعیت عالم است یعنی کریشنا، نمی‌بخشد.

متن منظومهٔ گیتا به هجده گفتاری یا ”ادهیای“ یا فصل تقسیم می‌شود. گفتارهای هجده گانهٔ گیتا را می‌توان به سه دسته یا سه مبحث مختلف به شرح ذیل دسته‌بندی کرد:

۱) راه کردار یا ”کرمه“ یا ”کارمایوگا“

۲) راه محبت و عشق یا ”بهاکتی یوگا“

۳) راه دانش یا ”سانکهیه جنیانه یوگا“

این سه مبحث در حقیقت سه راه اتصال به یگانگی را معرفی می‌نمایند. یوگا در جایجای بهگود گیتا حضور دارد و مکالمات مندرج در طول داستان، شرح‌های فلسفی و عرفانی ویژه‌ای‌ست در راستای شرح یوگا از منظرگاه این متن باستانی. ”پاتانجالی“ مؤلف ”یوگا سوترا“، یوگا را چنین تعریف می‌کند:

”یوگا، حذف و قطع مراتب نفسانی و ذهنی و عقلانی‌ست. این مراتب نفسانی که موجب تشتت و آشفتگی ذهن است بی‌حد و حصر بوده و باید تمامی این مراتب نفسانی و ذهنی را خاموش کرد تا متعاقب آن، اتحاد عالم و معلوم میسر گردد“.

”داسگوپتا“ دربارهٔ اشتقاق کلمه یوگا معتقد است که این واژه سه معنی دارد:

۱) از ریشه ”یوج“ مشتق شده و در ترکیب یوگا به معنی پیوستن و جفت کردن دیده می‌شود.

۲) ریشهٔ دیگر آن در عبارت منعکس شده و به معنی تمرکز و توجه فکر به نقطه‌ای واحد جهت اطفای تموجات ذهنی آمده است.

۳) ریشهٔ دیگر آن در ترکیب مهشود است و معنی آن تسلط یافتن، آماده ساختن و مهار کردن می‌باشد.

در بهگود گیتا، کلمهٔ یوگا معانی گوناگونی دارد ولی مفهوم کلی آن به‌نظر داسگوپتا از همان ریشه (یعنی پیوستن و مربوط ساختن، مشتق شده. در گیتا، یوگا به مفهوم حذف و قطع مراتب نفسانی نیامده، بلکه مفهوم آن اتصال و پیوست به بارگاه ایزدی‌ست که از طریق یوگاهای گوناگون تحقق می‌یابد).

کریشنا در فصل دوم می‌گوید: آنچه را ترک عمال می‌گویند، آن را یوگا بدان ای پاندو، چه هر آنکس که از مراتب خیالی و ذهنی آزاد نگردیده، هرگز یوگی نمی‌تواند شد. فقط پس از امتناع از تمتعات دنیوی و فرو نشاندن تمایلات نفسانی است که معرفت حق، در دل یوگی مستولی می‌شود و سالک در یوگا قرار می‌یابد و آرامش را، علت این استقرار می‌گویند و هر آنکس که از کلیه‌ی تخیلات ذهنی فارغ شد او را مستقر در یوگا می‌گویند، برای آدمی که می‌خواهد خویش را از تنگنای هستی و گردش لاینقطع چرخ حیات نجات دهد و به ساحل عالم معنی برساند، بدیهی است که کشمکشی بین دو طبیعت آسمانی و اهریمنی او موجود خواهد شد، اینجا است که گیتا می‌گوید: ”انسان باید خویش را به‌وسیله‌ٔ خویش ارتقا بدهد و نه اینکه خویش را به تنزل بکشاند، زیرا خود او، هم دوست خویش و هم دشمن خویشتن است. هر آن کس که به یاری خویش بر خویشتن غالب می‌شود، ذات (آتمان) او دوتس اوست، ولی برای آنکه بر خویشتن غالب نشده، ذات او در دشمنی می‌ماند و همچون دشمن جلوه می‌کند. اگر آدمی به تمایلات نفسانی میدان می‌دهد و نفس طغیان کند، وی در دریای سامسارا سرگردان می‌ماند و بدین وسیله بزرگترین گناه را در حق خود می‌کند و دشمن خود محسوب می‌شود.

ولی اگر خویش را به‌وسیلهٔ خویش ارتقاء بدهد و در تحصیل حقایق ذاتی خود، همت بگمارد و به کان اسرار وجود خویش پی ببرد، دوست خویش محسوب می‌شود، چه بدین وسیله نفس سرکش او آرام می‌گیرد و وی از مصائب روزگار خلاصی می‌یابد و بر واقعیت مطلق حق واقف می‌گردد و در این حال، خوبی و بدی، نیکنامی و رسوائی برای او یکسان است و خاک و سنگ و زر در نظر او ارزش مساوی دارند“.

پس فعالیت یوگا از یک سو مبتنی بر همتی‌ست که به موجب آن یوگی خود را از ادراکات حواس مجرد می‌کند و از سوی دیگر مبتنی بر آن همت معنوی ایست که به مدد آن، یوگی خود را به عالم ملکوتی می‌رساند و با واقعیت مطلق که در گیتا به آن خود ممتاز اطلاق شده، متحد می‌شود.

حال روشی که گیتا جهت انجام دادن آداب یوگا عرضه می‌دار و با یوگای کلاسیک پاتانجالی متفاوت است. گیتا می‌گوید: یوگی باید در محلی پاک و ناهموار خلوت گزیند و ذهن خویش را متوجه نقطه‌ای واحد گرداند و بر ذهن و حواس تسلط یابد و برا یزدودن پلیدی‌های دل به آداب یوگا متوسل شود.

طریق یوگا را در گیتا راه میانه نام نهاده‌اند و گیتا می‌گوید: یوگا برای آن کسی که در خوردن افراط می‌ورزد، میسر نیست و نه برای آن کسی میسر است که از خوردن می‌پرهیزد و نه مناسب حال آن کسی‌ست که زیاد می‌خوابد و نه مناسب حال آنکه شب زنده‌دار است، ولی برای آنکه در خوراک و تفریح و همت و کوشش و خواب و بیداری، متعدل باشد، یوگا طریق انهدام کلیهٔ مصائب است.

گیتا طریق عمل و طریق عشق را نیز چون راه سیر و سلوک و وسیلهٔ آزادی و رستگاری عرضه می‌دارد و معتقد است که بایستی روش میانه را برگزید تا آرامش و صافی باطن از راه این قاعدهٔ طلائی که اعتدال و هماهنگی بین نیروهای حیات است، تحقق یابد.

مقام وصال در گیتا لحن وحدت وجودی دارد، یوگی پس از آنکه به مقام وارستگی رسید و از پلیدی‌ها و کدورت‌ها مجرد شد، از شادی بی‌پایان که بر اثر تماس با برهمن پدید می‌آید متمتع می‌شود و همین وصال به حق و استغراق در ذات ابدیت، موجب می‌شود که وی همه چیز را با دیدهٔ تجانس و یکرنگی بنگرد. ”آتمان“ را مستقر در همهٔ موجودات و کلیهٔ موجودات را در ”آتمان“ با دیدی یک رنگ مشاهده کند و متعاقب این حالت یگانگی و وحدت خالق و مخلوق، مقام بقاء در ذات الهی حاصل می‌شود.

واژه یوگا گاهی به کارما یوگا یا یوگا و طریق عمل اطلاق شده. گاهی به طریق عشق و محبت، گاهی به طریق معرفت و اشراق و... ولی صفت مشترک تمام این مفاهمی گوناگون، همان پیوست و اصتال به معبود ازلی است.

کریشنا در فصل چهارم می‌گوید: نه اعمال مرا آلوده می‌سازند و نه من دلبستگی‌ ”ای به نتایج آنان دارم، هرآنکس که مرا چنین عبادت کند، از بند کردار آزاد خواهد شد“. یعنی به قول ”شانکارا“ خواهد دانست که فاعل هیچ فعلی نیست بلکه فاعل واقعی کس دیگری‌ست و اگر افعال و اعمال را منفک از فاعل واقعی که حق است بداند، میل و خواهش از او سلب می‌شود و همین بی‌علاقگی و بی‌نیازی موجب فروتنی و خاکساری می‌گردد و آتش آگاهی و انانیت خاموش می‌شود و چون این آتش فرو نشست، اعتقاد به اینکه این کار را من انجام می‌دهم نیز از بین می‌رود، در نتیجه آدمی با اینکه مشغول به کار است، هیچ کاری انجام نمی‌دهد و این هنر ممتاز بی‌نیاز بودن از نتایج کردار را ”هنر یوگا“ می‌گویند. یعنی پیوستگی به نفس عمل و نه میوه‌های خوب و بد آن.

هیچگاه نباید سبب تولید نتایج عمل بود. هر آنکس که از دلبستگی‌ها منزه شد و پیروزی و شکست را یکسان دید، در هنر یوگا که همانندی و تجانس ذهن در قبال تضادهاست، استقرار می‌یابد و نتیجهٔ بی‌نیاز بودن و عدم دلبستگی به کردار، در این است که شخص از بند بازپیدائی‌ رها می‌گرد و به مقامی که ورای پلیدی‌های این عالم ناسوتی‌ست، دست می‌یابد و همانطوری که لاک‌پشتی اعضای بدنش را در خود جمع می‌کند، به همان‌گونه نیز حواس را از مدرکات حواس بر می‌کشد.

در واقع هدف گیتا ترکیب و تلفیق طریق عمل و عدم عمل است. عدم کردار به تنهائی ملاک نمی‌تواد باشد. زیرا امکان دارد انسان ظاهراً مرتکب هیچ عمل ناشایسته‌ای نشده باشد ولی افکارش پلید باشد. تفسیرات آمده در فوق مختصر اشاراتی بود به مضمون یوگا در بهگود گیتا، لذا علاقمندان به درک عمیق این مبحث می‌بایست مطالعات پیگیری در این زمینه را در پیش گیرند، در این راستا فهرست کتاب‌های فارسی آمده در بخش منابع این مقاله و نیز فهرستی از کتب مرجع (به زبان انگلیسی) ارائه شده؛ می‌تواند مدد یار جویندگان باشد.

منابع:

۱) ایونس، ورونیکا، اساطیر هند، ترجمه باجلان فرخی، نشر اساطیر، ۱۳۷۳

۲) جلالی نائینی، دکتر سید محمدرضا و دکتر ن.س. شوکلا، مهابهارت، انتشارات طهوری، ۱۳۸۰

۳) جلالی نائینی، دکتر سید محمدرضا، هند در یک نگاه، نشر شیراز، ۱۳۷۵

۴) سن، ک.م، هندوئیسم، ترجمه ع. پاشائی، انتشارات فکرروز، ۱۳۷۵

۵) شایگان، داریوش، ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۳

۶) موحد، محدعلی، گیتا (بهگود گیتا)، انتشارات خوارزمی، ۱۳۷۴

۷) ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴

۸) www.bhagavad.gita.org

۹) www.dmoz.org

۱۰) www.gita-cociety.com

۱۱) www.gitasupersiteo

کتاب‌های مرجع:

Chidbhavananda, Swami (۱۹۷۷). The Bhagavad Gita. Sri Ramakrishna Tapovanam.

Easwaran, Eknath (۱۹۷۵). The Bhagavad Gita For Daily Living. Berkeley, California: The Blue Mountain Center of Meditatio

Gambhirananda. Swami (۱۹۹۸). Madhusudana Saraavati Bhagavad Gita: With the annotation Guharha Dipika. Calcutta: Advaita Ashrama publication department. provides full sanskrit text of the Gita with complete english translation of the commentary by Madhusudana Saravati Flood, Gavin (۱۹۹۶). An Introduction to Hinduism. Cambridge: Cambridge University Press.

Gambhirananda, Swami (۱۹۹۷). Bhagavadgita: With the commentary of Sakaracarya. Calcutta: Advaita Ashrama Publication Department. Fourth Reprint edition provides full Sanshrit text of the commentary by shandara.

Keay, John (۲۰۰۰). India: A History. Grove Press.

Minor, Robert N. (۱۹۸۶). Modern Indian Interpreters of the Bhagavadgita. Albany, New York: State University of New York.

Radhakrishnan, S. (۱۹۹۳). The Gitabha ya of ramanuja Bombay: Ananthacharya Indological Research Instiute. Provides full