یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
ورق خوردن یک کتاب قدیمی در باد

بهرهگیری از رایجترین قالبها و دمدستترین شگردها و مصالح دراماتیک و کاربرد یکی از عامترین ساختارهای کلاسیک و تثبیتشده سینمای ملودرام برای بازگویی و تکرارنمایی موضوع آشنایی مانند طرح خطی اختلافهای بهظاهر آشتیناپذیر زن و مردی جوان و سپس قرارگرفتنشان در مسیر سلسله تداعیهای تازهای از عشق فراموششده و عجینساختن هنگام و نابهنگام رویه سطحی مناسبات آنان با کششها و اوج و فرودهای سادهانگارانهای که اغلب دینامیک ریتم و تعلیق خود را از گفتار ـ مایههای لودگی و بذله میگیرند، شاید ماحصل همه آن کوششی است که سعید اسدی در فیلم «تلافی» به آن دست یافته است.
«تلافی» با نمایی متوسط از بگومگو میان حمید (جنوب شهری ـ مهندس ساختمان) و رعنا (کارشناس معماری ـ متمول) آغاز میشود که طی آن هر یک با رجزخوانیهای معمولی و تخطئهکردن دیگری، به بر حق انگاری حرفها و اعمال خود اصرار میورزند. این نمای معرفی (و نهچندان پرداختشده بهلحاظ شگردهای بصری) که بلافاصله به نمای دادگاه، ادامه نزاع و دخالتهای آرامشدهنده قاضی برش میخورد، ما را با کمترین هزینه و بدون میانجیگری نشانههای معناشناختی، با حال و روز و اوضاع نابسامان زندگی مشترک و در آستانه تلاش آن دو آشنا میسازد و در نمای پایانی فیلم، حمید زخم چاقو خورده را خوابیده روی تخت بیمارستان و رعنای پشیمان و بیشتر دلواپس را آنسوی دیوار شیشهای میبینیم.
حمید که متوجه حضور و سنگینی نگاه غمگنانه رعنا میشود، با لبخندی کمرنگ و به کمک حرکات دست و چشم (به روش گفتاری ناشنوایان) میکوشد به رعنا بفهماند که او را دوست میدارد. همه آنچه بعد و قبل از این دو نما رخ میدهد، انباشتهای از کشمکشها، فریبها، توطئهها و رودست زدنهای معمولی و عوامپسندانه است که از سویی فرصتهای بروز احساسات عمیق و مبتنی بر رمانتیتیسم زنانه موجود در فضاهای دراماتیک فیلم را زایل میسازد و از سوی دیگر زمینههای ترحمآمیزانه نهفته در اشکال متنوع ملودرام را که اغلب حالتهایی از کنایه ـ طنز کمدی را با خود همراه دارند، نادیده میانگارند.
آنچه در «تلافی» چه بهلحاظ ایده و چه از جنبه اجرا (بازیها ـ طراحی صحنه ـ فضاپردازی) به مخاطب ارائه میشود، تنها بخش کوچک و ناچیزی از مراتب امکانات زیباشناختی و قابلیتهای معناپردازی و نیز گستره شگردها و نشانههای شناختهشده ژانر ملودرام میباشد.
همواره ملودرام را گونهای ادبی ـ سینمایی توصیف میکنند برای تشریح و نشاندادن چند جانبه حالتها و جنبههای اغلب متغیر حال و روز زنان، قالبهای اندیشگی و اسلوبهای قانونشده حاکم بر ملودرام معمولا ایجادکننده و توسعهدهنده آن دسته از روایتها و ساختارهای مضمونیاند که از تخیل و احساسات زنان مایه میگیرند و از رنج و اشکی که آنان بر اثر تقابلها و ناسازهگونی با هنجارهای اجتماعی و تبعات متاثر از جنسیت و به دلیل از دست رفتن برخی موقعیتهای انسانی ـ اجتماعیشان از خود به جا میگذارند.
«تلافی» درباره علل روانشناختی و انگیزههای اجتماعی محور به ظاهر اصلی داستان فیلم (ناسازگاری و در آستانه جدایی قرار گرفتن حمید و رعنا) ما را به درک قابل قبولی نمیرساند. ما همواره با تعداد قابل توجهی رویداد در شرف وقوع روبهروییم. به نظر میرسد هر اتفاق غیرمنتظرهای که در مناسبات کجدار و مریز زن و مرد روی میدهد، اتفاق بعدی را فیالبداهه در سطح خود میآفریند.
اسدی تا حد قابل قبولی سعی کرده است همواره منحنی کششهای روایی را مبتنی و در راستای کنشها و مناسبات نهچندان عمیق آدمهای فیلم و میزان خواستههایشان به شکلی طراحی و اجرا نماید، تا هم غیرمترقبگی رویدادها و بداهگی جاری در رفتارشناسی آدمهای آشنای فیلم حفظ گردد و هم تا حد امکان با حدسیات و تجربههای واقعی مخاطب همخوانی نداشته باشد.
بنابراین تماشاگر در طول فیلم گاه ناگزیر به قرار گرفتن در احاطه احساسات و تهیجاتی میگردد که احتمال همذاتپنداریاش با عناصر بعید به نظر نمیرسد و گاه به دلیل تقابل با داشتههای ذهنی و ادراکات تجربی موجود، باورپذیریاش سخت به مخاطره میافتد.
البته سادهانگاریهای آشکاری که گاه و بیگاه بر اثر عدم توجه به رفتارها و عملکرد آدمهای فیلم دیده میشود (مانند عکسالعمل تعجبآمیز رعنا هنگام مشاهده ناتوانی حمید در گره زدن بند کفش، یا پنهان ماندن تمناها و خواستههایی که هوشنگ از رعنا دارد از چشم حمید و...) علاوه بر آنکه نشان از نامعقول بودن ساختار فیلمنامه و اجرای آن در این موارد دارد، به هیچ روی نمیتواند مرتبط با ساز و کارهای شخصیتپردازی ملودرامیک باشد و یا شگردها و چالشهایی که طی آنها انتظار میرود مخاطب شکلگیری و اضمحلال رویداد یاشخصیتی را بدون پیشزمینههای قبلی بپذیرد.
درست است که ملودرام در دامنه وسیع خود و به ویژه در روند تطبیق شخصیتها با جریان داستان فیلم و توجیه رفتاری آنان، اغلب به شگردها و ایجاد زمینههایی برای خلق موقعیتهای کمدی رمانتیک دست میزند، اما آنچه هر لحظه منحنی کشش داستانی اثر را روندهتر میکند و آن را از ایستایی و غیرقابل تحمل بودن میرهاند معمولا نتیجه تقابلها و درهم آمیختگی جنبههای خندهزا و مفرح کمدی با حالتهای آکنده از اشک و ترحم نهفته در ملودرام است. در فیلم «تلافی» با آنکه حمید و رعنا (با پشتیبانی جلال و هوشنگ و حمایتهای جانبی دیگر) خود مانع رسیدن به خواستهها و موضوعهای درخواستیشان هستند اما در یکسوم پایانی فیلم دیده میشود که باز این خودشان هستند که در صدد رفع کدورتها و دشواریهای موجود در مناسباتشان برمیآیند. تقابل و برخورد میان این گرهافکنی و گرهگشایی در ساختار فیلم میتوانست به فضاسازیهای معتبری بینجامد آکنده از موقعیتهای کمدی. اما کارکردهای کمدی رمانتیک مبتنی بر ویژگیهایی مانند اقتدارشکنی و احیای دگرگونیهای باورپذیر شخصیتی و... در فیلم «تلافی» جایگاه عملی و بیانی خود را به برخی مناسبات لودهمآبانه و مزهپرانیها و شوخیهایی میدهد که همواره در حد گفتارهای کوچه ـ خیابانی متوقف میشوند و هیچگاه به ایجاد موقعیتهای کمدی و درک اساسی کارکردها نمیانجامند.
به دشواری میتوان انتظار آن را داشت که فیلم «تلافی» و فیلمهایی از این دست در ذهن و زبان مخاطب، (به مفهوم عام آن) اثر قابلتوجهی (بهلحاظ ایده و فرمهای اجرایی) از خود برجا بگذارد، زیرا این نوع آثار هیچگاه نتوانستهاند از مرزها و توصیفهای شناسهگرایانه فیلمهای تجاری ـ سطحی و صرفا سرگرمکننده بگذرند. فیلمهایی با ساخت و کارکرد «تلافی» هیچگاه به جستوجوی موقعیتها و مناسبات انسانی تفکربرانگیزی نبودهاند که دنیای اطراف ما فقدان همهجانبهشان را بهشدت احساس میکند.
مجید روانجو

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست