جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

دولت در آزمونی برفی


دولت در آزمونی برفی

زمستان امسال سرمای بی سابقه ای را در کشور حاکم کرد بحران کمبود گاز, تعطیلی های پی در پی, مشکلات حاد برای مردم شهرهای سردسیر و از تبعات این موج سرما بود مجموع این وقایع, دولت نهم را در برابر بحرانی دیگر, این بار از جنس حوادث طبیعی قرار داد و شرایط به گونه ای بود که نیاز به واکنش جدی از سوی دولتمردان برای حل مشکلات به ضرورت احساس می شد

زمستان امسال سرمای بی‌سابقه‌ای را در کشور حاکم کرد. بحران کمبود گاز، تعطیلی‌های پی در پی، مشکلات حاد برای مردم شهرهای سردسیر و.. از تبعات این موج سرما بود. مجموع این وقایع، دولت نهم را در برابر بحرانی دیگر، این بار از جنس حوادث طبیعی قرار داد. و شرایط به گونه‌ای بود که نیاز به واکنش جدی از سوی دولتمردان برای حل مشکلات به ضرورت احساس می‌شد.

● گاز نداریم!

در طول سال‌های اخیر پیوسته بر روی ذخایر گازی ایران مانورهای تبلیغاتی انجام شده است و از حجم بالای آنها به عنوان یکی از مزیت‌های مهم کشور یاد می‌شد. اما زمستان امسال این حقیقت را آشکار کرد که کشور در این زمینه چقدر آسیب‌پذیر است.

در حال حاضر ایران یک قرارداد واردات از ترکمنستان و یک قرارداد صادرات به ترکیه دارد؛ و در تراز این دو رقم ما واردکننده هستیم چرا که هنوز برداشت از ذخایر اصلی پارس جنوبی وارد شبکه نشده است. این مساله با قطع گاز از طرف ترکمنستان دقیقا به «پاشنه آشیل» شبکه گازرسانی کشور تبدیل شد و به ناگاه ۱۴ استان کشور با کمبود یا قطع گاز روبه‌رو شدند. در سرمای پایین‌تر از ۲۰- درجه سانتیگراد قابل حدس است که چه شرایطی برای مردم شهرهای شمال و شمال غرب کشور به وجود آمد.

اتفاقات اخیر این سوال را مطرح می‌کند که با توجه به وضعیت موجود و انتقاد همیشگی کارشناسان به بستن قراردادهای بلندمدت برای صادرات گاز، چه اصراری به انعقاد معاهده‌ای مانند خط لوله‌ی صلح وجود دارد که هم اکنون هم در جریان است؟

● مدیریت بحران

مشکلاتی که بارش برف ایجاد نمود را در دو بخش کلی می‌توان طبقه‌بندی نمود، معضلات موجود در سطح شهرها شامل کمبود گاز و ارزاق عمومی، بسته شدن معابر و بخش دیگر مسایل مرتبط به راه‌های مواصلاتی کشور بود که منجر به مسدود شدن آنها و در راه ماندن حدود ۶۰ هزار نفر از هموطنان در محورهای برف‌گیر کشور شد.

در بخش اول تا روزهای پایانی سرما مشکل مربوط به گاز چند شهر حل نشده باقی ماند و مردم در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات شدیدی بودند، یکی از دلایل ناآماده‌تر بودن مردم شهرستان‌ها این بود که به علت گازرسانی به اکثر مناطق سردسیر، استفاده از وسایل گرمایشی سنتی با نفت‌سوز دیگر مرسوم نیست و این امر منجر به غافلگیر شدن در برابر موج سرما شد.

از طرف دیگر کمبود نان به علت عدم پخت از سوی نانوایی‌ها قیمت آن را به ارقامی عجیب و غریب در شهرهای شمالی کشور رسانده بود. در این جا بد نیست به نکته‌ای اشاره‌ شود و آن هم شکل‌گیری حس سوءاستفاده از شرایط در وجود برخی هموطنان عزیز است که به ویژه در روزهای برفی اخیر به بدترین شکل خود را نمایان کرد. از تاکسی‌های سطح شهر که قیمت‌های چند برابر از مردم طلب می‌کردند تا نان لواش چند صد تومانی در شهرهای برف‌گیر که نشانگر شکل‌گیری فضای نامناسب اخلاقی در جامعه است متاسفانه دامنه‌ی آن نیز در حال گسترش است.

در مورد انسداد راه‌ها، حرکت قطارها، اتوبوس‌ و هواپیما نیز تلاش گسترده‌ای از سوی مسوولین برای رفع مشکل صورت گرفت که منجر به باز شدن سریع این مسیرها و حرکت وسایل حمل و نقل شده، اما جمعیتی در حدود ۶۰ هزار نفر از هموطنان در جاده‌ها گرفتار کوران برف شدند که با اسکان در مساجد و شهرهای بین راه تلاش‌های زیادی برای نجات جانشان انجام شد، اما متاسفانه به گفته وزیر کشور ۱۱ نفر از آنان بر اثر سرما جان باختند.

در آخر باید اشاره کرد وزیر کشور با بیان اینکه برنامه‌های پیشگیرانه‌ی خوبی در زمینه‌ی مواجهه با این میزان بارش برف صورت گرفته است، خاطر نشان کرد در مقابل جمعیت ۷۰ میلیونی کشور، گرفتاری ۶۰ هزار نفر در راه‌ها، عدد بزرگی نیست.

● چرا تعطیلی؟

با بارش اولین برف، طبق یک عادت عمومی همه منتظر اعلان تعطیلی از سوی دولت هستیم. بسته به حجم بارش از مقطع ابتدایی شروع و به کل سیستم اداری ختم می‌شود. در ماجرای برفی اخیر دو روز هم تعطیلی نصیب کارمندان دولت شد.

شهر تهران آمادگی روبه‌رو شدن با شرایط خاص را ندارد. به همین دلیل اولین راه، همیشه تعطیل کردن شهر بوده است، تا به مسایل شهری رسیدگی شود. با توجه به تبعات فراوان فعال بودن شهر اعم از آسیب‌های احتمالی به افراد، نقصان در سیستم‌ حمل و نقل، مسدود شدن خیابان‌ها بر اثر ترافیک و... این تصمیم قابل دفاع است اما تا کی؟ احتمالا این جمله تکراری است که بایستی با سیاست‌گذاری کلان، کشور را برای مواجه با بحران‌هایی از این دست آماده کرد. اما باز هم این عادت همیشگی خود را حفظ کرده‌ایم که تا چند روز پس از بحران، در مورد ضرورت‌های پیش‌بینی شرایط اضطراری صحبت می‌کنیم و راهکاری دهیم و سپس همه چیز به دست فراموشی سپرده می‌شود تا بحران بعدی.

● وظیفه‌‌ی رسانه ملی؟

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در هنگام وقوع حوادث طبیعی در سایر کشورها مانند آمریکا پوشش خبری- تصویری مطلوبی از واقعه می‌دهد و هموطنان را در جریان کم و کاستی‌های کمک‌رسانی به این مناطق از سوی دولت‌های مربوطه قرار می‌دهد. اما در طول موج سرمای اخیر در کشور و گرفتار آمدن بسیاری از مردم ایران در برف و سرما خبری از گزارش‌های تصویری لحظه به لحظه و بیان مشکلات معیشتی نبود.

آنچه بیش از همه به چشم می‌خورد، دعوت مردم به صرفه‌جویی برای گاز بود و تاکید بر اینکه برخی شهرها فاقد این موهبت الهی هستند.

چرا هموطنان ساکن در شمال و شمال غرب کشور از بیان مشکلاتشان در رسانه ملی محروم شدند؟ چرا کمترین گزارش تصویری ممکن از معضلات موجود در سطح شهرها تهیه شد؟ چرا به بحران‌های مربوط به کمبود ارزاق عمومی از سوی خبرنگاران کمترین توجه ممکن صورت گرفت؟ چراهایی از این دست بسیار است.

مسوولین بارها و بارها به اطلاع‌رسانی بی‌واسطه تاکید نموده‌اند اما در بحران اخیر به نظر نمی‌رسد این اتفاق افتاده باشد. این نکته را باید قبول کرد که اگر مردم کل کشور در جریان مشکلات هموطنانشان در یک نقطه دیگر قرار می‌گرفتند، قطعا همکاری‌های بیشتری برای حل معضلات انجام می‌شد.

دور نیست زمانی که کوچکترین مشکلات شهری یا معیشتی مردم در اقصی نقاط کشور با پوشش قابل توجه مطرح می‌شد. البته باید تاکید کرد مطرح کردن مشکلات معیشتی باید در صدر فعالیت‌های رسانه‌ای باشد اما اینکه با تغییر دولت‌ها این رویه‌ها هم تغییر یابد چندان با بی‌طرفی رسانه ملی همخوان نیست.

هر طور که بود این موج سرما از کشور خارج شد و تنها چیزی که باقی ‌ماند خاطره سختی‌ها و مشقات وارد به گروهی از ایرانیان بود. امید است این خاطره‌های تلخ زمینه‌ساز شرایطی شود که در آینده در صورت بروز چنین شرایطی شاهد ایجاد کمترین مشکل برای مردم باشیم.