جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

دشت های که شاید فردا نباشند


دشت های که شاید فردا نباشند

به این خبر توجه کنید ورود به دشت لاله های واژگون که از بی نظیر ترین جاذبه های دیدنی و گردشگری کشورمان در چهارمحال و بختیاری است ممنوع شد

● خبری از دشت لاله ها واژگون

به این خبر توجه کنید "ورود به دشت لاله های واژگون که از بی نظیر ترین جاذبه های دیدنی و گردشگری کشورمان در چهارمحال و بختیاری است ممنوع شد".

متاسفانه خبر گزاری مهر در خبری اعلام کرد که به مدت سه سال از ورود بازدیدکنندگان به لاله های واژگون استان چهار محال بختیاری جلوگیری می شود. علت این تصمیم " تخریب بی رویه این دشت و خطر انقراض این گونه گیاهی نادر را علت ممنوعیت ورود به این دشت اعلام کرد". آیا پیش خود فکر کرده اید در این دشت زیبا چه اتفاقی افتاده است که مردم نباید برای چند سالی ازدیدن آن منطقه محروم شوند به آن منطقه قدم بگذارند. با توجه به اینکه در چند سال اخیر مخصوصا" از سال ۱۳۸۴ به همت جبهه سبز ایران ( که هم اکنون فعال نیست )و دیده بان کوهستان انجمن کوهنوردان ایران و تعدادی از فعالین محیط زیست استانهای تهران و مازندران جهت حفاظت از دشت شقایق منطقه لار و دامنه های کوه دماند فعالیتهای انجام شده است که این هشداری برای شقایق دماوند نیز جدی است ابتدا بنده به دو خاطره اشاره می کنم که در فاصله زمانی ۲۴ سال بعد از هم اتفاق افتاد که عبارتند از :

۱) خاطره اول : در سال ۱۳۶۰ که در شهرستان گلپایگان دانش آموز بودم دوست و همکلاسی داشتم که از شهرستان خوانساربود ایشان در یک روز جمعه بهاری بنده و تعدادی از همکلاسها را برای دیدن از دشت لاله های سرنگون آن دیار دعوت کرد ما نیز به رسم احترام یک روز جمعه در دشت لاله مهمان ایشان بودیم که از قضای روزگار آن روز در آن دشت اتفاقی جالبی افتاد که گفتنش لازم است داستان از این قرار بود در ابتدا ورود و وقتی ما می خواستیم وارد دشت لاله بشویم پدر دوست بنده چند نکته را به ما تذکر داد اولین تذکر این بود که چون فصل بهار است و اکثر زنبور دارها کندوهای خود را به این منطقه آوردند و منطقه پر از زنبور عسل می باشد پس به کندوها نزدیک نشوید چون باعث حمله زنبورها به شما می شود و باعث نیش زدن شما می شوند و همچنین مواظب باشید به هیچ عنوان زنبوری را نکشید چون هر زنبوری یک سرمایه برای آنها می باشد و دومین تذکر آن این بود که از رفتن به میان گلها خودداری کنیم چون منطقه پر از مار سمی می باشد و احتمال نیش زدن شما زیاد است و همچنین اگر شما مسیری در میان گلها باز کنید با پامال کردن گلها باعث نبودی آنها می شوید و ایشان اعتقاد داشت که دشت لاله سرنگون یک منبع اقتصادی برای زنبوردارها خوانساری محسوب می شود (با توجه به اینکه عسل خوانسار شهرت جهانی دارد و تعدادی زیادی از اهلی شهرستان خوانسار از راه پرورش زنبور عسل و تهیه عسل امر معاش می کنند واقعا" بودن آن دشت در خوانسار از الطاف خداوند بود).

ایشان می گفت اگر سالی گلهای این دشت کم باشد و یا گل ندهد زنبورداران باید از شهر خود به مناطق اهواز و آبادان کوچ بکنند که جابجائی کندوها و اجاره دشت گل و دست مزد کار برایشان مشکلات اقتصادی زیاد ایجاد می کند که زنبور داری در آن ایام قابل به صرفه نیست و تذکر سوم اینکه از رفتن به کوههای اطراف خودداری کنید چون در این مناطق خرس زندگی می کند و خرس علاقه عجیبی به عسل دارد به همین دلیل خرسها گاهی با حمله شدند به کندوهای عسل باعث خسارت به آنان می شود ایشان از بودن پلنگ در منطقه نیز سخن گفت و ایشان استدلال جالبی در مورد پلنگ داشت و می گفت اگر روزی به پلنگی بر خورد کردید اگر در پایین دست او باشید ( یعنی از نظر ارتفاع از او پایین تر باشی ) پلنگ به شما حمله نمی کند ولی اگر در بالا دست پلنگ باشی حتما" به شما حمله می کند چون پلنگ بالاتر خود را نمی تواند ببیند خلاصه آن روز به خوبی و خوشی گذشت تا نزدیک عصر چند نفر مسافر اصفهانی در آن مناطق با دست تعدادی پیاز گل لاله کنده بودند که ابتدا با اعتراض یکی دو نفر روبرو شدند ولی متاسفانه یک خانمی که با این گردشگران بود با ماشین به روی گلهای رفت چه دعوای شد اگر رسم مهمانداری آنان نبود شاید از این مهمان کسی از آنجا سالم نمی رفت کار به پاسگاه ژندارمری کشید ( پلیس قدیم در روستاها ) از آن بعد خود مردم بومی به حفاظت از دشت لاله ها می پرداختند.

۲) خاطره دوم : در سالهای ۱۳۸۴ به بعد که دیده بانان دشت شقایق دماوند فعال شدند تعدادی از تشکلها زیست محیطی با هزینه شخصی خود شروع به نگهبانی از دشت شقایق کردند و هر هفته بین بیست الی سی نفر از فعالان محیط زیست به دامنه های قله دماوند و دشت لار می رفتند که وظیفه آنان فرهنگسازی و استفاده صحیح از منابع خدادی طبیعی بود اینان با پخش بروشور ( که بسیار قشنگ طراحی شده بود ) و صحبت حضوری با کسانیکه گلهای شقایق را می کندند و یا جهت گردش به این مناطق آمده بودند ولی نکات زیست محیطی را مراعات نمی کردند به کار فرهنگسازی مشغول بودند این دوستان گاهی مجبور می شدند بعضی از ورودی ها را جهت جلوگیری از تردد خودرو ببندند در یکی از روزهای جمعه یک خانمی از یک خانواده ای که مشخص بود از نظر لباس ؛ ماشین و آرایش پول دار می باشد ولی از نظر فرهنگ و ادب و معاشرت اجتماعی در سطح خیلی پایین قرار داشت (از اینهای که شوهرش یا یکی از بستگانش یک شبه به یک ثروت هنگفت دست یافته بود بدون اینکه به آداب و شعور اجتماعی دست یافته باشند) تعدادی زیادی از پیازهای گلهای شقایق را کنده بود که و با خود به سمت ماشینش می برد که با تذکر جدی یکی از دیده بانان دشت شقایق روبرو شد ایشان نیز شروع به فحاشی کرد و از طرفی خانواده اش به دفاع از وی با دوستان در گیر شدند کار به پلیس کشیده شد متاسفانه پس از آمدن پلیس اولین سوالی که از طرف پلیس شد از دیدهبانان دشت شقایق بود و از آنان سوال کرد شما چه کاره هستید که راه را بر مردم می بندید و یا مزاحم آسایش مردم می شوید و در پایان پس از اطلاع رسانی خوب دوستان ماموران پلیس که سربازان وظیفه بودند قانع کردند که باید از دشت شقایق حفاظت کرد ولی معمول نبود در درگیری بعدی این سربازان در حال خدمت هستند و یا باید از اول ابتدا برای پلیس فرهنگسازی شود .

با توجه به دو داستان بالا و هشدار یکی از متخصصین و فعالان محیط زیست که گفته است اگر تخریب منابع طبیعی و محیط زیست با این سرعت ادامه داشته باشد ما آخرین نسلی هستیم که خیلی از پدیده طبیعی و زیست محیطی را خواهیم دید و نسلهای بعد از ما یا در قصه و یا فقط در کتابها از این موضوعات آگاه می شوند لذا دشت های طبیعی نیز از جمله پدیده های طبیعی هستند اگر فکر جدی و اساسی برایشان نشود نیست نابود خواهند شد. لذا جهت حفظ دشتهای که در حال نابودی می باشند راه حلهای ذیل پیشنهاد می گردد.

▪ راه حل‌ها و پیشنهادات

۱) مسئولین محیط زیست و منابع طبیعی استانهای که در آن استانها دشتهای طبیعی و یا تالابها یا مناطق جنگلی وجود دارد در سفرهای استانی هئیت دولت پیش از آنکه دیگر ارگانها جهت جاده کشی و تخریب آنها طرح پروژه ای ارائه دهند آنان برای حفاظت از این مواهب اللهی مصوب استانی تهیه کنند و با ارائه به هئیت دولت به حفاظت از این منابع خدای بپردازند.

۲) ریاست سازمان حفاظت محیط زیست ؛ ریاست سازمان جنگلها و.. و وزیر کشاورزی و متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی که امکان دسترسی به رئیس جمهور و هئیت دولت را دارند با برگزاری جلسات آنان را از تخریب محیط زیست و منابع طبیعی آگاه کنند تا آنان در فعالیتهای سازمانی خود محیط زیست را در اولویت اول قرار دهند .

۳) با توجه به کمبود پرسنل حفاظتی از منابع طبیعی و محیط زیست سازمانها و ادرات مسئول در امور مشارکتهای مردمی تعارف و وعده وعید را کنار بگذارند و با عمل جدی جهت سپردند بعضی از مسئولیت های حفاظتی به تشکلهای مردمی از تخریب این منابع منبعد جلوگیری کنند .

۴) با توجه به شعار اشتغال زائی و همچنین انتقال بعضی از کارکنان دولت به خارج از تهراناز طرف هئیت دولت از طرفی داشتن بودجه های مشارکتی سازمانها و نهاد های دولتی و به جای برگزاری جلسات کم حاصل و تلف شدن این بودجه ها بهترین راه آن است بودجه های مشارکتهای مردم در جهت حفاظت صحیح از محیط زیست و منابع طبیعی در اختیار جوانان فعال محیط زیست شهرستانی قرار گیرد که از مهاجرت آنان به تهران و شهرهای بزرگ جلوگیری شود .

۵) سازمانهای مردم نهاد و دوستدار محیط زیست باید همچنان به کار فرهنگسازی در میان مسئولین و مردم مخصوصا" در میان قشر کودکان ؛ نوجوانان ؛ جوانان و افراد تحصیل کرده ادامه دهند چون اگر حفاظت از محیط زیست در میان مردم فرهنگ نشود بقیه فعالیتها بی ثمر خواهد بود.

۶) ضرب المثال قدیم که می گوئید" اگر قرار است جای را خراب کنید آن را به دست آدم ناشی بدهید که از دشمن بیشتر خراب کاری می کند لذا کسانیکه در خود توانی انجام کاری بزرگ را نمی بینند از قبول آن مسئولیت اجتناب کنند و کار را به کاردان بسپارند و یا از مشاوران امین و درستکار جهت رفع مشکلات زیست محیطی کمک بگیرند.

۷) در نهایت هموطنان عزیزم باید تلاش کنند که با بالابردن دانش ؛ آگاهی های و دانستنیهای زیست محیطی خود و عمل به این دانشها به عنوان اصلی ترین رکن این کشور تمام مشکلات را مرتفع نمایند چون در نهایت همه فعالیت ها ؛ آنان هستند که تصمیم می گیرند بر سرنوشت کشور چه بیاید.

حسین عبیری گلپایگانی

آدرس ایمیل: poya۱۳۸۴@gmail.com

آدرس وبلاگ: http://kouhstanesabz.blogspot.com