جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

زندگی در سایه هوش هیجانی


زندگی در سایه هوش هیجانی

هوش شناختی مهم تر است یا هوش هیجانی

ـ «داره فوق‌لیسانس می‌خونه، جزو نفرات اول کنکور بود، تضمینش می‌کنیم، آدم موفقی‌ است.» جملاتی مشابه این را شاید بیشتر ما هنگام معرفی یک شخص شنیده باشیم؛ جملاتی سرشار از اطمینان نسبت به موفقیت شخص. سنجش و معرفی افراد بر مبنای موفقیت‌های علمی یکی از مرسوم‌ترین روش‌های آشنایی است. موفقیت علمی‌، عامل مهمی است، اما به تنهایی انسان را خوشبخت و کامروا نمی‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید نفی اهمیت تحصیل و کسب رتبه بالای علمی و نقش آن در زندگی افراد نیست، بلکه دنبال عامل دیگری هستیم که تکه خالی پازل زندگی است.

- مهدی، سال دوم دبیرستان در یکی از المپیادها رتبه اول شد، بدون کنکور به یکی از دانشگاه‌های برتر راه یافت، پس از شش سال فقط در حد کاردانی واحدهای درسی خود را گذراند، با مشاوره و بذل‌توجه مسئولان گروه، اخراج نشد، چند بار دست به خودکشی زد تا مشاور دانشگاه در پرونده او برایش مشکل روحی ثبت کند، شاید بتواند درسش را ادامه دهد. هنوز در همان واحدهای قبلی مانده است.

- پویا در کنکور جزو رتبه‌های اول بود، دوستانش اذعان می‌کنند که او از نظر درسی در سطح بالایی قرار داشت، اما هیچ‌گاه کسی را به‌عنوان دوست صمیمی انتخاب نمی‌کرد. در معاشرت با دوستان و همکلاسی‌های خود مشکل داشت، انگار همیشه در دنیای دیگری سیر می‌کرد، مغزش درگیر بود، بچه‌ها همیشه به فوتبال بازی‌کردنش می‌خندیدند؛ حتی بلد نبود زیر توپ بزند.

- در جلسه اول کلاس MBA قرار بود همکلاسی‌ها خود را معرفی کنند. یکی از دخترهای کلاس گفت: فقط آمده‌ا‌م مدرک ارشد بگیرم که نگویند رتبه اولی کنکور و تیزهوش بود، اما در‌جا زد، فقط به خاطر فامیل و خانواده‌ا‌م ادامه تحصیل می‌دهم، اما خودم از درس خواندن متنفرم، دوست دارم خانه‌دار باشم.

کشیده شدن به سمت اعتیاد، رها کردن درس و تحصیل یا عدم موفقیت در به پایان رساندن آن، مشاجره در زندگی مشترک و طلاق و بلاتکلیف گذاشتن دیگران در یک ارتباط از عمده مشکلات برخی از تیزهوشان و کسانی است که در تحصیل به رتبه‌های بالایی دست یافته‌ا‌ند. بدون شک تعداد زیادی از تیزهوشان و افراد دارای بهره هوشی بالا هستند که زندگی موفقی دارند، اما عده‌ای از آنها هم هستند که با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم می‌کنند. با دقت در نمونه‌هایی از این گونه افراد مطمئن می‌شویم که بهره هوشی بالا به تنهایی تضمین‌کننده سعادت فرد نیست، بلکه در کنار آن برخورداری از توانایی‌های درونی و فراگیری مهارت‌های زندگی نیز الزامی است.

یک دانشجوی دکتری می‌گوید: ما همیشه در جستجوی یک مقیاس و ملاک برای سنجش چیزها هستیم؛ ملاک‌هایی که ذهن ما را از دغدغه و فکر کردن برهاند و با آن پارامتر سنجش اولیه همیشه خیالمان راحت باشد. او می‌گوید:‌ بالابودن بهره هوشی یکی از امتیازهای افراد است، اما هیچ‌کس نباید به آن دلیل از موفقیت صددرصد در زندگی‌ا‌ش مطمئن باشد.

● آموزش و هوش هیجانی

شیوه‌های آموزشی و تربیتی مدارس، کتاب‌های درسی، تعالیم معلمان و به‌طور کلی نظام آموزشی کشور ما و بسیاری از کشورهای دیگر جهان بیش از هر چیز بر مبنای کمیت است. نمره، ملاک ارزشیابی و کارنامه، ملاک ادامه تحصیل دانش‌آ‌موزان به‌حساب می‌آید. دانش‌آ‌موزی که در نوشتن یا یادگیری مفاهیم انتزاعی مهارت دارد، به‌دلیل عدم ‌یادگیری دروس علوم تجربی، مردود، مشروط یا اخراج می‌شود و یک دانش‌آ‌موز ضعیف به حساب می‌آ‌ید. دانش‌آموزان با هدف پشت سر گذاشتن سد کنکور تربیت می‌شوند به گونه‌ا‌ی که حفظ کنند و بتوانند تست بزنند.

به طور طبیعی در این نوع یادگیری کیفیت زیر سوال می‌رود. نظام آموزشی آموزش و پرورش، نظام تربیتی نامناسبی را برای خانواده به ارمغان می‌آ‌ورد که تنها با جملاتی مثل «برو درس بخون، تست بزن، کلاس کنکور فلان درس یادت نره و...» خود را نشان می‌دهد. بین تعالیم آموزش و پرورش، حتی آموزش عالی و تربیت خانوادگی، آموزش نحوه زندگی و راه‌های کسب موفقیت غیردرسی در زندگی جدی گرفته نمی‌شود. هیچ‌گاه نظام آموزشی نحوه ارتباط‌گیری با دوستان را در تعالیم خود قرار نمی‌دهد، گذر از سختی‌های بلوغ، پاسخ به پرسش‌ها و بحران‌های اساسی بچه‌ها درباره زندگی، جهان، خوب، بد و... بسیار کم در خانواده‌ها مطرح می‌شود. بسیاری از خانواده‌ها پاسخ این سوالات را به گذشت زمان موکول می‌کنند یا این‌که در فرآیند زندگی به جواب آنها دست می‌یابند. بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در خانواده‌ها، زد و خوردها و درگیری‌ها به‌دنبال نبود آرامش و ناتوانی در کنترل هیجان به‌وجود می‌آید. بروز برخی هیجانات برای یک یا دوبار، پلی می‌شود برای بروز همیشگی آنها. ‌فردی که یک بار در محل کار یا خانواده به درگیری، نزاع و ضرب و شتم رو آورده باشد، امکان تکرار آن را نیز دارد. چنین فردی طبعا در جمع دوستان، آشنایان، خانواده و... تصویر مثبتی ندارد.

● موفقیت و هوش هیجانی

هوش هیجانی یا EQ در مباحث روان‌شناسی مانند بهره هوشی یا IQ اهمیت دارد. روان‌شناسان معتقدند هیجان افراد قابل کنترل و مدیریت است، از این رو افرادی موفق‌ترند که از این مدیریت بهره‌مند هستند. بالا بودن IQ بدون داشتن EQ لزوما مستلزم موفقیت و سعادتمندی در زندگی نیست، اما بالا بودن EQ با ضریب هوشی متوسط، فرد را سعادتمند می‌کند. با این تفاوت که IQ تا حدود زیادی ذاتی و غیر‌اکتسابی است، اما EQ اکتسابی است. پس بهتر است به یادگیری و تمرین مدیریت هیجان‌هایمان بیش از این بها دهیم.

● هوش هیجانی چیست؟

روان‌شناسان در کنار بهره هوشی (IQ) از مفهوم هوش‌بهر هیجانی (EQ‌) یاد می‌کنند که نشانگر قدرت کنترل هیجانات خشم، اضطراب، ترس، غم، به تعویق انداختن لذت‌های آنی، درک احساسات دیگران و همدلی با آنان است. بسیاری از ما افرادی را دیده‌ا‌یم که پس از مشاجره در یک گفت‌وگوی تلفنی یا شنیدن یک خبر بد، امکان حفظ شرایط عادی خود را ندارند؛ در حالی که آن زمان سر کار یا در یک جلسه یا مکان مهمی هستند که باید بر خود مسلط باشند. آنها به دلیل عدم کنترل هیجان خود حتی گاهی به ترک محل کار یا جمع خاصی از افراد مجبور می‌شوند و به این گونه همه کسانی که شاید به موضوع شخصی فرد ارتباطی نداشتند در جریان آن قرار می‌گیرند.

بهار مدنی‌

روان‌شناس