پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مرز بین پول من و تو

میگوید زندگی پنجاه پنجاه را خیلی دوست دارد؛ یعنی اگر شوهرش ۱۰۰ هزار تومان وسط گذاشت او هم همین قدر روی پول او بگذارد تا راحتتر زندگی کنند. میگوید دوست دارد اگر زور شوهرش به چرخ زندگی نرسید و سرعتش از تورم کمتر شد؛ فوری وسط بیاید و چرخ لنگان زندگی را محکم بچسبد تا لنگ زدنش خانواده را آزار ندهد.
میگوید دلش میخواهد اگر شوهرش توان خرید یک رقم میوه را داشت، او زود دست به جیب شود و سبد را پر کند از میوههای خوش آب و رنگ.
او دلش غنج میرود از اینکه به شوهرش ثابت کند آنقدر او و زندگی با او را دوست دارد که حاضر است همه حقوق هر ماهش را دو دستی تحویل مرد زندگیاش بدهد و نشان بدهد که اگر پولی دارد، قصد گردن فرازی بر او را ندارد.
او برایش مهم نیست که روزگار بگذرد و در حالی که دیگر این جوان امروز نیست. در حساب بانکیاش پشیزی پیدا نشود. او فکر خرید خانه و ماشین و زمین مستقل از شوهرش را هم از سر بیرون کرده و ایمان دارد که اگر مرد زندگیاش چیزی از مال دنیا جمع کند، هرگز او را فراموش نخواهد کرد و سهمی برایش در نظر میگیرد.
اما خیلیها به او میگویند که اشتباه میکند، خیلیها معتقدند که از آن طرف پشت بام افتادن بالاخره روزی کار دستش میدهد. آنهایی که روزی کارهای امروز او را انجام دادهاند و تجربه بدی دارند، میگویند اگر لطف را از حد بگذرانی، ارزشش را از دست میدهد و مرد خیلی زود فراموش میکند که همسرش به او لطف کرده است.
او این حرفها به گوشش نمیرود و میگوید، قصد دارد به همه ثابت کند که بهترین زندگی، زندگی پنجاه پنجاه است اما شاید او درست بگوید شاید مرد زندگی او آنقدر صادق و روراست است که میشود به او اعتماد کرد. شاید او مرد قدرشناسی است و حساب محبت را از وظیفه جدا میکند؛ ولی واقعیت این است که خیلی از مردها این مرزها را خوب درک نمیکنند. بعضی از آنها آنقدر روی پول زن حساب باز میکنند که استقلالشان را از دست میدهند و به قدری وابسته میشوند که اگر زن نباشد، نمیتوانند تامین معاش کنند. بعضی از آنها هم اگر روزی دستشان به دهانشان رسید بدون اینکه سعی در جبران محبت زن داشته باشند، عمدا فراموش میکنند که پولهای او بوده است که زیر پر و بالشان را گرفته است.
اما هر زندگی مشترک مختصات خاص خودش را دارد و هر آدمی رفتار ویژهای را میطلبد، یعنی برای اینکه مرز میان پول زن و مرد مشخص بشود، بهترین داور خودشان هستند که تشخیص میدهند آیا این کار به صلاحشان است یا به ضرر، اما به هر حال حتی در آرمانیترین زندگی مشترک نیز به نظر میرسد که رعایت اعتدال بهترین روش باشد.
● تفاهم، کلید حل مشکل
البته روانشناسان نیز بر این باورند که هیچ فردی بهتر از خود زن و شوهر نمیتواند به موشکافی مسائل مادی میانشان بپردازد و برای نحوه روابط مادیشان نسخهای تجویز کند، چنانچه محسن روحانی مشاور خانواده در گفتگو با «جامجم» صحبت کردن زن و شوهر در این زمینه را بهترین راهحل میداند.
او میگوید: دارایی زن متعلق به خودش است ولی اگر بخواهد که به شوهرش کمک کند مانعی نیست؛ اما مرد هرگز نمیتواند او را وادار به این کار کند مگر اینکه در زمان ازدواج این مساله جزو شروطشان بوده و هر دو توافق کرده باشند که مرزی بین اموالشان وجود نداشته باشد.
روحانی البته معتقد است که در روابط مالی میان زن و شوهر نباید کسی دخالت کند، چرا که حتما خودشان میدانند و توافق کردهاند که چهکاری انجام دهند، اما در عین حال توصیه میکند که نباید شوهر را در امور مالی دخالت داد، زیرا زنها به ازای پولی که در میآورند زحمت میکشند و حق دارند آنگونه که صلاح میدانند رفتار کنند، مگر اینکه خودشان تشخیص دهند که زمان کمک به شوهر فرا رسیده، چرا که هم از نظر شرع و هم از نظر عرف هیچ وظیفهای در این زمینه بر دوش زن گذاشته نشده است.
در روابط مالی میان زن و شوهر نباید کسی دخالت کند، چرا که حتما خودشان میدانند و توافق کردهاند که چهکاری انجام دهندوی در ادامه به احتمال بروز تبعات منفی پس از هزینه شدن اموال زن در زندگی زناشویی اشاره میکند و توضیح میدهد: اگر برای خرج شدن دارایی زن در زندگی مشترک از قبل توافق شده باشد، مسلما پیامدی منفی در پی ندارد، اما گاهی ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که تمام پیشبینیها و نگاههای مثبت اشتباه ازآب در بیاید. پس میتوان گفت، اگر زندگی از روال عادی خارج شد و زن احساس خطر کرد، باید از دادن پول به مرد خودداری کند، ولی اگر در این مدت مرد به پول زن خیلی وابسته شده و جدا کردن او از آن پول سخت شده، بهتر است تا با صحبت کردن یا مراجعه به مشاور مرد را برای تغییر مسیر خود متقاعد کند.
● پول با ۳ روش
این گفتهها را دکتر مجید ابهری البته با کمی اختلافنظر تایید میکند. این آسیبشناس اجتماعی میگوید: یکی از نکات اختلاف ساز در زندگی زناشویی، مادیات و مسائل مادی است به طوری که زن و شوهر پیش از ازدواج با یکدیگر به تفاهم میرسند. تا «ما» شوند و دیگر پول من، خانه تو، خودروی من و درآمد تو در زندگی جایگاهی نداشته باشد، اما پس از آمدن در زیر یک سقف و آغاز زندگی مشترک در بسیاری از اواقات براساس باورهایی سنتی، زن علاقهای به اختلاط درآمدش با مرد ندارد. البته این باور از آنجا ناشی میشود که همواره زنان در زندگی مشترک به دنبال تضمین و تامین آینده خود هستند که برقراری مهریه یا به نام کردن یک ملک برخاسته از این باور است.
ابهری در ادامه جایگاه مسائل مادی در زندگی زناشویی را در ۳ حالت توضیح میدهد و میگوید: در نوع اول از روابط مالی، زن و مرد هر دو صادقانه درآمد خود را روی هم میگذارند و برای آینده خود برنامهریزی میکنند. در این شرایط هر دو دارای حسابهای مشترک هستندو دیگر «من و تو» جایگاهی در روابطشان ندارد. یعنی در میان آنها تفاهم و صداقت آنقدر بالاست که تصور هرگونه مخفی کاری خنثی میشود. این در شرایطی است که براساس قوانین موضوعی و جاری در صورت پایان چنین زندگی مشترکی، زن در اموال موجود شریک میشود.
او در بخش دیگری از گفتههایش به نوع دوم روابط مالی میان زن و شوهر اشاره میکند و توضیح میدهد: نوع دوم روابط به این صورت است که هر کدام درآمد خود را برای خود نگاه میدارند و مرد به عنوان کفیل خانواده هزینهها را میپردازد و زن درآمدش را پسانداز میکند و در روزهای سخت، گرهگشای زندگی مشترک میشود.
در چنین شرایطی اگر مال یا ملکی وجود داشته باشد یا به طور مشترک به نام هر دوی آنهاست یا فقط به نام زن یا شوهر البته این وضعیت بستگی به توافق اولیه دارد یعنی مرد میگوید که نیازی به درآمد زن ندارد اما در شرایط اضطراری، زن نیز از کمک مالی دریغ نمیکند.
این متخصص علوم رفتاری در تشریح نوع سوم این روابط، آن را زشتترین و بدترین چهره زندگی مشترک مادی میداند و میگوید: در این حالت زن یا مرد هیچگونه صداقتی در امور مالی ندارند و دائما در حال مخفی کاری هستند که بناچار شک و تردید و باورهای غلط و پوسیده رابطه صمیمانه را محدود و محدودتر میکند. در این صورت جدایی عاطفی در زندگی مشترک سایهافکن میشود و هر کدام از زن و شوهر به فکر پر کردن حساب خویش هستند و در صورت پرسش یا کنجکاوی طرف مقابل دست به حسابسازی میزنند.
وی با تشریح این سه وضعیت، اینگونه نتیجه میگیرد که بهترین نوع زندگی مالی، تفاهم، توافق و اشتراک است چرا که در غیر این صورت بسیاری از ضعفها و مشکلات در زندگی بزرگنمایی شده و مانع تحقق عشق به مفهوم واقعیاش میشود.
● یک استثنا
البته با وجود چنین گفتههایی، ابهری در این میان به وجود استثنائات هم اشاره میکند و توضیح میدهد: در پارهای از اوقات به خاطر آموزشهای دوران مجردی یا تربیت غلط اولیه، مرد آنچه را که موجود است برای خود میخواهد و به زن به چشم یک حساب بانکی نگاه میکند؛ به طوری که به باور او اگر درآمدی از سوی زن به خانه میآید فقط مال مرد است و درآمد مرد باید پسانداز یا به ملک و املاک تبدیل شود، در حالی که به اعتقاد او زن در این اموال نباید سهیم باشد؛ چرا که ممکن است مغرور شده و دیگر فرمانبردار و مطیع نباشد. در این گونه موارد زن نیز باید قدر درآمد و سرمایه خود را بداند و مطمئن باشد که در زمان بیماری، سالخوردگی یا نیاز، پشتوانهای نخواهد داشت ضمن این که زن باید به فکر راهکار و چارهای برای خود باشد و چنین مردی هم بداند که اینگونه رفتار کردن پایان خوشی ندارد و مثل موریانه، صداقت را آرامآرام خواهد خورد.
مریم خباز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست