سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

ناسیونالیسم همگرا یا واگرا


ناسیونالیسم همگرا یا واگرا

درایران نیز به طور کلی ناسیونالیسم کالایی وارداتی بود, که بدون توجه به شرایط عینی وذهنی ایران به کار گرفته می شد به همین دلیل از همان آغاز با مشکلات عدیده ای روبروبود

عده ای معتقدند ملت گرایی یا ملت باوری با اسلام سازگار نیست وما چون ملت اسلامی هستیم، پس نباید ملی گرا باشیم. درمقابل عده دیگری بر این باورند که ایرانیت بر اسلامیت تقدم دارد. یعنی ما از اول ایرانی بوده و سپس اسلام به ایران نفوذ کرده است، پس باید ایرانی باشیم. پاسخ این پرسش که ملی گرایی مطلوب است یا مطرود و تا چه اندازه ای ممدوح یا مذموم است ساختار این مقاله را تشکیل می دهد.

مفاهیم

واژه ناسیونالیسم [nationalism] که در زبان فارسی به معنای، ملی گرایی و ملت باوری است، از مشتقات nasci به معنای «متولد شدن » است و در ابتدا به معنای گروهی از مردم به کار رفته است که در یک سرزمین متولد شده اند.امروزه در ادبیات سیاسی ‹ ناسیونالسیم› یا‹ ملت باوری› به معنای آ گاهی ملی واحساس تعلق به یک ملت مشخص که با ویژگیهای خاص، از سایر ملت‌ها متمایز شده است، به کار می‌رود. ناسیونالسیم مستلزم احساس وفاداری و علاقه پرشور افراد به مفهوم انتزاعی ملت وعناصر خاص آن چون نژاد،زبان،و نمادها، سنت‌ها و ارزش‌های اجتماعی واخلاقی،وبه طور کلی فرهنگ ملی، و اعتقاد به برتری آن‌ها برعناصر سایر ملت‌هاست.

عناصری چون وفاداری به خاک ودولت وفداکاری برای آن وتجلیل از آن نیز از ارکان ناسیونالیسم به شمار می‌آید. با وجود قدمت گرایش‌های ملت باورانه ناسیونالسیم جدید ساخته و پرداخته دوران مدرنیته محسوب می شود. ازطرفی تعاریفی که دانشمندان علوم سیاسی از ناسیونالیسم ارایه کرده اند، متفاوت از یکدیگر است. عده ای ناسیونالیسم را «همزیستی گروهی خاص درسرزمین واحدی،که عامل شکل دهنده ‹ملیت› است» می دانند که پرورش در محیط طبیعی وجغرافیای واحد،بزرگترین پیوند همبستگی قومی میان افراد تلقی می گردد .گروهی که براین مبنا،نفع ومصلحت مشترک را احساس کنند،یک ملت را تشکیل می‌دهند. ] عبدالرسول بیات ،فرهنگ واژه ها ،قم ،موسسه اندیشه وفرهنگ دینی، ۱۳۸۱، ص۵۶۸[

عده ای دیگر «احساس عمیق وابستگی به میهن و وفاداری مطلق به آن واحساس سهیم بودن در سرنوشت آن را، اساس ناسیونالیسم می دانند» و معتقدند «ناسیونالیسم آن گاه اصیل است که هیچ عامل دیگری در راه وفا داری انسان به میهن حائل نگردد». ]همان ، ص ۱۵. [

بنابراین ملی گرایی همانند دیگرمفاهیم علوم اجتماعی چون « دمکراسی »،« انقلاب»،«لیبرالیسم »،ویا «سوسیالیسم »مفهومی است کلی واز آن برای تشریح مقوله های کاملا متمایز استفاده می‌شود.

از این رو، برای تبیین هر چه کامل‌تر مفهوم ملی گرایی باید ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. از عواملی که برپیچید گی مفهوم ملی گرایی افزوده، این است؛ که این مفهوم برخلاف اکثرمفاهیم ودکترین های سیاسی دیگر، بنیانگذار مشخصی ندارد و هیچگونه کتیبه ای درا ین زمینه یا فت نشده است، تا بتوان به آن مراجعه کرد. ویا در مورد آن به بحث پرداخت. ] فرد هالیدی ،ملی گرایی ،ترجمه احمد علیخانی ،تهران ، آرین ،۱۳۷۹،ص۲۴ [واضح است که موضوعی با این گستردگی نمی تواند در همه ادوار تاریخی ای که پشت سرگذاشته است، همواره دارای وضعیت یکسان ومشخص باشد؛ ازاین رو باید متذکر شد، که ناسیونالیسم یکی از سیال‌ترین، پیچیده ترین وابهام آمیز ترین مفاهیم موجود، در ادبیات سیاسی است. منظور از ابهام عدم توافق نظریه پردازان وفعالان این حوزه درباره ی مبادی، روش ها، مقاصد و اهداف مورد توجه این باور است. و این امر نه تنها در میان غربیان، بلکه در میان محققان غیر غربی نیز رواج دارد، تا جایی که همگام با شیوع بلامنازع این اندیشه، ابهام آن فزونی می گیرد.برای اینکه مشخص شود که مراد از ناسیونالیسم کدام بعد از ناسیونالیسم و در کدام برهه ی تاریخی مراد نویسنده بوده به عمده ترین مشخصات آن اشاره می‌شود:

۱. تفکر جدایی دین از سیاست :یکی از پایه های ناسیونالیسم،گسستن از پیوندهای دینی است. زیرا آنچه بنیاد حاکمیت در جامعه سیاسی را شکل می دهد،ملیت است. ملاحظات دینی ومذهبی، چه بسا، در بسیاری موارد با ملاحظات ناسیونالیستی در تضاد باشد. بر همین اساس شعار «الدین لله والوطن للجمیع» از شعار های مهم ملی گرایی بوده است. ] ر. ک: اسلام وملی گرایی یا ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام ، علی محمد نقوی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۴. [

۲. اعتقاد به این که در هرحالتی باید از مهین در مقابل بیگانه دفاع کرد؛ چه برحق باشد چه ناحق.

۳. احترام وبزر گداشت در حد پرستش از شخصیت‌های ملی وقهرما نان تاریخی کشور.

۴. احیای مظاهر باستانی وتلاش افراطی جهت پیوند عاطفی بین مردم وتمدن تاریخی کشور.

۵. ملت تنها معیار وملاک رفاه، فرهنگ، هنر، ادبیات وجهت گیری‌های جمعی و فردی، است. ترسیم عظمت ملی، تفاخر نسبت به دستاوردهای کشور خویش، اعتقاد عمیق به برجستگی ملت خود، حفظ یکپارچگی وبرانگیختن احساسات ملی از نشانه های عادی وبارز ناسیونالیسم به شمار می‌آید.

۶. تقدس بخشیدن به برخی از علائم مانند پرچم، نشان ملی، سرود ملی و….

لذا ناسیونالیسم، با این خصوصیات به یک اید ئولوژی همانند است که عناصری مهمی از وحدت مادی وروانی وتاریخی را به همراه دارد. ] همان ص ۵۷-۵۳ به نقل از کتاب، حسین جمالی ، مبانی علم سیاست ، قم ، ۱۳۷۸، ص۱۲۸. [


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.