چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
سایه گذشته بر سر نمایشگران است

همهچیز از یک تصویر شروع میشود؛ تصویری که بیشتر از کنش، واکنش است. بیشتر از انجام، امتناع از انجام هر کاری است و بیشتر از همراهی، لجبازی است. در کار نمایش چنین امتناع و سرباز زدنی راهی است برای به چالش کشیدن نمایش به مثابه تظاهر و «نمایش دادن» چیزی. راهی است برای تبدیل کردن آن به یک روند رازآمیز، به یک سفر برای مکاشفه؛ هم برای نمایشگران و هم برای تماشاگران. همهچیز از تمرکز بر واکنش به جای کنش برمیگردد، واکنش خلاصهتر و مبهمتر از کنش است، خاصه اگر با امتناع و خساست هم همراه باشد. بار اصلی چنین امری در «سالگشتگی» به دوش شخصیت زن است، او از نمایش پیش از شکلگیری داستان و فهم موقعیت نوعی چالش یا انحراف از نمایش دادن و کنشمند بودن میسازد.
دو شخصیت در حال دوبله کردن نمایشی هستند که خودشان سالها پیش در ابتدای جوانی آن را اجرا کردهاند. در این دوبله کردن از کنشها و هیجان گذشته خبری نیست. خاصه درباره زن. او کمترین تلاشی برای بازسازی حس و حالی که قبلا در نمایش وجود داشته انجام نمیدهد. به این ترتیب تصویر کمتری چشم ما را پر میکند. همه آنچه میبینیم دو میز دور از هم است که بازیگران از پشت آنها تکان نمیخورند. هر دو روی صندلی نشستهاند و خیره به روبهرو دیالوگهای نمایش «رقص روی لیوانها» را تکرار میکنند و دو مانیتور پشت آنها تکههایی بازسازی شده از اجرای گذشته را نشان میدهد.
«رقص روی لیوانها» نمایشی بود که امیر رضا کوهستانی با آن در تئاتر ایران شناخته شد. سالگشتگی هم که این روزها در تالار شمس اجرا میشود جدیدترین اجرای کوهستانی است که به نوعی چالشی است با «رقص روی لیوانها»؛ نمایشی بر آمده از نمایش، از چالش با نمایش و سنتزی از نمایش اولیه و تضاد با آن. در طول اجرا چالش با «رقص روی لیوانها» به سبب موقعیت امروز بازیگران و کارگردانش تبدیل به چالش با گذشته میشود. با بودن در گذشته و بودن در اکنون و پیوند این دو با هم.
کوهستانی کارگردانی است که فضای اجراهایش با خلاصه کردن و به حداقل رساندن عناصر صحنه ساخته میشود. نمایش همواره با کمترین ابزار ممکن شکل میگیرد و با کمترین حرکت ممکن اجرا میشود. اما این اتفاق نه تنها تصویر و حرکت را محو نمیکند بلکه موجب فراوانی تصویر در ذهن مخاطب میشود، اینجا فقدان موجد فراوانی است. دلیل اصلی این فراوانی زبان و کنش زبانی نمایش است. دیالوگها با رفت و برگشتی که بین بازیگران پیدا میکنند و جنسی که دارند در ذهن مخاطب تصویر میسازند، در واقع وجه بصری کار فراتر و بیرون از آن رخ میدهد. تنها مصالح تصویر است که درون اجرا ساخته میشود و نه خود تصویر. در «سالگشتگی» دیالوگها مدام بین «رقص روی لیوانها»، گذشته و عواطف جاری شده در اکنون در نوسان است، زبان سیال و صحنه به نسبت خالی نمایش، تبدیل به عنصر فضاساز و بصری میشوند که وجودشان تصویر انتزاعی نمایش را کامل میکند. گویی که زبان شکل مادی میگیرد و دیدنی میشود و فضای خالی بستری برای تصاویر انبوه و غنی. بازیگران حرفهایی میزنند که کنش آنها را در خیلی از مواقع ما نمیبینیم. برای مثال مرد به زن میگوید نخند، در حالی که زن اصلا نمیخندد، یا میگوید پایت را روی میز نگذار در حالی که زن اصلا چنین نکرده است. با وجود اینکه در ظاهر دلیل این امر، ناهمخوانی کنش و گویش نهفته در موقعیت آنها، یعنی دوبله نمایش است اما اتفاقی که میافتد این است که عدم توازن بین مرد و زن تبدیل به تصویری از کنش و امتناع ارتقا مییابد. مرد با آب و تاب دیالوگها را میگوید و روی صندلی جست میزند اما زن با خونسردی و بدون حتی کوچکترین حرکتی دیالوگ میگوید و این موقعیت آنها را نسبت به گذشته و نوع درگیریشان را با آن نشان میدهد. اینجا امتناع دقیقا نشانه درگیری و مشغولیت بیشتر است. آنکه سعی در همراهی با گذشته دارد (مرد) کمتر به آن متعلق است و آنکه مدام در برابر گذشته بیتفاوت جلوه میکند یا حتی در برابر یادآوری آن مقاومت نشان میدهد (زن) همان کسی است که در گذشته جا مانده.
از همین جاست که مساله اصلی نمایش سالگشتگی عیان میشود. کل این نمایش نوعی چالش با گذشته است. چالش با همه آنچه دور و بر اجرای «رقص روی لیوانها» را دربرگرفته بوده و جزیی از آن نمایش شده است. تئاتر برای یک گروه اجرایی هیچگاه صرف اجرای آن نیست؛ اتفاقا همان حواشی است که فضای آن نمایش و شکل ماندن آن و تاثیراتش را روی گروه اجرایی تعیین میکند و جزیی از فرآیند تئاتر شدن یک تئاتر است. هر نمایشی پیوندی پارادوکسیکال با گروه اجرایی خود دارد که هم آنها را پنهان میکند و هم آشکار. بازیگران هم تظاهر به نقشی میکنند که نیستند و هم خود را در نقش جا میگذارند و شدت آن گاه آنچنان است که پیدا کردن حد فاصل واقعیت و تخیل، نقش و بازیگر، نمایش و نانمایش بسیار دشوار میشود. تمام این فضا و چالش جدی و فزاینده «سالگشتگی» که منجر به بر هم خوردن کل فضای بازی میشودو مدام موقعیت آدمها را نسبت به هم و فضای پیرامونیشان تغییر میدهد، از طریق یک سوال کوچک رخ داده است و یک اشکال؛ اشکال صوتی فیلم و سوال از اینکه اگر همان گروه «رقص روی لیوانها» بخواهند اکنون پس از ۱۲ سال نمایش خود را دوبله کنند با آن چه مواجههیی پیدا خواهند کرد؟ این سوال ساده و موقعیت ابتدایی -در ظاهر- نهچندان چالشبرانگیز، تبدیل به موقعیتی پیچیده، چندلایه و کاملا تازه میشود. به نوعی که در «سالگشتگی» علاوه بر شکلگیری یک نمایش خود بسنده تازه، «رقص روی لیوانها» معاصرسازی میشود. مواجهه بازیگران با نمایش علاوه بر به چالش کشیدن خود نمایش، موجب به چالش کشیدن خود آنها در ۱۲ سال پیش و در طول این سالها میشود. دوبله کردن خود، تبدیل به پرسش از میزان تعلق به هم و رابطه خودشان و میزان وابستگیشان به گذشته میشود. این نوع از چالش تک روایت ابتدایی را تبدیل به یک روایت پیچیده و تودرتو میکند و در انتها حتی جایگاه فعلی و عینی آدمها را برای ما تبدیل به سوال میکند. به گونهیی که نمیشود فهمید که کدام آنها در اکنون سیر میکنند و کدامشان از گذشته فراری هستند؛ کدامشان اکنون به طور واقعی وجود دارند و کدام توهم یا تصور دیگری هستند؟ آنچه مسلم است سایه گذشته بر سر نمایشگران است. معاصرسازی در این نمایش از طریق تغییر در دیالوگهای «رقص روی لیوانها» اتفاق نمیافتد، بلکه به سبب تغییر حال و حتی شخصیت نمایشگران و کارگردانش معاصر میشود. «رقص روی لیوانها» در «سالگشتگی» زنده میشود چون میتواند معاصر شود، چون به زندگی مولف و اجراکنندگان پیوند خورده و لذا با تغییر اکنون آنها بازآفرینی حتی صدای آن منتهی به دگرگونیاش میشود.
امیررضا کوهستانی در «سالگشتگی» به نقطهیی میرسد که تمام توهمات مبنی بر امکان انقطاع کار و کارگردان، نقش و نقشآفرین را رسوا میکند و نشان میدهد که چگونه نمایش تنیده با نمایشگر میشود و به همان میزان که تظاهر است افشاکننده و به همان میزان که در موقعیتی عمومی متحقق میشود، خصوصی و شخصی است. میتوان از این نگاه این نتیجه کلی را گرفت که هر نمایشی در زمان اجرایش تنها یکی از روایتهای ممکناش را بروز میدهد و روایتهای متعددی از آن ناگفته میماند. روایتهایی که با یک سوال، انحراف یا اشکال کوچک و ساده، تا حدودی امکان ظهور مییابند و معاصر بودن چیزی غیر از این سوال شخصی اکنون از گذشته نیست.
علیرضا نراقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست