پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

وقتی آفتاب بزرگان غروب کرد


وقتی آفتاب بزرگان غروب کرد

مرحله سوم و پایانی بازی های پیش مقدماتی لیگ قهرمانان, طی هفته گذشته دور رفت خود را سپری کرد

مرحله سوم و پایانی بازی‌های پیش مقدماتی لیگ قهرمانان، طی هفته گذشته دور رفت خود را سپری کرد. همواره این مراحل از رقابت‌ها محل حضور تیم‌های بزرگ و کوچک امیدواری است که با رسیدن به دور پایانی، شانس‌هائی برای رقم زدن یک معجزه بزرگ در اختیار دارند. از این منظر طی ۱۳ دوره پیشین لیگ قهرمانان، تیم‌های کوچک در برخی اوقات شگفتی‌های بزرگی رقم زدند. آنها به مدد شور و شوق هواداران خود و عطش خارج شدن از پیله گمنامی، بزرگان را ناکام گذاشتند. جدا از سود مالی که از حضور در مرحله اصلی به‌دست آمد، افتخار حذف تیم‌های بزرگی چون منچستریونایتد، اینتر و... نصیب چنین تیم‌هائی شد.

۱۷ مورد از داغ‌ترین شگفتی‌هائی که از زمان شروع لیگ قهرمانان در فصل ۱۹۹۳ در آخرین مرحله پیش مقدماتی رخ داده به ترتیب اینگونه است.

۱۹۹۴، گالاتاسرای ـ منچستریونایتد

پس از سپری شدن یک پیش مرحله بدون شگفتی در فصل ۱۹۹۳، رقابت‌های فصل ۱۹۹۴ با یک نتیجه تعجب‌آور همراه بود. در یک طرف میدان منچستریونایتدی وجود داشت که با فرگوسن سرمست از شکستن طلسم ۲۶ ساله عدم قهرمانی به‌دنبال موفقیت‌های بیشتر بود و در طرفی دیگر گالاتاسرای که آن زمان ناشناخته بود به رهبری فاتح‌ترین حضور داشت. تیم انگلیسی از جهتی دیگر نیز عطش عبور از این مرحله را داشت. محرومیت انگلیسی‌ها در اروپا خاتمه یافته بود و شیاطین سرخ می‌خواستند پرچم‌دار بریتانیا در اروپا باشند. بازی رفت در اولدترافورد برگزار می‌شد. ترک‌های متعصب چنان تئاتری به اجراء گذاشتند که صاحبخانه مهبوت شد! بله تئاتر رؤیاها تبدیل به درام رؤیاها شد. بازی با تساوی پرگل ۳ بر ۳ خاتمه یافت. یونایتد امیدوار به پیروزی در زمین ”گالا“ بود، اما حریف با ارائه بازی تدافعی نتیجه بدون گل را رم زد. تمام ترکیه از شادی منفجر شد. منچستریونایتد با بزرگانی چون اروین کین، کانچلسکیس و جوانانی چون گیگز و نویل تنها می‌توانست دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا ببرد. گالا راهی مرحله اصلی شد و عصر طلائی فوتبال ترکیه را بنیان نهاد، یونایتد نیز اگرچه حذف شد، اما نیم دهه بعد جام را به خانه آورد. درخشش شیاطین سرخ در اروپا کم‌دوام بوده، اما هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را کوچک بشمارد؛ همان‌طور که هیچ شخصی واقعه حذف دردناک در مرحله پیش مقدماتی لیگ قهرمانان فصل ۱۹۹۴ را از خاطر نخواهد برد.

۱۹۹۵، آ.ا.ک آتن ـ رنجرز

در آن زمان رنجرز به رهبری والتر اسمیت تیم قابل احترامی بود. تیم یونانی حقیرتر از آن بود که حتی فکر برابری با اسکاتلندی‌ها را به ذهن خطور دهد، اما در زمین بازی رؤیای شیرین پروتستان‌ها تبدیل به کابوس شد. آ.ا.ک در جو خوفناک ورزشگاه خود ۲ بر صفر رنجرز را شکست داد. شاگردان اسمیت به مانند غرق‌شده‌ای بودند که برای نجات دست و پا می‌زند. آنها در آیبروکس تا حد توان تقلا کردند، اما تنها یک گل را جبران نمودند تا در نهایت به بدترین شکل ممکن از دور رقابت‌ها خارج شوند. روزنامه‌های وطنی با تندترین انتقادها آبی‌ها را به رگبار بستند. آنها می‌پرسیدند بر سر تیمی که ۲فصل قبل تا جمع برترین‌های اروپا پیش رفت چه آمده است.

۱۹۹۶، فرانس واروش ـ اندرلشت

فرانس واروش برخلاف دوران گذشته حرفی برای گفتن نداشت. تیم بلژیکی نیز هر چند چندان قدرت بزرگی نبود، اما برای گذر از سد مجارها و رسیدن به مرحله گروهی مشکلی نمی‌دید. یک تساوی و یک شکست حاصل کار بلژیکی‌ها از ۲ بازی رفت و برگشت مقابل فرانس واروش بود. باختی که آنها مقابل مجارها آن هم در زمین خودی متحمل شدند، سند مرگشان را امضاء نمود. تساوی یک بر یک نیز به‌کار آنها نیامد تا مجارستان برای یکی از معدود دفعات صاحب تیمی در مرحله اصلی لیگ قهرمانان شود. واروش در حد یک شگفتی‌ساز باقی ماند اما کار آن سال آنها با هر معیاری ستودنی بود.

۱۹۹۷، روزنبرگ ـ پاناتینایکوس

روزنبرگ حتی بیشتر از فرانس واروش از یونانی‌ها می‌ترسید. پاناتینایکوس تیم اول یونان بود. سبزها به استادیوم و هواداران خود می‌نازیدند، اما روزنبرگ چیزی داشت که حریف در اختیار نداشت. روح جنگندگی مردان اسکاتدیناوی بر غرور یاران سرزمین زئوس غلبه کرد. هر چند یونانی‌ها یک بازی را با پیروزی خفیف یک بر صفر به سود خود خاتمه دادند اما روزنبرگ به جبران این نتیجه، چنان بلائی بر سر ”پانا“ نازل کرد که فراموش‌نشدنی بود. تیم نروژی با نتیجه قاطع ۳ بر صفر حریف را در هم کوبید. قهرمان همیشگی نروژ به لیگ قهرمانان می‌رفت تا طبق معمول در مراحل ابتدائی حذف شود، اما این سرنوشت به‌دست توانای آنها تغییر یافت. این گروه مصمم، در بالاترین مراحل نیز موی دماغ بزرگان بودند. پاناتینایکوس هرگز قدرت آنها را فراموش نمی‌کند.

۱۹۹۸، کوتنبرگ ـ رنجرز

رنجرز فکر همه جا را کرده بود به‌جزء افتادن در دام یک تیم سوئدی! گوتنبرگ در سال‌های قبل نیز ثابت کرده بود تیمی استخوان‌دار و قابل احترام است. گوتنبرگ در بازی خانگی با ۳ گل رنجرز را خرد کرد. تیم محبوب دوران کودکی اریکسون سر به آسمان می‌سائید، اما رنجرز مغرور، تصور می‌کرد می‌تواند در آیبروکس ۴ گل به سوئدی‌های سختکوش تحمیل کند. رنجرز حتی در خانه نیز از پیروزی با حداقل گل عاجز نشان داد. سوئدی‌ها در اسکاتلند نیز به گلزنی پرداختند. تساوی یک بر یک پایان کار رنجرز و طلوع آفتاب خوش‌شانسی‌های گوتنبرگ بود. گوتنبرگ که در واقع تغذیه‌کننده اصلی تیم ملی سوئد (دارنده عنوان سوم جام‌جهانی ۱۹۹۴) محسوب می‌شد در ادامه راه با نتایج ضعیف خاطرات خوش گذشته را به باد سپرد.

۱۹۹۹، ۱. دیناموزاگرب ـ سلتیک

تلخکامی‌های اسکاتلند ادامه داشت. سبزهای سلتیک از دیناموزاگرب نگون‌بخت یک پیروزی آسان طلب می‌کردند، اما زاگرئی‌ها که تازه از جنگ خونین داخلی رهائی یافته بودند، ”جنگیدن به قصد پیروزی“ را به اسکاتلندی‌های شکم‌پرست آموزش دادند. بازی در همپدن پارک با پیروزی یک بر صفر میهمان به پایان رسید. آنها طی دیدار برگشت ضربه محکم‌تری به سلتیک زدند. برد ۳ بر صفر زاگرئی‌ها جزء شرمندگی برای هواداران اسکاتلندی و بر جا گذاردن یکی از سنگین‌ترین باخت‌های سلتیک در اروپا، چیزی باقی نگذاشت.

۲. هایدوک ـ متز

سایه شوم بالکانی‌ها روی سر فرانسوی‌های بی‌خطر نیز افتاد. متز که پس از سال‌ها مجدداً در فرانسه به قدرت رسیده بود، دوست داشت آخرین گام را نیز به سلامت بردارد و به مرحله اصلی راه یابد. هایدوک به شیوه کروات‌های موذی عمل کرد. کشور کرواسی در شادی ناشی از کسب مقام سوم جام‌جهانی سال گذشته غرق شده بود و از هایدوک انتظار قهرمانی در اروپا داشت! در همین راستا آنها متز کم‌بنیه را در بازی رفت با یک گل شکست دادند. هایدوک برای دیدار برگشت به تساوی چشم داشت. آرزوی آنها برآورده شد، چرا که تابلوی ورزشگاه متز نتیجه نهائی را اینگونه ثبت کرد. یک بر یک. آرزوی فرانسوی‌ها به باد رفت، اما رؤیاهای فرزندان توجمان (رئیس‌جمهور وقت کرواسی که هوادار هایدوک بود) تازه آغاز شده بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.