سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

سوریه آبستن حوادث


سوریه آبستن حوادث

نشانه های بسیاری از دمشق می رسد كه حاكی از شروع اصلاحاتی است كه مدت ها همه در انتظار آن بودند دمشق این روزها پر از شایعاتی است درباره ماهیت این اصلاحات

بعضی می گویند این اصلاحات به معنی لغو قانون حكومت نظامی است كه از سال ۱۹۶۳ به اجرا گذاشته شده است. بعضی دیگر خواستار عفو عمومی و آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله سه مخالف معروفی هستند كه از نمایندگان سابق پارلمان بوده اند.در دوم نوامبر، ۱۹۰ زندانی سیاسی از جمله محمد رعدون فعال حقوق بشر و علی ال عبدالله نویسنده كه در اواسط سال ۲۰۰۵ دستگیر شده بودند، مورد عفو قرار گرفتند. اما ریاض سیف، مأمون الحمصی و عارف دلیله سه زندانی مشهور مخالف، شامل این عفو نشدند. قرار است در ۱۶ نوامبر همزمان با سی و پنجمین سالروز «جنبش اصلاح» یك عضو دیگر اعلام شود. این روز در واقع سالروز به قدرت رسیدن حافظ اسد رئیس جمهور سابق سوریه در سال ۱۹۷۰ است. دیگر اصلاحات مورد نظر و در دست بررسی بشار اسد رئیس جمهور سوریه كه حزب حاكم بعث این كشور وعده آن را داده است اعطای شهروندی به ۹۰ هزار كرد و تصویب قانونی برای دادن مجوز فعالیت به احزاب غیرمرتبط با حزب بعث در سوریه است.یكی دیگر از اصلاحات مورد انتظار تغییراتی در كابینه است كه وعده آن در نیمه نوامبر داده شده و قرار است بر اساس آن تعداد كرسی های حزب بعث در كابینه كاهش یابد. سوریه همچنین هیچ یك از مخالفانی كه سند «بیانیه دمشق» را در ماه اكتبر تدوین و امضا كرده اند سركوب و حتی بازجویی نكرده است.همه این تدابیر در حقیقت شیوه واكنش و پاسخگویی سوریه است به تشدید «جنگ سرد» خود با آمریكا در پی انتشار گزارش مهلیس درباره ترور رفیق حریری و تصویب قطعنامه ۱۶۳۶ سازمان ملل كه در آن از سوریه خواسته شده با سازمان ملل در تحقیق درباره این ترور همكاری كند.

سوریه خواستار آن است كه مردم را در خیابانها بسیج كرده و جبهه ای واحد در مقابل فشارهای جهانی ایجاد كند و به دنیا نشان دهد كه مردم این كشور دلسرد نشده اند، بلكه محكم پشت سر دولت و رئیس جمهورشان ایستاده اند.دولت این كشور می خواهد هرگونه دلیل برای بروز مخالفت در داخل سوریه را از بین ببرد. این كار تا حدی جواب داده است و اقدامات اخیر دولت با استقبال سیاستمداران، فعالان سیاسی و روشنفكران روبه رو شده است. اگرچه این گروهها همچنان خواستار تغییرات بیشتر در ماههای آینده هستند.مردم سوریه با اشتیاقی معتدل به استقبال این اصلاحات سیاسی رفته اند. اكثریت ۱۸میلیون نفر جمعیت سوریه علاقه ای به اصلاحات سیاسی ندارند. این جمعیت از جوانانی تشكیل شده كه بیشترشان زیر ۳۵ سال سن دارند. این نسل جوان نیازهای فوری دیگری دارند و خواستار آن هستند كه دولت به این نیازها رسیدگی كند. از جمله این نیازهای فوری مدرسه، دانشگاه و شغل بهتر، مسكن ارزان تر، خودروی ارزان تر و بیمارستان خصوصی ارزان تر است. تكثرگرایی سیاسی و عفو عمومی در اولویت فوری سوریه ای هایی كه گاه برای تأمین زندگی شان هم دچار مشكل هستند، قرار ندارد. از نظر آنها دولت باید به دنبال تأمین نیازهای ملموس تر باشد و آن وقت است كه آزادی های سیاسی معنا پیدا می كند.

این حقیقتی است كه مخالفان سیاسی سوریه در توجه به آن ناكام بوده اند. آنها شعارهای صادقانه و امیدواركننده ای درباره آزادی های سیاسی می دهند اما نیازهای حقیقی مردم كوچه و خیابان را نادیده می گیرند. نارضایتی در میان توده های مردم در طبقه عادی جامعه به دلیل نبود آزادی سیاسی نیست بلكه دلیل آن فساد در طبقه كارمند و دستگاه قضایی، بیكاری و معضلاتی از همین نوع است. متأسفانه برای طبقه متوسط سوری ها و خوشبختانه برای دولت، مخالفان نتوانسته اند با طبقه عوام سوریه ارتباط برقرار كنند.اگرچه مردم كوچه و خیابان مخالف برخی فسادهای دولتی هستند اما بیشتر از آن مخالف آمریكایی ها و «جنگ سرد» شروع شده این كشور علیه سوریه هستند. آنها بر این باورند كه گزارش مهلیس مخدوش و جانبدارانه است و سوریه ناعادلانه هدف قرار گرفته است. اگر دولت اصلاحات مورد نیاز و درخواست مردم را اجرا كند، آنها پشت دولت بسیج می شوند و می ایستند.

برای شروع، دولت باید خدمت اجباری در ارتش را متوقف كند؛ این كار باعث رانده شدن جوانان سوری از دولت شده است. هر مرد سالمی كه بالای ۱۸سال سن دارد و مشغول تحصیل نیست باید دو سال و نیم در ارتش خدمت كند. دستمزدی كه به این سربازان اجباری پرداخت می شود جنبه نمادین دارد و سربازان در این مدت حق مسافرت یا اشتغال ندارند.بسیاری از جوانان با فرار به كشورهای خلیج فارس از سربازی می گریزند. اگر این خدمت اجباری ملغی شود هزاران جوان با انگیزه و بااستعداد به كشور بازمی گردند و دیگران هم دیگر نیازی به ترك كشور نمی بینند.از دیگر اصلاحاتی كه می تواند به طور همزمان اجرا شود بهبود چشمگیر كیفیت مدارس و دانشگاهها از طریق كاهش محدودیت های دولتی و افزایش حقوق معلمان و استادان است. فساد و بیكاری هم باید مورد توجه قرار گیرد. بیكاری در میان دانش آموختگان دانشگاهها ۳۰ درصد و رقم رسمی آن در كل سوریه ۱۱ درصد است. در حال حاضر ۱۷ میلیون سوریه ای به صورت پراكنده در خارج از این كشور به سر می برند كه بسیاری از آنها نسل های دوم و سوم مهاجران هستند. به نوشته روزنامه الثوره، ثروت این مهاجران ۸۰ میلیارد دلار تخمین زده می شود. قوانین خشك اقتصادی، خدمت اجباری سربازی و بدرفتاری در فرودگاه دمشق از دلایلی است كه مانع از بازگشت این مهاجران برای كار و سرمایه گذاری در سوریه می شود. وقتی این موضوعات مورد توجه قرار گیرد دولت باید سرویس های اطلاعاتی را از مداخله در زندگی سوریه ای ها منع كند. آن وقت است كه آزادی های سیاسی در پی می آید.سوریه ای ها همزمان با تلاش برای اجرای اصلاحات در درون باید تاریخ خود را نیز مورد بازخوانی قرار دهند. برای غرب هیچ گاه رفاه و شرایط مطلوب عرب ها مهم نبوده و در درجه اول اهمیت قرار نداشته است. سوریه ای ها هم از این قاعده مستثنی نیستند. این حقیقتی است كه در هفته های اخیر دولت تلاش می كند تا به مردم سوریه یادآوری كند.در سوریه همه می دانند كه برای آمریكا مهم نیست چه كسی حریری را به قتل رسانده است؛ واشنگتن فقط از این موضوع برای تحت فشار گذاشتن سوریه به گردن گذاشتن به دیگر موضوعات در عراق، فلسطین و لبنان استفاده می كند.چرا فرانسوی ها سوریه را در سال ۱۹۲۰ به مستعمره تبدیل كردند؟ چون در این كشور كوچك خاورمیانه قابلیت های زیادی می دیدند كه می خواستند آن را مورد سوءاستفاده قرار دهند و تا زمان ترك این كشور در سال ۱۹۴۶ همین كار را هم كردند. چرا آمریكایی ها اولین كودتای دنیای عرب را در سال ۱۹۴۹ در دمشق به اجرا درآوردند؟ چون می دانستند سوری ها، دولت و مردم، بسیار سرسخت هستند و منافع آمریكا در خاورمیانه را تأمین نخواهند كرد.چرا آمریكایی ها در دهه ۱۹۵۰ قصد داشتند دست به دو كودتا در سوریه بزنند؟ دوباره به این دلیل كه سوری ها بیش از حد مستقل از منافع آمریكا در دنیای عرب عمل می كردند و به شوروی نزدیك شده بودند.

این واقعیت مناسبات و تاریخ سوریه با دنیای غرب است. سوری هایی كه امروز این چنین زیر ذره بین جهان و هدف حملات تبلیغاتی رسانه های ضدسوری قرار گرفته اند مردم باافتخاری هستند كه هیچ گاه نمی خواستند زندگی و اقداماتشان توسط یك قدرت خارجی دیكته شود، حال این قدرت واشنگتن باشد، یا پاریس یا مسكو فرقی نمی كند.آنها ممكن است از نظر سیاسی به اصلاحات بی تفاوت باشند اما همچنان ضد آمریكایی و ضد اسرائیلی هستند.در خیابان های سوریه می توان تركیبی غریب از ناسیونالیسم عربی و سوری را دید. برخلاف آنچه غرب فكر می كند، این ناسیونالیسم ساخته دست بعثی هایی كه در سال ۱۹۶۳ به قدرت رسیدند نیست.این ناسیونالیسم در دهه ۱۹۴۰ و در حكومت شكری القواتلی و در دهه ۱۹۵۰ در حكومت ادیب الشیشاكلی و در دهه ۱۹۶۰ در اوایل حكومت بعثی ها وجود داشته است. این ناسیونالیسم بخشی از هویت ملی سوریه است. آمریكایی ها نمی توانند انتظار تغییر یك شبه آن را داشته باشند. موضوعاتی كه دولت آمریكا از سال ۲۰۰۳ درباره آن به سوریه فشار می آورد، موضوعاتی است كه درباره آنها میان دولت و مردم سوریه اتفاق نظر وجود دارد، موضوعاتی همچون لبنان، فلسطین و مقاومت در عراق. آمریكا نمی تواند انتظار داشته باشد كه در اثر فشارهایش یك شبه اكثریتی و یا حتی اقلیتی در سوریه بگویند: ما خواستار خلع سلاح حزب الله، پایان مقاومت در فلسطین و جمع شدن ناآرامی ها در عراق هستیم. از آن مهمتر این كه بگویند، ما خواستار سرنگونی دولت و جایگزین شدن یك دولت آمریكایی به جای آن هستیم. آنها می دانند كه موضوع این «جنگ سرد» رفیق حریری، عراق و یا حتی بشار اسد نیست بلكه سوری های سرسخت هستند.شكری القواتلی از رؤسای جمهور پیشین سوریه در مقابل آمریكا سرسختی نشان داد و به همین خاطر در سال ۱۴۹۴ توسط سیا سرنگون شد. ادیب الشیشاكلی هم همین شیوه را در پیش گرفته بود و به همین خاطر آمریكا در سال ۱۹۵۴ و هنگام سرنگونی دولت او هیچ تلاشی برای دفاع از او نكرد. هاشم التاسی، ناظم القدسی، امین الحافظ، نورالدین التاسی و حافظ اسد هم همین طور بودند. تنها ویژگی مشترك و برجسته همه حاكمان سوریه تعهد شدید به ناسیونالیسم سوری و آرمان فلسطین بوده كه بخشی از تعهد گسترده تر نسبت به ناسیونالیسم عربی است.هریك از این رهبران به شیوه ای متفاوت و گاه متناقض با یكدیگر به سوی این هدف حركت كرده اند، اما هریك با اصول خود زندگی كرد و در راه دفاع از این اصول جان خود را از دست داد. فراز و فرود روابط این حاكمان با فلسطین هرچه كه باشد به هر حال هیچ گاه از آرمان فلسطین جدا نشدند.قواتلی در سال ۱۹۴۹ مجازات شد چون نپذیرفت كه كمونیسم را در سوریه درهم بشكند؛ با اسرائیل توافقنامه امضا كند و به یك شركت نفتی آمریكایی كه در سوریه به دنبال امتیاز بود، امتیاز بدهد. التاسی تنبیه شد چون با فرانسه ضدیت داشت و در پی وحدت میان سوریه و عراق بود. بشار اسد هم یكی از افراد همین فهرست طولانی حاكمان سوریه است. او و مقامات سوری می دانند كه حتی اگر هر كاری كه غرب از آنها می خواهد انجام دهند، این قدرتها راضی نمی شوند چون هدف این حمله موضوع دیگری است. مونا الصلح نویسنده و فیلسوف لبنانی زمانی می گفت، ناسیونالیسم عربی بر خلاف هر ناسیونالیسم دیگری با پاسخ به یك پرسش سنجیده می شود و آن پرسش این است: «احساس یك ملت نسبت به اسرائیل و فلسطین چیست؟» امروز با گذشت ۵۰ سال از مناقشه اعراب و اسرائیل، سوریه تنها كشوری است كه هنوز هویت ناسیونالیستی عربی خود را حفظ كرده است. لیبی، قطر، عمان، بحرین، امارات، كویت، سودان و لبنان و حتی اردن و مصر و عراق هم چنین هویتی ندارند.

آسیاتایمز- ترجمه: اردلان متین