خوشبختی همه جا هست

سیما و حسین, زن و شوهری هستند که احساس خوشبختی می کنند و این حس خوشایند را دوست دارند و شیوه زندگی خود را می پسندند

«من ۲۰ سال است که با همسر مهربانم زندگی می‌کنم. هرروز او برایم تازگی دارد و انگار هر روز چیز جدیدی در من کشف می‌کند. ما پیوسته عاشق هم می‌شویم و به هر بهانه‌ای قدردان یکدیگر هستیم. در خانه کوچکمان با همسایه‌ها رفت و آمد می‌کنیم و هرکسی به خانه ما می‌آید، می‌گوید در منزل ما احساس راحتی و صمیمیت می‌کند. با همسرم همراهم و او بزرگ‌ترین تکیه‌گاه و بزرگ‌ترین مشوق من در زندگی است، همان‌طور که من نیز همین‌طور هستم...»

«دخترم در زندگی با این مرد خودش را تباه کرده است. دائم دارد تحلیل می‌رود. نه فرزندی دارد که دلش به او خوش باشد و نه حداقل همسرش باعرضه است که در این سال‌ها چیزی اندوخته باشد. آنها دارند پیر می‌شوند بی‌این‌که وارثی از خود به جا گذاشته باشند یا ثروتی اندوخته باشند. سال‌هاست در یک وجب جا دارند خودشان را عذاب می‌دهند و اسم آن را گذاشته‌اند زندگی. هرکس به آنها نگاه می‌کند می‌گوید چه آدم‌های بدبختی هستند...»

اگر بگویم نقل قول اول و دوم در مورد یک زندگی است شاید باور نکنید.

سیما و حسین، زن و شوهری هستند که احساس خوشبختی می‌کنند و این حس خوشایند را دوست دارند و شیوه زندگی خود را می‌پسندند. اما مادر سیما دیدگاه دیگری دارد و از همان وقتی که فهمید همسر سیما بچه‌دار نمی‌شود، به او می‌گوید که از او طلاق بگیرد. او زندگی شیرین را در داشتن فرزندان زیاد و سرگرم‌شدن با آنها می‌داند و هیچ شیوه دیگری در ذهنش نیست، به خاطر همین فکر می‌کند فرزندش بدبخت است.

روان‌شناسان معتقدند احساس خوشبختی تا حد زیادی به نوع نگاه آدمی به حوادث و رویدادهای زندگی دارد.

اگر با دیدی روشن و مثبت به یک حادثه نگریسته شود، نکات مثبت و آموزنده‌ای در آن می‌توان یافت که تسکین بخش و آرامش دهنده انسان‌هاست.

● ناکامی‌های عزیز

محمود پس از این‌که نامزدش را بر اثر تصادف از دست داد، افسرده و بعد به اعتیاد کشیده شد و مدتی در دام اعتیاد بود بعد احساس کرد علاوه بر نامزدش که بسیار او را دوست ‌داشت، دارد همه چیزش را از دست می‌دهد و بهتر است به جای این‌که خود را در بیهوشی نگه دارد، درد را تجربه کند.

او با مراجعه به یکی از مراکز ترک اعتیاد گروهی و کمک گرفتن از متخصصان و تجربه کسانی که روزی مانند خودش بودند، توانست با این مشکل خود کنار بیاید و اعتیاد را از خود دور کند.

او در مورد این دوره ودرد و سختی که تحمل کرده است، می‌گوید: شاید برای همه محسوس نباشد، اما اگر آن دوران را تجربه نمی‌کردم، هرگز آدمی که امروز هستم نبودم. امروز از این‌که زنده هستم، آسمان و خورشید را می‌بینم و خداوند هرروز و هرشب دارد بارانی از رحمت و نعمت را برمن می‌بارد، احساس خوشبختی می‌کنم. آن دردها مرا بزرگ کرده و ظرفیت مرا افزایش داده است؛ به طوری که باید با نام سختی‌های عزیز از آن یاد کنم.

او اکنون دارد برای جبران زمان ازدست رفته بیش از پیش تلاش می‌کند و توانایی‌های فردی خود را افزایش می‌دهد.

افکار غلط، بزرگ‌ترین دشمن زندگی افرادند و برخی از این باورهای غلط انسان را در هر مرحله‌ای که ضعف نشان دهد، متوقف می‌کنند.

ناکامی‌ها، شکست‌ها و مصایبی که برای انسان پیش می‌آید، از این دست حوادث است.

در حالی که ما در فرهنگ اسلامی چیزی به نام بد آوردن نداریم و هرچیز در تقدیرمان رقم می‌خورد، خیر است، زیرا کائنات رو به کمال و هدفی الهی حرکت می‌کند و ما نیز بخشی از آن هستیم.

نیاز شدید به تائیدشدن از سوی اطرافیان و جلب توجه و قدردانی همچنین ترس از اندوه و شکست و تفکر جبری می‌تواند ما را بعد از هر مصیبتی به قهقرا بکشاند؛ طوری که هیچ سایه‌ای از خوشبختی را در زندگی خود حس نکنیم.

● خوشبختی چیست

خردمندان سرچشمه خوشبختی را وابسته به عوامل درونی و بیرونی می‌دانند. یعنی هم مسائلی که در زندگی پیش می‌آید و هم ظرفیت‌هایی که افراد دارند و نگرش آنها به زندگی خوشبختی آنان را رقم می‌زند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد باورهای دینی سبب می‌شود که انسان احساس رضایت بیشتری از زندگی داشته باشد و باورداشته باشد منبع بزرگی از قدرت در سختی‌ها پشتیبان اوست.

انسان خوشبخت، فرزند زمان حال است، در زمان حال زندگی می‌کند، گرچه زندگی در زمان حال را به معنای نادیده گرفتنِ غیرعقلانی گذشته یا مهیا نشدن برای آینده تلقی نمی‌کند.

سهیلا خانم، بانویی شصت ساله است که مدت‌هاست از همسر معلولش مراقبت می‌کند. همسرش که چوپان بوده براثر سقوط از کوه دچار قطع نخاع و زمینگیر شده است.

او با گردآوری گیاهان صحرایی و فروش آن، ساختن تنورهای دست‌ساز برای مردم روستا و تهیه خشکبار نان، کلوچه‌های خانگی زندگی خود را می‌گذراند و با همین روش فرزندش را بزرگ کرده است.

او درباره خوشبختی می‌گوید: همین که همه با هم هستیم و از پس زندگی‌مان بر می‌آییم و با آبرو زندگی می‌کنیم، خوشبختیم. توکل به خدا و داشتن دانش و بینش صحیح و مقید نبودن به چارچوب‌های تعریف شده‌ای در مورد خوشبختی می‌تواند هر لحظه خوشبختی واقعی را به شما بچشاند.

محمدآقا که ۴۰ سال است تنها زندگی می‌کند، می‌گوید: دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد!

او نیز همان‌طوری که هست خود را خوشبخت می‌داند.

محمدآقا یک مغازه خواربار فروشی دارد و همراه طوطی سخنگوی خود هر روز با مردم زیادی ملاقات می‌کند و خیلی از آنها دوستانش هستند. او خوشرو و اهل معاشرت است و سعی می‌کند با همه به خلق نیکو رفتار کند و قلبا اعتقاد دارد اگر آزارت به کسی نرسد، کسی نیز تو را نمی‌آزارد و این‌گونه خوشبختی را به دست می‌آوری.

● برنامه خوشبختی

بله، درست خواندید، برای خوشبختی هم می‌شود برنامه‌ریزی کرد. از امروز شروع کنید و قبل از همه چیز مرتب و منظم باشید و برای کارهایتان برنامه‌ریزی کنید.

در کارها هدفمند باشید و روابط خود را عمق ببخشید و از رفتار نیکو با دیگران دریغ نکنید.

مثبت‌نگر باشید و در زمان حال زندگی کنید و به وقایع شاد و خوش زندگی ارج نهید.

از خطای دیگران بگذرید تا روزگار بر شما سخت نگیرد.

تمام نعمت‌هایی را که دارید، حس کنید و برای آنها هر لحظه در دل خود جشن بگیرید و شاکر باشید.

زهره شعاع