دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
عدالت چیست

نکته قابل تأمل این است که این حقی که خدای متعال در موجودات قرار میدهد جدا از هم نیست. خدای متعال نظامی آفریده است که موجودات آن ظرفیت، استعداد، توانایی و مطالباتی در درونشان هست که روی هم یک نظام مطالبات و استعداد هماهنگ است.
یعنی اگر همه موجودات به رشد خود برسند، کمال و رشد هماهنگی در عالم اتفاق خواهد افتاد. اگر در نظام عالم جلوی رشد یک موجود گرفته شود در واقع به هماهنگی کل خلقت لطمه وارد میشود.
نکته دیگراین که موجودات عالم هم عرض آفریده نشدهاند، درون یک نظام هستند که ترتب سطوح و ارکان و ترتب طولی دارد. به عنوان مثال قوا و امکاناتی که خداوند در استخدام ما قرار داده است وقتی به رشد خود میرسند که در استخدام اراده یک مؤمن قرار بگیرند و مؤمن آنها را در مسیر تقرب خدای متعال به کار برد و آنها هم خود را در اختیار قرار بدهند. به تعبیر دیگر اگر شما روزی حلال میل کنید و این روزی حلال قوای شما شود و با اندامتان عبادت کنید، آن خوراک و این اندام هم به رشد خود میرسند؛ اینطور نیست که رسیدن ما به قرب و کمال مزاحم رسیدن این امکانات باشد، بلکه بالعکس! رشد آنها به این است که در اختیار ما قرار بگیرند، از بستر اراده ما عبور کند.
تا به کمال خود برسد؛ کما اینکه کمال ما هم به این است که خدای متعال این امکانات را برای ما بیافریند که با آن عبادت کنیم؛ چشمی که به من دادهاند هم وسیله کمال من است و هم استخدام او در مسیر کمال من وسیله کمال اوست. جماد و نبات هم چنین هستند، اگر تبدیل به قوای مؤمن شد که با آن عبادت کرد، به انوار عالم ملکوت تبدیل و وارد عالم قرب میشود، اراده انسان صراط کمال اوست. بنابراین عالم دارای نظامی است و متوازن آفریده شده است؛ استعدادها و ظرفیتها متوازن است؛ یک نظام هماهنگ متعاضدند که مکمل یکدیگر هستند.
اگر موجودی از مسیر کمال خود فاصله گرفت یا موجودات دیگر را از مسیر کمال خودشان دور کرد، به کمال کل عالم به اندازه ممکن و توان خودش لطمه زده است؛ به یک موجود که ضربه زده میشود به اندازه آن به کل عالم ضربه وارد میشود، وقتی حق یک موجود سلب شود به رشد کل عالم ضربه وارد میآید. اگر یک میکروب، سلولی از بدن شما را از بین ببرد به همان اندازه به کل ارگانیزم زنده شما صدمه زده است هرچند این سلول در یک گوشهای از بافت جزئیترین عضو شما باشد.
وقتی عالم نظام و سطوح دارد، طبیعتاً دارای محور است؛ نظام، سیستم و ارگانیزم زنده نمیتواند بدون محور باشد. بنابراین کمال کل، در طریق کمال آن محور است، کما این که کمال آن محور هم واسطه کمال کل است؛ بنابراین کمال کلّ خلقت متناسب با کمال نبی اکرم(ص) خلق شده است. در این وجود مقدس ظرفیت تقربی قرار داده شده است که اگر ایشان بخواهد به کمال قرب خودش برسد همه عالم باید برای او خلق بشود و همه عالم هم به گونهای خلق شدهاند که اگر در مسیر تبعیت از ایشان قرار بگیرند، به کمال خودشان میرسند. هم او به کمال میرسد و هم عالم به کمال میرسد؛ کمال کلّ عالم در صلوات خدای متعال بر نبی اکرم است، این معنای عدالت است.
عدالت یعنی تحقق ولایت نبی اکرم(ص) در سراسر عالم، اگر ایشان با ظرفیت خودشان خدا را عبادت کنند و این عبودیت منشأ مقام ولایت و ولایت مقدمه شفاعت بشود یعنی ایشان نسبت به عالم ولایت کلیه و مقام خلافت دارند. و این خلافت طریق شفاعت ایشان است که همه اسمای حسنای الهی به شفاعت ایشان در عالم جاری میشود و به مخلوقات میرسد. جریان توحید، جریان اسمای حسنای الهی، جریان قرب، کمال و رشد در عالم به واسطه پرستش ایشان واقع میشود. اگر جامعه تحت ولایت ولی عادل قرار بگیرد و او هم تحت ولایت ولیّ معصوم باشد و رو به پائین هم، امکاناتی که در اختیار افراد است تحت ولایت آنها قرار بگیرد، همه این مجموعه یک منظومه هماهنگی است که در مسیر قرب حرکت میکنند؛ جماد، نبات، حیوان، ملک، جن و انسان بر محور پرستش نبی اکرم(ص) و جاری شدن این پرستش در عالم، به کمال خودشان میرسند.
عدالت یعنی ظهور توحید، یعنی اینکه ولایت و تناسبات سرپرستی نبی اکرم(ص) در عالم جاری شود و عالم هم این تناسبات را بپذیرد. بنابراین عدالت به رشد و کمال مقید میشود، اگر حرکت و رشد و تکامل در عالم نباشند عدالت بیمعناست؛ در یک سلسله موجودات ساکن بدون رشد و تأثیر و تأثر و بدون اینکه هیچ رابطهای با هم داشته باشند، عدالت بیمعناست. پس آن عدالت و رشدی که برای عالم واقع میشود اول اینکه رشد هماهنگ است؛ دوم غایت این رشد هماهنگ، توسعه به مفهوم اصطلاحی رایج نیست؛ عدالت به تبع این توسعه تعریف نمیشود؛ در نظام سرمایهداری آخرین مرتبه هدف رسیدن به توسعه همه جانبه است. یعنی به جای رشد
(به مفهوم اقتصادی) توسعه را گذاشتهاند. توسعه یعنی تغییرات همه جانبه و هماهنگ که جامعه را از نقطه الف به نقطه ب میبرد تا جایی که بر اساس بعضی از تعاریف حتی تناسبات تمدّنی عوض شود، جامعه از یک تمدن وارد تمدن دیگری شود و مدنیت جدیدی شکل گیرد.
یکی از مصوبات سازمان ملل حق توسعه است، اینکه حق توسعه را تصویب کردهاند، میخواهند عدالت را به توسعه برگردانند میگویند همه ملل حق توسعه دارند و این اصلیترین حقی است که باید مدار ساماندهی جامعه شود؛ جامعه در حوزه سیاست و فرهنگ و اقتصاد باید به گونهای ساماندهی شود که به توسعه ختم شود و این توسعه و مناسبات آن همان عدالت است؛ دعوای اصلی ما در این مفاهیم زیربنایی است که اصلیترین مفاهیم حاکم بر ساختارهای جهانی است؛ یعنی آن مکتبی که مفاهیم زیربنایی عدالت را در حوزه سیاست و فرهنگ و اقتصاد تعریف میکند، در قدم بعد این مفاهیم را به مفاهیم جهانی تبدیل میکند و بر این اساس تکالیف ملل را تعیین و متناسب با این تکالیف بازخواست و کیفر و مجازات معین میکند و دادگاههای بینالمللی تشکیل میدهد؛ مکتبی عدالت را در جهان به دست میگیرد که زیربناییترین مفاهیم عدالت را تعریف کند. اینطور نیست که به آنها بتوان گفت مناسبات سرمایهداری غیر عادلانه است و آنها هم بپذیرند که غیر عادلانه است! تعریف عدالت را به توسعه برمیگردانند و میگویند عدالت تناسبات توسعه است. انسانها باید به توسعه برسند، توسعه هم اجتماعی واقع میشود و عدالت تناسبات توسعه اجتماعی است. عدالت جهانی هم به این معنا است که یک توسعه واحد هماهنگ بر کل جامعه جهانی حاکم شود؛ بنابراین برای تحقق این عدالت ساختارسازی میکنند و عقلانیت درست میکنند. میگویند تحقق این عدالت یک عقلانیت پیچیده اجتماعی نیاز دارد که همان عقلانیت مدرن است. این عقلانیت مدرن ابزار تحقق توسعه، تحقق لیبرال دموکراسی در مقیاس جامعه جهانی و تحقق عدالت جهانی است؛ میگویند عدالت با حرف درست نمیشود معادله میخواهد. بنابراین مدلها، فرمولها و ریاضیاتی درست میکنند که معادلات را به گونهای تعریف کند که به این توسعه ختم شود.
ما هم اگر بخواهیم در حیطه عدالت و مناسبات عدالت سخن بگوییم باید بنیادیترین مفهوم عدالت را تعریف کنیم. ما عدالت را به یک چیز بیشتر برنمیگردانیم، عدالت این است که توحید در همه عالم جاری شود و به تعبیر دیگر عدالت این است که پرستش گسترش یابد و مناسبات سجده در مقابل خدای متعال در همه شئون حیات اجتماعی بشر جاری شود؛ همین جریان تناسبات سجده، جریان قرب و جریان کمال هماهنگ عالم است. بنابراین عدالت تحقق ولایت نبی اکرم(ص) در عالم است.
اگر کسی عدالت را به کمال خود برگرداند و گفت هر موجودی طالب کمال خود است پس مناسباتی را در جامعه محقق میکند که به رشد خود برسد، کُنه این تعریف عدالت، به خود پرستی بازمیگردد؛ روابطی عادلانه میشود که من رشد کنم، این پرستش نفس است.اگر عدالت اومانیستی معنا شد (عدالت یعنی مطالبات نوع انسان) انسان پرستی میشود و بعد هم اگر گفته شود در فطرت انسان عدالت جویی است، یعنی انسان میخواهد اهوای اجتماعی محقق بشود تا همه به نفسانیات خودشان برسند؛ ولی ما میگوییم میل به عدالت میل به تحقق مشیت است، خدای متعال برای این موجودات اندازه و حدودی قرار داده است که همین پایگاه حق است؛ اقتداری قرار داده است که همه نظام عالم میتوانند در ظرف خودشان به کمال قرب برسند و کمال قربشان هم یک کمال هماهنگ است؛ و چون نظام است دارای سطوح و محور است و محورش هم اولیای معصوم(ع) هستند؛ رسیدن آنها به کمال عبودیت، و هماهنگی عالم و از جمله عالم انسانی در تبعیت از آن بزرگواران، بستر تحقق عدالت است.
اگر ما میگوییم عصر ظهور، عصر تحقق عدالت است یعنی عصر جریان ولایت حقه وجود مقدس امام زمان علیه السلام در همه زوایای اراده انسان است و همین جریان ولایت ایشان است که مبدأ جریان همه اسمای حسناست؛ و در آن حیات، نور، علم و همه حقایق جاری میشود. دوره ظهور، عصر جریان کلمه نور و کلمه علم در عالم است؛ و جاری شدن کلمه نور و حیات در عالم، جاری شدن ولایت معصوم(ع)، یعنی جاری شدن عبودیت و عبادت او در حیات است. یعنی ولایت او به گونهای در عالم جاری میشود که همه عالم با سجده او سجده میکنند و همه زندگی اجتماعی یک سجده جمعی میشود و عالم به عصری میرسد که عصر گسترش حیات طیبه، ایمان، نور و امثال اینهاست که اینها از شئون عبودیتند؛ عصر ظهور، عصر آزادی انسان، رهایی انسان، رفاه و امنیت انسان در سایه ولایت است.
پس حقیقت عدالت چیزی جز جریان ولایت حقه در عالم نیست، اگر همه عالم آن ولایت را با تمام ظرفیت بپذیرند، آن ولایت جاری میشود و ظهور پیدا میکند؛ و وقتی ظهور پیدا کرد، حقیقت آن جریان الهی در عالم جاری میشود. پس عدالت در یک کلمه یعنی گسترش عبودیت در جهان.
مأموریت دولت دینی هم این است که مناسبات پرستش را بسط دهد نه مناسبات اهواء را؛ مناسبات فطرت انسان را گسترش دهد نه مناسبات نفس را؛ البته حکومت باطل و تمدن مادی هم، نفسانیّات انسانها را محور قرار میدهد و نفوس را به هم گره میزند و جامعه انفسی درست میکند و اقتضائات نفوس را به فعلیت میرساند؛ این نفوس انسانی از شعب شیطان هستند، کارشان خودپرستی و منفعت پرستی و استخدام دیگران به نفع خودخواهی و خودبینی است؛ کارشان استکبار علی الله و تکبر بر انسانهاست؛ نظام استکبار و تکبر بر محور نفس شکل میگیرد، و این نظام بر اساس حاکمیت نفس هماهنگ است؛ یعنی اگر نفسها اصل شدند، تناسباتش همین است.
در دستگاه شیطان عدالت به حاکمیّت و ولایت شیطان بر همه است؛ اینکه مدعیان نظام سرمایهداری، لیبرال دموکراسی را عادلانه میبینند، گزافه و ادعا نیست واقعاً با عقلانیّتی که درست کردهاند عدالت همین است.
پس عدالت حرکت به سمت گسترش عبودیت و ظهور ولایت و رسیدن همه عالم به ظرفیتهای رشدی است که در آن قرار داده شدهاند، یعنی استیفای حقوق همه عالم که جز بر محور جریان عبادت نبی اکرم(ص) و ولایت ایشان جاری نمیشود.
عدالت در پایهای ترین مفهوم یعنی این که موجودات به حقوق هماهنگ خودشان که حق اعطایی خدای متعال و حق قرب است برسند. لذا حقِ محوری در مقابل حق توسعه، حق قرب است؛ همه موجودات باید به قرب برسند، و راه رسیدن به قرب عدالت است؛ عدالت مناسبات تحقق تقرب در کل هستی است. حال این عدالت اگر بخواهد در عرصه حیات اجتماعی محقق شود اول باید عقلانیت پایه آن در حوزه کلام و عرفان بازنگری و تکمیل و سپس عقلانیت تخصصیاش تولید شود.
ریاست دفتر
فرهنگستان علوم اسلامی قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست