جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقدی بر فیلم برادرم خسرو جامعه و خانواده ها چگونه با افرادی که مشکلات اختلالی و روانی دارند, مواجه میشود


نقدی بر فیلم برادرم خسرو جامعه و خانواده ها چگونه با افرادی که مشکلات اختلالی و روانی دارند, مواجه میشود

به نظر می رسد همچنان تلاش و انگیزه اصلی فیلم برادرم خسرو, گذشته از نمایش مشکلات نمونه وار فردی و خانوادگی انسان هایی که دچار اختلال شخصیتی دوقطبی هستند, صورت گرفته, چراکه قطعا نیاز و ضرورت شناخت این گونه تفاوت های خلقی و روانی تا حتی شناخت بیماری های مرتبط با روان انسان برای جامعه و خانواده ها لازم به نظر می رسد, تا به دور از قضاوت ها و برخوردهای ویرانگر و تنش های بی مورد که اغلب به دلیل عدم شناخت نسبت به مشکلات اختلالی و روانی, با رنجش و ناراحتی و کدورت میان افراد همراه است, به شناخت هرچه بیشتر نسبت به تفاوت های خلقی و اختلالات شخصیتی و روانی در جامعه و میان خانواده ها منجر شود

به عنوان فیلم اول کارگردان، اثری تأثیرگذار و جالب توجه از آب درآمده که با انتخاب یکی از انواع اختلالات روانی برای یکی از شخصیت های اصلی فیلم به روایت داستان و موقعیت خود می پردازد. هرچند به لحاظ شکل گیری یک درام سینمایی، می توانست اختلال یا بیماری های خطرناک تر دیگری جایگزین اختلال «دوقطبی» Bi Polar یکی از شخصیت های اصلی (با بازی شهاب حسینی) برای این داستان در نظر گرفته شود تا نشان دهد چگونه افراد مختلفی در خانواده و جامعه درگیر مسائل و مشکلات آن هستند؛ مانند تجربه های مختلف سینمای جهان مانند «مرد بارانی» با بازی داستین هافمن و تام کروز که به اختلال یا بیماری «Autism» می پردازد یا مشاهده علائم سندرم «آسپرگر» که مثلا در شخصیت «فارست گامپ» با بازی تام هنکس سراغ داریم یا اختلال دوشخصیتی Multi Personal Disorder که در شخصیت های دوگانه فیلم «باشگاه مبارزه» Fight Club با بازی برد پیت و ادوارد نورتون مشاهده می کنیم و بسیاری از فیلم های دیگر که مستقیم یا غیرمستقیم به اختلالات شخصیتی یا بیماری های روانی در افراد پرداخته اند. اما آنچه حین تماشای فیلم «برادرم خسرو» و چالش های رفتاری شخصیت خسرو به ذهن متبادر می شود، علاوه بر پرداختن به علائم بالینی اختلال «دوقطبی» و مسائل و مشکلاتی که شخص مبتلا و همچنین اطرافیان با آن دست به گریبان هستند، مسئله لزوم توجه به تفاوت های فردی و رفتاری انسان ها نیز می تواند باشد. اینکه لزوما قرار نیست همه انسان ها را با هر نسبت از هوش و توان ذهنی و استعدادهای روانی، با یک شاخص رفتاری مشخص و چارچوب بندی شده مورد سنجش قرار دهیم، خود یکی از بحث های مهم و اصلی علوم روان شناسی و انسان شناسی بوده است؛ چه بسا در طول تاریخ، افراد بسیاری از جمله بزرگ ترین هنرمندان و نوابغ جهان هم الزاما از منش های رفتاری یکسان و منطبق با هنجارهای منضبط اجتماعی برخوردار نبوده اند، چه بسا رفتارهایی تا مرز جنون و ازهم گسیختگی های روانی را نیز از خود بروز داده اند. از سوی دیگر در بررسی نمادین شخصیت های فیلم می توان این نکته را هم در نظر گرفت که شخصیت خسرو نمادی از بروز رفتار کودکانه و نابالغ از یک فرد به ظاهر بالغ است درحالی که هم زمان برادرش ناصر، نمادی از رفتاری والدانه و کنترلگرانه است که می تواند نمونه های رفتاری این دو برادر را مانند دو روی سکه رفتارهای «کودکانه» و «والدانه» یک شخص واحد در نظر گرفت که البته در مقابل دوربین سینما در هیئت دو شخصیت متمایز و جداگانه جلوه کرده اند. نگاهی نمادین و نشانه شناسانه که امروزه در بسیاری از فیلم های سینمای جهان هم قابل بررسی و استناد است؛ به این شکل که فیلم با ظرافت خاصی نمایش خصوصیات متفاوت و چندگانه یک شخصیت واحد را از طریق پرداختن به خصوصیات و کنش های رفتاری و ذهنی دو یا چند شخصیت سینمایی به معرض نمایش می گذارد.

شخصیت برادری کنترلگر و بیش از اندازه منضبط که به دلیل حفظ آبرو و امنیت و آرامش زندگی خانوادگی اش، رفته رفته از رفتارهای خارج از چارچوب برادرش منزجر شده و راه خشونت و درگیری و عصبانیت را در پیش گرفته تا جایی که تصمیم می گیرد برادر نگون بختش را از طریق مصرف داروهای مخدر و آرام بخش هرچه بیشتر تحت کنترل در آورد... هرچند در طول فیلم بیننده در مقابل رفتارهای گاه پرخاشگرانه و خارج از کنترل خسرو گاهی هم می تواند حق را به ناصر، برادر بزرگ تر نیز بدهد که رفتاری قیم مآبانه تر در پیش بگیرد. از جمله اینکه برادرش را پس از ایجاد بی نظمی و شیطنت سر میز غذا با کمی خشونت فیزیکی راهی اتاقش می کند یا رفتار کنترلگرانه ناصر پس از اینکه خسرو از صدای آژیر دزدگیر یکی از همسایه ها به شدت عصبانی شده و با رفتاری شدیدا پرخاش جویانه اتومبیل همسایه را تخریب می کند اما گاهی نیز رفتارهای کنترلگرانه برادر بزرگ تر تا حدی آزاردهنده و بی مورد به نظر می رسد. مثلا سرزنش کردن خسرو برای خرید هدایایی که برای برادرزاده اش تهیه کرده یا هنرنمایی و آوازخواندن او در معابر شهر برای کسب درآمد که مثلا در یکی از این صحنه ها خسرو را در حال خواندن یکی از ترانه های معنی دار فریدون فروغی می بینیم؛ هنری که با وجود داشتن بیماری و اختلال شخصیت، استعدادش در خسرو به وفور یافت می شود... .

به این ترتیب رفتارهای برادر بزرگ تر از کنش های تا حدی قابل دفاع و منطقی تا رفتارهایی کاملا خشونت آمیز و دیکتاتورمآبانه در نوسان است که تا انتهای فیلم در یک تحلیل کلی، تعمدا و به درستی امکان یک قضاوت صد درصد دقیق را درباره برادر بزرگ تر از بیننده سلب می کند. ضمن اینکه به لحاظ روان شناسی، باز هم می توان از نگاهی دیگر ریشه پرخاش های هنجارشکنانه و بیش از حد تخریبگرانه برادر کوچک تر، خسرو را به نوعی در رفتارهای بیش از اندازه کنترلگرانه و حتی مستبدانه برادر نیز جست وجو کرد... . گذشته از اینکه ما تنها می توانیم مشکلات مختلف خسرو را در محیط منزل برادرش ناصر مشاهده کنیم و فیلم به عمد یا غیرعمد از نشان دادن سایر مشکلات اجتماعی این شخص برای ما خودداری می کند. از سوی دیگر مسئله همسر ناصر (با بازی هنگامه قاضیانی) هم درخورتوجه است که ظاهرا تا چندی پیش به حرفه دندان پزشکی اشتغال داشته، اما به دلیل ناراحتی های روانی، امکان ادامه کار در این حرفه را به توصیه و اجبار همسرش پیدا نکرده است. چه بسا کارنکردن و خانه نشین شدن همسر ناصر نیز می تواند به نوعی ریشه در رفتارهای محدودکننده و مستبدانه ناصر داشته باشد که درنهایت با باردارشدن این زن، منجر به افسردگی و خانه نشینی او شده است. درحالی که باز هم مشاهده می کنیم که تقریبا در اغلب موارد همسر ناصر نیز در همه درگیری ها و مشکلات حاصل از بیماری خسرو، جانب خسرو را گرفته و حتی از خود ناصر هم نسبت به خسرو دلسوزتر و مهربان تر به نظر می رسد... هرچند باز هم از لحاظ دراماتیک و نشانه شناختی مشخص نمی شود دقیقا چرا شغل دندان پزشکی برای شخصیت های این فیلم در نظر گرفته شده؟ و اگر مثلا به جای این شغل، حرفه پزشکی، مهندسی یا تدریس موسیقی را فیلم ساز عزیز برای شخصیت هایش در نظر می گرفت، چه تفاوت خاصی در شکل گیری روند داستان و درام و نظام نشانه شناختی فیلم ایجاد می شد؟

با این حال، به نظر می رسد همچنان تلاش و انگیزه اصلی فیلم، گذشته از نمایش مشکلات نمونه وار فردی و خانوادگی انسان هایی که دچار اختلال شخصیتی «دوقطبی» هستند، صورت گرفته، چراکه قطعا نیاز و ضرورت شناخت این گونه تفاوت های خلقی و روانی تا حتی شناخت بیماری های مرتبط با روان انسان برای جامعه و خانواده ها لازم به نظر می رسد، تا به دور از قضاوت ها و برخوردهای ویرانگر و تنش های بی مورد که اغلب به دلیل عدم شناخت نسبت به مشکلات اختلالی و روانی، با رنجش و ناراحتی و کدورت میان افراد همراه است، به شناخت هرچه بیشتر نسبت به تفاوت های خلقی و اختلالات شخصیتی و روانی در جامعه و میان خانواده ها منجر شود.

کوروش جاهد