چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
یک دگردیسی دوست داشتنی
اکران عید فطر یکی از بهترین زمانهای نمایش فیلم در طول سال است. طبیعی است که در این بازه فیلمها با استقبال بیشتری مواجه شده و از فروش بالایی برخوردار میگردند. این روال ثابتی بوده که در چند سال اخیر برای سینمای ایران اتفاق افتاده است. اما گویا امسال دیگر خبری از آن همه شور و هیجان نبود. این امر در شرایطی محقق گشت که المانهای یک سینمای جذاب برای مخاطبان، فراهم بود. مواردی چون تعدد موضوعی فیلمها، بازیگران محبوب و حتی افزایش فیلمهای در حال اکران.
با این وجود تنها نکتهای که درباره عدم استقبال مخاطبان از فیلمهای اکران اول عید فطر مطرح می شود. بحث کیفی فیلمهاست و اینکه سوژهها نتوانستهاند به خوشساختی فیلم کمک کنند و این میتواند زنگ خطر بزرگی باشد برای سازندگان آثار این چنینی. به هر حال اکران اول عید فطر برخلاف تصور همگان، خیلی کم فروغ و بیسروصدا به انتها رسید اما حالا اوضاع فرق کرده و همه چشمها به فیلمهای اکران دوم عید فطر دوخته شده است. فیلمهایی که در ظاهر اسم و رسمدارترند و در گیشه نیز بسیار موفقتر از فیلمهای اکران اول فطر عمل کردهاند. قیاس این دو اکران را بهراحتی میتوان با عناوین بد و خوب تبیین کرد. با هم نگاهی گذرا و اجمالی می اندازیم به فیلمهای در حال اکران سینماها.
● ملک سلیمان/آشتی گسترده مخاطبان با سینمای دینی
پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران، این روزها با اقبال بسیاری از سوی مردم تهران و شهرستانها مواجه شده است. «ملک سلیمان» با داشتن تعداد سالنهای کمتری نسبت به «سنپطرزبورگ» و «بعدازظهر سگیسگی» در سومین رده جدول فروش اکران قرار دارد که احتمالا در روزهای آینده و با افزایش سالنهای نمایش، مطمئنا گیشه فروش فیلم دچار تلاطم خواهد شد. ما در «ملک سلیمان» با یک داستان شسته و رفته مواجهیم و آن هم حمله شیاطین و اجنه به سراسر سرزمین حضرت سلیمان است.
فیلم با التهابات ابتدایی خود، ذهن مخاطب را بهخوبی به سمت این قضیه معطوف می دارد و پس از آن جریانی آرام بر فیلم مستولی میشود تا اینکه در چهل دقیقه پایانی دوباره ما شاهد سرکشیدن این التهابات می شویم. شاید بتوان تنها نقطه ضعف البته کمرنگ فیلم را در داستاننویسی میانی آن عنوان کرد. جایی که تا دقایقی طولانی همه چیز در آرامش نسبی میگذرد و این نکته انتظارات را از فیلمی که با آن همه سر و صدا شروع شده بود، برآورده نکرد. وگرنه باید پذیرفت که فیلم درشروع و پایان بسیار قوی عمل کرد و توانست بالانس خط داستانی خود را حفظ کند. خط داستانیای که با توجه به نشان دادن توانمندیهای وحیانی سلیمان،اگر با اندک لغزشی دچار می شد به سمت سینمای تخیلی و فانتزی سوق پیدا میکرد. بیتردید میتوان «ملک سلیمان» را یکی از معدود فیلمهای عظیمی به حساب آورد که در آن تمام مسئولیتها در سطحی حرفهای صورت پذیرفته بود. از فیلمبرداری و تدوین و جلوههای ویژه استثناییاش گرفته تا موسیقی منحصر به فرد و طراحی لباس. با این حال «ملک سلیمان» بهواسطه تعریف خاصی که از یک فیلم حرفهای به عمل آورده، اتفاق فرخندهای در سینمای ماست که نباید به این سادگی از کنار آن عبور کرد. هرچند که طبق اخبار منتشر شده قرار است قسمتهای دوم و سوم آن نیز ساخته شود.
● شکلات داغ/درامی که قربانی نگاه روشنفکرانه شد
وقتی کارگردانی بتواند با مرکزیت قرار دادن یک کافی شاپ، یک درام ساختارمند بسازد. انتظارات از دیگر بخشهای فیلم نیز بالاتر میرود. «شکلات داغ» دارای کاراکترهای متعددی است که از روایتهای موازی برخوردارند اما این روایتها نتوانستهاند سبب انسجام کلی فیلم شوند و همانگونه که مشاهده می کنیم فیلم در میان پایانبندیهای گوناگونی که می شد برای آن فرض کرد، نمره قابل قبولی را دریافت نمی کند.
این ورود شخصیتهای جدید، خود بزرگترین امتیاز فیلم در جهت فضاسازیهای متفاوت بود اما کارگردان به راحتی از این عنصر برای طرح معماهای بعدی فیلم بهره گرفت و عملا اجازه هیچ پیشفرض محکمی را به مخاطبان خود نداد. فارغ از این موضوع، فیلم در بحث شخصیتپردازی بهشدت می لنگد تا جایی که ما هیچ اطلاعی در مورد زن نقش اول فیلم(نیکی کریمی)به دست نمی آوریم. ضمن اینکه فیلمهایی نظیر«شکلات داغ» که از لوکیشنهایی اینچنینی برخوردارند بهراحتی می توانند از قیاس فضاهای درونی و بیرونی محیط، نقبی هرچند گذرا به مسائل پیرامون داشته باشند، نکته ظریفی که متاسفانه در این فیلم اصلا لحاظ نشده. «شکلات داغ» به صورت بالقوه فیلم قدرتمندی است که چیزهای زیادی در چنته دارد اما همین که به فعلیت قصه میرسیم بسیاری از این توانمندیها، قربانی نگاه روشنفکرانهای می شوند که قرار است بر کل فیلم حاکم باشد. مطمئنا تمام این ضعفها را میتوان به حساب کمسن و سالی حامد کلاهداری گذاشت و از اینرو میشود تلخی کاستیهای بیشمار فیلم را با شیرینی داشتههای محدودش تعویض کرد. «شکلات داغ» با وجود تمام ستارگانی که در اختیار دارد نتوانسته آنطور که باید وشاید در گیشه خوش بدرخشد.
● بعد از ظهر سگی سگی/ اقتباس از فیلم غربی یا آژانس شیشهای کمدی!
شاید خود سیدنی لومت نیز تصور نمی کرد که روزی از روی فیلم معروفش، نسخهای کمیک نیز تهیه شود.فارغ از نوع روایت داستان، «بعد از ظهر سگی سگی»را می توان یکی از طنزهای خوب سینمای ۸۹ به حساب آورد که بنا بر موقعیتهایی که ایجاد میکند تماشاگر خود را می خنداند و از اینرو به هیچ عنوان نمیتوان این فیلم را در ردیف طنزهای لوده و سطحی گنجاند. تعدد شخصیتهای فیلم با ساز و کارهای متفاوتشان، حکم خون تازهای را داشت که می شد در اثر اقتباسی و البته کمدی«بعد از ظهر سگی سگی» جریان داد. یکی از پررنگترین نقاط قوت فیلم را باید در نقشآفرینی بازیگران دانست. بازی بسیار متفاوت مجید صالحی بسیار جالب توجه بود. ضمن اینکه ما بعد از مدتها شاهد نقشآفرینی جدید و شیرینی از رضا عطارانی بودیم که داشت با چند بازی مشابه در فیلمهای اخیر، به سمت کلیشههای شخصیتی رهسپار می شد.
البته بخش انتهایی فیلم ناهمگون با شیرینی کلی فیلم بود و همان داستان تعقیب و گریز تکراری فیلمهای طنز سالیان اخیر را به تصویر میکشید. اگر بخواهیم خیلی موشکافانه به ظرافتهای منطقی فیلم بپردازیم باید بگوییم که روی آوردن گروگانگیر به عکاسی میتوانست خیلی منطقیتر و حساب شدهتر به تصویر درآید. البته بهراحتی میتوان متوجه شد که فیلمنامه جای کار بسیاری دارد و این نمی تواند منتهای سوژهپردازی فیلمی با چنین موضوع جالبی باشد. بههر حال «بعدازظهر سگی سگی» این روزها با فروش بالایی مواجه است و در ردیف دوم جدول فروش فیلمها قرار دارد.
● سن پطرزبورگ/کلکسیونی از تکرارهای دوست داشتنی
«سن پطرزبورگ»را باید اتفاق فرخندهای، حداقل در سینمای کمدی این سالهای ایران بهحساب آورد. اتفاقی که جریان جدیدی را در حوزه طنز فانتزی به مخاطبان نشان میدهد. داستان فیلم مانند تمامی آثار برادران قاسم خانی خیلی ساده و بیپیرایه است و تمام چیزها در جای خود قرار گرفته است.
فیلم با حادثهای خیلی معمولی کلید میخورد و خیلی زود هم در مسیر تنش قرار می گیرد. آن هم تنشی چند وجهی که باید شخصیتهای داستان با گره افکنیهای خود بر جذابیت فیلم بیفزایند و حقیقتا چقدر خوب هم توانستند از عهده این کار برآیند. داستانی ساده و البته تودرتو که ابهام آن برای مخاطب زیاد ملموس نیست.بزرگترین شاخصه فیلم نیز همین سادگی است. در بحث سوژه نیز باز این تکرار به چشم میخورد.
نمونه مشابه چنین سوژهای بارها کار شده اما نوع متفاوت روایت یا انتخاب کشوری دیگر برای انجام مقاصد فیلم (بیآنکه حتی یک پلان در این کشور برداشت شود) ابتکارات تازهای بود که خیلی خوب جواب داد. در کلیت این فیلم، ما با مسائلی مواجهیم که نمونههای آن را بارها و بارها طی سالیان اخیر مشاهده کردهایم اما سادگی زوایای تعریف شده فضای «سنپطرزبورگ» سبب شد تا این کلیشهها برای ما جذاب و دوست داشتنی باشد. البته در این موفقیت بزرگ نباید از کنار نام وزنه سنگینی چون پیمان قاسمخانی گذشت. فارغ از نوشته خوب، ما با بازی خیلی روان و تاثیرگذار او در این فیلم مواجهیم که واقعا عینی و درخور توجه از آب درآمده است. «سن پطرزبورگ» پس از جنجالهای فراوان، این روزها رتبه اول گیشه فروش را در اختیار دارد و انتظارات، حکایت از فروش میلیاردی فیلم است. انتظاری که نباید آن را زیاد هم غریب دانست.
● نگاهی به سه اکران دیگر/ فیلمهایی که نفسهای آخر را میکشند
▪ نگاه اول: چند سالی می شود که فیلمهای«قدرتالله صلح میرزایی» را مروج سطحینگری می شناسیم. فیلمهایی که فقط برای فروش گیشه ساخته میشوند و از هر ابزاری حتی لودهبازی برای این فروش بیشتر استفاده میشود. «یک جیب پر پول» به حدی ضعیف ساخته شده که بسیاری از تماشاگران از نیمههای فیلم، سالنها را ترک میکنند. این فیلم حتی نتوانست از راه لودگی نیز مردم را بخنداند و موقعیتی را برای خود دست و پا کند. اصلا داستانی بر فیلم عارض نبود فقط ماجرای ازدواج بود و همان داستان نخنما و کهنه زن شدن یک مرد. شدت این تلخیها به حدی است که حتی رقصیدنهای احمد پورمخبر و محسن قاضی مرادی و آوازخوانی جواد رضویان نیز کارساز نیامد و فیلم بر همان مسیر بیمحتوایی خود ادامه حرکت داد.
در «یک جیب پر پول» دقیق شوید. چند اتفاق را می بینید که تکراری نباشد؟! باور کنید که حتی یک اتفاق جالب و خندهدار نیز در فیلم رخ نمی دهد. مگر مردم چند بار قرار است برای یک فیلم به سینما بروند؟ یک فیلمی که فقط چند ماه یکبار اسم عوض می کند و روی پرده اکران می رود: «دلداده»،«زندگی شیرین»،«یک جیب پرپول» که موضوع همه این فیلمها، ازدواج دختر و پسر است و مشکلی که مانع از این اتفاق می شود و در نهایت با بهرهگیری از چند ژست فیلمهای هندی، مشکلات حل شده و دختر و پسر به هم می رسند.کارگردان به قدری در این مسیر ضعیف و ناشیانه عمل کرده که حتی تیم بازیگری خود را دراین فیلمها تغییر نداده است و تنها تغییرش این بوده که با توجه به پول خوبی که در آن فیلمهای قبلی به دست آورده، این بار شخصا تهیهکننده اثرش شده. «یک جیب پر پول» را باید سخیفترین فیلم سالیان اخیر سینمای ایران به شمار آورد.
▪ نگاه دوم: متاسفانه فیلمهای اکران اول عید فطر به قدری از ضعف مفهومی برخوردارند که باید «فاصله» را به نسبت آنها، فیلم درخورتوجهی نامید. فیلمی که می توانست خیلی بهتر از آنچه دیدیم ساخته شود. با توجه به سوژه جالب فیلم، بهراحتی می شد موقعیتهای مختلف دیگری را عارض بر فیلم کرد و آن را از عمق و پیچیدگی خاصی برخوردار نمود اما تمام داستان خیلی راحت و ساده بیان می شود و به همین دلیل تماشاگر عام به این فیلم بیگره! توجه نشان می دهد. البته گره داستان برای همه مشخص بود که آن هم به تقابل مریم و محمود باز می گشت. تماشاگرانی که منتظر این سکانس حساس بودند اما این موقعیت ویژه با بیانی ساده، از جلوی فهم مخاطب رد شد و هیچ جذابیت بهخصوصی را بهوجود نیاورد.
کل فیلم به همین منوال است. فضایی آرام که داستانها در درون آن، بدون هیچ فراز وفرود آنچنانی رقم میخورند و از این حیث میتوان عنوان کرد که ما با فیلمی «خونسرد» مواجهیم. سوژهای نسبتا بکر که میتوانست با پرداختی حرفهای، عنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار اکران شده امسال را برای خود یدک بکشد اما متاسفانه این مهم به وقوع نپیوست. به غیر از فیلمنامه و تا حدودی بازیها، مابقی عناصر، تاثیر خیلی شگرفی بر فیلم گذاشتد تا «فاصله» بهعنوان بهترین فیلم موضوعی اکران اول عید فطر مطرح شود. گرچه فروش پایین فیلم با ستارگانی چون فرامرز قریبیان و الناز شاکر دوست کمی عجیب به نظر می رسد.
▪ نگاه سوم: «باد در علفزار می پیچد» هم شوک خیلی عجیبی را بر همه وارد کرد. فروش زیر ۱۰ میلیونی برای فیلمی که با تکیه بر داستانش و حتی بازیگری الناز شاکر دوست، روی پرده رفته بود، بسیار تعجبآور و قابل تامل است. درست آن هم در یکی از بهترین فصلهای اکران و زمانی که فیلم پر فروشی هم بر پرده نیست. فروش کلی این فیلم در ۹ سینما از فروش تک سئانس «یتیم خانه» و «هامون» کمتر است!
● نکتهای که زیاد هم عجیب نیست/اکرانهایی که در کمال محدودیت خوش می درخشند
«یتیم خانه » که محصول ۲۰۰۷ اسپانیا و مکزیک است نمونه بسیار موفقی از فیلمهای ژانر دلهره است. ژانری که در ایران بسیار مظلوم واقع شده است.داستان «یتیم خانه» با بهرهگیری درست از عناصر خیال و البته تکنیکهای ژرف کارگردانی، تبدیل به اثری درخور توجه شده است که در اکران بینالمللی خود نیز با استقبال زیادی مواجه گشته است.«یتیم خانه»با آنکه در تک سئانس اکران می شود بالاتر از ۳۰میلیون تومان فرخته است.
«هامون» نیز که یکی از ۵ جاودانه سینمای ایران تا همیشه خواهد ماند نیز توانسته در تنها سئانس ۲۲:۳۰ خود در پردیس سینمایی ملت، فروش خود را به مرز ۱۲ میلیون تومان برساند و این در حالی است که تنها چهل روز از نمایش زندگی فلسفی حمید هامون و علی عابدینی می گذرد.
فروش این دو فیلم تک سئانسه آن هم در یک سینما که خیلی بیشتر از فروش تک سئانس یک سینمای «یک جیب پر پول» (بهعنوان پرفروشترین فیلم اکران اول عید فطر) است، سبب شده تا ذهنها به این سمت متمرکز شود که یکی از اصلیترین دلایل قهر مخاطب با سینمای امروز، به بحث کیفی فیلمها باز می گردد.اکثر فیلمها با نگاهی کامل به گیشه فقط درصدد بازگرداندن سرمایه هستند و به همین دلیل از ریزهکاریهای فنی سوژهای و ابژهای! خود می گذرند. این روزها سینمای ایران تبدیل به ویترینی شده که تمامش را فیلمهای به اصطلاح کمدی پر می کند و فریاد فیلم با کیفیت مدام از طرف کارگردانان وتهیهکنندگان این فیلمها به مردم و زمین و زمان حواله میشود. اگرچه فیلمهای سطحی اینچنینی در بدو پیدایش با استقبال مواجه شد اما با گذشت چند سال از این وضع، دیگر حنای این فیلمها برای هیچکس رنگی ندارد.
اما اکران دوم عید فطر با چهار فیلم قوی شروع شد تا تلخی فیلمهای قبل کمتر به مذاقمان ماندگار باشد. البته تاخیر ناگهانی اکران «لطفا مزاحم نشوید»(بهعنوان یک فیلم خوش ساخت)به لطف استحکام ساختاری این چهار فیلم اصلا احساس نمیشود. حال که دریای متلاطم اکران فیلمهای با کیفیت، روی نسبی آرامش را به خود دیده، آرزومندیم که هیچگاه سادگیهای این برداشتهای دوستداشتنی مغلوب سرو صداهای کاذب سکانسهای بی کیفیت فیلمهای تاریخ مصرف گذشته نشود.
مجتبی اردشیری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست