چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
خوان رولفو ۱۹۸۶ ۱۹۱۷
خوان رولفو رمان و داستان کوتاه نویس مکزیکی از معتبرترین نویسندگان اسپانیایی زبان قارهٔ امریکا است. شهرت رولفو برای دو کتاب کم حجم اوست. دشت سوزان (Burning plain ۱۹۵۳) که مجموعهای است از داستان کوتاه ازجمله "به آنها بگو مرا نکشند" که در صحنه ادبیات بینالمللی بسیار تحسین شده است، و رمان پدرو پارامو (Pedro Paramo ۱۹۵۵) کهیکی از الگوهای گابریل گارسیا مارکز برای کتاب "صد سال تنهایی" بوده است.
با وجود حجم کم آثار منتشر شده، برای آثار رولفو احترام فراوانی قائل شدهاند به طوری که درسال ۱۹۷۰ برندهٔ جایزه ادبیات مکزیک شد و در سال ۱۹۸۰ به عضویت آکادمی زبان درآمد و در سال ۱۹۸۵ اسپانیا جایزهٔ سروانتس را برای دستاوردهای ادبی به او اعطا کرد.
خوان رولفو در ۱۶ می سال ۱۹۱۷ در دهکدهٔ "سن گابریل" در خانوادهٔ زمینداری که زمینهای آنها در انقلاب مکزیک از بین رفت، به دنیا آمد. دوران بچگیاش ناگوار بود. او در سالهای ۲۹-۱۹۲۶ شاهد خشونتآمیزترین وقایع جنگ مذهبی کاتولیکی بود. پدرش وقتی شش ساله بود به همراه دو تن از عموهایش در جنگ کاتولیکی کشته شد و دو سال بعد مادرش را نیز از دست داد. در ده سالگی به پرورشگاه سپرده شد و چهار سال آنجا بود.
خوان رولفو در تمام زندگی کتابخوانی سیری ناپذیر بود. علاقهاش به کتاب وقتی هشت ساله بود به صورتی تصادفی بروز کرد. در آن زمان به دلیل وضعیت ناخوشانید کلیسا که منجر به شورشهای کاتولیکی شده بود، کشیش منطقه تمام کتابخانه خود را نزد مادر بزرگ خوان به امانت گذاشت، خوان تمام کتابهای آن کتابخانه را مطالعه کرد.
در ۱۶ سالگی قصد ثبت نام در دانشگاه گوادالاخا را داشت که به دلیل اعتصاب طولانی دانشجویان، موفق به ثبت نام نشد، به مکزیکو سیتی رفت و در همانجا ماندگار شد. پدربزرگش وکیل دعاوی بود و میخواست که خوان حقوق بخواند ولی او از عهده امتحان ورودی دانشگاه برنیامد و در ۱۸ سالگی در اداره مهاجرت وزارت کشور مشغول به کار شد. کاری که آدم را یاد فداکاری "دشیل همت" میاندازد که کارآگاه خصوصی شده بود. طنز زمانه، این کار ظاهراً بی ربط، بینهایت در نوشتن به او کمک کرد. ابتدا در محدودهٔ ایالت فعالیت میکرد. بعد فعالیتش به تمام کشور گسترش پیدا کرد. لهجهها، آداب و رسوم و گویشهای محلی را آموخت و بدینوسیله شناختی فرهنگی پیدا کرد و آنها را در نوشتههایش به کارگرفت.
در سال ۱۹۴۸ با کارلا آپایچیو ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد. برای گذران زندگی خانوادگی شغلهای گوناگونی داشت: از ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ در اداره مهاجرت، ۵۳-۱۹۴۷ در شرکت گودریچ، در سالهای ۱۹۵۵ و ۵۶ در paoaloapan و از ۱۹۶۲ تا کمی قبل از مرگ، در انستیتوی زبانهای بومی مشغول به کار بود که ارتباطی با نویسندگی نداشت.در سالهای ۶۲-۱۹۵۲ به عنوان تولید کننده تلویزیون و فیلمنامه نویس توانست هم بنویسد و هم درآمد منظم داشته باشد.
در سالهای آخر زندگی، رولفو به سرطان ریه مبتلا شد و در ۷ ژانویه ۱۹۸۶ به علت حمله قلبی درگذشت.
گرچه آثار او از نظر کمی مختصر است، هرگز کسی نسبت به کیفیت آنها تردیدی نداشته است. رمان "پدرو پارامو" به چاپ بیستم و نهم رسیده و به هجده زبان ترجمه شده است. کتاب مجموعه داستانهای کوتاه او دشت سوزان (دشت مشوش ترجمه خانم فرشته مولوی) به چاپ دوازدهم رسیده و به نه زبان ترجمه شده است.
رولفو به پیروی از ناتورالیزم فرانسوی با جریان غالب داستان سرایی مکزیک مبارزه کرد. او تخیل و واقعیت را به هم آمیخت، از جملات کوتاه استفاده و به جای حالت خود آگاهی توجه خود را به رفتار معطوف کرد و از داوری آشکار کاراکترهایی که توصیفشان میکرد، خودداری کرد. آثار رولفو نشان میدهد که تحت تاثیر نویسندگان نوردیک مثل کنوت هامسون، سلما لاگرالوف، اف ای سیلان پا و هالدور. کی لاکزمن بوده است. همچنین در آثار رولفو ردپایی از امیلی برونته و ویلیام فاکنر دیده می شود.
خصوصیت بارز داستانهای رولفو رابطهٔ مشکل ساز پدر و پسر، فلاش بک به خشونت، وقایع نگاری وارونه، تصاویر بهیاد ماندنی و سنگینی گناه و مرگ است. اغلب دیالوگها، مثل مونولوگ است. شاعر مکزیکی اوکتاویا پاز، دربارهٔ رولفو گفته است: "تنها رمان نویس مکزیکی که به جای تشریح، تصویری از پیرامون فیزیکی به ما میدهد."
خوان رولفو نویسندگی را از سال ۱۹۴۰ شروع کرد و اولین رمانش را از بین برد. در سن ۳۵ سالگی مجموعهٔ ۱۵ داستان کوتاه به نام "دشت سوزان" را منتشر کرد: چشم اندازی بیرحمانه از دنیای پیرامونش، دختری که مجبور به روسپیگری میشود، شوهری قرمساق که در سفری زیارتی میمیرد و مردمی که فقر آنها را از پا انداخته است. در سال ۱۹۵۳ شروع به نوشتن رمان "پدرو پارامو" کرد. آثار او آنچه که "رمان انقلاب مکزیک" میگویند، جمع بندی کرده است.
انریکه کراز در کتاب بسیار معتبر خود "مکزیک: زندگینامه قدرت" می نویسد که دانشجویان جوان بسیار متعهد دهه ۱۹۶۰ "مبهوت رمز و راز جادویی نوشتههای خوان رولفو شده بودند، صفحاتی که در آنها قدرت و اعتبار زمامداران مکزیک در تصاویر سنگ عظیم خرد شده، حک شدهاند." این "سنگ خرد شده" (فروپاشی جامعه شبه فئودال) در تمام رمان پر قدرت و تکان دهندهٔ جامعه شناختی "پدرو پارامو" به تصویر کشیده شده است.
رمان پدرو پارامو که پیشگام رآلیسم جادویی است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی رو بهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهٔ افسانهای به نام "کومالا" نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در ادبیات امریکای لاتین تاثیر گذاشت. گابریل گارسیا مارکز جملهای از این کتاب را در صد سال تنهایی خود گنجاند و همچنین شهر ارواح رولفو که ساکنینش اشباح هستند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای ماکوندوی مارکز شد.
گابریل گارسیا مارکز گفته است که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رمان نویس احساس کرد که متوقف شده است و کشف کتاب "پدرو پارامو" در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تالیف شاهکارش صد سال تنهایی را به او نشان داده و هموار کرد. مارکز دربارهٔ تمام آثار انتشار یافته رولفو من حیث المجموع می گوید: "نوشته هایی که به ۳۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثار سوفوکل است."
رولفو پایه گذار مجله ادبی "پان pan" در سال ۱۹۴۴ است. بعد از انتشار دو کتاب مشهور، عملاً داستان نویسی را کنار گذاشت ولی به روشهای دیگری مهرهٔ اصلی جهان ادبی مکزیک باقی ماند. در سال ۱۹۵۶ شروع به فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون کرد. با همکاری کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز، یکی از بهترین فیلم نامه هایش را به نام " El Gallodoro" نوشت که فیلمی از آن در سال ۱۹۶۴ ساخته شد.
در دهه ۶۰، رولفو دومین رمانش را به نام La Cordillera" نوشت ولی بدون اینکه آن را منتشر کند یا به کسی نشان بدهد، از بین برد.
رولفو عکاس ماهری بود، گرچه در زمان حیاتش تعداد کمی از عکسهایش منتشر شد.
کارلوس فوئنتس در سال ۲۰۰۲ کتابی به نام "مکزیک خوان رولفو" منتشر کرد که مجموعه ای از ۱۷۵ عکس است که تنها مجموعهٔ چاپ شده از عکسهای رولفو است. عکسهای این کتاب عمدتاً بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ گرفته شده است. تصاویری از مردم و زمینهایشان، زنان در لباسهای محلی، نوازندهها با آلات موسیقی. او در این عکسها، آرامش، سکوت و ریتم درونی مردم خارج از شهرها را ثبت کرده است.تصاویری از ساختمانهای مخروبه و متروکه با دیوارهایی که از شلیک توپخانه خراب شدهاند که همه شرحی از تاریخ دردناک مردم مکزیک است.
مهرشید متولی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست