واقعیت‌ها را بپذیریم

قیمت مسکن در ایران مقوله‌ای همواره چالشی بوده است. دولت‌های مختلف عموما به دلیل آن که نمی‌خواهند محبوبیت خودشان را در میان توده مردم از دست رفته بینند، اغلب رشد قیمت‌ها در …

قیمت مسکن در ایران مقوله‌ای همواره چالشی بوده است. دولت‌های مختلف عموما به دلیل آن که نمی‌خواهند محبوبیت خودشان را در میان توده مردم از دست رفته بینند، اغلب رشد قیمت‌ها در بازار را انکار کرده یا آن را کمتر از واقعیت‌های موجود عنوان می‌کنند. وزرای مسکن چه در دولت حاضر و چه در دولت‌های سابق همیشه یک گام عقب‌تر از بازار حرکت کرده و اغلب بسختی حاضر به پذیرفتن افزایش قیمت خرید و حتی اجاره املاک می‌شوند.

فراوان دیده شده است که وزیر مسکن یا معاون وی به جای آن که با واقعیت‌های بازار کنار بیایند، صرفا از در هشدار و تهدید بر هم زنندگان نظم بازار املاک و مسکن وارد می‌شوند که البته این تهدیدها هیچ‌گاه کارساز نبوده چرا که بازار بسان موجودی زنده عمل می‌کند و در مقابل هر عمل، عکس‌العملی از خود بروز می‌دهد.

البته از انصاف هم دور است اگر تلاش‌های دولت‌های مختلف بویژه دولت نهم و دهم در خانه‌دار کردن مردم را هم فراموش کنیم. به هر حال نهضتی که تحت عنوان مسکن مهر در کشور آغاز شده است، اقدامی کم‌نظیر در سراسر دنیاست. اقدامی که خانه‌دار شدن چند میلیون نفر، اشتغال صدها هزار و رونق‌صدها صنعت مرتبط با حوزه مسکن را به دنبال داشته و خواهد داشت.

اما تکذیب چشم بسته واقعیت‌های بازار هم دردی از مشکلات این حوزه دوا نخواهد کرد. هر چند مطمئنا همین مسئولان نیز در جلسات داخلی خود بخوبی و درستی شرایط بازار را مشاهده و درک می‌کنند اما به افکار عمومی که می‌رسند، سیاست انکار را در پیش می‌گیرند.

تنها فایده سیاست‌انکار آن است که تا حدودی ممکن است از القای شرایط نامطلوب به بازار جلوگیری کرده و جو روانی بازار را کنترل کند اما وقتی مردم به بازار مراجعه و واقعیت‌ها را مشاهده می‌کنند، همین اثر نیم بند نیز خنثی می‌شود. نتیجه نپذیرفتن واقعیت‌ها و برخورد چکشی با بازار آن است که مردم دیگر نمی‌توانند برای برنامه‌ریزی آینده خود در حوزه مسکن به اظهارات و ارزیابی‌های مسئولان این حوزه اتکا کنند. مسئولان محترم حوزه مسکن بهتر است به جای سرشاخ شدن با آنچه که در بازار مسکن مشاهده می‌شود و خط و نشان کشیدن برای اخلالگران خیالی که هیچ‌گاه و در هیچ زمانی حتی یک نمونه از این جماعت به مردم معرفی نشد، با این واقعیت‌ها کنار بیایند و اثر نیروهای بازار یعنی عرضه و تقاضا را در انظار عمومی بپذیرند. این‌گونه اعتماد مردم به اظهارات و تحلیل‌های مسئولان دولتی نیز دوچندان خواهد شد و اگر روزی مسئولی با تحلیل و سخنان خود قصد هدایت و جهت‌دهی به بازار را داشته باشد، می‌تواند به هدفش نایل شود.

حمید اسدی