پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

اعتكاف فرصتی برای نوسازی فرهنگی


اعتكاف فرصتی برای نوسازی فرهنگی

فقدان فضیلتهای اخلاقی در چند سده گذشته و رواج تفكرات لیبرالی كه برخاسته از تحولات اجتماعی اروپا و غرب بود, دامنگیر تمام جهانیان شد این روند پس از گذشت یك دوره دوری از خدا باعث شد تا برخی از اندیشمندان به دنبال راه چاره ای برای انسان گرفتار در امیال بشری باشند

فقدان فضیلتهای اخلاقی در چند سده گذشته و رواج تفكرات لیبرالی كه برخاسته از تحولات اجتماعی اروپا و غرب بود، دامنگیر تمام جهانیان شد. این روند پس از گذشت یك دوره دوری از خدا باعث شد تا برخی از اندیشمندان به دنبال راه چاره ای برای انسان گرفتار در امیال بشری باشند. دلیل این اهتمام این بود كه ایشان به این نتیجه رسیدند كه تمدن و فرهنگ بدون دین و اخلاق پایدار نیست.

ویلیام مك دوگال در این رابطه معتقد است: «اگر بخواهد تمدن و فرهنگ پایدار بماند، باید علوم و اخلاق انسانی مورد توجه محققان و زمینه پژوهش هوشمندان قرار گیرد.» بشر امروز آن گاه به جایگاه دین و اخلاق در زندگی پی برد كه اساس و بنای زندگی در جستجوی معبود و پایه آرامش در با او بودن است. آنچه انسان امروزی پس از یك دوره آزمون و خطا به آن رسید و از آن به عنوان بازگشت دوباره انسان به خدا یاد می شود، در تعالیم آسمانی ادیان الهی و بخصوص اسلام موجود است.

آنچه بیش از پیش انسان را در بازگشت به خویش یاری رساند، بیماریهای معنوی و زخمهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری بود كه بر چهره تمدن بشری بیداد می كرد.

گرایش انسان به عبودیت یك ریشه فطری دارد و مختص به دین و مذهب یا نژاد و ملیت خاصی نیست. آنچه در این مسأله مهم است، نوع هدایت این ظرفیت الهی است. آنچه انسان معاصر از آن رنج برد و می برد و شاید غافل از آن است، شیوه پایه ریزی بنیادهای اخلاقی و دینی است. مقایسه بین دستورات و آموزه های ادیان الهی با آنچه توسط اندیشمندان و فلاسفه غرب پایه ریزی شد، مؤید این مطلب است.

آنچه فلاسفه غربی درباره اخلاق پایه ریزی كردند، به علت وجود اشكالات اساسی و زیربنایی چون؛ پایبندی به قوانین منطبق با رژیم اخلاقی فلسفه طبیعی، توجه به حفظ و بقای اجتماع به عنوان اصل و... نتوانست پاسخگوی نیاز روزافزون او باشد.

بنابراین در مرحله اول تفاوت عمده نوع نگاه شریعت آسمانی اسلام درباره اخلاق و فطرت با آنچه غربیان بر اساس عقل طبیعی به آن دست یافتند، حایز اهمیت است. در شریعت اسلام آنچه در مسایل اخلاقی اصل است وحدانیت خدا، عبودیت بشر و انسان سازی الهی است.

مسأله دیگر در نوع نگاه انسان به عبادت است. گسترش گرایشات صوفی گری و عزلت نشینی راه به خطا رفته دیگری است كه بشر پس از سرخوردگی از بی دینی به آن پناه آورد.

تحصیل مكارم اخلاق، راز نبوت حضرت ختمی مرتبت و عبادت ركن و اساس دین دانسته شده است. با این همه جدایی انسان از زندگی دنیا و گوشه نشینی و رهبانیت باطل شمرده شده است. با توجه به رویكردی كه اسلام نسبت به زندگی اجتماعی بشر دارد و اكثر دستوراتش نیز حول آن شكل گرفته است، این شبهه به وجود می آید كه عباداتی چون اعتكاف كه عزلت نشینی را می طلبد، چرا؟

اعتكاف فرصتی برای بازگشت به خویش است تا انسان فارغ از هیاهوی زندگی به اندوخته های معنوی خود نظری بیندازد. كاستی ها و ناملایمات روحی خود را دریابد و به ترمیم آن بپردازد.

ثمره دیگر اعتكاف، رهایی از غفلت از یاد خداست كه انسان در طول زندگی و گرفتاریهای اجتماعی به آن گرفتار می شود و بستر مرگ ارزشهای انسانی را در اجتماع فراهم می سازد، مرگی كه از عدم تفكر و اندیشه پیرامون هستی و بعد از آن پدید می آید. اعتكاف فرصتی برای اندیشیدن در این باره است.

به عبارت دیگر می توان مهمترین ثمره اعتكاف را عبودیت دانست. صفت ارزنده ای كه زمینه معرفهٔالنفس، خداشناسی و خودسازی است.

تقویت اراده در اثر دوری از محرمات و برخی امور حلال ثمره دیگر اعتكاف است. این سنت حسنه آثار دیگری چون افزایش صبر، تمرین اخلاص در عبادت، شناخت عیوب نفس و... را نیز به دنبال دارد.

آنچه تاكنون عنوان شد آثار فردی اعتكاف بود. اما این عبادت گرچه مبنایی است برای تفكر در خویش و رهایی از زندگی روزمره، اما آثار اجتماعی ارزنده ای نیز دارد.

شرط حضور در مسجد جامع و تشكیل اجتماعی عظیم از مسلمانان مشتاق دگرگونی اخلاقی، افزایش روحیه تعاون و دعوت همگانی آن از دلایل و آثار بعد اجتماعی اعتكاف است.

پیام عملی اعتكاف، خودسازی، خداشناسی، گسترش فرهنگ دینی است كه آثار سازنده ای در رویارویی مردم با فرهنگ های دینی منحرف دارد.

«ایام البیض» سالهاست كه مورد توجه ویژه مردم بویژه جوانان قرار می گیرد و هر ساله خیل عظیمی از مردم، بخصوص جوانان كه انرژی و توان جامعه هستند، كار و زندگی مادی را رها كرده و در مساجد معتكف می شوند، سؤال این است كه وقتی اراده جمعی به رها كردن كار است و بازسازی توان معنوی و بارگیری انرژی دوباره، مدیران فرهنگی ما چه تدبیری برای حفظ این نیروی ارزشمندی كه جوانان از این محفل كسب می كنند اندیشیده اند؟ و برای بهره مندی از آن توان كه قدرت مقابله با هر نیرویی را دارد چه تمهیدی دارد؟ آیا برگزاری این مراسم كه هر ساله توان عظیمی از جامعه در آن حضور دارند، تنها یك حالت نمادین یافته است؟

دین ما هیچ عبادت و حكمی را تنها برای بعد فردی در نظر نگرفته است و هدف از هر حكمی و عبادتی اصلاح فرد و جامعه دانسته شده است، لذا ترمیم زخمهای تحمیل شده بر پیكره فرهنگ اجتماع از آبشخور معنوی عباداتی چون اعتكاف، كه به تصفیه روح انسانها می پردازد امری است كه نباید از دید برنامه ریزان فرهنگی كشور مغفول بماند.

طیبه مروت