جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مرز میان اکران و توقیف کجاست


مرز میان اکران و توقیف کجاست

ممیزی فیلم در ایران از جمله مسایلی است که در یک حرکت بینابینی میان قانون گرایی و سلیقه گرایی قرار دارد و همین ویژگی چارچوبه های اعمال ممیزی در قبال یک اثر سینمایی را با تناقضات متعددی روبرو کرده است

ممیزی فیلم در ایران از جمله مسایلی است که در یک حرکت بینابینی میان قانون گرایی و سلیقه گرایی قرار دارد و همین ویژگی چارچوبه های اعمال ممیزی در قبال یک اثر سینمایی را با تناقضات متعددی روبرو کرده است. بحث های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اعتقادی نیزهریک دارای حد و مرزهای مشخصی هستند و البته گاه یک نگرش رادیکالیستی جانبی و بیرون از متن خانواده سینما می تواند تمامی زحمات یک گروه هنری را برباد دهد. چه بسیار نمونه هایی که به علت برداشت نادرست و بدفهمی موضوع اثر از سوی نیروهای خارج از خانواده سینما به محاق رفتند و هیچگاه رنگ پرده را ندیدند و از وجه دیگر بسیاری از نمونه هایی که با گذشت چند سال مجوز اکران گرفتند و دیگر آن کارکرد فرهنگی مورد نظر را نداشتند. مروری براسامی فیلم های توقیفی پس از انقلاب اسلامی این نکته را نمایانگر می کند که گاه ممیزی برآمده از سلایق بوده است و فیلم تنها به دلیل یک بدفهمی و نه به دلیل موانع قانونی فرصت اکران را از دست داده است. به واقع نگرش دینی نظام جمهوری اسلامی خطوط قرمز دینی و فرهنگی روشنی را فراروی هنرمندان قرار داد که در این باب مشکلات ایجاد شده برای بسیاری از فیلم های تولیدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل القای مسلک مارکسیستی، نگاه لیبرالیستی به مناسبات اجتماعی و روابط انسانی زن ومرد، بی حجابی یا بدحجابی بازیگران زن، همسو نبودن ایدئولوژی درونی فیلم با آرمان و ارزش های مورد تائید نظام جمهوری اسلامی و مواردی از این دست طبیعی جلوه می کند. از این رو در مطلب حاضر با یک تحلیل مقدماتی از معنای سینما به آثار برجسته توقیف شده در سینمای پس از انقلاب اسلامی و علت های بروز مشکل ممیزی برای فیلم های سینمایی اشاره کوتاهی خواهم داشت.

● معناشناسی سینما

بحث معناشناسی سینما را با این سوال آغاز می کنم که سینما چیست؟ آیا صرفا یک رسانه دیداری در ثبت لحظه های زندگی جامعه است یا تلفیقی از رویاها و واقعیت هایی که در ذهن هر کدام از ما جاری است؟ کارکرد سینما چیست؟آیا یک ابزار سرگرم ساز است که با آن بخشی از اوقات فراغتمان را می پوشانیم یا یک قالب پویاست که می توان با آن به اهداف فرهنگی و راهبردهای اعتقادی جامعه پرداخت و نوعی تبلیغ از اندیشه و آرای جامعه ایرانی به عرصه بین المللی ارائه کرد؟ معنای سینما در قالب تمامی سوالاتی که گفتیم قابل بررسی است اما ذات سینما به گونه ای است که نمی توان در یک ساحت تک بعدی یا نگاه ابزارگونه با آن رویارو شد. به واقع در سینما هم می توان رئالیته و واقع نگر بود و هم از طریق رویا پردازی و نگاه فانتزی، روح نشاط و امید را به جامعه تزریق کرد. در بستر سینما هم نقد و آسیب شناسی مطرح است و هم یک محدوده مشخص در انعکاس واقعیات برای آن تعریف شده است چنانکه می توان در کمال صداقت به بررسی معضلات در قابی واقع گرایانه اقدام کرد و تشویق شد یا با نمادگرایی و غلو نمایشی سعی در تحلیل کاستی ها داشت و به سیاه نمایی و اقدام علیه امنیت ملی و سلب امنیت روانی جامعه متهم شد. مهم این است که بدانی در کجا هستی و برای کدام جامعه فیلم می سازی؟ آیا جامعه هدف، می تواند اشارت های هنری تو به یک ناهنجاری و نقصان اجتماعی را بپذیرد یا در پرتو بدفهمی نیت ذهنی ات از ساخت یک فیلم، تو را به حاشیه می راند و در مظان اتهام قرار می دهد. سینما دقیقا در همین منظر است که یک پارادوکس مفهومی را در نوع برقراری رابطه میان سه ضلعی سینماگر، مدیر فرهنگی و جامعه ایجاد می کند. گاه انچه از دید جامعه یک جسارت رسانه ای در بازتاب ناکارآمدی ها دانسته می شود، لزوما همین معنا را به اندیشه مدیر فرهنگی انتقال نمی دهد و گاه آنچه مدیران فرهنگی را بر این می دارد تا با ابزار توقیف نسبت به یک فیلم روبه رو شوند، واکنش همراهانه ای از سوی جامعه به دنبال ندارد. گاه حتی آنچه سینماگر در پس تصاویر و دیالوگ ها به مخاطب انتقال می دهد، آنگونه که باید دارای مطلوبیت دراماتیک نیست و نوعی هدررفت بیت المال به شمار خواهد آمد. در این میان باید باز هم به سوال اول بازگشت که به راستی سینما چیست؟ سینما همانگونه که بارها گفته شده یک هنر صنعت وارداتی است و به نوعی دست پرورده فرهنگ غربی به شمار میآید. بسیاری از محدودیت های قانونی، عرفی و سلیقه ای حاکم بر سینمای ایران، در غرب وجود ندارد یا به این شدت نیست و اساسا نوع نگاه غرب به سینما با آنچه در ایران می گذرد متفاوت است. همین مسائل باعث شده تا آنچه ما در تحلیل های خود نسبت به یک اثر به کار می بریم بیش از آنکه از نگرشی تخصصی برآمده باشد از نوعی تحلیل حسی و هیجانی بگذرد که همین فرآیند، برخی از آثار را در زمینه نمایش با بحران های شدیدی روبرو ساخته است.

● مروری کوتاه بر ساز و کار ممیزی در سینمای پس از انقلاب

در زیر به تحول مساله ممیزی و ساز و کارهایش از ۱۳۵۸ تا به امروز می پردازیم:

۱) محمد علی نجفی نخستین سرپرست اداره کل امور سینمایی در فروردین ۱۳۵۸ تاکید می کند که سانسور به هیچ وجه در سینما وجود نخواهد داشت و اعمال ممیزی در خصوص فیلم ها را منوط به عدم مطابقت با معیارهای اسلامی می کند.

۲) سیستم درجه بندی آثار سینمایی در اسفند ۱۳۶۱ به تصویب هیئت وزیران می رسد.

۳) در زمستان ۱۳۶۷ گفتگوهایی میان وزارت ارشاد و اهالی سینما و خبرنگاران در خصوص فهرست خاکستری صورت می پذیرد. این جلسات که دو سال ادامه دارد به رفع توقیف فیلم جعفر خان از فرنگ برگشته ساخته علی حاتمی می انجامد.

۴) دو فیلم شب های زاینده رود و نوبت عاشقی به دلیل عدم رعایت موازین شرعی در نمایش روابط میان زن و مرد توقیف می شود.

۵) در بهار ۱۳۷۷ دو فیلم آدم برفی ساخته داود میرباقری و دیدار اثر محمدرضا هنرمند پس از ۳ سال رفع توقیف می شوند.

۶) در مهر ۱۳۷۸ و با دستور مستقیم سیف الله داد (معاونت سینمایی وقت) فیلم دایره ساخته جعفر پناهی توقیف می شود.

۷) در بهمن ۱۳۸۲ و به دستور مستقیم وزارت اطلاعات فیلم به رنگ ارغوان ساخته ابراهیم حاتمی کیا توقیف می شود.

۸) در ۱۳۸۶ فیلم سنتوری توقیف می شود.

۹) در دی ۱۳۸۸ و با دستور مستقیم سید محمد حسینی (وزیر ارشاد) فیلم پاداش ساخته کمال تبریزی به دلیل رعایت نکردن حریم مقدسات توقیف شد.

۱۰) در بهمن ۱۳۸۸ فیلم به رنگ ارغوان با دستور نهاد ریاست جمهوری رفع توقیف شد.

۱۱) در تابستان ۱۳۹۰گزارش یک جشن به دلیل ممیزی سیاسی توقیف شد.

● مهمترین فیلم های توقیفی سینمای پس از انقلاب

در اینجا تلاش نیست تا به بررسی جامع دلایل توقیف آثار سینمایی بپردازم بلکه تنها وجوهی از مشکلات ممیزی بررسی خواهد شد که چه به صورت مقطعی یا دائمی باعث منع نمایش فیلم شده است.

۱) مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی): تناقض ایدئولوژیک میان مفاهیم فیلم و ماهیت انقلاب اسلامی ایران(پرسشگری و طرح ابهام پیرامون نظام نوین سیاسی)

۲) چریکه تارا(بهرام بیضایی): به دلیل عدم رعایت موازین شرعی

۳) خط قرمز(مسعود کیمیایی): چپی بودن یکی از کاراکترها، ارائه تصویری خاکستری از یک مامور ساواک

۴) شب های زاینده رود: نگاه ساختارشکنانه به مقوله جنگ و جانبازان

۵) نوبت عاشقی: نگاه لیبرالیستی به روابط زن و مرد

۶) در مسلخ عشق(کمال تبریزی): نمایش شکست رزمندگان ایرانی

۷) رای باز(مهدی نوربخش): بررسی موضوع قاچاق دختران و زنان ایرانی

۸) برزخی ها(جلال مهربان): تحریف مبارزات انقلابی مردم ایران، عدم مطابقت با معیارهای اسلامی، ضعف فاحش ساختاری، قهرمان سازی بر مبنای الگوهای غربی

۹) خواب تلخ(محسن امیر یوسفی): شوخی با مساله مرگ و ملک الموت

۱۰) سفر به هیدالو(مجتبی راعی): پخش سی دی خصوصی یکی از هنرپیشه ها این فیلم را به محاق برد.

۱۱) آفساید(جعفر پناهی): پرداختن به مساله حضور زنان در ورزشگاه

۱۲) دایناسور(پرویز شیخ طادی): انتقاد تند و آشکار از جریان های سیاسی کشور

۱۳) گزارش یک جشن(ابراهیم حاتمی کیا): نمادهای سیاسی به کاررفته در فیلم مورد تائید مدیران اجرایی نیست.

نویسنده : نیما بهدادی مهر