سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

موسیقی آوازی لرستان


كنكاش در وقایع گذشته بر مردم لرستان و سیری در ژرفاژرف سرگذشت فرهنگی و تاریخی آن, در گرو بررسی موشكافانه در چهره های ناشناخته زندگانی نیاكان سخت كوش این مرز و بوم است

نیاكانی كه با طبیعت و سرشت گیتی، انس و الفتی ژرف و با پدیده‌های پیرامون خویش پیوندی ناگسستی داشتند و در برخورد با مشكلات، با تبیین پدیده‌های ناشناخته، تجلیات ذهنی را به گونه‌های مختلف بر پردهٔ زندگانی، نقشی آشكار و جاوید می‌زدند.هر چند بازشناسی بخشی از ویژگیهای زندگی این مردم، با بررسی آثار دست و اندیشه آنها كه در قالب عناصر مادی و مینوی تجلی یافته و به یادگار مانده‌اند، شدنی است، ولی گذرگاه ورود به ك‍ُنه زندگانی آنها و اشراف بر بسیاری از ویژگیهای ناشناخته زیست و زندگی این مردم دلیر، جز مطالعهٔ دقیق و همه جانبهٔ چند و چونیهای جلوه‌های گوناگون امروزی نخواهد بود.

با وجود اینكه با مطالعه و معرفی آثار فرهنگ مادی و معنوی هر جامعه و پژوهش علمی در همین گذرگاه سخت و دقیق می‌توان به این جهان ناشناخته راه یافت، ولی بررسی فرهنگ‌ عامه مرز و بوم لرستان و پرداختن به همه عناصر فرهنگی آن شدنی نیست، اما با هدف نمایش گوشه‌هایی از تبلور فرهنگ عامه مردمان خردمند این مرز و بوم و ترغیب بیشتر پژوهشگران مشتاق به دریای بیكران فرهنگ موسیقایی، روزنه‌هایی از این تصویر توصیف‌ناپذیر را می‌گشاییم.

آوازهای بدون ریتم یا با متر آزاد

علی سونه(علی دوستی)

به طور كلی همان‌گونه كه از این عنوان پیداست، آوازهای لری كه گاهی نام مقام نیز می‌گیرند، بدون ریتم هستند و با متر آزاد اجرا می‌شوند.متداول‌ترین این آوازها، كه نقش بسیار مهمی را در این موسیقی ایفا می‌كنند، علی‌سونه است كه توسط مردان، به شیوهٔ تكی یا گاه به صورت مكالمات چهار یا پنج نفری (به حالت سؤال و جواب) همراه با كمانچه كه ساز ویژهٔ موسیقی لری است، اجرا می‌شود.

این آواز، گاه در دلتنگی، گاه در اوقات فراغت، در حال كار، در شادمانی و سور، گاهی به انگیزه تهی كردن درون از فشارهای روحی و شكوه و شكایت از جور روزگار، پند و اندرز و گاه در جلوه غم عشق، از حنجرهٔ توانایان این شیوه و با دست و پنجهٔ نوازندگان زبردست خوانده و نواخته می‌شود.مضامین اشعار آن با گویش لری و در قالب تك‌بیتهایی كه با حال و هوای آن موسیقی یگانگی دارد، گوش نیوشندگان راستین آن را می‌نوازد.برخی اوقات نوازندگان، این مقام را بدون آواز و با ساز تنها، به عنوان مقدمه‌ای برای خواندن ترانه‌ها، قطعات ضربی و رقص اجرا می‌كنند.در بیان قدمت این آواز همین بس كه آن را اصیل‌ترین، محبوب‌ترین، رایج‌ترین و مردم‌آشناترین نوای كهن می‌شناسند. برخی از اشعار این آواز عبارت‌اند از:

بار كنیت تا بار كنیم دی ملك دلگیر

تو دِ غصه مه د حسرت هر دك پبیم پیر

رخت بر بند تا رخت بربندم از این سرای دلگیركه تو از غصه و من از حسرت، هر دو با هم پیر شده‌ایم.

پیركه بیم كوركه بیم دو تا دو تامه

موز بره دگزم منسم پایامه

پیر و كور گشتم و پشتم خمیده شد،

عصا در دستم گویی پاهای من است.

عزیزبکی و میرنوروزی(عزیزبیگی و میرنوروزی)

این دو گونهٔ آوازی نیز همچون آواز علی‌سونه همراه با كمانچه و توسط مردان خوانده می‌شود. نام این آوازها منسوب به دو شاعر هنرمند و توانای لر زبان، عزیزبیگ و میرنوروز هستند. در فرم اجرای این آوازها كه بنا به ذوق و اندیشه این دو شاعر، آفریده شده‌اند، از اشعار ایشان استفاده می‌شود.

این دو آواز شاخه‌هایی از آواز علی‌سونه هستند كه نه حالت مویه را دارند و نه به صورت خاص، علی‌سونه محسوب می‌شوند و همین نكته نشانهٔ قدمت دیرینهٔ علی‌سونه و بنیادی بودن این مقام در آوازهای محلی لری است.

نمونه آواز عزیزبكی:

درد دل یا می‌كشم تا می‌كنم پیر

یا مورم دو قورس‌ُ یا وطن دیر

درد دل یا می‌كشد مرا یا پیرم می‌كند،

یا به گورستان و یا به وطنی دور می‌برد مرا.

نمونهٔ آواز میرنوروزی:

گردش چرخ فلك نی و مرادم

شادی رت د خاطرم غم من و یادم

گردش روزگار به كامم نیست،

شادی از خاطرم رفت و غم به یادم مانده است.

ساری خونی(ساریه خوانی)

از دیدگاه اهمیت آوازها در لرستان، ساری‌خونی با شهرتی تقریباً هم‌ردهٔ علی‌سونه، از حال و هوایی ویژه برخوردار است. غم و حزن مشهود در این آواز بارزترین ویژگی نهفته در آن است.ساری‌خونی عمدتاً به مویه نزدیك‌تر است و این غم‌انگیزی و حزن‌آلودی، گاه تا بدانجاست كه در مراسم سوگ نیز از آن استفاده می‌شود. این آواز را مردان به همراهی كمانچه می‌خوانند و با اشعاری به گویش لری، فضای حزن‌انگیز موسیقی آن را غمی دو چندان می‌بخشند.

آسمو اوری گرت تیره و تیره

كی دیه كرو بواَ وایك بمیره؟

آسمان را ابری تیره فرا گرفته است.

كه دیده است پدر و پسر با هم بمیرند؟

ای دله سی دیلرو هه می‌زنی زار

یه تونو به دیلرویه دینه یار

ای دل از هجر دهلران (كه یارت در آنجاست) پیوسته در زاری و ناله‌ای.

این هم تو و دهلران و دیدن یار.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید