سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
پنج نوع نگاه متفاوت نخبگان آمریكا به ایران
از سخنرانیها، بیانیهها، میزگردها و همایشهایی كه در آمریكا طی شش ماهه اخیر درباره ایران ارائه و برگزار شده است، پنج نوع نگرش نسبت به ایران قابل استخراج است: دیپلماسی چندجانبه، اقدام نظامی پیشگیرانه، بازدارندگی، ایران دمكراتیك و معامله بزرگ با ایران. در زیر، این پنج نگرش بدون دخل و تصرف و با استفاده از روش تحلیل محتوا، متنخوانی تخصصی سیاسی و مقایسه مفاهیم در علم سیاست جهت آشنایی عمیقتر با ذهنیت آمریكاییها نسبت به ایران ارائه میگردد.
● نگرش اول: دیپلماسی چندجانبه
در رابطه با جمهوری اسلامی ایران، آمریكا با دو مسئله اساسی روبهروست: اول، مسئله فوری هستهای و دوم، مسئله میانمدت به درازمدت سیاسی در نحوه برخورد با ایران است. در ارتباط با مسئله دوم و سیاسی، تغییرات آرام و تكاملی در نظام اجتماعی و سیاسی ایران در حال تحقق است. بعد جمهوریت نظام سیاسی ایران به صورت تمرینی و با كنترل مركزی در حال رشد است اما معلوم نیست در میانمدت جهتگیریهای انتخابات در ایران به نفع آمریكا باشد. سیستم ایران به شدت بومی و درونی است و دینامیزم داخلی خاص خود را دارد و كمتر تحت تأثیر تحولات بینالمللی است. اما در مسئله اول و فوری، موضوع هستهای است كه مظهر تقابل دو كشور است. آمریكا به طور جدی باید با هستهای شدن ایران مقابله كند. برای توقف هستهای شدن ایران، دو راه وجود دارد: یا آن را به صورت نظامی از بین برد و یا اینكه در پی معاملهای باشد كه ایرانیها با علاقه و اشتیاق، امتیازات ویژه غرب را در مقابل هستهای نشدن، بپذیرند. هر دو راهحل با مشكلاتی روبهروست.
راه عملیتر، راه مذاكره چندجانبه است. آمریكا توانسته موضوع هستهای ایران را در قالب اتحادیه اروپا، سازمان بینالمللی انرژی اتمی، چین و تا اندازهای روسیه به عنوان یك موضوع بینالمللی طراحی كرده و جنبه جهانی به آن بخشد. چینیها در مجموع در قالب اهداف و دستور كار آمریكا حركت كردهاند و هستهای نشدن ایران فعلی مورد اجماع آمریكا و اتحادیه اروپاست، ولی دشواری همیشه، به دست آوردن توافق روسیه بوده است. با توجه به اهداف مالی، تجاری و سیاسی روسها،جمع كردن منافع آمریكا با روسیه آسان نبوده است. روسها همیشه سر قیمت ایران با غرب و آمریكا جدل كردهاند. روسها هم مانند آمریكاییها علاقه چندانی به جمهوری اسلامی ایران نداشتهاند ولی فاصله استراتژیك ایران از غرب و به ویژه آمریكا مورد حمایت آنان بوده است. آمریكا باید نوعی بده بستان در مسائل مربوط به شرق اروپا، منطقه بالتیك یا چچن با روسها انجام دهد تا توافق آنان را جلب كند زیرا كه هستهای شدن ایران به اذعان خود روسها به نفع مسكو نیست.
آمریكا و اروپا از جمهوری اسلامی ایران تعریفی مشترك دارند. ماهیت جمهوری اسلامی مورد توافق طرفین است. اروپاییها بیش از آمریكا بر هستهای نشدن جمهوری اسلامی ایران اصرار دارند. تنها در رابطه با تغییر حكومت ایران است كه میان اروپا و آمریكا، شكاف سیاسی و فكری وجود دارد. از منظر آمریكا، اروپاییها اعتقادی به تغییر حكومت از بیرون ندارند در حالی كه محافظهكاران جدید، تغییر حكومت را جزو رهیافتهای اصلی خود حداقل تا پیروزی دمكراتها در نوامبر ۲۰۰۶ قلمداد میكردند. اروپاییها متوجه شدهاند كه مجموعه توان هستهای ایران، انگیزههای سیاسی و فراملی جمهوری اسلامی، توان موشكی آن، قرابت جغرافیایی این كشور به مدیترانه، تهدیدی جدیتر برای امنیت اروپاست.
از این منظر، اروپا مستقل از مواضع آمریكا به برنامههای هستهای منطقه خاورمیانه حساس خواهد بود. هم آمریكا و هم اروپاییها بر این باورند كه هستهای شدن جمهوری اسلامی، پیامدهای جدی در ماتریس ژئوپلیتیك خاورمیانه به خصوص در رابطه با تركیه، عربستان و مصر به همراه خواهد داشت. چنین تحولی، قدرت مانور آمریكا را محدود میكند.
از این منظر، آمریكا و اروپا باید همكاری نزدیكی در رابطه با مسائل ایران به طور اعم و موضوع هستهای ایران به طور اخص د اشته باشند. محتوای امتیازات به ایران در مقابل هستهای نشدن از اهمیت ویژهای برخوردار است. یك زمینه جدی امتیازدهی غرب به ایران در صنعت نفت و گاز است. فناوری ایرانی كه از شركتهای دست چندم و با قیمتهای گزاف و با تأخیرهای فراوان تأمین میشود، صنعت انرژی ایران را مستهلك كرده است، اما در اعطای اینگونه امتیازات، ابهام قابلتوجهی در آمریكا وجود دارد: بالاخره دولت آمریكا در داخل نهادهای خود، اجماع روشنی ندارد كه در نهایت در پی چه هدفی در مورد ایران است؟ تفاوتهای جدی میان نهادهای مختلف دولت آمریكا، فرصتی برای مانور دیپلماتیك در اختیار ایران گذاشته است. راهبرد آمریكا باید این باشد كه تصمیمگیری نسبت به هستهای شدن در ایران را به تأخیر اندازد. در چنین شرایطی، آمریكا به اهداف متعدد خود در رابطه با ایران دست پیدا میكند. در كوتاهمدت، آمریكا باید به فرایند تأخیر اتكا كند و در میانمدت به راهبرد جلوگیری از قدرتمند شدن مستقل امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه.
در راستای این استراتژی، آمریكا باید به افكار و انگیزههای اسرائیل نیز توجه كند. در دستگاه حكومتی و امنیتی اسرائیل، ایران جدیترین تهدید است. مصر و اردن همراه اسرائیل هستند. سوریه در حاشیه است. كشورهای عربی حوزه خلیج فارس، سكوت اختیار كردهاند. حزبالله برای مدتی جنبه تهاجمی نخواهد داشت و فلسطینیها در گیرودار مسائل داخلی و جناحی و حلوفصل مشكلات رفاهی مردم خود هستند. از این رو، مهار ایران برای اسرائیل، اولویت استراتژیك دارد. اگر اسرائیل بخواهد به طور مستقل به تأسیسات هستهای ایران حمله كند، طبعا از آمریكا اجازه خواهد گرفت. ایرانیها چنین حملهای را كار مشترك آمریكا و اسرائیل تلقی خواهند كرد.
اسرائیل معتقد است ایران در نهایت، هستهای خواهد شد و ژئوپلیتیك منطقه را تغییر خواهد داد اما توان هستهای نزد كدام حكومت قرار خواهد گرفت؟ اگر جمهوری اسلامی ویژگی تعارض خود با نظم منطقهای را حفظ كند، غرب باید با هستهای شدن آن مخالفت كند. در مقابل اگر ایران سیاست و طرح دو كشور اسرائیل و فلسطین را در كنار یكدیگر بپذیرد و به توافق اتحادیه عرب كه در بیانیه ۲۰۰۲ بیروت اعلام شد تمایل نشان دهد، هستهای شدن آن ضرری برای غرب نخواهد داشت، اما در وضعیت كنونی، مجموعه آمریكا، اروپا، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، چین و روسیه باید به صورت دیپلماسی چندجانبه، سیاست فشار، تهدید، تحریم و مهار را با هدف «تأخیر» پیش گیرند.
● نگرش دوم: اقدام نظامی پیشگیرانه
از منظر نظامی و امنیتی، آمریكا نمیتواند هستهای شدن حكومتی را كه با آن ارتباط رسمی نداشته و به انگیزههای آن اعتماد ندارد، بپذیرد. به واسطه مواضع ایران نسبت به صلح خاورمیانه و حمایت آن از گروههای تندرو و همین طور توان موشكی آن، واشنگتن باید تمامی اقدامات لازم را برای متوقف كردن جمهوری اسلامی ایران به كار گیرد. هستهای شدن ایران، امنیت اسرائیل كه شریك استراتژیك آمریكاست را به خطر میا ندازد و اسرائیل را از انحصار هستهای در منطقه بیرون میآورد. ایران هستهای ممكن است امكانات هستهای در اختیار گروههای مخالف آمریكا و اسرائیل قرار دهد و توازن قوا در سطح خاورمیانه را به نفع خود تغییر دهد. از این رو، اگر مذاكرات چندجانبه به شكست انجامد، شاید راهحل نظامی تنها راه به تأخیر انداختن یا حتی تعطیلی برنامه هستهای باشد. آمریكا دو راه دارد: یا اینكه از اسرائیل بخواهد این كار را انجام دهد كه توانایی آن را دارند یا اینكه آمریكا با جنگنده «STEALTH» و پنج تا ده هواپیمای بمبافكن B-۵۲، تأسیسات هستهای ایران را از بین ببرد. مشكلی كه وجود دارد این است كه اطلاعات كامل و دقیقی از برنامه هستهای ایران در دست نیست و ممكن است تخریب اصفهان، بوشهر و نطنز، پایان كار نباشد. بیتردید، ایرانیها در صورت حملات نظامی در عراق، افغانستان و خلیج فارس واكنش نشان خواهد داد. هماكنون توان واكنشی ایران در لبنان محدود است. واشنگتن باید این آمادگی را داشته باشد تا هزینه واكنشهای ایران را بپردازد و در مقابل، به تأخیر افتادن برنامه هستهای و مهار و تحقیر ایران را به دست آورد.
اگر در آینده، نوعی ناامنی و بیثباتی سیاسی محتمل باشد، سؤال این است كه توان هستهای ایران دست چه كسانی میافتد؟ و چه وضعیتی برای منطقه پدید میآورد؟ در همین حال، این سؤال مطرح است كه تخریب تأسیسات هستهای و نظامی ایران در صورتی كه حكومت ایران ثبات داشته باشد، باعث كنار گذاشته شدن موضوع نمیشود بلكه آن را زیرزمینی كرده و صرفا به تأخیر میاندازد. درواقع حمله نظامی آمریكا این هدف را به همراه خواهد داشت كه برنامه هستهای ایران را به تأخیر بیندازد به این امید كه ایران مانند آفریقای جنوبی و لیبی، هدف هستهای شدن را تعطیل كند. آمریكا در تغییر نظام حكومتی ایران، توان محدودی دارد و با ماهیت و ظرفیتهای موجود نظام سیاسی ایران، امیدی به این مسئله ندارد كه جمهوری اسلامی مسئولیتپذیری بیشتری نسبت به توان بالقوه هستهای خود نشان دهد. تخریب نظامی تأسیسات هستهای باید به مردم ایران توضیح داده شود و مانع حركت دمكراسی در ایران نشود. حمله نظامی این مشكل را به همراه دارد كه حلوفصل مسائل ایران را به تأخیر میاندازد، زیرا كه بسیج نظامی، سیاسی و امنیتی به دنبال حمله نظامی به نفع جمهوری اسلامی و به ضرر آمریكا خواهد بود.
آمریكا باید زمانی به تأسیسات نظامی ایران حمله كند كه مطمئن شود پروژه هستهای در حال تكمیل است و نه آنكه در ابتدای كار حمله كند. اطمینان از سطح كار ایران بسیار كلیدی است، طبعا، هدف تخریب ساختمانها و محوطه هستهای نیست بلكه توان فناوری است. در صورت حمله نظامی، ایران اقدامات وسیعی را علیه آمریكا آغاز خواهد كرد و تجمع آمریكاییها مورد هدف ایران خواهد بود. ایرانیها در بیست سال گذشته نشان دادهاند كه چه در خاورمیانه و چه در اروپا، در استتار فعالیتهای نظامی و امنیتی خود ناشی عمل كردهاند؛ بنابراین، ردپای ایران در عملیات ضدآمریكایی در پی اقدام نظامی واشنگتن قابل شناسایی خواهد بود. متعاقب این حمله، كشورهای عربی به طور خصوصی خوشحال خواهند شد. به طور قطع عمده فعالیتهای ضدآمریكایی ایران در سطح منطقهای تحقق پیدا خواهد كرد. در هر صورت، آمریكا باید در همه شرایط، فضای حمله نظامی به ایران را زنده نگهدارد تا از اثرات درونی و سیاسی آن بر تصمیمگیریها بهرهبرداری كند.
● نگرش سوم: بازدارندگی، تأخیر و سد نفوذ توان ایران
راهبرد كانونی آمریكا نسبت به ایران باید بر مبنای نوعی جلوگیری از قدرتیابی ایران باشد. تا زمانی كه جمهوری اسلامی ایران مخالف سیاستهای آمریكا و موجودیت اسرائیل است، تمامی اقدامات موازی آمریكا باید بنا بر جلوگیری از قدرتمند شدن اقتصادی، مالی، تجاری، فناوری، علمی، نظامی و سیاسی ایران شكل گیرد. كانون این استراتژی، مطرح كردن جهانی تهدید ایران از یك سو و انزوای سیاسی آن از سوی دیگر است. آمریكا باید طرحهای گوناگونی را به طور موازی با ایران پیگیری كند كه از یك سو، سد نفوذ و بازدارندگی ایران است و از سوی دیگر، فضای اقدام نظامی و تغییر حكومت. به تناسب شرایط منطقهای و جهانی و با توجه به رفتار ایران، آمریكا میتواند بخشهایی از استراتژی خود را فعال كند. رهیافت قدم به قدم و آرام و فرآیند محور در برخورد با ایران بسیار مفید است. در طیف این اقدامات، افق آمریكا باید عادیسازی رابطه در آینده باشد. آمریكا باید در حاشیه مذاكرات چندجانبه ایران با اروپا، تهران را اقناع كند كه مقبولیت جهانی و رشد اقتصادی ایران، تابع متغیر رفتار ایران در سطح منطقهای است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست