پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

قایم موشک! درمانگاه تأمین اجتماعی


قایم موشک! درمانگاه تأمین اجتماعی

امروز رفتم درمانگاه. چرا؟ آخر مریض ام. درمانگاه خیلی شلوغ بود. برای اولین بار بود به این درمانگاه می رفتم زیرا تازه به این محله آمده بودیم. داخل شدم و قسمت شماره دادن را پیدا کردم. …

امروز رفتم درمانگاه. چرا؟ آخر مریض ام. درمانگاه خیلی شلوغ بود. برای اولین بار بود به این درمانگاه می رفتم زیرا تازه به این محله آمده بودیم. داخل شدم و قسمت شماره دادن را پیدا کردم. صف خانم ها شلوغ بود ولی صف آقایان خیر.

خانمی برای خانمها دفترچه می گرفت و نمره می داد و آقایی هم برای آقایان.

چیزی که جالب است این است که رفتار و برخورد آنها با بیماران خیلی بد بود. جوری که داد می کشیدند. دفترچه را به جای گذاشتن روی باجه پرت می کردند و از این قبیل کارها. قسمت جالب هنوز مانده! آن آقایی که برای آقایان دفترچه را می گرفت و شماره می داد در حین بدخلقی کاری کرد کارستان. خیلی منتظرید بدانید چکار کرد الان می گویم تا ببینید حق الناس چه قدر راحت، حتی از آب خوردن هم راحتتر می رود پایین!

آن آقا مستطیلی که بالای جیبش زده بود و نام و نام خانوادگی اش بود را یواش با شصت انگشتش کشید و انداخت در جیبش و با حالت پیروزمندانه ادامه داد به شماره دادن. به منم رسید.

انگار...

این گذشت و ما رفتیم پیش دکتر و از شانس روزگار کسی تو نوبت نبود. دکتر جوان با خستگی من را دید و قرص و دوا نوشت. در داروخانه هم با خستگی جواب سلامم را دادند و کارم تمام شد.

خلاصه اینکه: اگر شایستگی کاری را نداریم نرویم (که نمی شود). حال اگر به کاری رفتیم مناسب رفتار کنیم حتی اگر کارمان پر از مشکلات است.

آخر همان طور که خدمت به مردم ثواب دارد خدمت نکردن یا بهتر است بگوییم انجام ندادن وظیفه نیز عکس ثواب را عمل می کند.

یا علی و خدا قوت.

وحید بلندی روشن