جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
مجله ویستا

سرزمین هاماوران


سرزمین هاماوران

نگاهی به تاریخ یمن ازدورترین زمان تاکنون

یمن تاریخی پرماجرا دارد، جنگ سلطنت‌طلبان و جمهوری‌خواهان از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۷ و جنگ‌های استقلال‌طلبانه منطقه عدن و یمن‌جنوبی از ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۷ و سپس تولد رژیم مارکسیسم در یمن‌جنوبی و جنگ بین دولتمردان کمونیست بر سر قدرت و حاکمیت و بالاخره با فرار علی ناصرمحمد از روسای جمهوری مارکسیست یمن‌جنوبی به اتیوپی و تشکیل یمن متحد در ۲۳ می ۱۹۹۰ که طی آن سرهنگ علی عبدالله‌صالح به ریاست جمهوری یمن واحد رسید این کشور ۲۳ میلیونی به مدت ۲۰ سال شاهد جنگ قبایل زیدی مقیم در کوهستان‌ها و ارتش یمن و کشتار مردم بوده و علاوه بر آن مناطق کوهستانی تبدیل به کمینگاه گروه‌های مختلف القاعده شده است. به انگیزه چنین رویدادهایی تاریخ یمن را مرور می‌کنیم.

● یمن از دوره باستانی تا استقلال

سرزمین یمن (هاماوران) تاریخی بسیار باستانی دارد. به گفته فردوسی در شاهنامه کیکاووس، پادشاه اسطوره‌ای ایران چندین سفر جنگی به این منطقه داشته است. در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی به وسیله سردار خویش «وهرز» در ۵۷۵ میلادی یمن را از سلطه حبشی‌ها رهانید و از آن پس تا ظهور اسلام حاکمان ایرانی یمن با عنوان «یمانشاه» بر این سرزمین حکومت می‌کردند. بعد از ظهور اسلام تمامی خلفا بر این سرزمین حکومت داشتند. در قرن ۹ میلادی (سوم هجری) اولین امام زیدی به نام «یحیی الهادی الی الحق» سلسله امامان زیدی را در یمن تاسیس کرد. به موازات حکومت زیدی‌ها، اسماعیلیان، فاطمیون و ایوبیان نیز هر یک مدتی بر یمن حکومت کردند.

در قرن ۱۶ میلادی پرتغالی‌ها بر سواحل یمن مستولی شدند. در ۱۸۱۸ ابراهیم پاشا، سردار عثمانی بر این سرزمین تاخت و وهابی‌ها را از این سرزمین اخراج کرد ولی با وجود این تجاوزها امامان زیدی یمن نسل اندر نسل در صنعا حکومت می‌کردند. در ۱۸۴۹ لشکریان بریتانیایی بر عربستان جنوبی و عدن مستولی شدند و عملا این منطقه یعنی یمن‌جنوبی را از حاکمیت امامان زیدی که حاکم بر یمن شمالی بودند، جدا کردند. یمن به رهبری امام یحیی در ۱۹۰۴ در مقابل عثمانی ایستاد و در ۱۹۲۶ یمن با ایتالیا پیمان دوستی منعقد کرد، چون ایتالیایی‌ها بر اتیوپی و بخشی از سومالی و لیبی دست‌اندازی کرده بودند و احتیاج به منطقه باب‌المندب و دوستی با سلطان یمن داشتند. انگلستان برای رقابت با ایتالیا و عثمانی در نوامبر ۱۹۱۸ با استقلال یمن موافقت کرد، در حالی که عدن و یمن‌جنوبی را در اختیار خود داشت. در این موقع امام یحیی، سلطان سرزمین یمن بود.

● یمن از استقلال تا برقراری جمهوری

امام یحیی برای گسترش متصرفات خود، همواره ادعای خود را نسبت به یمن‌جنوبی (عدن) برابر انگلستان حفظ کرد، به طوری که در ۱۱ فوریه ۱۹۳۴ پیمانی با انگلستان به امضا رسانید که طبق آن انگلستان متعهد شد که تا ۴۰ سال دیگر با الحاق منطقه جنوبی یمن به یمن شمالی موافقت خواهد کرد. امام یحیی در ۱۷ فوریه ۱۹۴۸ در کودتای سیدعبدالله بن احمدالوزیر کشته شد و سید عبدالله خود را امام یمن خواند. در ۱۳ مارس ۱۹۴۸ امام احمد البدر زمام امور را به دست گرفت. امام احمد در مقابل از دست دادن منطقه عسیر و واگذاری آن به عربستان حکومتش توسط عبدالعزیز بن سعود به رسمیت شناخته شد. امام احمد در ۱۹۶۲ دچار یک کودتای سلطنتی شد و درگذشت و فرزندش، محمد البدر به تخت سلطنت نشست، ولی در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۲ با کودتای سرهنگ عبدالله سلال، رییس ستاد ارتش حکومتش سرنگون و به عمر حکومت سلطنتی پایان داده شد ولی محمد البدر که لقب سیف‌الاسلام به خود داده بود، توانست از چنگ کودتاچیان فرار کرده و به اتفاق دسته‌هایی از قبایل زیدی وفادار به رژیم سلطنتی در کوهستان‌های شمال یمن در مرز عربستان هسته‌های مقاومت ایجاد کند.

● از جنگ داخلی در یمن شمالی تا حکومت سرهنگ علی عبدالله صالح

جنگ داخلی بین طرفداران «محمد البدر» و سرهنگ سلال، رییس‌جمهور که خود را به درجه مارشالی رسانیده بود از اوایل ۱۹۶۳ آغاز شد و مدت چهار سال ادامه داشت. ملک فیصل، پادشاه سعودی به محمد البدر کمک مالی و تسلیحاتی می‌کرد و جمال عبدالناصر، رییس‌جمهور مصر حدود ۷۰ هزار نیرو به کمک مارشال سلال فرستاد. طرفین دچار یک جنگ بی‌نتیجه شدند، به ویژه وقتی که مصر در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ شکست خورد و مجبور شد که نیروهایش را از یمن خارج و در جریان کنفرانس خارطوم طی توافقی که بین عبدالناصر، رییس‌جمهور مصر و ملک‌فیصل پادشاه سعودی آشتی کرده و تعهد کردند که کمک‌های خود را به دو طرف قطع و به جنگ در یمن پایان دهند.

بعد از این قرارداد محمد البدر مدعی پادشاهی به اروپا رفت و مارشال عبدالله سلال نیز در قاهره اقامت کرد و به جای او «قاضی عبدالرحمن الایریانی» به ریاست جمهوری رسید (۵ نوامبر ۱۹۶۷) ولی در ۱۳ ژوئن ۱۹۷۴ دچار کودتای نظامی «سرهنگ ابراهیم الحمدی» شد و حکومت نظامیان آغاز شد، ولی ابراهیم حمدی درجریان کودتای سرگرد «احمد القشمی» در اکتبر ۱۹۷۷ کشته شد. این بار «سالم ربیع علی» رییس‌جمهور مارکسیست یمن‌جنوبی به بهانه افتتاح مذاکرات دوستی به صنعا آمد و کیف ‌دستی حامل بمب خویش را در مقر اقامت سرگرد «احمد القشمی» زیر میز گذاشت و خارج شد و بلافاصله با انفجار بمب، سرگرد احمد القشمی در ۲۴ ژوئن ۱۹۷۸ کشته شد. بلافاصله سرهنگ علی عبدالله‌صالح که قبلا رییس سازمان امنیت بود، با کودتای نظامی زمام امور را به دست گرفت و مدت ۳۳ سال است که رییس‌جمهور است.

● یمن‌جنوبی چگونه به استقلال رسید و چرا با یمن شمالی متحد شد؟

از دسامبر ۱۹۶۳، مارکسیست‌های یمن‌جنوبی با کمک چین، شوروی و کمک‌های جمال عبدالناصر در سه جبهه بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کردند؛

۱) جبهه آزادی‌بخش ملی به ریاست «قحطان الشعبی» که یک سوسیالیست معتدل بود.

۲) جبهه آزادی‌بخش یمن‌جنوبی اشغال‌شده به رهبری «عبدالقاوی مکاوی» که طرفدار جمال عبدالناصر بود.

۳) سازمان اتحاد عربستان جنوبی که مورد پشتیبانی عربستان سعودی بود. بالاخره بعد از چهار سال مبارزه در ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه بامداد ۳۰ نوامبر ۱۹۶۷ مذاکرات قحطان الشعبی با نماینده انگلستان به نتیجه رسید و جمهوری یمن‌جنوبی که بعدا به نام جمهوری دموکراتیک خلق یمن نامیده شد در جوار یمن‌شمالی طرفدار غرب اظهار وجود کرد. قحطان الشعبی بیش از دو سال نتوانست به حکومت خود ادامه دهد و دچار کودتای یک مارکسیست تندرو به نام «سالم ربیع علی» در عدن شد (ژوئن ۱۹۶۹). سالم ربیع علی متمایل به پکن بود، ولی در ۲۵ ژوئن ۱۹۷۸، مارکسیست دیگری به نام «عبدالفتاح اسماعیل» به کمک علی ناصرمحمد، طرفدار شوروی سالم ربیع علی را ترور کرد و قدرت‌طلبان در عدن در ژانویه ۱۹۸۵ به جان هم افتادند به طوری که عبدالفتاح اسماعیل کشته شد و علی ناصرمحمد به اتیوپی فرار کرد و ابوبکر عطاس رییس‌جمهور شد.

● اتحاد دو یمن

به دنبال کم شدن حمایت شوروی از کشورهای مارکسیسم و کمرنگ شدن کمونیسم در اروپای شرقی و سقوط رژیم‌های کمونیستی و توافق‌های قبلی گورباچف با سران دولت‌های غربی در سه‌شنبه اول خرداد ۱۳۶۹ (۲۳ مه ۱۹۹۰) دو مجلس یمن‌جنوبی و شمالی اعلام کردند که طی ۲۳ سال رژیم مارکسیست جز خون‌ریزی در عدن ارمغانی نداشته، بنابراین کشور جمهوری دموکراتیک خلق یمن به رهبری ابوبکر عطاس به یمن شمالی می‌پیوندد. بلافاصله علایم ستاره سرخ و سمبل‌های کمونیستی از خیابان‌ها برچیده شد و ابوبکر عطاس، رییس‌جمهور یمن‌جنوبی به عنوان نخست‌وزیر کابینه‌ای زیر نظر «سرهنگ علی عبدالله‌صالح» تشکیل شد و «علی سالم البیض» از سوسیالیست‌های یمن‌جنوبی به معاونت ریاست جمهوری رسید.

در چنین وضعیتی مارکسیسم از یمن رخت بربست ولی قدرت‌طلبی هنوز وجود داشت، به همین دلیل در ژانویه ۱۹۹۴ قبایل یمن‌جنوبی به رهبری ابوبکر عطاس و علی سالم البیض دست به قیام مسلحانه بر ضد یمن شمالی زدند. ارتش یمن شمالی به دستور سرهنگ علی عبدالله‌صالح بندر عدن را مورد حمله قرار داد و علی سالم البیض و ابوبکر عطاس فراری شده و غیابا از جانب دادگاه یمن شمالی به اعدام محکوم شدند. از آن پس تاکنون علی عبدالله‌صالح، رییس‌جمهوری است که تقریبا می‌توان گفت که می‌خواست مادام‌العمر باشد ولی با اعتراض‌های مردمی روبه‌رو شد.

سیروس غفاریان