شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کلاه آبی ها


کلاه آبی ها

نظامیانی که برای صلح می جنگند

نیروهای حافظ صلح به واحدهای نسبتاً بزرگ نظامی اطلاق می شود که هدف آنها مساعدت به صلح از طریق حضورشان در صحنه مخاصمه است. معمولاً آنها به عنوان نیروی حایل میان ارتش های مخالف عمل می کنند. به علاوه حفظ صلح بخشی از پایان بخشیدن مخاصمه است، به عنوان مثال هدف آن کاهش تنش در منطقه صحنه مخاصمه است تا مسائل اصلی که موجب بروز مخاصمه شدند .در جای دیگر، از طریق دیپلماسی قابل حل شوند.نیروهای ناظر صلح، نیرویی کوچک تر از نیروهای حافظ صلح است. این واحد برخلاف نیروهای حافظ صلح که صرفاً افراد نظامی آن را تشکیل می دهد، مشتمل بر پرسنل کشوری و لشکری است. البته هدف آنها اساساً همان هدف نیروهای بزرگ تر است.

عملیات حفظ صلح نه به منظور تاثیرگذاری بر رفتار دولت ها از طریق روش های قهری، بلکه جهت مساعدت به اجرای توافق هایی است که قبلاً حاصل شده است و لازمه آن اجرای وظایفی چون نظارت، گزارش و کمک به فیصله اختلافات کوچک و اجرای وظایف پلیس محلی و به طور کلی انجام کارهایی است که تصور می شود به هدف نهایی فیصله مسالمت آمیز، کمک می کند.توسل به عملیات حفظ صلح، به عنوان وسیله ای موقت جهت تحدید مخاصمه و ممانعت از خشونت بیشتر و ایجاد جو مساعدی که موجب استقرار صلح شود، صورت گرفته است.

● پیشینه نخستین اقدامی که سازمان ملل متحد

به عنوان عملیات حفظ صلح شناخته شده است، عملیات سازمان نظارت بر ترک مخاصمه ملل متحد آنتواست. این هیات ناظر، متعاقب اولین جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۴۸ به وجود آمد و تبدیل به منبع اصلی برای تغذیه سایر عملیات حفظ صلح شد. در آن زمان که هنوز عنوان نیروی حافظ صلح به آنها اطلاق نمی شد اما با بروز بحران کانال سوئز برای حل این مشکل دبیر کل وقت سازمان ملل مبادرت به تشکیل اولین نیروی حافظ صلح ملل متحد، یعنی نیروی اضطراری ملل متحد کرد و اصول ناظر به تشکیل و فعالیت نیروی مذکور، الگوی عملیات بعدی سازمان، در زمینه حفظ صلح شد. تاکنون عملیات از این نوع توسط سازمان ملل ناظر بر جداسازی در منطقه جولان (آندوف)، نیروی حافظ صلح سازمان ملل در قبرس (یونفیسیپ)، گروه ناظر نظامی سازمان ملل در هند و پاکستان (یونموجیپ) و نیروی موقت سازمان ملل در لبنان (یونیفیل)، همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند زیرا به لحاظ مساعدت حضور آنها به حفظ آرامش در منطقه و خطر شعله ور شدن مجدد نبرد در صورت خروج نیروهای مذکور، ماموریت آنها تاکنون توسط شورای امنیت، مکرراً تمدید شده است.

● وظایف کلاه آبی ها

▪ نظارت بر آتش بس و ترک مخاصمه ها:

نیروهای صلح معمولاً پس از خاتمه مخاصمه فعال وارد صحنه مخاصمه می شوند و نظارت بر آتش، عمده ترین وظیفه ای است که برای نیروهای ناظر در نظر گرفته شده است.

▪ کنترل مرزها:

اگر چه انجام ماموریت هایی چون نظارت بر آتش بس با عقب نشینی نیروها، جداسازی نیروهای متخاصم و حائل شدن میان آنها با وظایف مربوط به کنترل مرزها، بی ارتباط نیست اما در اینجا منظور از کنترل مرزها، نظارت و مراقبت در مورد عدم نفوذ غیرقانونی افراد مسلح یا مهمات از مرزها به خاک یک کشور است.

▪ نظارت و مراقبت بر عقب نشینی نیروهای متخاصم:

معمولاً عقب نشینی نیروهای متخاصم از مواضع خود مواردی نقض می شود که وظیفه این نیروها نظارت بر رعایت آتش بس و رسیدگی به موارد نقض احتمالی آن است.

▪ جداسازی نیروهای متخاصم و حائل شدن میان آنها:

حائل شدن یک نیروی سازمان ملل میان متخاصمین، به خصوص زمانی اهمیت بیشتری خواهد یافت که این نیرو در آینده به صورت پیشگیرانه وارد عمل شود. یعنی وقتی که نیروی حائل، در یک منطقه پرتشنج و بحرانی به کار گرفته شود که هنوز منجر به برخورد نظامی نشده است.

- نظارت بر مبادله اسرای جنگی.

- وظایف شبه قضایی.

- برقراری امنیت در مناطق تحت کنترل سازمان ملل.

- مساعدت به حفظ نظم و اجرای قانون در یک کشور.

▪ تضمین تمامیت ارضی و استقلال سیاسی:

این ماموریتی است که به رغم تاکید شورای امنیت بر اینکه نیروی سازمان ملل تبدیل به یک طرف منازعه نخواهد شد، به هیچ وجه در منازعات داخلی مداخله نخواهد کرد و فقط در پرتو حمایت از حکومت های قانونی در مقابل تجزیه طلبان و مخالفان مسلح وارد عمل می شود.

● وظایف بشردوستانه

نیروهای حافظ صلح و گروه های ناظر نظامی سازمان ملل متحد، گاه در عمل بدون آنکه ماموریت صریحی از سوی شورای امنیت به آنها محول شده باشد، به اقتضای شرایط و اوضاع و احوال و با توجه به انتظار و توقع ساکنان منطقه عملیاتی و مقامات دولت ذی ربط از آنها، به عنوان یک نیروی بین المللی، مبادرت به فعالیت های بشردوستانه کرده اند، به سخن دیگر خودداری نیروها از کمک، در شرایطی که اهالی منطقه مربوطه شدیداً به مساعدت آنها نیاز دارند، یا در شرایطی که انجام برخی امور نظیر مبادله اسرا و اجساد قربانیان جنگ، به دلیل وجود روابط خصمانه میان طرفین، مستلزم میانجیگری شخص ثالثی است، حیثیت نیروی مزبور را خدشه دار کرده و موجب سلب اعتماد از این نیروها می شود.

● ویژگی نیروها

▪ بین المللی بودن نیروها:

نیروهای صلح، با وجود خصیصه چند ملیتی خود، به عنوان واحدهای نظامی منسجم و کارآمد، عمل می کنند. این ضابطه ای است که هم طرح مقدماتی کمیته ویژه عملیات حفظ صلح و هم گزارش های دبیر کل در رابطه با طرح اجرای عملیات بر آن تاکید کرده اند. عمده ترین خصیصه نیروهای صلح سازمان در مقایسه با سایر نیروهای حافظ صلح چند ملیتی آن است که دسته نخست با مسوولیت یک نهاد جامعه بین المللی که اختیارات لازم توسط دولت ها، بدان تفویض شده است و دارای ترکیب و اهدافی بین المللی است، تشکیل و عمل می کند. در حالی که سایر نیروهای نظامی چند ملیتی که با وظایفی مشابه تشکیل شده اند، اغلب منافع ملی را به وسیله یک نیروی بین المللی تحقق بخشیده اند.

▪ بی طرفی:

در چارچوب سازمان ملل متحد بی طرفی از اصول بسیار بسیار مهمی است. نیرویی که جهت انجام وظایفی چون حفظ نظم و قانون یا به منظور جلوگیری از وقوع جنگ داخلی اعزام شده است باید به نحوی ماموریت محوله را به انجام برساند که تبدیل به ابزاری برای حل مشکلات داخلی نشود.

▪ عدم استفاده از زور:

پاسداران صلح فاقد هرگونه حقوق اجرایی هستند. نظر به ماهیت غیرقهری و مسالمت آمیز، نیروهای حافظ صلح صرفاً به منظور دفاع از خود و به عنوان آخرین راه چاره، مجاز به استفاده از زور هستند.

- سلاح حافظان صلح سلاح اصلی نیروهای حافظ صلح، صرف حضور آنها در منطقه است و تاثیر و کارایی آن به ابعاد نیرو و قدرت سلاح آن بستگی ندارد بنابراین دفاع از خود مورد استفاده قرار می گیرد. دفاع از خود به صورت مقاومت در برابر استفاده از زور به منظور بازداشتن نیرو از انجام وظایفش به موجب حکم ماموریت مصوب از سوی شورای امنیت تعریف شده است. برخلاف نیروهای حافظ صلح که فقط به سلاح های دفاعی سبک مجهزند، هیات های ناظر، معمولاً مسلح نیستند و حق دفاع از خود نیز بسیار محتاطانه اعمال می شود زیرا این خطر وجود دارد که هرگاه نیروهای سازمان ملل از سلاح خود استفاده کنند بی طرفی آنها هر چند به نحوی غیرمنصفانه خدشه دار شود.

مصونیت وفق کنوانسیون مزایا و مصونیت های سازمان ملل متحد، نیروهای صلح اولاً به عنوان رکن فرعی سازمان ملل در سرزمین دولت میزبان از مزایا و مصونیت هایی که برای سازمان، اموال و دارایی ها و به طور کلی فعالیت آن شناخته شده است، بهره مند خواهند بود. ثانیاً اعضای نیرو به عنوان ماموران سازمان از مزایا و مصونیت های لازم طبق سند مزبور، برخوردار می شوند.

پیکره نیروها نیروهای صلح به طور معمول اساساً از یک بخش نظامی و شماری از کارکنان پشتیبانی غیرنظامی که به عنوان یک قاعده از میان کارمندان دبیرخانه سازمان ملل متحد اعزام می شوند، تشکیل می شوند. عملیات تحت فرماندهی سازمان ملل متحد که طبق اختیارات شورای امنیت به دبیر کل محول شده، اجرا می شود. فرمانده نظامی نیرو توسط دبیرکل و با رضایت شورای امنیت منصوب می شود و در برابر وی مسوول است. اعضای اداری نیرو، تابع قواعد و مقررات دبیرخانه سازمان هستند. به علاوه فرمانده نیرو حق استخدام افراد محلی مورد نیاز عملیات را دارد. شرایط استخدام این افراد نیز توسط فرمانده تعیین می شود و معمولاً حتی المقدور از عرف رایج محل تبعیت می کند. ترکیب نیروهای حافظ صلح و هیات های ناظر نظامی از دو جنبه قابل توجه و بررسی است. - اصول ناظر بر ترکیب نیرو از جنبه ملیت واحدهای شرکت کنند

۱) عدم شرکت واحدهای نظامی ملی دولت های عضو دایم شورای امنیت.

۲) عدم شرکت واحدهای دولتی که به دلیل موقعیت جغرافیایی یا به دلایل دیگر ممکن است دارای منافع خاصی در وضعیتی که مستلزم برپایی عملیات حفظ صلح است، تلقی شود.علت مستثنا بودن واحدهای نظامی متعلق به دول عضو دایم شورای امنیت از شرکت در عملیات حفظ صلح، آن بوده است که معمولاً، حداقل یکی از قدرت های بزرگ، به نحوی در بحران و مساله مطروحه ذی نفع بوده یا دخالت دارند و در منطقه یا کشور ذی ربط، نسبت به حضور اتباع این کشورها حساسیت وجود دارد.اگر چه اصل مستثنا کردن نیروهای اعضای دایم شورای امنیت از شرکت در عملیات حفظ صلح به لحاظ تئوریک حذف شده است اما شورای امنیت و دبیرکل تا سر حد امکان، عملاً این اصل را اعمال کرده اند. - تغییر ترکیب نیروها بر اساس وظایف و ماموریت محوله خصوصیت عمده نیروهای صلح سازمان ملل متحد، انعطاف پذیری نوع ماموریت و محتوای وظایفی است که به این نیروها محول می شود. نیروهای مزبور بر حسب نوع و محتوای وظایفی که توسط رکن سیاسی سازمان ملل برای آن تعیین شده ساختار و ترکیبی مناسب با آن می یابند بنابراین از قبل، ترکیب و شکل خاصی از حیث مهارت و تخصص افراد مورد نیاز برای نیروها وجود ندارد.از آنجا که وظایف محوله به نیروهای صلح، در ابتدای پیدایش پدیده مورد بحث، در سیستم ملل متحد، نظامی بوده است، طبیعتاً نیروهای متشکله نیز تنها مرکب از عناصر نظامی بودند. به تدریج، تحول و گسترش وظایف محوله به نیروها در عملیات بعدی، موجب تغییراتی در ترکیب نیروهای صلح شد. به نحوی که اجرای ماموریت نیروهای حافظ صلح ملل متحد در کنگو، قبرس و ایریان غربی، تنها به وسیله ترکیبی از عناصر نظامی میسر نبود و بنا به ضرورت از عناصر انتظامی و غیرنظامی (کشوری) نیز، استفاده شد.وفق کنوانسیون مزایا و مصونیت های سازمان ملل متحد، نیروهای صلح

▪ اولاً به عنوان رکن فرعی سازمان ملل، در سرزمین دولت میزبان، از مزایا و مصونیت هایی که برای سازمان، اموال و دارایی ها و به طور کلی فعالیت آن، شناخته شده است، بهره مند خواهد بود

▪ ثانیاً، اعضای نیرو، به عنوان ماموران سازمان، از مزایا و مصونیت های لازم بر طبق سند مزبور برخوردار می شوند.

بودجه در مورد هر عملیات حفظ صلح که مستلزم مخارج سنگین است، مجمع عمومی با در نظر گرفتن ضوابط مذکور، به شرح ذیل مبادرت به تعیین سهمیه دول عضو در مخارج عملیات مربوطه می کند:

اعضای دائم شورای امنیت که مسوولیت اساسی تضمین صلح و امنیت بین المللی را بر عهده دارند بیش از ۶۳ درصد هزینه ها را می پردازند.

کشورهای پیشرفته صنعتی غیرعضو دائم شورای امنیت حدود ۳۵ درصد مخارج. کشورهای در حال توسعه حدود دو درصد.

و کشورهایی که در پایین ترین رده توسعه قرار دارند و قطعنامه مربوطه آنها را مشخص کرده، حدود ۰۲/۰ درصد مخارج را می پردازند. دبیرکل و تشکیل و هدایت عملیات یک) اختیارات و وظایف اجرایی و سیاسی دبیرکل در زمینه حفظ صلح بر اساس منشور دبیرکل سازمان در پیدایش و شکل گیری تکنیک حفظ صلح در چارچوب سازمان ملل نقش کلیدی داشته است. مواد ۹۸ و ۹۹ منشور، مبنای حقوقی لازم جهت اختیارات و وظایف وسیع اجرایی و سیاسی دبیرکل در زمینه حفظ صلح را فراهم می آورند.

ـ ماده ۹۸: دبیرکل در این سمت در تمام جلسات مجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی و اجتماعی و شورای قیمومت انجام وظیفه خواهد کرد و کلیه وظایف دیگری را که ارکان مذکور به او محول نمایند انجام خواهد داد. دبیر کل گزارش سالانه ای درباره کار سازمان به مجمع عمومی خواهد داد.

ـ ماده ۹۹: دبیرکل می تواند نظر شورای امنیت را به هر موضوعی که به عقیده او ممکن است حفظ صلح و امنیت بین المللی را تهدید کند، جلب کند. دو) وظایف اجرایی دبیر کل - نقش دبیرکل در تفسیر حکم ماموریت محوله به نیروها از آنجا که اجرای مفاد قطعنامه های رکن سیاسی تجویز کننده عملیات به عهده دبیرکل است در عمل محتوای وظایف و ماموریت نیروهای صلح نیز توسط او تفسیر می شود. نحوه تفسیر بر حسب مورد ممکن است موجب محدودیت یا بالعکس، گسترش و توسعه حیطه وظایف نیروی مورد نظر شود. در این مورد توسعه وظایف نیروهای صلح در زمینه وظایف بشردوستانه بر اساس تفسیر دبیرکل از ماموریت و وظایف محوله و هدف عملیات بدون تخطی از حدود اختیارات اجرایی شایان ذکر است.

فرماندهی، اداره و هدایت عملیات حفظ صلح کنترل سیاسی عملیات حفظ صلح با شورای امنیت است که از طریق دبیرکل اعمال می شود. واحدهای نظامی که از سوی دول عضو به منظور شرکت در عملیات حفظ صلح در اختیار سازمان ملل متحد قرار می گیرند، در تمام امور عملیاتی تحت امر و فرماندهی دبیرکل سازمان، قرار دارند. دبیرکل مسوول هدایت عملیات بوده و موظف است در فواصل منظم در این خصوص به شورای امنیت گزارش بدهد. تمدید ماموریت نیروها توسط شورای امنیت نیز، بر اساس گزارشات دبیرکل، دلایل و توجیهات او از ضرورت تمدید ماموریت نیروی ذی ربط، صورت می گیرد. فرمانده نظامی نیرو یا مستقیماً یا از طریق نماینده ویژه دبیرکل در برابر او مسوول است. به عبارت دیگر، سازمان ملل متحد، کنترل سیاسی خود را بر عملیاتی که در منطقه مربوطه صورت می گیرد از طریق شخص دبیرکل اعمال می کند.از دیگر وظایف دبیرکل در زمینه اجرای عملیات، وظیفه او در مورد انعقاد موافقتنامه راجع به وضعیت حقوقی نیروها با دول میزبان و انعقاد قرارداد با دول شرکت کننده در عملیات حفظ صلح است.

● قرارداد سازمان ملل متحد با دول شرکت کننده

در عملیات روند گردآوری نیرو بررسی رویه سازمان ملل متحد در مورد نحوه برقراری ارتباط با دول شرکت کننده در عملیات حفظ صلح، مبین آن است که معمولاً پس از تصویب قطعنامه ای که تشکیل یک نیروی حافظ صلح یا یک هیات ناظر صلح را توصیه می کند، به دبیرکل فرصتی کوتاه داده می شود تا مسائل مربوط به چگونگی تشکیل نیرو، اصول ناظر بر عملیات و تعداد و ابعاد نیرو را طی گزارشی به شورای امنیت، ارائه کند. دبیرکل نیز به طور معمول بلافاصله پس از تصویب چنین قطعنامه ای و از آنجا که برپایی عملیات حفظ صلح در اکثر موارد مستلزم سرعت عمل است، با نمایندگان دائم دولت ها نزد سازمان ملل تماس حاصل کرده و از طریق آنها، از دول متبوع شان درخواست می کند که جهت اجرای قطعنامه مزبور، نیروهایی را تحت فرماندهی سازمان ملل متحد قرار دهند. معمولاً همان نماینده دائم و گاه مستقیماً وزیر امور خارجه دولت ذی ربط، موافقت اولیه خود را با تقاضای دبیرکل در کوتاه ترین زمان ممکن خطاب به او اعلام می کند و اطلاعات بیشتر راجع به تعداد و کم و کیف نیروها و سایر مسائل به بعد موکول می شود. در گردآوری نیرو، جهت شرکت در عملیات حفظ صلح به طور معمول چند نکته مورد توجه قرار می گیرد؛ نیروها با مشورت شورای امنیت و طرفین ذی ربط با در نظر گرفتن اصل توزیع جغرافیایی عادلانه فراهم می شوند. مهم ترین نکات مندرج در قراردادهای خاص با دول شرکت کننده در عملیات حفظ صلح، به شرح ذیل هستند:

ـ اولین و مهم ترین مساله، تعیین قلمرو و حیطه وظایف نیرو است که با ارجاع به قطعنامه های تاسیسی عملیات و ذکر اصول ناظر بر عملیات که توسط دبیرکل تهیه شده و به تصویب رکن سیاسی مربوطه رسیده است، تحقق می پذیرد. زیرا دول عضو، سربازان خود را بر اساس این فرض که وظایف نیرو همان است که در قطعنامه های مورد اشاره، بیان شده اند در اختیار سازمان ملل متحد، قرار می دهند. این نکته از نظر دول شرکت کننده حائز اهمیت اساسی است.

ـ نکته دوم مندرج در اکثر قراردادهای مزبور، مربوط است به اعلام دبیرکل دایر بر کسب رضایت دول میزبان نسبت به حضور نیروی سازمان ملل در سرزمین آن دولت. بر همین مبناست که بسیاری از دولت ها، پیشاپیش تمایل خود را به ارائه نیرو اعلام می دارند. رضایت دولت میزبان، عامل تعیین کننده در دسترسی سازمان ملل به قوای دول عضو است. نکته دیگر، تاکید بر جنبه بین المللی نیرو به عنوان رکن فرعی شورای امنیت (و استثنائاً مجمع عمومی) است. شرایط خدمت نیروی ملی دول شرکت کننده در عملیات، تحت فرماندهی سازمان ملل متحد به موجب آیین نامه نیروها تعیین می شود.



همچنین مشاهده کنید