یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
عُقابی که مُرغ شد
![عُقابی که مُرغ شد](/web/imgs/16/45/viczm1.jpeg)
مردی یک روز تخم عقابی را به صورت اتفاقی در دشت پیدا کرد و آن را بیهیچ هدف خاصی و فقط برای اینکه به نوعی از آن محافظت کرده باشد در لانه مرغی گذاشت. چندی بعد جوجه عقاب با بقیه جوجهها از تخم بیرون آمد و با آنها بزرگ شد و در تمام زندگیاش همان کارهایی را انجام داد که مرغها میکردند. برای پیدا کردن کرمها و حشرات زمین را میکند و قُدقُد میکرد و گاهی با دست و پا زدن فراوان کمی در هوا پرواز میکرد. سالها به همین منوال گذشت و عقاب دیگر خیلی پیر شده بود. روزی پرنده با عظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید. او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییاش برخلاف جریان شدید باد پرواز میکرد.
عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟
همسایهاش پاسخ داد: این یک عقاب است، سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم.
عاقبت، عقاب داستان ما مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ هم مُرد، زیرا فکر میکرد که یک مرغ است!
![](/imgs/no-img-200.png)
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان ایران سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم علیرضا زاکانی قالیباف محمدباقر قالیباف مصطفی پورمحمدی ریاست جمهوری
هواشناسی سیل جاده چالوس تهران قتل شهرداری تهران سیلاب آموزش و پرورش چالوس وزارت بهداشت سازمان هواشناسی پلیس
دولت سیزدهم قیمت خودرو قیمت دلار خودرو همستر کامبت ایران خودرو قیمت طلا یارانه مسکن چین حقوق بازنشستگان قیمت سکه
روز عرفه فضای مجازی تلویزیون رسانه ملی سینمای ایران دفاع مقدس سینما سریال موسیقی بازیگر
فناوری مایکروسافت دانشگاه آزاد اسلامی
اسرائیل روسیه رژیم صهیونیستی عید قربان غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه اوکراین عراق حزب الله لبنان لبنان
فوتبال یورو 2024 سپاهان پرسپولیس استقلال مس رفسنجان لیگ برتر فدراسیون فوتبال باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال جام ملت های اروپا جواد نکونام
هوش مصنوعی ناسا ایلان ماسک گوگل سامسونگ توییتر نیسان
سازمان غذا و دارو کاهش وزن دیابت سنگ کلیه سیر بیماری قلبی فشار خون پیری تجهیزات پزشکی