جدال عاشقانه آدم و حوا

رامبد جوان نام آشنایی برای دوستداران هنر بازیگری در عرصه تلویزیون و سینما است. اگر تلویزیون و سریال "خانه سبز" را مهترین سکوی پرتاب او به عرصه سینما بنامیم، او توانسته است …

رامبد جوان نام آشنایی برای دوستداران هنر بازیگری در عرصه تلویزیون و سینما است. اگر تلویزیون و سریال "خانه سبز" را مهترین سکوی پرتاب او به عرصه سینما بنامیم، او توانسته است مسیر حرفه ای را در طول سالهای بعد با توجه به فیزیک و لحن بیان تقریبا منحصر به فردش با موفقیت و بی حاشیه طی کند. می توان به او لقب بازیگر – کارگردانی را داد که سریال های تلویزیونی اش موفق تر از کارهای سینمای بوده است. آخرین اثری که از او به عنوان کارگردان بر روی پرده رفت، "اسپاگتی در هشت دقیقه" بود که سعی داشت روابط خانوادگی را از دیدگاه طنز به چالش بکشد. اینبار رامبد جوان با آخرین اثرش به عنوان بازیگر – کارگردان دست بر روی موضوع قدیمی اختلاف همیشگی زنان و مردان گذاشته است. همان موضوع ابدی دعوای زنان ونوسی و مردان مریخی.

دو وکیل جوان طی اتفاقی در یک دفتر شریک می شوند و تا پایان درگیر پرونده ای هستند که در نهایت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. بیشتر سکانس های فیلم حول محور کمدی موقعیت شکل گرفته است. و کارگردان سعی داشته است با ایجاد موقعیت های کمیک تماشاگر را محصور داستانی تکراری کند و البته در بسیاری از سکانس ها موفق بوده است. با این حال داستان و کاراکترها علی الخصوص مهناز افشار به شدت تداعی کننده فیلم "آتش بس" است. همان لج و لجبازی کودکانه بین دو شخصیت زن و مرد که عاشق هم هستند اما ابراز نمی کنند. مینا و فرهود با همه توان در مقابل هم صف آرایی می کنند اما در نهایت مرعوب عشق میشوند. دختر و پسر داستان کاراکترهای تقریبا بی شناسنامه ای هستند که یکی با پدر و دیگری با مادرش زندگی می کند و انگار در این دنیا به غیر از شکست دیگری هیچ هدفی ندارند نه دوستی و نه قوم و خویشی و تماشاگر می ماند با فیلمی که از ابتدای تیتراژ فریاد می زند که لبریز است از دعوای لجبازانه بین مرد و زن.

مهناز افشار با همه سعی که در ارائه نقش مینا داشته است بیشتر تداعی کننده شخصیت فیلم "آتش بس" است. او همه تلاشش را برای ارائه نقش انجام داده است اما نتیجه کاربازی تکراری از اوست که بعضا چندی قبل در "پوپک و مش ماشا الله" دیده بودیم. زنی سرسخت که به مردان باج نمی دهد.

اما اینبار یک بازی کامل و شسته و رفته از حامد کمیلی میبینیم. به جرات می توان گفت او توانسته با نقش فرهود یکی از به یاد ماندنی ترین نقش هایش را بر پرده ترسیم کند. لحن و بیان دیالوگ ها به همراه بازی خوب بدن و عکس العمل های به جا با توجه به اینکه فیلم، یک کمدی موقعیت است بازی زیبایی از او را بر پرده ترسیم کرده است و در نهایت او با پرداخت شایسته نقش وکیل جوان و عاشق لحظات خوبی را برای بیننده ایجاد کرده است.

رامبد جوان در آخرین ساخته اش با تقابل مرد و زن قصه سعی داشته است تماشاگر را در دل اتفاقات قرار دهد و توانسته با شیطنتهای کاراکترهایش و علی الخصوص بازی خوبی که از حامد کمیلی گرفته لبخند را بر روی لبان تماشاگر بنشاند. "پسر آدم دختر حوا" فیلمی خوش آب و رنگ است که سعی داشته بدون استفاده از الفاظ رکیک و کمدی بزن و بکوب، لحظات مفرحی را در کنار پیام مهم فیلم برای تماشاگر ایجاد نماید. اینکه زن و مرد با همه تفاوتها تنها در کنار یکدیگر کامل می شوند.

سیده مریم مطلب پور