جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

پیمانكاری عمومی وظایف و مسئولیت ها


پیمانكاری عمومی وظایف و مسئولیت ها

مطالعات و بررسی های انجام شده در خصوص ارایه راهكارهای عملی اجرای پروژه های بزرگ بین المللی نشان می دهد كه تشكیل كنسرسیوم و تبدیل آن به شركتهای G C با هدف افزایش توان طراحی مدیریتی, اجرایی و مالی از راهكارهای موفق و علمی جهان است

مطالعات و بررسی‌های انجام شده در خصوص ارایه راهكارهای عملی اجرای پروژه‌های بزرگ بین‌المللی نشان می‌دهد كه تشكیل كنسرسیوم و تبدیل آن به شركتهای G.C با هدف افزایش توان طراحی مدیریتی، اجرایی و مالی از راهكارهای موفق و علمی جهان است و به همین منظور هر روز شاهد شكل‌گیری این‌گونه شركتها برای اجرای پروژه‌های بین‌المللی هستیم و برای جلوگیری از عقب ماندگی در این بخش ضرورت ایجاد این‌گونه شركتها در ایران به روشنی قابل ملاحظه و مشاهده است.اجرای پروژه‌های صنعتی كشور توسط شركتهای پیمانكاری بزرگ G.C ضرورت انكارناپذیر تلقی شده و تأسیس این‌گونه شركتها از الزامات و ضروریات مدیریتی است كه می‌بایست در دستور كار جدی مسئولین و دستگاههای اجرایی كشور قرار گیرد.

تعریف پیمانكاری عمومی G.C

G.C یا پیمانكار عمومی، شركت یا مجموعه‌ای از شركتهاست كه توانایی طراحی، تأمین منابع مالی، اجرایی و مدیریت لازم را جهت انجام امور مهندسی، تداركات، اجرا و مدیریت یك پروژه به طور كامل داشته باشد.

● كلیاتی از اهداف و وظایف پیمانكاری عمومی

به عهده گرفتن مسئولیت انجام كل یك پروژه یا بخش اعظم مستقل و به ویژه اجرایی آن از مطالعات مقدماتی و توجیه‌پذیری تا برنامه‌ریزی، طراحی، تداركات و تأمین،‌ احداث ابنیه و تأسیسات، ساخت و آزمون ماشین‌‌آلات و تجهیزات، تداركات، حمل،‌ نصب، راه‌اندازی و آزمونهای بهره‌برداری و تحویل به كارفرما توسط یك پیمانكار واحد جزو وظایف پیمانكاری عمومی است.بنابراین الزامی است پیمانكار عمومی توان پذیرش مسئولیت كامل كار مورد تعهد خود و انجام مدیریت فعالیتهای مختلف آن را به تنهایی و رأساًً بر عهده داشته باشد، مهم نیست كه كار كوچك، متوسط یا بزرگ باشد. آنچه مهم است آن است كه پیمانكار عمومی قادر باشد انجام كل كار را با مسئولیت مستقیم و بدون واسطه خود به عهده گیرد.یك مؤسسه پیمانكار عمومی باید حداقل از امكانات سازماندهی و مدیریت (هدف‌گذاری- سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، هماهنگی، ‌كنترل و نظارت) برخوردار باشد. بدون توان لازم و كافی در سازماندهی و مدیریت،‌ به عهده گرفتن نقش پیمانكار عمومی خطاست.G.C بر اساس اصول سازماندهی و مدیریت و با توجه به پیچیدگی كارها به صورت روزافزون و نیز انباشت تجربه پیمانكار عمومی در سطح جهانی و بررسی پیمانكاران موفق جهان ضروری است. هر پیمانكار عمومی فقط در یك رشته تخصصی فعالیت كرده و تلاش خود را صرف كسب توان و تجربه در آن رشته می‌نماید.پراكنده‌كاری در عرصه‌های گوناگون صنعت،‌ آن هم با تخصصی شدن روزافزون كارها از یك سو و محدودیت‌ توان پیمانكاران عمومی از سوی دیگر، موجب عدم موفقیت خواهد شد. شركتهای پیمانكاری عمومی با توان بالا می‌توانند ضمن اجرای پروژه به صورت كامل و كلید در دست، چند پیمانكاری تخصصی با كادر كاملاً‌ مجهز و مستقل زیر مجموعه خود داشته باشند به طوری كه پیمانكاری تخصصی نیز مرتبط با رشته پیمانكاری عمومی بوده و مدیریت كلان آن به عهده مدیران ارشد باشد (مثلاً پیمانكاری عمومی پروژه‌های نیروگاهی،‌ در رأس پیمانكار خصوصی طراحی، ساخت و نصب بخش بویلر و پیمانكار تخصصی طراحی و ساخت و نصب بخش برجهای خنك كننده). پیمانكار عمومی باید قادر باشد مطالعات مقدماتی شناسایی برنامه‌ها، طرحها تا بازسازی، نوسازی و رفع تنگناهای دوران بهره‌برداری واحدهای رشته تخصصی خود را انجام دهد. گسترش فعالیتهای شركتهای G.C در رشته تخصصی‌شان حداقل موارد زیر را دربر می‌گیرد.

▪ شناسایی مقدماتی ارایه طرح و برنامه كلان در یك صنعت در یك قلمرو خاص

▪ بررسیهای توجیهی فنی - اقتصادی

▪ مهندسی پایه و تفصیلی

▪ خدمات مشاوره‌ای

▪ تأمین تجهیزات و تداركات

▪ واگذاری دانش فنی و حق بهره‌برداری

▪ خدمات ساخت، احداث - نصب و راه‌اندازی

▪ خدمات دوران بهره‌برداری

▪ اجرای پروژه به صورت كلید در دست

بنابراین در هدف‌گذاری مؤسسات پیمانكاری عمومی باید نكات زیر مراعات شود:

الف) هر مؤسسه پیمانكار عمومی باید تلاش كند در یك رشته تخصصی فعالیت كرده و نباید همزمان خود را درگیر رشته‌های متنوع نماید.

ب) پیمانكار عمومی در رشته تخصصی خود باید قادر باشد تا كلیه فعالیتهای فراگیر (از مطالعات تخصصی تا ارایه خدمات تداركاتی و نصب و راه‌اندازی) را چه رأساً و چه با بهره‌گیری از مشاوران و نصابان و سایر عوامل دست دوم (با مسئولیت مستقیم خود) انجام دهد. محدودیت در این توانمندی گسترده بازار كار پیمانكار عمومی را محدود و تأثیر منفی بر رشد و حتی ماندگاری آن خواهد داشت.صرف نگرش تخصصی (در یك رشته خاص) با تنوع فعالیتها، تضمین‌ كننده موفقیت نخواهد بود. مهم‌ترین ضامن موفقیت، توان دستیابی به اهداف و انجام وظایف یعنی اجرای كارهای تعهد شده در چارچوبهای مورد نظر كارفرما (كیفیت، كمیت، بودجه و‌ زمان) می‌باشد،‌ بنابراین:یك مؤسسه پیمانكاری عمومی باید بتواند به عنوان بازوی اجرایی كارفرما، كار واگذار شده را در چارچوب مشخصات فنی (كیفیت و كمیت) در زمان و وقت مورد توافق انجام دهد. بدین منظور پیمانكار عمومی باید توانمندی‌های زیر را در حد لازم و كافی برای انجام كار مورد تعهد داشته باشد.

▪ بررسی و شناخت دقیق و به‌هنگام بازار كار خود و كاریابی و انعقاد قراردادهای مناسب:

شناخت دقیق و گسترده به‌هنگام از توانمندی‌های عوامل دست دوم (پیمانكاران - سازندگان) به ویژه عوامل و امكانات داخلی و انعقاد قراردادهای مناسب با آنان

▪ برنامه‌ریزی تفصیلی و تلفیقی كل كار و اجرای آن:

سازماندهی به صورت ستادی و كارگاهی و هماهنگی بین كلیه عوامل (از طراحان تا پیمانكاران ساخت، حمل و نقل، بیمه و ترخیص و نصب و...)كنترل كیفی، كمی (پیشرفت كار) و مالی و شناخت (حتی پیش‌بینی) تنگناهای احتمالی و تعیین و اعمال راه حل آنهاارایه خدمات پشتیبانی به كارفرما همچون تأمین منابع مالی Financing كه امروزه به یكی از توانمندی‌های عوامل كلیدی پیمانكاران عمومی تبدیل شده است.

▪ تخصصی شدن فعالیتهای پیمانكاری عمومی:بر اساس مطالعات انجام شده هر پیمانكار عمومی می‌بایست فقط در یك رشته تخصصی فعالیت كند تا موجب انباشت تجربه و تخصص گردد و تخصصی شدن و استفاده از انباشت تجربه موجب می‌شود كه:قیمت تمام شده پروژه با توجه به انجام پروژه‌های مشابه كاهش یابد.

انباشت تجربه به طراحی و بهینه‌سازی آن كمك خواهد كرد.زمان اجرای طرح، كوتاه خواهد شد.مشكلات پیش آمده در طرح اول در طرحهای بعدی تكرار نمی‌شود.اجرای پروژه با كمبود نیروی متخصص مواجه نمی‌شود و از خرید ماشین‌آلات متنوع جلوگیری و تنها به ماشین‌آلات و تجهیزات مورد استفاده تخصصی بسنده می‌شود.توانایی‌های بالقوه شناسایی و از آن در اجرای پروژه استفاده خواهد شد.

موجب ارتقای كیفیت و افزایش بهره‌وری در تمام ابعاد طرح خواهد شد.منابع پیمانكار برای شركت در مناقصه‌های بین‌المللی قابل اعتماد و استناد خواهد شد.حضور در بازارهای جهانی به دلیل وجود این ویژگی،‌ سهل و موجب افزایش بازار جهانی خواهد بود.به طور خلاصه اهداف شركتهای G.C را می‌توان به صورت زیر نام برد:

۱) انتقال دانش فنی

۲) تجمیع و انباشت تجربه و دانش

۳) بهینه‌سازی طراحی - مهندسی

۴) به‌كارگیری مهندسی ارزش

۵) سرعت در اجرای كار

۶) مشخص بودن مسئولیت اجرای پروژه

۷) تخصصی شدن رشته‌های فعالیت


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.