یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بررسی تاریخی اقتصاد ایران از روند تورم و کاهش ارزش پول


بررسی تاریخی اقتصاد ایران از روند تورم و کاهش ارزش پول

تومان یا تومانی یک کلمه مغولی است که با حمله چنگیز در سال ۱۲۱۹ در ایران رایج شد و در آن روزگار, نام سکه ای بود که به ۱۰۰هزار دینار تقسیم می شده است

”شاه کج‌کلاه، رفته کربلا، نون شده گرون، یک من یک قرون“

این جمله از متون تاریخی عهد ناصرالدین‌شاه، که شعاری بر سر زبان کودکان و نوجوانان و مردم کوچه و بازار بوده، نشان می‌دهد پدیده گرانی یا تورم در تایخ گذشته سرزمین‌ ما بارها تجربه شده است. وقتی قیمت نان از منی (سه کیلوگرم) دهشاهی به یک قران رسید و دوبرابر شد، مردم در کوچه‌ها، خیابان‌ها و بازار این شعر را زمزمه می‌کردند و منظورشان این بود که وقتی قیمت نان دو برابر شده، چرا شاه یا حکومت نسبت به این گرانی بی‌تفاوت است، شاه به مسافرت رفته و به این مشکل مردم رسیدگی نکرده است. اگرچه دولت وقت به‌جای بررسی ریشه تورم و گرانی، راه مقابله را از طریق خشونت و برخورد قهرآمیز جست‌وجو کرد و منطق اقتصاد و افزایش تقاضا نسبت به عرضه را قبول نداشت، اما بررسی تاریخ اقتصاد ایران می‌تواند پدیده تورم و علت‌های افزایش نقدینگی و تورم را به‌عنوان تجربه و استفاده از روش‌های بهتر برای مقابله با تورم در دهه ۸۰ پیش‌ روی ما گذارد.

در آن زمان، ناصرالدین‌شاه که لقب شاه صاحبقران به خود داده بود، دستور رسیدگی داد. مأموران دولت، یک قصاب را دو شقه کردند و یک نانوا را به تنور انداختند تا به زور، جلوی افزایش قیمت‌ها را بگیرند اما قیمت‌ها باز هم بالا رفت و ارزش پول کمتر شد. گاهی در همین سه دههٔ گذشته از مردم کوچه و بازار شنیده‌ایم که برای مهار کردن گرانی باید مثل قدیم با گرانفروش و محتکر برخورد شدید شود، اما اگر این روش مؤثر بود نباید یک قران که روزگاری ۶۵۰ قیراط نقره می‌ارزید بعدها به‌جائی برسد که بی‌ارزش‌ترین کالا را هم نتوانیم با یک قران یا یک ریال بخریم. یک ریال در سال ۱۳۰۸ معادل ۳۶۶۱۱۹۱/۰ گرم طلا ارزش داشت اما امروز معادل ۰۰۰۰۶۱۶/۰ گرم طلا است. همین چند جمله در مقدمه این مقاله نشان می‌دهد برای مقابله با تورم، نخست به کالبدشکافی دلایل و علت‌های پدیده تورم در تاریخ و سپس به شناخت ابزارهای نوین سیاست‌های پولی، مالی و ارزی نیاز داریم. اقتصاددانان، مهمترین عامل در حفظ ارزش پول ملی را تعهد دولت به انضباط مالی و داشتن پارادایم اقتصادی معرفی می‌کنند. مخارج دولت باید چنان باشد که کسر بودجه و افزایش نقدینگی متناسب با رشد اقتصاد، اشتغال‌زائی، ایجاد بهره‌وری و کارآئی، رشد تولید و افزایش عرضه کالا و خدمات باشد. در غیر این‌صورت، کسر بودجه، چاپ پول بدون پشتوانه تولید در کشور و افزایش نقدینگی، تنها به کاهش ارزش پول ملی منجر خواهد شد. بررسی تاریخ اقتصاد کشور که در ادامه می‌خوانیم نشان می‌دهد دولت‌ها به دلایل و علت‌های مختلف بارها مجبور شده‌اند واحد پول ملی و سکه را تغییر دهند یا با تنزل رسمی داشته و گاهی نیز دو صفر از جلوی واحد پول در جریان برداشته شده است تا پول جدید، قابل معامله و مبادله شده و ارزش داشته باشد.

در شرایط امروز یعنی سال ۱۳۸۷، مانند نمونه‌های دیگر تاریخی در زمان صفویه، افشاریه، پهلوی اول و قاجاریه با واحد پولی به نام ریال روبه‌رو هستیم که ارزشی برای معامله ندارد و مردم به‌جای ۱۰ ریال به ۱۰ هزار ریالی یا ۱۰۰۰ تومانی می‌گویند یک تومان. یک ریالی به‌عنوان سکه طلا و نقره در جریان نیست و به حدی کم‌ارزش است که نمی‌توان معادل آن سکه ضربه کرد، اما با حذف سه صفر می‌توان ۱۰۰۰۰ ریالی امروز را معادل ۱۰ ریال جدید سکه با آلیاژ نیکل ضرب کرد تا قدرت خرید کافی داشته باشد و بتوان با آن کالائی خریداری کرد. اگر قرار باشد سکه طلا معادل واحد پول ملی ضرب شود، با توجه به این‌که معادل ۱,۶۳۰,۰۰۰ ریال است، حداقل پنج صفر باید حذف شود تا بتواند با ۱۶ واحد پولی جدید ضرب شود. آدام اسمیت می‌گوید: ”پول یک نهاد طبیعی برای مبادله است و باید به‌صورت طبیعی ارزش داشته باشد، اما پول که روزگاری مظهر اقتدار پادشاهان و حکومت‌ها بود حالا به خاطر هنر کیمیاگران سیاست‌های پولی، به کاغذی بی‌ارزش تبدیل شده است.“ متأسفانه در شرایط امروز اقتصاد جهانی و ایران، پول نه تنها ارزش یک کالا را ندارد و سکه و نقره نیست، بلکه حتی به‌صورت کاغذ هم ارزش کمی دارد و باید یک کیف پر اسکناس داشته باشیم تا به خرید مناسب برویم. پس حداقل باید کاری کنیم تا اسکناس‌های موجود، قدرت خرید کافی داشته باشند. بنابراین، فارغ از این‌که چه دیدگاه سیاسی داریم و اصلاح‌طلبیم، محافظه‌کایم یا ... باید به ضرورت اقتصاد امروز پاسخ دهیم و برای سادگی مبادلات، ارزش دادن به واحد پول و ثبت ارقام مالی و حسابداری بهتر، یک واحد جدید را انتخاب و جایگزین پول فعلی کنیم. البته این کار باید در چند مرحله و گام به گام صورت گیرد، به گونه‌ای که اثر روانی کمتری بر انتظارات تورمی داشته باشد. راه دیگر این است که چند صفر کم کنیم تا ارزش مناسبی به ریال، یا هر پول دیگری بدهیم.

● کرشه، دریک و شکل در زمان هخامنشیان

پادشاهان سرزمین لیدیا در ۵۵۰ قبل از میلاد، از زر و سیم (طلا و نقره) سکه می‌زدند و ایرانیان در سرزمین‌ مادها (که همسایهٔ لیدیا بود) با سکهٔ طلا و نقره آشنا بودند. وقتی کوروش هخامنشی در سال ۵۴۶ پیش از میلاد، پنجمین پادشاه لیدیا یعنی کرواسوس را شکست داد، کارگاه سکه‌زنی یا ضرابخانه آنها به کار سکه‌زنی در زمان کوروش و کمبوجیه پسرش ادامه داد.

کرشه، پول رایج ایران در زمان هخامنشیان بود که به قول مورخان، تنها کلمه کاملاً ایرانی است که ریشه بیگانه ندارد، اما بقیه کلمات که در تاریخ ما برای واحد پولی انتخاب شده عمدتاً ریشه خارجی دارد. در حدود ۳۰ هزار لوحه در تخت جمشید (پارسه) پیدا شده که بیان‌گر آن است که برای تعیین مرد کارگران از کرشه و شکل استفاده می‌شده است.

داریوش، سومین شاهنشاه هخامنشی در سال‌های ۵۲۱ ـ ۴۸۵ پیش از میلاد و در دوره ۳۶ ساله حکومت خود، برای آن‌که در ۲۵ کشور تحت فرمان خود اعتبار داشته باشد، سکه طلا با نام ”دریک“ را ضرب کرد. این سکه با وزن ۴/۸ گرم طلا و تنها با سه درصد آلیاژ دیگر، چنان شهرت جهانی یافت که یونانیان به آن ”دریکوس“ می‌گفتند. دریکوس ۱۳ برابر سکه نقره ارزش داشت و قرن‌ها نیز از اعتبار برخوردار بود.

نوع دیگری از سکه ”شکل“ بود که از جنس نقره ساخته شده و یک بیستم یا پنج درصد ”دریک“ ارزش داشت. بیش از دریک در مبادلات به کار گرفته می‌شد زیرا ارزش کمتری داشت و تعداد آن بیشتر بود. وقتی ”اریاند“ مرزبان ساتراپ (مصر کنونی) سکهٔ نقره ضرب کرد، داریوش فرمان داد، او را به گناه خودسری بکشند زیرا ضرب سکه از اختیارات حکومت مرزی بود و هیچ مرزبان و استانداری اجازه ضرب پول را نداشت. بنابراین می‌توان دریافت که شکل یک دهم کرشه و کرشه یک دوم دریک ارزش داشته اشت.

● دینار و درهم

دینار و درهم از زمان چیره شدن اسکندر در ایران رواج یافت. دینار به یونانی به معنی ”یک مشت پر“ است. سکه طلای دینار در سوریه و کشورهای عربی از میلاد مسیح رواج داشت. در زمان ساسانیان نیز، دینار، سکه طلا و درهم، سکه نقره بود که با سقوط ساسانیان، به حد فراوانی به‌دست عرب‌ها افتاد. در سال ۱۶ هجری که تیسفون گشوده و غارت شد، سکه‌های دینار و درهم ساسانیان با تصویر پادشاهان و خط پهلوی و علامت آتشکده در بین عرب‌ها و ایرانیان رواج یافت اما در کنار سکه، نام ”بسم‌الله“ افزوده شد تا این‌که نخستین سکه عربی توسط عبدالملک‌بن‌مروان، خلیفه پنجم اموی، ضرب شود.

● ورود قران به بازار پول ایران

کلمهٔ قران عربی است و در اصل صاحبقران بوده که در بسیاری از سکه‌های ایران از خاندان صفوی تا ناصرالدین‌شاه قاجار (۱۳۱۳ ـ ۱۲۶۴) دیده شده است. ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۹۳ با یادگار ۳۰ سال پادشاهی خود در یک سکهٔ زرین ضرب تبریز به خود لقب ”ناصرالدین‌شاه غازی خسرو صاحبقران“ یا سلطان صاحبقران داد. نخستین بار در عهد فتحعلی‌شاه، قران با وزن ۱۴۲ قیراط نقره ضرب شد و از همین‌جا بود که قران به بازار پول ایران وارد شد. قران مساوی پنج عباسی یا ۲۰ شاهی بود و هر ۱۰ قران یک تومان و هر قران مساوی ۱۵ شلینگ ارزش داشت.

با کاهش مجدد در وزن قران، سکه‌های نقرهٔ عباسی به‌تدریج از بین رفت. وزن قران چندین بار پائین آمد و تبدیل به مس و نیکل شد. در سال‌های قبل از انقلاب، قران هنوز رواج داشت و معادل یک ریال بود.

● تومان

تومان یا تومانی یک کلمه مغولی است که با حمله چنگیز در سال ۱۲۱۹ در ایران رایج شد و در آن روزگار، نام سکه‌ای بود که به ۱۰۰هزار دینار تقسیم می‌شده است. البته برخی مورخان گفته‌اند تومان به معنای ۱۰هزار است و معادل ۱۰هزار دینار در زمان قاجار و صفویه بوده است. دینار در قرن سیزدهم میلادی سکه طلای ۵۲ قیراطی بوده است و تومان ۱۰ هزار دینار ارزش داشته است. اما در قرن ۱۶ میلادی و زمان شاه عباس، تومان مساوی ۵۰ عباسی سکه نقره به وزن ۱۳۰ قیراط و ارزش آن مساوی سه لیره و هفت شلینگ انگلیسی بوده است.

● حذف دو صفر از دینار

در سال ۱۳۰۸، حکومت رضاخان دینار جدید را معادل ۱۰۰ دینار قجری قرار داد و یک تومان معادل یک هزار دینار جدید و هر ریال معادل ۱۰۰ دینار جدید و هر تومان معادل ۱۰ ریال یا ۱۰ قران شد.

به این ترتیب، اولین و نزدیک‌ترین حذف صفر از واحد پول مربوط به ۷۸ سال پیش یعنی ۱۳۰۸ است که دو صفر را از دینار کم کرده و به دینار جدید قدرت خرید بالاتری دادند.

● ورود ریال در زمان رضاخان

روز ۲۷ اسفند سال ۱۳۰۸ و در زمان حکومت رضاشاه پهلوی، طبق قانون تعیین واحد و مقیاس پول قانونی ایران، ریال به‌جای قران با وزن خالص ۳۶۶۱۱۹۱/۰ گرم طلا انتخاب شد و به بیش از یک قرن حاکمیت قران بر بازار پایان داد. ارزش دینار هم یک صد ریال انتخاب شد.

ریال یک لغت اسپانیائی است. در سال ۱۵۱۴ میلادی پرتغالی‌ها جزیرهٔ هرمز را در خلیج فارس به‌دست آوردند و در زمان شاه اسماعیل اول مبادله با ایران را آغاز کردند. تا ۱۰۰ سال بعد که جزیرهٔ هرمز به‌دست شاه عباس آزاد شد این مبادله ادامه داشت. وقتی اسپانیا، پرتغال را اشغال کرد اسپانیائی‌ها نیز با ایرانی‌ها مبادله را ادامه دادند، ریال اسپانیا را به ایرانیان معرفی کردند. ریال نام یک سکه نقره بود که از قرن دهم هجری به ایران راه یافت و معنی آن معادل شاهی است. سکهٔ ریال از سال ۱۹۴۷ میلادی در اسپانیا ضرب شد و تا سال ۱۸۷۰ پول رایج بود. در هر حال، ریال یادآور روزگاری است که بیگانگان خلیج فارس و تنگه هرمز را تصرف کرده بودند و البته واحد پول عربستان هم است. سکه ۲۰ ریالی به نام پهلوی به وزن خالص ۳۲۲۳۸۲/۷ گرم طلا و ۱۰ ریالی به نام نیم پهلوی به وزن خالص ۶۶۱۱۹۱/۳ گرم طلا ضرب شد. این سکه‌ها بعدها به ۱۰۰ ریالی پهلوی و ۵۰ ریالی نیم پهلوی تغییر یافتند. در این زمان سکهٔ ریال نقره نیز به وزن ۵/۴ گرم رایج شد.

از اول فروردین سال ۱۳۱۱ ریال معادل ۰۷۳۲۲۳۸۲/۰ گرم طلا شد و ارزش آن کاهش یافت زیرا انگلستان در سال ۱۹۲۹ با بحران مواجه شد و اعلام کرد لیره، قابل تبدیل به پول‌های دیگر نیست. همین امر باعث شد دولت ایران با کاهش ارزش و ذخایر لیره مواجه شود و ریال را تنزل دهد.

در حال حاضر، هر پوند انگلیس مساوی ۱۸۹۵ تومان است. در حالی‌که در قرن ۱۶ میلادی هر تومان سه لیرهٔ انگلیسی بوده است. به عبارت دیگر می‌توان گفت ارزش تومان بعد از چهار قرن در ایران به دلیل تورم ساختاری بارها ارزش خود را از دست داده است.

هر عباسی معادل چهار شاهی و هر شاهی معادل ۱۸ قیراط نقره بود. عباسی در زمان شاه سلطان حسین فقط ۸۴ قیراط وزن داشت و ارزش تومان دو لیره بود. در زمان نادرشاه نیز عباسی به ۷۲ قیراط نقره تنزل کرد و ارزش تومان یک لیره و ۱۸ شلینگ شد.

در سال‌های قبل از انقلاب ۱۰ شاهی که روی آن نوشته شده بود ۵۰ دینار و سکهٔ زرد رنگی بود و احتمالاً از آلیاژ مس ساخته شده بود رواج داشت. یک قران هم متداول بود که معادل ۲۰ شاهی بود. عباسی تنها در شهرها به کار می‌رفت اما در مبادلات تنها از کلمهٔ شاهی و قران استفاده می‌شد. بعدها به‌تدریج ریال پا گرفت و همراه با تومان واحد پول رسمی کشور شد اما هیچ‌گاه در محاورهٔ ایرانیان به کار نرفت و همیشه قران، شاهی، عباسی و تومان بر سر زبان‌ها بود. در حال حاضر، مردم با کاهش ارزش ریالی، به ۱۰۰۰۰ ریالی می‌گویند یک تومان که معادل به کارگیری محاوره‌ای ۱۰۰۰ تومان قدیم است. قدرت خرید ریال در ۷۸ سال گذشته ۶۰۰۰ برابر کمتر شده است. در تاریخ ۲۷ اسفند سال ۱۳۰۸ ارزش ریال معادل ۰/۳۶۶۱۱۹۱ گرم طلا رسیده است. به عبارت دیگر، در سال ۱۳۰۸ هر گرم طلا معادل ۷۳/۲ ریال بوده و در سال ۸۶ به ۱۶۲۲۸ ریال رسیده است. طی ۷۸ سال گذشته، ارزش هر گرم طلا ۵,۹۴۴ برابر یا اگر رقم را گرد کنیم ۶۰۰۰ برابر شده، یعنی ارزش ریال ۶۰۰۰ برابر کاهش یافته است. اگر ارزش تومان را از زمان چنگیز تاکنون بررسی کنیم می‌بینیم هر یک تومان از ۵۲۰,۰۰۰ قیراط طلا در زمان چنگیز به ۰۰۰۶۱۶/۰ گرم طلا در سال جاری کاهش ارزش داده است. (یعنی تورم همیشه بوده است).

محسن شمشیری



همچنین مشاهده کنید