چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
یک محکوم به اعدام حراج می شود
«آنچه از شاهدان شنیدیم به حدی تکاندهنده بود که بیشتر ترجیح میدادیم دروغ باشد تا حقیقت...» مولفان کتاب «محصول خونین»۱ ضمن گفتن این جملات به شرح واقعیاتی میپردازند که برای خوانندگان آن بیشتر شبیه خواندن داستانی ترسناک است. ماجرا از زمانی شروع شد که دو وکیل کانادایی به نامهای دیوید ماتاس و دیوید کیلگور۲ نامهای از انجمن تحقیق درباره آزار و شکنجه فالونگونگ (CIPFG) دریافت کردند. در نامه از آنها خواسته شده بود به این ادعا که تمرینکنندههای فالونگونگ زندانی در چین به عنوان منبعی جهت تجارت اعضای بدن استفاده میشوند، رسیدگی شود. این دو وکیل پس از تحقیقاتی گسترده و سفر به بیش از ۱۲ کشور برای مصاحبه با کسانی که مدتی در زندانهای چین به سر بردهاند و پس از بررسی آمار و اطلاعات مربوط به پیوند عضو در چین و مصاحبه با پزشکان، متخصصان، سیاستمداران و سازمانهای جهانی، نتایج را در گزارشی ۶۳ صفحهای به همراه ۱۷۴ صفحه ضمایم و مدارک ارائه دادند. این گزارش که «محصول خونین» نام گرفت با ارائه ۵۲ مدرک اثبات میکند دولت چین از سال ۱۹۹۹ در بیمارستانها، مراکز بازداشت و اردوگاههای کار اجباری سبب مرگ شمار عظیم و نامعلومی از زندانیان فالونگونگ بوده است. اندامهای حیاتی آنان شامل کلیه، کبد، قرنیه و قلب از بدن آنان خارج شده و برای فروش در اختیار متقاضیان عضو که در بسیاری از موارد افراد خارجی هستند قرار میگیرد. دیوید ماتاس و دیوید کیلگور به خاطر پژوهشهای صلحآمیزشان در ۱۶ ژوئن سال ۲۰۰۹ مفتخر به دریافت جایزه حقوق بشر از بخش جامعه بینالمللی حقوق بشر در شهر برن سوئیس شدند.
● گزارشگران سازمان ملل
مانفرد نوآک گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور شکنجه نیز در گزارش خود در مارس ۲۰۰۷ یافتههای قبلی مبنی بر آزار و اذیت، تجاوز و شکنجه شهروندان چینی را تایید میکند۳ و میآورد: «جداسازی اعضای بدن در خصوص تعداد بسیار زیادی از تمرینکنندههای فالونگونگ در نقاط گوناگون چین با هدف تامین اعضای پیوندی لازم در جراحیهای پیوند عضو روی داده است» نوآک در گزارش خود تشریح میکند: «از سال ۲۰۰۱ اندام حیاتی از جمله قلب، کلیه، کبد و قرنیه به طور سازمانیافتهای از بدن تمرینکنندههای فالونگونگ در بیمارستان سوجیاتون، شنیانگ استان لیااونینگ برداشته شده و طی روند برداشتن اعضا این افراد کشته میشوند.» این گزارش اضافه میکند: «پرسنل چندین مرکز پیوند عضو بیان کردهاند در مراکزشان از اعضای بدن تمرینکنندههای زنده فالونگونگ استفاده میشود و پس از آنکه اندام جدا میشود اجساد آنها را میسوزانند تا اجساد به عنوان منبع تامین عضو شناسایی نشوند. از این اندام برای هر دو بیماران خارجی و داخلی استفاده میشود.» اسماء جهانگیر گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه آزادی مذاهب و عقاید نیز ضمن ابراز نگرانی در خصوص وضعیت تمرینکنندههای فالونگونگ، در گزارش خود از ۲۵۰ منطقه، به برداشتن اعضای بدن تمرینکنندگان فالونگونگ اشاره کرده است. او در گزارش پیشین خود به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل اشاره کرد که تمرینکنندگان فالونگونگ به خاطر عقایدشان هدف نقض جدی حقوق بشر قرار گرفته و نقض آزادی عقیده آنان را محکوم کردهاند.
● شاهدانی دیگر
پس از مدتی شاهدان دیگری یکی پس از دیگری دست به افشاگری زدند. از جمله همسر سابق یک جراح مغز و اعصاب که عمل جداسازی قرنیه از چشم تمرینکنندگان فالونگونگ را انجام میداد. او گفت همسرش از اکتبر ۲۰۰۳ به مدت دو سال حدود دو هزار قرنیه از تمرینکنندگان فالونگونگ زندانی بیهوششده در بیمارستان سوجیاتون، شهر شنیانگ در شمال چین درآورده است. این جراح گفت هیچ کدام از دهندگان قرنیه زنده نماندند زیرا جراحانی دیگر اعضای دیگر بدنشان را خارج کرده و سپس تمامی اجساد با هدف از بین بردن مدارک جرم سوزانده میشدند. این شاهد در ماه مارس ۲۰۰۶ در گفتوگو با روزنامه اپکتایمز۴ جزییات کامل این اعمال را بیان کرد و اظهار داشت انگیزهاش از این افشاگری، نجات جان هزاران تمرینکننده فالونگونگ بود که هنوز در زندانی زیرزمینی در پشت بیمارستان به طور غیرقانونی محبوس بودند و خطر مرگ ناشی از بیرون آوردن اندامهای داخلی بدن، تهدیدشان میکرد. اپکتایمز در گزارش خود خبر از وجود بیش از شش هزار زندانی فالونگونگ در این زندان مخوف داد. در ضمایم شماره ۱۶ و ۱۸ «محصول خونین» شرح کاملی از رویداد بیمارستان سوجیاتون و نیز مصاحبهای کامل با این شاهد آمده است. پیش از آن واشنگتنپست نیز در مقالهای به قلم یک جراح چینی اظهار داشت او در جداسازی اعضای پیوندی زندانیان مشارکت داشته و همچنین از تعداد دیگری از پزشکانی که در این زمینه همکاری میکردهاند، نام برد. ادوارد مکمیلیان اسکات از اعضای پارلمان اروپا در سفری که به چین داشت با دو شاهد به نامهای کائو دونگ و نیو جیپینگ گفتوگو کرد. مکمیلیان در گزارش خود از این سفر مینویسد: «از کائو پرسیدم آیا اردوگاههایی را که در چین اعضای بدن را درمیآورند، میشناسد؟ او گفت قطعاً از آنها خبر دارد و افرادی را که به آن مکانها فرستاده شدهاند میشناسد. او جسد یکی از دوستانش را که یک تمرینکننده فالونگونگ بود در حالی دیده بود، که جاهایی که اندام بدنش را خارج کرده بودند شکافته شده بود.»۵
● منابع پیوند
طبق گزارش روزنامه چاینادیلی فقط در سال ۲۰۰۵ تعداد اعمال جراحی پیوند در چین بالغ بر ۲۰ هزار عدد است. حجم بسیار زیاد این اعمال به همراه زمان انتظار کوتاه به این معنی است که دهندگان بسیار زیادی در هر زمان در دسترس هستند. این جمعیت بزرگ اهداکننده کجا و چه کسانی هستند؟ دولت چین، استفاده از اعضای بدن زندانیان محکوم به اعدام را پذیرفته است اما اعضای پیوندی آن گونه که دولت چین مدعی شده از زندانیان محکوم به اعدام به دست نمیآید چراکه با رجوع به آمار منتشرشده از سوی سازمان عفو بینالملل در خصوص اعدامیان چین، دیده میشود تعداد افراد اعدامی بسیار کمتر از تعداد عملهای پیوند عضو است. آمار اعدام بین سالهای ۱۹۹۹ الی ۲۰۰۵ حدود ۱۶۰۰ نفر در سال بوده است، در حالی که در همین مدت دستکم ۴۱۵۰۰ عضو پیوندی به خارج از چین انتقال داده شده است. انجمن پزشکی پیوند عضو چین نیز خبر از حدود ۶۰ هزار عمل پیوند عضو در طول شش سال از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ میدهد. سهم اهدای داوطلبانه عضو و بیماران مرگ مغزی نیز کمتر از دو درصد است. تعداد عمل جراحی پیوند با آمار اعدام، بیماران مرگ مغزی و اهدای عضو اصلاً جور در نمیآید. بنابراین، این تعداد زیاد عمل پیوند آن هم درست در طول شش سال آزار و شکنجه فالونگونگ و بازداشت تمرینکنندههای آن اثباتی است بر این ادعا که جداسازی اعضای بدن تمرینکنندگان بیگناه فالونگونگ در حجم وسیع و تکاندهندهای روی میدهد. از طرفی دیگر شواهد بعدی تایید میکند این جنایت سازمانیافته همچنان تا امروز ادامه دارد. اغلب منظور از افراد محکوم به اعدام، مجرمانی است که در دادگاه به طور قانونی محاکمه شده و به اعدام محکوم میشوند. حال آنکه تمرینکنندگان فالونگونگ جمعیت کثیری هستند که معمولاً از طریق نهاد فراقانونی «۶۱۰»،۶ به طور غیرقانونی و ناحق بازداشت میشوند و بدون گذراندن پروسههای قضایی در بازداشتگاههای نامعلومی حبس میشوند. در سراسر چین قبل از سال ۱۹۹۹ فقط ۲۲ مرکز پیوند کبد وجود داشت، در حالی که در سال ۲۰۰۶، شمار این مراکز به ۵۰۰ مورد میرسد. تعداد موسسات پیوند کلیه از ۱۰۶ مرکز در سال ۲۰۰۱ به ۳۶۵ مرکز در سال ۲۰۰۵ افزایش یافت. سومین مرکز پیوند کبد دانشگاه پکن، مرکز پیوند عضو بیمارستان ۳۰۹ ارتش، مرکز پیوند عضو پکن، انستیتوی تحقیقات پیوند عضو ارتش و مرکز پیوند عضو شانگهای همگی بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ تاسیس شدند. آیا ایجاد این تعداد مرکز تخصصی پیوند عضو این سوال را مطرح نمیکند که منابع تامین عضو پیوندی چه کسانی بوده و هستند؟ تمام شواهد میگوید جمعیت عظیمی از تمرینکنندگان فالونگونگ که در بازداشت هستند پاسخی به این سوال است.
● زمان انتظار
بیبیسی به نقل از پروفسور ویگمور میگوید «در چین سرعت یافتن عضو برای یک بیمار گاهی کمتر از یک هفته است، و این تلویحاً نشان میدهد زندانیانی وجود دارند که از پیش برای این کار گزینش شدهاند.» زمان انتظار در کشورهای دیگر چندین ماه یا حتی چند سال طول میکشد. این نشان میدهد بانکی عظیم از عضو زنده پیوندی در چین وجود دارد. دکتر فرانسیس دلمونیکو استاد دانشگاه پزشکی هاروارد میگوید: «هیچ راهی برای تضمین شانس دریافت یک عضو بر اساس یک جدول منظم وجود ندارد، مگر آنکه بگوییم جدولی منظم برای اعدام داریم.» بیمارستانهای چین در ارتباط با زمان انتظار کوتاه جهت پیوند تبلیغ میکنند. سایت مرکز دستیاری بینالمللی پیوند اعضای چین میگوید فقط یک هفته طول میکشد تا کلیه مناسبی پیدا شود. سایت بیمارستان چانگزانگ در شانگهای نیز میانگین زمان انتظار برای تهیه کبد را یک هفته میداند.۷ این درحالی است که زمان انتظار برای یک کلیه در کانادا حدود سه سال است. دکتر فرانس آیمر رئیس موسسه اهدا و پیوند عضو سوئیس زمان انتظار برای پیوند کلیه در اروپا را دو سال و نیم تا سه سال میداند. وی که در سال ۲۰۰۹ در مراسم اعطای جایزه حقوق بشر به نویسندگان کتاب «محصول خونین» حضور داشت، گفت: «سرقت اعضای بدن فاجعهای برای بشریت است، حتی تصور وقوع چنین چیزی سخت است.»
● تجارتی پرسود
از دهه ۸۰ میلادی، زمانی که چین از یک اقتصاد سوسیالیستی به سمت اقتصاد تجاری روی آورد دولت از پرداخت بودجه به بخش بهداشت دست کشید، با این توقع که بخش بهداشت این کسری بودجه را از طریق کسب درآمد جبران کند. در نتیجه فروش عضو برای بیمارستانها منبعی برای درآمد شد. یک مرکز پیوند عضو در شهر شنیانگ در آگهیهای خود نرخ اعضای پیوندی را که در اختیار دارد اینگونه اعلام میکند: «کلیه ۶۲ هزار دلار، کبد ۹۸ الی ۱۳۰ هزار دلار، ریه ۱۵۰ الی ۱۷۰ هزار دلار، قلب ۱۳۰ الی ۱۶۰ هزار دلار و قرنیه ۳۰ هزار دلار». فروش اعضای بدن برای بیمارستانهای نظامی چین نیز منبع درآمد است. درآمدی که آنها از این طریق کسب میکنند برای تامین کسری بودجه کل ارتش نیز استفاده میشود. برای نمونه بیمارستان عمومی پلیس نظامی در پکن آشکارا اعلام میکند: «مرکز پیوند عضو اصلیترین واحد ما برای کسب درآمد است. مجموع درآمد خالص آن در سال ۲۰۰۳، بیش از ۱۶ میلیون یوان بود. در سال جاری فرصت برای عبور از مرز ۳۰ میلیون یوان نیز وجود دارد.» ارتش به زندانها و زندانیان دسترسی دارد. اعمال جراحیشان حتی مخفیانهتر از سیستم غیرنظامی است. آنها نسبت به اعمال قانون نیز مصون هستند.
● شواهدی در بخش پذیرش
دیوید کیلگور و دیوید ماتاس در تحقیقات خود از افرادی کمک گرفتهاند که از طریق تماس تلفنی با تعدادی از بیمارستانها و پزشکان پیوند اعضا درباره پیوند اعضا پرسشهایی را مطرح کردهاند. افراد تماسگیرنده خود را به عنوان متقاضی دریافت عضو معرفی میکردند. متن کامل تماسهای تلفنی به همراه جزییات آن در ضمیمه شماره ۱۴ «محصول خونین» آورده شده است. از آنجا که جداسازی اعضا از زندانیان فالونگونگ در شرایطی کاملاً غیرقانونی و زیرزمینی صورت میگرفت اکثر افراد از دادن پاسخی روشن طفره میرفتند. اما مواردی نیز بودند که به واقعیت اشاره میکردند و در اینجا قسمتی از این دسته تماسها را مرور میکنیم. اگرچه افراد تماسگیرنده همیشه صحبت را با یک بیمارستان یا پزشک شروع میکردند، ولی گاهی اوقات به زندانها و بازداشتگاهها ارجاع داده میشدند، زیرا اینها مکانهای توزیع برای اندامهای درآوردهشده بودند. شاید این عجیب باشد که برای دسترسی به اندام با یک بازداشتگاه صحبت کنید. در مارس ۲۰۰۶، «خانم M» با نماینده بخش چشم بیمارستان ارتش در شهر شنیانگ صحبت کرد. فردی که خود را رئیس بیمارستان معرفی کرده بود، گفت: «ما قرنیههای تازهای برای عمل داریم.» او در پاسخ به این سوال که منظورش از قرنیه تازه چیست، ادامه داد: «یعنی به تازگی از بدنهای زنده درآورده شده.» در ژوئن ۲۰۰۶ یک مقام رسمی از مرکز بازداشت شهر میشان به فرد تماسگیرنده گفته بود حداقل پنج یا شش زندانی فالونگونگ مرد زیر ۴۰ سال جهت تهیه اعضا در دسترس هستند. پزشکی از بیمارستان چیان فوشان در شهر شاندونگ اشاره کرد که اندامهایی از تمرینکنندگان فالونگونگ را در اختیار داشته و افزود به زودی «تعداد بیشتری از این اعضا وجود خواهد داشت...». «M» با حدود ۸۰ بیمارستان تماس گرفت. ۱۰ بیمارستان پذیرفتند که تمرینکنندگان فالونگونگ از تامینکنندگان عضو برای آنها هستند و پنج بیمارستان نیز اعلام کردند میتوانند برای تهیه اندام از تمرینکنندگان فالونگونگ استفاده کنند. ۱۴ بیمارستان قبول کردند که از زندانیان زنده اعضا تهیه میکنند و دیگر بیمارستانها پاسخ روشنی ندادند. کیلگور و ماتاس در انتها ذکر میکنند: «ما به این نتیجه رسیدیم که پذیرش شفاهی در متن مصاحبه محققان میتواند قابل اعتماد باشد. از نظر ما هیچ شکی نیست که این مصاحبهها با افراد اظهارشده در همان زمان و مکان اشارهشده روی داده است و اینکه دقیقاً آنچه را که گفته شده منعکس میکند.» برخی از مطالب موجود در وبسایتهای مراکز مختلف پیوند اعضا در چین نیز مدارک دال بر اتهام هستند چراکه نشان میدهند آمار پیوند عضو از زمان شروع آزار و شکنجه فالونگونگ در سال ۱۹۹۹ رشد چندصد درصدی داشته است. برای نمونه در صفحهای از وبسایت مرکز پیوند اعضای مشرقزمین در شهر تیانجین عنوان شده است که «در طول یک هفته ۱۲ پیوند کبد انجام میشود و متوسط زمان انتظار دو هفته است.» نمودار نیز نشاندهنده رشد چشمگیر پیوند کبد از سال ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۵ است. در وبسایت مرکز پیوند کبد بیمارستان دانشگاه جیائوتونگ در شانگهای آمده است: «موارد پیوند کبد در سالهای۲۰۰۱ الی ۲۰۰۵ به ترتیب هفت مورد، ۵۳ مورد، ۱۰۵ مورد، ۱۴۴ مورد، ۱۴۷ مورد بوده است.۸ وبسایت مرکز پیوند عضو بیمارستان چنگزنگ وابسته به ارتش تعداد پیوند کبد انجامشده در هر سال توسط این مرکز را نشان میدهد. این نمودار گویای این است که پس از شروع بازداشت تمرینکنندههای فالونگونگ آمار پیوند عضو رشد چشمگیری داشته است.۹
● آزمایش خون
بسیاری از زندانیهای فالونگونگ که توانستهاند جان سالم به در ببرند گفتهاند در بازداشتگاهها مرتباً مورد آزمایش خون و ادرار قرار میگرفتند، در حالی که روی بقیه زندانیها چنین آزمایشهایی صورت نمیگرفت. متن این مصاحبهها در ضمیمه شماره۱۳ «محصول خونین» آورده شده است. یوجیوانگ از تمرینکنندههای فالونگونگ میگوید: «ابتدا کلیههایم را آزمایش کردند، سپس خون، پوست، کبد و در آخر چشمهایم را. پس از این آزمایشها پی بردند که بیمارم و مرا به اردوگاه زندانیان بازگرداندند.» کیلگور میگوید: «انجام این آزمایشها نمیتواند با انگیزه نگرانی از سلامت تمرینکنندگان انجام شده باشد، چراکه آنها همزمان مورد شکنجه قرار میگرفتند.» آزمایشهای دقیق و گسترده پزشکی روی تمرینکنندگان فالونگونگ در مراکز بازداشت اثبات دیگری بر تراژدی جداسازی اعضای بدن آنهاست.
● اجسادی بدون اندام
برخی از خانوادههای تمرینکنندگان فالونگونگی که در بازداشتگاهها کشته شدهاند، گزارش کردهاند اجساد عزیزانشان را در حالی تحویل گرفتهاند که آثار جراحی روی آنها وجود داشته است. در ضمیمه شماره ۲۰ «محصول خونین» تصاویر تعدادی از این قربانیان آورده شده است. یکی از تصاویر چاپشده مربوط به وانگ بین است. ضرب و جرح وارده باعث پاره شدن شاهرگ گردن و رگهای اصلی بدن او شد. لوزههایش آسیب دیده، غدد لنفاویاش له شده، و تعدادی از استخوانهایش نیز شکسته شدهاست. در تمامی بدنش آثار سوختگی و کبودی است. دیگر تمرینکنندههایی که همراه او بودهاند گزارش کردند وانگ حتی با اینکه در شرف مردن بود در شب مجدداً مورد ضرب و جرح قرار گرفت. او سرانجام هوشیاریاش را از دست داد و به علت شدت جراحات درگذشت. در تصویر منتشرشده آثار بخیههای حاصل از جراحی در سراسر بالاتنه وانگ کاملاً واضح است. از تاثیرگذارترین این تحقیقات کشف جمعیت عظیمی از زندانیان بدون هویت موجود در زندانها، بازداشتگاهها و اردوگاههای کار اجباری بود. تمرینکنندگانی که سرانجام از زندان آزاد میشدند یکی پس از دیگری در مصاحبه با محققان درباره این گروه از زندانیان میگفتند.
بیش از یک دهه از شروع آزار و شکنجه فالونگونگ در چین میگذرد. جداسازی اعضای بدن آنان بخشی از این آزارها و شکنجه هاست. تمرینکنندههای فالونگونگ کسانی هستند که تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و شکنجه قرار میگیرند. این گروه از مردم نه کاری علیه قوانین و امنیت کشور خود انجام میدهند و نه در امور سیاسی دخالت میکنند. در میان آنها از هر قشری یافت میشود؛ از عامه مردم گرفته تا قشر تحصیلکرده و روشنفکر، از کودکان گرفته تا افراد مسن. فالونگونگ در بیش از یکصد کشور دنیا مورد استقبال قرار گرفته و جوایز بسیاری را از دولتها و موسسات علمی دریافت کرده است اما تنها در چین است که توسط حزب کمونیست اینچنین مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. ادموند بورک۱۰ در جایی گفت: «آنچه شیطان برای موفقیت به آن نیاز دارد دست روی دست گذاشتن انسانهای خوب است.» زمانی که ماهیت و سرشت پاک انسانی مورد تجاوز قرار میگیرد، آیا انسانهای خوبی که دست روی دست میگذارند واقعاً خوبند؟
هادی فیروزی
پینوشتها
۱- متن کامل کتاب «محصول خونین» در این سایت قرار دارد: www.organharvestinvestigation.net
۲- دیوید کیلگور عضو سابق پارلمان و دبیر ایالتی دولت کانادا در منطقه آسیای شرقی و اقیانوسیه است. دیوید ماتاس نیز یک وکیل در امور مهاجرت پناهندگان و حقوق بشر در سطح بینالملل در کاناداست.
۳- گزارش کامل مخبر سازمان ملل در این سایت در دسترس است:
www.ohchr.org/english/issues/torture/rapporteur
۴- روزنامه اپکتایمز یک نشریه بینالمللی است که به زبانهای مختلف چاپ میشود.
www.theepochtimes.com
۵-گزارش کامل نماینده پارلمان اروپا در سایت شخصی وی قرار دارد:
www.emcmillanscott.com/۱۴.html
۶- نهادی که مستقلاً جهت آزار و شکنجه و سرکوب فالونگونگ تاسیس شده و دارای اختیاراتی فراتر از قانون است.
۷-www.transorgan.com/apply.asp
۸-www.firsthospital.cn
۹-www.transorgan.com
همچنین نمودار یادشده در صفحه آرشیوی پایگاه فوق قرار دارد:
http://web.archive.org/web/۲۰۰۵۰۳۱۷۱۳۰۱۱۷/http://www.transorgan.com/about_g_intro.asp
۱۰- ادموند بورک اندیشمند ایرلندی که در قرن هجدهم میلادی میزیسته است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست