پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
ایمان یا استدلال مساله این است
به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشست «تأملاتی در باب ایمان و عقلانیت» از مجموعه سلسله نشستهای تخصصی بررسی جنبشهای نوپدید دینی و عرفانی با سخنرانی دکتر سعید زیباکلام، عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران سهشنبه ۱۹ دی در این پژوهشگاه برگزار شد. وی در این جلسه حاصلِ تأملات خویش را در باب عقلانیت و ارتباط آن با اعتقاد قلبی و ایمان مطرح کرد. برخی مسائلی که در این جلسه مطرح شد، عبارت است از: آیا با بهکارگیری تعقلِ صرف، راهی به سوی هدایت خواهیم یافت؟ جایگاه شریعت در این میان چیست؟ آیا تفکر و تعقل به معنای مرسومِ آن، ما را از شریعت بینیاز میسازد؟ آیا عقلانیت میتواند انسانها را به گزارههای قطعی و یقینی برساند؟ و رابطه عقلانیت و ایمان چیست؟ اکنون بخشهایی از این سخنرانی را با هم میخوانیم.
● تاملی درباره دلایل مجاب کننده
آیا تا به حال اندیشیدهاید که چرا جوانان این توصیه معروف که «قدر جوانی را باید دانست» را در نمییابند؟! چرا جوانان نمیتوانند بفهمند و برای پاسخ باید بفهمیم چه کسانی معنای این سخن را میفهمند. آنها که میفهمند چرا میفهمند و آنها که نمیفهمند چرا نمیفهمند و آنها که میفهمند بر آنان چه گذشته است که میفهمند.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «به درستی که نوح(ع) را به سوی قومش گسیل داشتیم در حالی که ظالم بودند» حال این سؤال مطرح است چرا خداوند برای نبیاش دلایل ایجابی طرح نکرد تا قوم نوح(ع) ایمان بیاورند؟ چرا این دلیل را حضرت حق نیاورد و در نتیجه نوح (ع) بیش از ۹۰۰ سال رنج کشید و کثیری از قوم او نیز هلاک شد؟ اساسا آیا دلایل متقن مجابکننده برای همه بنیآدم وجود دارد و آیا مناقشهناپذیری و استحکام و ایجابآوری ویژگیهایی نیستند که به نحو اجتنابناپذیر انسان را درگیر کند؟! مناقشهناپذیر، متقن و ایجاب کننده برای چه کسی؟ برای چه شبکه مفهومی و چارچوب ارزشی و بینشی؟ انسانها در طول تاریخ با دلایلی مواجه میشدند که آنها را مانند ما مجابکننده میدانستند. آیا پژوهشی در گستره نه همه دلایل موجود و ممکن، بلکه فقط دلیلی که خود مناقشهناپذیر و متقن میدانیم انجام دادهایم؟
آیا تاکنون پژوهش و دلایلی که فقط برای خودمان مناقشهناپذیر و متقن است انجام دادهایم یا خیر؟ آیا نظریه انسانشناختی که ارائه دادهایم با قصص قرآنی مطابقت دارد و آیا نظریه انسانشناسی با تاریخ عقاید تطابق و سازگاری دارد؟ آیا این نظریه انسانشناسی با انسانهایی که ما در کوچه و بازار دور و برمان مییابیم سازگاری دارد؟ ما هر چیز را از منظر خود مینگریم که به نحو عمیق و انفکاکناپذیری بر شیوه زندگیمان تحقق یافته است. همه منظر خود را عقلانی میدانیم و هر چیزی را میتوان از منظر دیگر نگریست. با توجه به چه دلایلی منظر خود را عقلانی میدانیم؟ آیا ما منظری بر میگزینیم تا منظر عقلانی را توجیه کنیم یا منظر عقلانیتی را برمیگزینیم و بعد منظری را به دست میآوریم؟ آیا اساسا ما منظر خود را اختیار میکنیم تا موازین عقلانیتی خود را براساس آن منظر اختیار کنیم. آیا میدانیم استدلال یعنی چه؟ آیا هنگام پذیرش به دلیل یا موازینی متوسل میشویم؟ آیا برای اخذ یا پذیرش دلایل به موازینی متوسل میشویم؟ آیا برای اخذ موازینی ژرف متوسل به موازینی ژرفتر میشویم؟ آیا این سیر بیانتها نهایتا توسط موازینی متوقف میشود؟ با توجه به کدام موازین به مبانی دست مییابیم؟
● عقلانی یا ناعقلانی
ملتی، اجساد را در هاون بسیار بزرگ میریزند با دستهای میکوبند تا لهیده و یکپارچه شوند؛ سپس درود خدا را میگویند و در معابد میگذارند تا پرندگان تناول کنند و حکمت آن عمل این است که پرندگان به دلیل پرواز زودتر به خدا میرسند. آیا این دلیل عقلانی است؟ ملت دیگر اجساد دیگر را در مکان خاص شستشو میدهند و دعای مخصوص میخوانند. از محل خاص، جنازه را به مکان دیگر انتقال میدهند و در خاک دفن میکنند. این ملت تمام مراسم را عقلانی میپندارند. آیا روشن نیست هر یک از طوایف با توجه به سنت زیستی که وارث آن بودند مراسم خود را عقلانی میدانند، در حالی که همین مراسم از نگاه دیگران نامقبول است. پذیرفته هایمان و چارچوب ارزشی و بینشی خود را با توجه به کدام مبنا مورد تعقل قرار دادهایم؟ تعقل میان همه قبایل در طول تاریخ جوامع مشترک است. آیا مشترک است یا ما حکم میکنیم باید مشترک باشد؟ ملتی خون سگ زنده را از بدن او خارج میکنند و آن را به شکل سوسیس در میآورند و به صورت خاص برای مهمان خاص سرو میکنند. این کار از نظر ملت دیگر ناپسند است. آیا تهیه چنین غذایی عقلانی است یا ناعقلانی؟ مراد ما از عقلانی یا ناعقلانی چیست؟
زیباکلام: اخذ روششناسی درباره آیات الهی ما را دچار دور میکند. اگر مبنایی را نپذیریم دچار تسلسل میشویم. باید آیات الهی را روی چشم قلب خود بگذاریم و اگر خدا توفیق دهد به یقین برسیم
جمله مشهور «میاندیشم پس هستم» پیش از هر چیز، از آن جهت خطاست که عقل را بیمکان و پیشینه تصور کرده است. تعقل انسان زمانمند و مکانمند و مبتنی بر تعلقات است و بدون این تعلقات زمانمند و مکانمند به انسان سودی نخواهد رساند و گام نخست بازگشت اوست. بسیاری از انسانها آیات را میبینند و یادآور نمیشوند. آیا روشن نیست کسی از مسلمانان آیات را میبینند و یادآور نمیشود چرا بسیار قلیل هستند مسلمانانی که آیات را میبینند و یادآور میشوند.
انسانها چه نیازی به کتاب خدا و پیامبر خدا دارند؟ چرا انسانها باید به تزکیه بپردازند و چه نیازی به حکمت دارند؟ آیا استدلالورزی فیلسوفان تاریخ حقایق عالم را آشکار کرده است؟ عقلانیت برچسب و عنوان و هنجاری است که برخی فیلسوفان، متکلمان یا برخی دانشمندان علوم اجتماعی به هر آنچه مقبول است، الصاق میکنند. چگونه میشود انسانها دعوت فردی را بپذیرند که خود را رسول خدا(ص) معرفی میکند؟ چرا این انتظار را نامقبول بلکه بیجا ندانیم؟ آیا این دور باطل نیست که کسی آمده میگوید پیامآور هستم؟ از کجا بدانیم او رسول است؟ فرد مورد ادعا هیچ معرفتی جز از خدا و فرستنده نمیگوید و معرفتی جز این گفته او نداریم. روشن است به مبانیای نیاز داریم که مبتنی بر روششناسی استدلالی باشد و استدلال نیازمند مبانی مقدماتی خواهد بود.
اخذ روششناسی درباره آیات الهی ما را دچار دور میکند. اگر مبنایی را نپذیریم دچار تسلسل میشویم. باید آیات الهی را روی چشم قلب خود بگذاریم و اگر خدا توفیق دهد به یقین برسیم. اگر این استدلال را در کشورهای غربی بگوییم میپذیرند، اما اگر در ایران این استدلال بیان شود صدای فغان از همه برمیخیزد مبنی بر اینکه به کدام دلیل روشن روششناسی استدلالی را وانهیم و به کدام دلیل باید دلیل حضرت حق را بپذیریم. آنها که از استدلال صحبت میکنند استدلال را نشناختهاند.
● قلب سلیم
در قرآن واژه عقلانیت و عقل سلیم نداریم، ولی قلب سلیم داریم که ۲ جا به آن اشاره شده است و اشارهای که به قلب میشود به عقل نیز میشود. روشن است ایمان آوردن و در نتیجه، ایمان نیاوردن امری کاملاً قلبی است. قلب است که آرا و اندیشهها و ایضاً، پیام پیامبران را میپذیرد یا رد و طرد میکند. آیا ما به طور سنتی بر این تصور نبوده و نیستیم که انسان ابتدا تعقل میکند و در نتیجه و به دنبال آن به چیزی ایمان میآورد؟ آیا ما به طور سنتی مطابق منظر و دیدگاهی درباره معرفت بر این اعتقاد نبودیم که باور کردن، اعتقاد یافتن، پذیرفتن و ایمان آوردن جملگی امور یا مقولاتی تعقلی یا عقلانی یا معقول هستند؟ آیا ما به طور سنتی مطابق بینشی بسیار قدیمی بر این باور نبودیم که انسان به طور بنیادی و بلکه به صورت تقویمی موجودی عقلی است؟ آیا این بینش با قرآن همخوانی دارد؟ رویکرد بسیار جدید عبارت است از تأویل قول حضرت حق به گونهای که با یکی یا برخی از تلقیها یا نظریههای معاصر و جدید در علمشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی، فلسفه دین، روانشناسی یا روانکاوی یا علوم اجتماعی توافق داشته باشد.
چه چیزی در قلوب منافقان است که از آشکار شدن آنها بیم و هراس دارند؟ با توجه به آیات شریفه ۶۵ و ۶۶ سوره توبه آنها بعد از ایمان آوردن به خدا و رسولش کافر شدند و سپس دین خدا را بازیچه قرار دادند، در حالیکه کفرشان را پنهان میکردند. نیازی به بحث ندارد که چرا آنها از آشکارشدن کفرشان بیم داشتند، اما آنچه مایه شگفتی و مستحق تأمل است این که کفرشان در قلوبشان بوده است. به راستی کفر در قلوب چه میکند؟ مطابق میراث فلسفی، ما عقولی داریم که با آنها حق و باطل را تشخیص میدهیم، سپس حق را میپذیریم و باطل را هم طرد میکنیم. قلوب ما نه در تشخیص حق و باطل و نه در پذیرش و طرد متعاقب هیچ نقشی ندارند. در این صورت با سخن صریح حضرت حق چه کنیم که منافقان میترسند از این که سورهای برایشان نازل شود که دیگران را از آنچه در قلوب ایشان است، خبر دهد.
سیدحسین امامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست